مرکز دانلود کتاب الکترونیکی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

مطالبی که برچسب کودکان را دارند .

درمان باکتریایی، اگزمای کودکان را بهبود می بخشد


درمان باکتریایی، اگزمای کودکان را بهبود می بخشد

در این پست از مجله سلامت جیران قصد داریم به بررسی تاثیر درمان باکتریایی در اگزمای کودکان بپردازیم. کودکان مبتلا به بیماری پوستی به نام اگزما از یک درمان تجربی با باکتری های زنده بهره مند شدند. این درمان علائم پوستی را در کودکان سه ساله بهبود بخشید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص بیماری اگزما می توانید به مقاله هر آنچه در مورد اگزمای پوستی باید بدانید می توانید مراجعه نمایید.

اگزما می تواند باعث خشکی، خارش و بثورات پوستی شود. مطالعات نشان داده اند که میکروب های روی پوست، مانند باکتری ها، ممکن است در این بیماری نقش داشته باشند. افراد مبتلا به اگزما معمولاً نسبت به افراد دارای پوست سالم دارای تعادل باکتری متفاوتی هستند.

محققان باکتری های زنده را به عنوان درمان اگزما آزمایش کردند. آن ها از باکتری هایی استفاده کردند که به طور طبیعی روی پوست یافت می شوند که Roseomonas mucosa نامیده می شود.

۲۰ کودک در این مطالعه وارد شدند. سن آنها از سه تا ۱۶ سال متغیر بود. محلولی حاوی باکتری های زنده روی پوست آنها اسپری شد که در آنجا تکه ای از اگزما داشتند. دو بار در هفته به مدت سه ماه اعمال شد. سپس، یک روز در میان برای یک ماه دیگر انجام شد.

تقریباً همه کودکان پس از درمان بیش از ۵۰ درصد علائم خود را بهبود دادند. بیشتر آنها برای مدیریت این بیماری به داروی کمتری نیاز داشتند. آنها همچنین خارش کمتر و کیفیت زندگی بهتری را گزارش کردند.

دانشمندان بهبودهایی را در توانایی پوست برای آب بندی رطوبت پیدا کردند. این درمان همچنین به جلوگیری از موادی که می توانند باعث واکنش های آلرژیک شوند کمک کرد.

بیشتر کودکان در این مطالعه بهبودهای قابل توجهی را در پوست و سلامت کلی خود پس از درمان با mucosa تجربه کردند. دکتر ایان مایلز، که سرپرستی این مطالعه را بر عهده داشت، می‌گوید: «باکتری‌ها روی پوست باقی ماندند و پس از توقف درمان، به سود خود ادامه دادند.»

این درمان اکنون در گروه بزرگتری از کودکان و همچنین بزرگسالان در حال بررسی بیشتر است.


موارد پیشنهادی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

نکات مهم برای ایجاد عزت نفس در کودکان


نکات مهم برای ایجاد عزت نفس در کودکان

در این مطلب از مجله اینترنتی جیران قصد داریم به معرفی نکات مهم برای ایجاد عزت نفس در کودکان بپردازیم. ستایش و تشویق ساده از فرزندتان در واقع می تواند بیشتر از اینکه فایده داشته باشد ضرر داشته باشد. در این پست یک راهنمای جامع در مورد چگونگی ایجاد اعتماد به نفس در کودک ارائه شده است.

با مشاهده موفقیت های فرزندانمان معمولا نمی دانیم چه رفتاری را داشته باشیم نمی دانیم افتخار کنیم یا تشویق کنیم و یا اینکه چه واژه ها و جملاتی را بکار ببریم.

این اولین بار نیست که بچه هایم را تحسین می کنم. این روزها، می‌توانم بگم هر لحظه در حال تشویق فرزندم هستم در حال گیتار زدن یا در حال تمرین ورزشی و در حال انجام کارهای شخصی روزانه کودک مانند غذا خوردن. البته منطق مادر به این صورت است: بچه کار خوبی می کند، بنابراین با این کار باعث می شوم که او نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد. مادران اغلب اسم آن را افزایش عزت نفس در کودک می گذارند. در این پست مواردی وجود دارد که ممکن است در مورد ایجاد عزت نفس در کودکان به آنها توجه نکرده باشید.


موارد پیشنهادی


۱٫ باید قدرت عقب نشینی را داشته باشید

همانطور که پیداست، راه‌های بهتری برای ایجاد عزت نفس نسبت به تحسین کردن برای هر کاری که بچه‌ها انجام می‌دهند وجود دارد. از تو بشنوم با این حال، برای انجام این کار، باید یاد بگیرید که عقب نشینی کنید و به فرزندتان اجازه دهید ریسک کند، انتخاب کند، مشکلات را حل کند و به چیزی که شروع می کند پایبند بماند.

۲٫ تمجید و تحسین بیش از حد از کودک نتیجه عکس دارد

عزت‌نفس از احساس دوست‌داشتن و امنیت و از رشد شایستگی ناشی می‌شود و اگرچه والدین اغلب فرزندان خود را با دو عنصر اول غرق می‌ کنند، اما شایستگی و خوب شدن کلی در کارها به زمان و تلاش نیاز دارد. هرچقدر هم که بخواهیم، ​​نمی‌توانیم بچه‌هایمان را با معیار شایستگی ستایش کنیم.

در واقع، با تمجید بیش از حد از بچه ها، بیشتر از اینکه فایده ای به آنها برسانیم به آنها ضرر می کنیم. اگر به فرزندتان بگویید که او در حال حاضر کار خارق العاده ای انجام می دهد، می گویید دیگر نیازی به فشار آوردن به خودش ندارد. اما باید بدانیم اعتماد به نفس از انجام دادن، از تلاش و شکست و تلاش مجدد ناشی می شود.

مهم ترین نکته این است که تعریف و تمجید مداوم می‌تواند عزت نفس را از بین ببرد. تعریف و تمجید مداوم با عث می شود که بچه ها شروع به فکر کردن می کنند که کامل هستند یا سعی می کنند همیشه کامل باشند که این یک فرضیه غیر ممکن می باشد. برای مثال اگر فرزندتان نتواند املا بنویسد و من به او بگویم که کارش فوق‌العاده است، یاد می‌گیرد که به غرایز خود اعتماد نکند. او همچنین می‌آموزد که ستایش فقط دروغگویی است.

اینکه به فرزندتان بگویید او بهترین، باهوش‌ترین یا با استعدادترین است، او را آماده می‌کنید تا اخبار بسیار بدی را در این مسیر دریافت کند. شما در حال ساختن یک خود شیفتگی در کودک خود هستید که فکر می‌کند کلا کامل هست، اما دیر یا زود متوجه می‌شود که او اصلاً اینطور نیست.

۳٫ به فرزندتان اجازه پذیرش خطرات سالمی را بدهید

با مجبور کردن خود به عقب‌نشینی در حالی که فرزندتان خطرات سلامتی خود را می‌پذیرد، شروع کنید. برای ایجاد اعتماد در جهان، بچه‌ها باید فرصت‌ها را بپذیرند، انتخاب کنند و مسئولیت آن‌ها را بپذیرند. ما بسیاری از والدین را می بینیم که همیشه سعی دارند تا فرزندان خود را از شکست نجات دهند که این اصلا رفتار مناسبی نمی باشد.

اگر در یک مهمانی فرزند دو ساله شما قصد بلند کردن پارچ دوغ یا شیشه شربت را داشته باشد و از شما بخواهد تا به او اجازه ریختن شربت برای خود را بدهید آیا شما از ترس ریخته شدن شربت بر روی میز یا زمین اجازه این کار را به او می دهید؟ شاید برای شما جالب باشد ولی باید اجازه انجام این کار را به او بدهید حتی در صورتی که احتمال ریخته شدن شربت قطعی می باشد. شما باید به عنوان پدر و مادر در تمیز شدن بعد از این اتفاق کمک کنید. در این صورت هست که کودک مشکل خود را پیدا کرده و آنرا درست مثل ما بزرگسالان حل کند.

۴٫ بچه ها باید خودشان انتخاب کنند

وقتی بچه‌ها انتخاب‌های مناسب سن خود را انجام می‌دهند، احساس قدرت بیشتری می‌کنند و بچه‌ها می‌توانند عواقب تصمیم‌هایشان را در نظر بگیرند. شما باید همیشه به کودکان اجازه دهید خودشان تصمیم بگیرند که در زمستان کت، کلاه و دستکش بپوشند یا نه. وقتی کودکتان تفاوت بین گرما و سرما را دانستند می توانند بر بدن خود کنترل داشته باشند و مسئولیت انتخاب های خود را بپذیرند.

۵٫ به کودکان اجازه دهید در کارهای خانه کمک کنند

در مسیر ایجاد عزت نفس، بچه‌ها به فرصت‌هایی نیاز دارند تا شایستگی خود را نشان دهند و احساس کنند که سهم آنها ارزشمند است. در خانه، این بدان معناست که از آنها بخواهید، حتی زمانی که نوپا هستند، در آشپزی، چیدن میز و تختخواب کمک کنند.

۶٫ باید کودکان خود را تشویق کنید تا علایق خود را دنبال کنند

یکی دیگر از راه های مطمئن برای تقویت اعتماد به نفس در بچه ها این است که آنها را تشویق کنید تا کارهایی را انجام دهند که به آنها علاقه نشان می دهند، سپس مطمئن شوید که آنها تا پایان آن را دنبال می کنند. مهم نیست که چه کاری انجام می شود و می تواند هر چیزی باشد، از تمرینات ورزش شنا گرفته تا سطوح برتر در بازی های کامپیوتری. نکته این است که آنها به کاری که شروع می کنند پایبند بمانند، بنابراین در پایان آن ضربه موفقیت را احساس می کنند.

۷٫ در مشکل یا شکست کودکان باید چکار بکینم

اگر کودک شما در یک رشته ورزشی موفق نشد یا نمی تواند جدول ضرب را حفظ کند، آیا باید عزت نفس او را به شدت کاهش پیدا کند؟

۸٫ به فرزندانتان اجازه مبارزه و شکست را بدهید

بسیاری از والدین عقاید خاصی را دارند و فکر می کنند مبارزه و شکست به عزت نفس فرزندانشان آسیب می رساند، اما در واقع یک فرصت طلایی برای کمک به ایجاد عزت نفس است.

۹٫ کودک باید مطمئن باشد که عشق شما بدون قید و شرط است

اجازه دهید فرزندتان بفهمد که دوستش دارید حتی زمانی که شکست می خورد یا تصمیمات بدی می گیرد. اگر تمام صحبت‌های شما در مورد عملکرد باشد، او فکر می‌کند که او را فقط به خاطر کارنامه یا نقش موفقی که به دست آورده دوستش دارید.

۱۰٫ سعی کنید اهداف فرزندتان را با توانایی او متناسب کنید

بعضی مواقع سطح تناسبی میان اهداف فرزندان و توانایی های آنها وجود ندارد که در اینجا وظیفه والدین بسیار پررنگ می باشد. والدین باید قدرت مقایسه سطوح را به فرزندان آموزش دهند.

۱۱٫ ستایش مناسب کودک را ادامه دهید

اگرچه تمجید اغلب مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد، اما وقتی خاص و به دست آمده باشد، یک سازنده عزت نفس ارزشمند است.

یک معلم موسیقی از دانش‌آموزان کر خود خواسته بود تا یک پرونده پر از تحسینی که به دست آورده‌اند نگه دارند. هر زمان که نام خود را در یک برنامه یا مقاله روزنامه می دیدند یا یادداشت کمکی دریافت می کردند، باید آن را داخل آن می گذاشتند. وقتی بچه‌ها روز بدی داشتند، آن جملات ستایش‌کننده را بیرون می‌آوردند و تمام کارهای منظمی را که انجام داده بودند می‌خواندند و این باعث می‌شد که احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.

این روش جواب داد زیرا روش‌های خاصی را به بچه‌ها نشان می‌دهد که آنها خاص هستند و به آنها می‌آموزد که تمرین کنند. این تمرین همان تلاش است که باید در کانون تمجید قرار گیرد. به کودکتان فقط نگویید “بازیت عالی بود” به او بگویید که چگونه توپ را به هم تیمی‌اش پاس می‌داد عالی بود.

و به خاطر داشته باشید که کمی تمجید غیرمستقیم، مانند ستاره‌ها در نمودار کار، می‌تواند معجزه کند.

چک لیست عزت نفس شما

در اینجا برخی از کارهایی است که می توانید برای کمک به پرورش کودکانی با اعتماد به نفس انجام دهید:

کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)


کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)

 

افتتاح کلوپ لاغری کودکان در چین باعث خوشحالی والدین نسل جدید شده است.

 

بیش از ۱۰۰ کودک چاق چینی از سراسر چین در این اردوگاه نظامی گردآوری شده اند تا با شرکت در برنامه ۲۰ روزه با انجام تمرینات سخت نظامی خود را لاغر کنند.

 

کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)

 

در این برنامه کترشناسان متخصص تغذیه نیز برنامه خاص غذایی را به اجرا می‌گذارند.

 

کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)

 

کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)

 

اردوگاه های شکنجه کودکان: راز طلاهای چین در المپیک

 

در این گزارش عکسی منتشر شده که کودکی را در سن چهار یا پنج سالگی نشان می دهد که درد بسیاری در صورتش آشکار شده و این در حالی است که مربی ژیمناستیک در کنار او ایستاده و بر انجام صحیح حرکات نظارت دارد.

 

به گزارش گروه خبری ایران ناز روزنامه دیلی میل انگلیس در گزارشی با عنوان “اردوگاه های شکنجه کودکان المپیک در چین” به راز موفقیت چینی ها در کسب تعداد زیادی مدال طلا در المپیک پرداخت.

 

فعالیت این مراکز آموزش ورزش به کودکان در چین برای “شکست ورزشکاران آمریکایی و کسب بالاترین تعداد مدال طلا” انجام می شود.

 

کلوپ لاغری برای کودکان چاق!! (+عکس)

 

در این گزارش عکسی منتشر شده که کودکی را در سن چهار یا پنج سالگی نشان می دهد که درد بسیاری در صورتش آشکار شده و این در حالی است که مربی ژیمناستیک در کنار او ایستاده و بر انجام صحیح حرکات نظارت دارد.

 

هدف از این تمرین ها و حرکات این است که بدن کودکان بسیار نرم و متناسب با ورزش ژیمناستیک شود. ژیمناستیک یکی از ورزش های مدال آور برای چین در المپیک است.

 

در بخشی از این گزارش آمده است: “نقاشی های کارتونی موشک و موجودات فضایی بر روی لباس قرمز رنگ نشان می دهد که او تنها یک کودک است. این موضوع ما را به تناقض واضح هدایت می کند.

 

دختری در این سن کودکی باید تحت مراقبت قرار بگیرد اما در چین مجبور به انجام تمرین های سخت و جدی است. تمرین هایی که در غرب تنها توسط ورزشکاران در سن بلوغ انجام می شود.

 

سالن های ورزشی محل تمرین های ورزشکاران کودک در چین بسیار شبیه اردوگاه های شکنجه است. اینها اماکنی برای آموزش بی رحمانه هستند که مجازات در برخی موارد حتی به کتک زدن هم منتهی می شود.

 

با این همه، پدران در چین ، کودکان خود را به ورزشگاه ها می فرستند تا آموزش ببینند و به قهرمانان آینده تبدیل شوند.

 

با تمام سختی و سنگ دلی که از این مراکز مشاهده می شود اما این اردوگاه ها نشان می دهند چگونه چینی ها به آسانی در ورزش های شنا و شیرجه و ژیمناستیک، به آسانی مدال طلا کسب می کنند.

 

عکس های ترسناک و رعب انگیزی از داخل این ورزشگاه ها منتشر شده است. با وجود اینکه کودکان از درد گریه می کردند اما در مقابل خود تنها تابلویی بزرگ می بینند که روی آن نوشته شده: “برو”. این کلمه به مدال هایی اشاره دارد که در انتظار آنهاست.

 

این کودکان یاد می گیرند که حرفه و کار آنها در زندگی این است که ورزشکاران آمریکایی را شکست بدهند و بر روی سکوی دریافت مدال، بایستند.

دلهره آورترین و ترسناک ترین حرفهای کودکان


دلهره آورترین و ترسناک ترین حرفهای کودکان

 

کودکان گاهی می‌توانند با نیروهای ماوراء الطبیعه نیز ارتباط داشته باشند و حرف‌های ترسناکی بزنند. در این باره تئوری‌های زیادی مطرح شده است فرضیه‌های مذکور دلیل این موضوع را دور بودن کودکان از هنجارهای اجتماعی می‌دانند.

 

ما قصد داریم در ادامه نگاهی داشته باشیم به برخی تجارب دلهره آور که والدین و بزرگ‌ترهای کودکان با ما در میان گذاشته اند، آنها حرف‌هایی از زبان بچه ها شنیده اند که واقعا تامل برانگیز و ترسناک است. با ما همراه باشید تا برخی از حرفهای این کودکان را با هم مرور کنیم.

 

۱: منتظر اتوبوس بودم که به سرکار بروم. دختر غریبه‌ای کنارم ایستاد و به من خیره شد، از او پرسیدم که چرا خیره شده ای. او گفت: “خیلی زیبا هستی.” در پاسخ از او تشکر کردم، اما او به من گفت: “آنقدر زیبایی که می‌خواهم صورتت را از بین ببرم.”

 

۲: متوجه شدم پسرم آنقدر از آب می‌ترسد که از دوش گرفتن امتناع می‌کند، علت ترسش را از او پرسیدم و او پاسخ داد: “چون قبلا غرق شده بودم از آب می‌ترسم.

 

۳: نیمه‌های شب دختر هفت ساله ام من را از خواب بیدار کرد و گفت: “مادر، مریم (Marry) می‌گوید باید از خانه اش برویم وگرنه ما را می‌کشد.” نکته وحشتناک ماجرا این است که نام صاحب قبلی خانه مریم بود.

دلهره آورترین و ترسناک ترین حرفهای کودکان 

 

۴: وقتی دخترم چهار ساله بود یک روز به من گفت: “مادر یادت نمی‌آید که تو دختر بودی و من مادر بودم و آمدند سر ما را بریدند؟”

 

۵: وقتی در حال تماشای تلویزیون بودم پسرم جلوی من ایستاد و با نگاه عجیبی به من خیره شد و گفت که یک روز تو را می‌کشم.

 

۶: وقتی به خانه جدید نقل مکان کردیم، دخترم روی تخت نخوابید و تصمیم گرفت روی زمین بخوابد از او دلیلش را پرسیدم و او پاسخ داد: “دختری که قبل از من اینجا بود می‌گوید این تخت من است.

 

۷: پسرم دیر وقت من را از خواب بیدار و در گوشم زمزمه کرد: “الان باید برویم. من نمی‌خواهم او صدای ما را بشنود.”

 

۸: شنیدم که دختر چهار ساله ام آهنگی را می‌خواند که مادرم در کودکی برای من می‌خواند، از او پرسیدم که آن را از کجا یاد گرفته است، گفت: “مادربزرگ همیشه قبل از خواب آن را برای من می‌خواند.” اما مادربزرگش پنج سال قبل از تولد او فوت کرده بود.

 

۹: وقتی زمان خواب رسید، پسرم به من گفت: “خداحافظ بابا.” وقتی به او گفتم باید بگوید شب بخیر او گفت: “نه، این بار باید بگویم خداحافظ.”

 

۱۰: دخترم یک بار به من گفت: “پدر، آنقدر دوستت دارم که می‌خواهم سرت را جدا کنم و هرکجا که می‌روم با خودم ببرم.”

 

۱۱: بچه‌های کوچک همیشه چیز‌های عجیب و غریبی می‌دانند که قبلا جلوی آن‌ها نگفته ایم، پسر کوچکم به من گفت که خواهر بزرگترش هر شب به ملاقاتش می‌آید،

 

وقتی از او پرسیدم در مورد کدام خواهر صحبت می‌کند او به من گفت: “همان فرزندی که سال‌ها قبل از تولدم سقطش کردی.”

 

۱۲: در حالی که من در بالکن خانه ایستاده بودم و بچه‌های محله بازی می‌کردند، دختر همسایه به من نگاه کرد و گفت: “فرزندت چه زمانی به دنیا می‌آید؟” از سوال او تعجب کردم و عصر همان روز متوجه شدم که باردار هستم.

 

۱۳: یک شب از خواب بیدار شدم و دیدم برادرزاده ام نزدیک من ایستاده است، از او پرسیدم اینجا چه کار می‌کنی، گفت: “برو تو اتاقت بخواب و هرگز روی مبل نخواب.

 

مرد غریبه وقتی خوابیده بودی تو را تماشا می‌کرد.” اما فقط من، خواهرم و پسرش در خانه حضور داشتیم و شخص دیگری در خانه نبود. کودکان

 

۱۴: داشتم دختر سه ساله ام را می‌خواباندم که از من پرسید که چرا الان باید بخوابد. به او گفتم که دختر بچه‌ها باید زود بخوابند. او ناگهان بلند شد و به یکی از گوشه‌های اتاق اشاره کرد و گفت: “پس این دختر چه؟” وقتی برگشتم، کسی را پیدا نکردم.

 

۱۵: یک روز برادرزاده کوچکم را در حال نقاشی کشیدن دیدم و وقتی به نقاشی اش نگاه کردم متوجه آن نشدم. از او پرسیدم چه چیزی کشیدی؟ به من گفت: “یک زن حلق آویز شده. خودش به من گفت که آن را بکشم.”

 

۱۶: دختر چهار ساله‌ای ساعت شش صبح پدرش را از خواب بیدار کرد و گفت: “بابا، می‌خواهم تمام پوستت را دربیاورم.”

 

۱۷: یک شب بچه ام از خواب بیدار شد و شروع به داد و فریاد زد: “مامان! چیزی زیر تخت من است.” به درخواست او زیر تختش را جستجو کردم و چیزی پیدا نکردم و گفتم زیر تختش چیزی نیست.

 

گفت: “بله، او اکنون پشت تو ایستاده است.” حرف‌های او مرا وحشت زده کرد، زیرا واقعا احساس می‌کردم که کسی پشت من ایستاده است.

 

۱۸: پدری می‌گوید دخترم که سه سال بیشتر ندارد، کنار برادر کوچکش ایستاد. به او اشاره کرد و گفت: “پدر، او یک هیولا است، باید از شر او خلاص شویم، باید او را دفن کنیم.”

 

۱۹: مادری با بچه‌اش رانندگی می‌کرد که بچه به مادر گفت: “مادر من وقتی در شکم تو بودم تو تصادف کردی.” مادر به وی می‌گوید که درست است .

 

دلهره آورترین و ترسناک ترین حرفهای کودکان

 

او در این حادثه آسیبی ندیده است. او گفت: م”ی‌دانم، با یک مرد سفیدپوش داشتم تو را تماشا می‌کردم و او به من گفت که حالت خوب است.”

 

۲۰: با برادر کوچکم در اتاق نشیمن نشسته بودم که ناگهان به سمت دیوار چرخید و چند دقیقه به آن خیره شد و سپس گفت: “الان نه.” مدت کوتاهی بعد برای تماشای تلویزیون برگشت و دوباره به دیوار نگاه کرد و گفت: “بعدا میبینمت.”

 

۲۱: شب‌هایی که خواهرم از سر کار دیر به خانه می‌آمد، من از بچه‌های او مراقبت می‌کردم و وقتی که آن‌ها می‌خوابیدند جلوی تلویزیون می‌نشستم تا خواهرم به خانه بیاید.

 

بعد از اینکه آنجا را ترک کردم روز بعد خواهرم به من زنگ زد و گفت که بچه‌ها می‌گویند من تمام مدت جلوی در اتاقشان ایستاده بودم و لبخند می‌زدم.

 

۲۳: برادرم شب‌ها در خواب راه می‌رود و یک شب در حالی که خواب بود به اتاق من آمد و گفت: “مراقب شیطان پشت سرت باش.”

 

۲۴: ما به یک خانه جدید نقل مکان کردیم و وقتی داشتیم وسایل را داخل خانه می‌بردیم، پسر کوچکی آمد و گفت: “مادرم گفته به شما بگویم افرادی که قبل از شما اینجا زندگی می‌کردند در حیاط خلوت دفن شده اند.” پسر بچه سریع می‌رود و دیگر خبری از آن نمی‌شود.

 

۲۵: وقتی در پارک نشسته بودم و کتاب مورد علاقه ام را می‌خواندم، پسر کوچکی به سمت من آمد و به آرامی گفت: “مردی که کنارت ایستاده می‌گوید یک روز می‌خواهد تو را بکشد. مراقب خودت باش.” اما کسی کنار من نبود.

 

۲۶: پسر کوچکم یک بار از من سوال عجیبی کرد. او گفت: “پدر، اگر زبان کسی را ببرم، می‌میرد یا زنده می‌ماند؟”

 

۲۷: دخترم به من گفت که ارواح واقعی هستند، زیرا هر شب یکی از آنها در گوش من زمزمه می‌کند.

دانلود کتاب برنامه غذایی کودکان و نوزادان

دانلود کتاب برنامه غذایی کودکان و نوزادان

نام کتاب : برنامه غذایی کودکان و نوزادان

نویسنده : دکتر حسین آشوری

زبان کتاب : فارسی

تعداد صفحه : ۳۷

نوع فایل کتاب : PDF

حجم فایل : ۶۹۳ کیلوبایت (KB)

توضیحات :  این کتاب شامل بخشهای زیر است :
۱-  اصول تغذیه تکمیلی، شروع و ادامه غذای کمکی در ماه هفتم.
۲ – برنامه غذایی شیرخوار در ماه هشتم.
۳ – برنامه غذایی شیرخوار در ماه نهم.
۴ – برنامه غذایی شیرخوار در ماه دهم.
۵ – طرز تهیه چند غذای کمکی برای شیرخواران.
۶ – کدام مواد غذایی را نباید قبل از یک سالگی به کودک داد.
۷ – برنامه غذایی کودک در سال دوم زندگی تا دوازده سالگی
۸ – میان وعده های غذایی برای کودکان.
۹ – تاثیر اضافه وزن و چاقی در کودکان
۱۰ – چگونه به فرزندان چاق خود کمک کنیم ؟

راههای آموزش مهربانی و شفقت به کودکان


در این پست از مجله اینترنتی جیران قصد داریم به بررسی راههای آموزش مهربانی و شفقت به کودکان بپردازیم. آیا فرزندان شما می دانند که چقدر خوش شانس هستند؟ آنها در دنیایی پر از زیبایی، عشق و فرصت به دنیا آمده اند. و این به ما به عنوان والدین آنها بستگی دارد که به آنها نشان دهیم که چقدر برای زندگی خود و همه خوشبختی های حاصل از آن سپاسگزار هستیم. آموزش مهربانی و شفقت به فرزندانمان یکی از راه های انجام این کار است و این یکی از مهم ترین کارهایی است که می توانیم برای آنها انجام دهیم.

یک مطالعه جدید از یک مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان می دهد که کودکانی که مهربانی و شفقت را در سنین پایین آموزش می بینند، در بزرگسالی کمتر خودخواه هستند و این همه چیز نیست. آنها همچنین به احتمال زیاد به دیگران کمک می کنند. این تمایل به برقراری ارتباط خوب و زندگی سخاوتمندانه از ویژگی های «طول عمر» است که محققان آن را پیش بینی کننده ترین موفقیت یک فرد در زندگی می دانند.


موارد پیشنهادی


چگونه والدین می توانند این رفتارها را تشویق کنند؟

در مهدکودک و پیش دبستانی ما متوجه می شویم که یادگیری کلی کودک فقط شامل دستاوردهای تحصیلی آنها نمی شود. بدون شخصیت خوب، پیشینه تحصیلی آنها نمی تواند آنها را در آینده به جامعه کمک کند.

۱- هر روز از آنها مراقبت کنید

ارزش هایی که می خواهیم به فرزندان خود بیاموزیم ابتدا در خانه های ما آشکار می شوند. یک کودک اغلب تمایل دارد تا آنچه را که والدینش انجام می دهند به جای آنچه که آنها می گویند، یاد بگیرد. بنابراین، اگر می‌خواهید ارزش مراقبت از فرزندتان را بیاموزید، در خانه از او مراقبت کنید. با حرکات ساده عشق و محبت، یا آماده کردن وعده های غذایی، یا کمک به آنها برای مدرسه، این می تواند نقطه شروعی برای آنها باشد تا احساس کنند برای مادر و پدرشان اهمیت زیادی دارند. در نهایت، آنها یاد خواهند گرفت که این موضوع را به سایر کودکان منتقل کنند.

۲- مثال های مثبت را تنظیم کنید

این یک کار بیهوده است. اگر می خواهید فرزندتان مهربان و دلسوز باشد، می توانید خودتان این مثال ها را بزنید. تمرین آنها در زندگی روزمره نه تنها فرزندان شما را تشویق می کند که همین کار را انجام دهند، بلکه به آنها پیام مثبتی ارسال می کنید که مهربانی چیزی است که در زندگی برای شما ارزش بیشتری قائل هستید. مهربان بودن فداکارانه ترین راه برای دوست داشتن و کمک کردن به کسی است که تمرین بیشتر این فضیلت را به عادت تبدیل می کند.

مهمتر از همه، به آنها نشان دهید چگونه باید انجام دهد. اگرچه شما واقعاً هرگز از والدین بودن دست نمی کشید، ممکن است تمایل داشته باشید که اجازه دهید فرزندتان بدون نیاز به راهنمایی در مورد چگونگی حفظ شخصیت و رفتاری شاد رشد کند. با این حال، این بهترین کار نیست زیرا این امر در آموزش مهربانی و مهربانی به فرزندتان نیز مهم است. این نه تنها شخصیت آنها را نسبت به دیگران مطلوب تر می کند، بلکه به آنها کمک می کند تا به خوبی با همسالان و بزرگسالان خود سازگار شوند.

۳- ارزش مهربانی را آموزش دهید

در حالی که قبلاً اشاره کردیم که اعمال بیشتر از کلمات تأثیرگذار هستند، آموزش شفاهی به فرزندمان در مورد مهربانی نیز می تواند تأثیر قدرتمندی داشته باشد. آموزه های شما به عنوان چراغ راهنمای آنها در مورد آنچه که باید در هر شرایطی انجام دهند عمل خواهد کرد. وقتی مکرراً از شما می شنوند که احساس دیگران را در نظر می گیرید، بعداً در زندگی درک عمیق تری از این موضوع به دست خواهند آورد. جالب است بدانید که فرزندان ما بیشتر از آنچه که ما می‌گوییم جذب می‌کنند. بنابراین، آنها را تشویق کنید که همیشه با احترام و کلمات محبت آمیز صحبت کنند.

این یک درس ضروری برای پسران نیز است. دختران در تعاملات خود بسیار مثبت و فعال هستند، بنابراین برای پسرها می تواند چالش برانگیز باشد که چگونه دختران را ترجیح می دهند با یکدیگر صحبت کنند. اگر متوجه شدید که پسرتان نسبت به دختران دیگر بی ادب یا بی احترامی می کند، به او کمک کنید بفهمد که چگونه می تواند کمی مراقب حرف هایش باشد. برای مثال، اگر دیدید که دختری را در حضور همه چاق می‌خواند، به او توضیح دهید که چرا این کاری است که نمی‌خواهید او را ببینید. این ممکن است چیزی باشد که به طور طبیعی با تفاوت های فیزیولوژیکی بین جنسیت ها همراه باشد، اما برای آنها هرگز دیر نیست که یاد بگیرند چگونه به زنان و اطرافیانشان احترام بگذارند.

۴- عذرخواهی را یاد بگیرید

برای اینکه انسان خوبی باشید، باید یاد بگیرید که چگونه عذرخواهی دیگران را بپذیرید. این نه تنها مهم است که بتوانید زمانی که یک دوست یا یکی از اعضای خانواده عذرخواهی می کند تشخیص دهید و تأیید کنید، بلکه همچنین ضروری است که وقتی می دانید اشتباهی مرتکب شده اید یا شخص دیگری را مورد خشم قرار داده اید از کسی عذرخواهی کنید. وقتی بچه‌هایتان جوان هستند، اهمیت عذرخواهی را به آنها بیاموزید، زیرا این کار می‌تواند به آن‌ها در مورد رفاهشان در زندگی اطمینان دهد.

۵- احساسات آنها را تأیید کنید

توانایی مراقبت از دیگران مستلزم تشخیص احساسات دیگران است. به عنوان مثال، کودکان پیش دبستانی ما ممکن است تعجب کنند که چرا کودک دیگری گریه می کند. اما احساس همدردی با احساسات کودک دیگر ممکن است هنوز برای آنها چالش برانگیز باشد. با این حال، وقتی تمرین می‌کنید که احساسات آن‌ها را تأیید کنید، مانند ناامیدی، خشم یا شادی، آنها می‌توانند یاد بگیرند که این را در دیگران ببینند. آنها همچنین یاد خواهند گرفت که پاسخ شما را به احساسات خود کپی کنند و همین نگرانی را نسبت به سایر کودکان نشان دهند.

به طور خلاصه، مهربانی و شفقت می تواند کاتالیزوری باشد که به کودک شما اعتماد به نفس و عزت نفس لازم برای یک فرد خارق العاده را بدهد. نحوه نشان دادن این ویژگی ها به آنها در خانه به همان اندازه مهم است که در مدرسه به فرزندان خود آموزش می دهید. به آنها بیاموزید که چگونه از دیگران مراقبت کنند و به طور مداوم نسبت به دیگران احترام، مهربانی و شفقت نشان دهند، صرف نظر از اینکه سن آنها چقدر است.