مرکز دانلود کتاب الکترونیکی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

مطالبی که برچسب اعدام را دارند .

اطلاعات و نقد فیلم صبح اعدام


بهروز افخمی در جدیدترین ساخته سینمایی‌اش یعنی فیلم صبح اعدام به سراغ ساعات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی دو نفر از مبارزان زمان رژیم پهلوی رفته است. این فیلم قرار است در جشنواره فجر رونمایی شود و در این مطلب به سراغ متن و حواشی و نقدهای آن رفتیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم صبح اعدام

فیلم صبح اعدام برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این دو شخصیت است که بهروز افخمی پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.

 

نقد و بررسی فوری فیلم صبح اعدام

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویفیلم صبح اعدام فیلم عجیبی است… نه! درست‌تر اینکه روند فیلمسازی بهروز افخمی عجیب است و این فیلم در ادامه همان روند عجیب، فیلم دقیق و درستی است. نمی‌دانم سریال «رعد و برق» را دیده‌اید یا نه، جایی که کل روایت سریال، به‌جای تصویر، در نریشن خلاصه می‌شد و خود بهروز خان هدف قصه را توضیح می‌داد تا کودکان هم فیلم را بفهمند.

در این فیلم هم همین روش استفاده شده و ادامه دارد. با این تفاوت که گوینده یک زن است و در طولانی‌ترین تک‌گویی جشنواره، کل قصه را توضیح می‌دهد و بقیه حرف‌ها هم در دو مصاحبه تخیلی، بیان شده. در واقع شما با یک پادکست سینمایی (احتمالا جزو ابداعات افخمی) با هزینه سوره و بنیاد فارابی مواجه هستید.

پادکستی که در بخش‌هایی آهنگ (با خواننده) هم پخش می‌شود و تکرار هم می‌شود که مخاطب به محتوایش پی ببرد. پادکستی که از قضا ریتم خوبی هم ندارد. محتوایی(!) به نام صبح اعدام، چیزی قبل از تبدیل شدن به سینما، فیلم یا اثری تصویری است و این روند منطقی سقوط افخمی -یکی از بهترین قصه‌گوهای سینمای ما- بسیار افسرده‌کننده و غمگین است. همه این‌ها یعنی نمی‌شود و نباید این موجود را از نظر کاراکترپردازی، فیلمنامه و چیزهایی از این دست بررسی کرد. خطاست!

اسم پیشنهادی برای فیلم: پادکست اعدام طیب و حاج اسماعیل

سطح فیلم: هرجایی جز هر جشنواره‌ای!

۳ نکته از فیلم:

  • جوجه تیغی غزه تقدیم می‌کند!
  • رکورددارترین طولانی‌ترین تیتراژ خاورمیانه
  • صدای افخمی در خبر کودتا

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهبهروز افخمی در فیلم جدیدش، فارغ از تجربه‌های کمدی و جدی، هنری و داستانی، آمریکایی و اروپایی کارنامه فیلمسازی‌اش سراغ تجربه‌ای جدید در فیلمسازی رفته که حاصل یک فیلم متوسط با مضامین اجتماعی و سیاسی است. صبح اعدام داستان اعدام طیب حاج رضایی و اسماعیل حاج‌‌رضایی است که در فاصله چند ساعت تا تیرباران این دو چهره ضد پهلوی روایت می شود‌.

انتخاب دو چهره غیر مذهبی و از اهالی بازار و مردم، اگر با رویکرد سفارشی نیز صورت گرفته باشد، گزینش جالب و قابل تحلیلی است. بازی‌ها، نقش‌آفرینی‌های درگیرکننده و باورپذیری از آب درآمدند و بازیگران اصلی اگرچه چهره‌های مشهور سینمایی نبودند اما توانستند کاراکترهایی فراتر از تیپ خلق کنند که شمایل معنوی، مردمی و نترس این دو نفر را به تصویر درآوردند. فرم چهارگوش فیلمبرداری و ساختار سیاه و سفید فیلم و نورپردازی و دکوپاژ افخمی، زیبایی‌شناسی کار را ارتقا داده و تا حد زیادی در راستای فیلمنامه صورت گرفته است.

۳ نکته از فیلم:

  • بازیگران اصلی خوب
  • فضای نسبتا تازه و مبتنی بر داستان
  • کش دار شدن و ساختار تجربی‌داشتن فیلم

 

بازیگران و عوامل فیلم صبح اعدام

مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

عوامل فیلم صبح اعدام از این قرارند: نویسنده و کارگردان: بهروز افخمی، تهیه‌کننده: علی شیرمحمدی، مشاور هنری: محمدرضا شجاعی، مدیر برنامه‌ریز و دستیار یک کارگردان: اکبر نصیری جوزانی، مدیر تولید: سعید رضاییان، مدیر فیلمبرداری: حسنعلی اسدی، طراح صحنه و لباس: علی شیرمحمدی، مدیر تدارکات: سعید اردستانی، طراح گریم: محسن دارسنج، مدیر صدابرداری: امیرحسین گل محمدی، عکاس: کورش جوان، مدیر روابط عمومی: زهرا دمزآبادی، محصول: سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی.

بهروز افخمی در پشت صحنه فیلم صبح اعدام
بهروز افخمی در پشت صحنه فیلم صبح اعدام

صبح اعدام به روایت بهروز افخمی

بهروز افخمی | حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی می‌کردم که به گزارش تیرباران طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شماره‌ای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانه‌ام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارش تیرباران می‌توانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانسته‌ام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحه‌ای، با امضای خبرنگاری است که متن را به‌گونه‌ای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدام‌شوندگان نوشته بود و چنین جبهه‌گیری‌ای در آن زمان بسیار عجیب بود.

می‌توان اذعان کرد چون مصطفی مصباح‌زاده بنیان‌گذار کیهان به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت. فیلمنامه صبح اعدام را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته‌ام. دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود. فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر صبح اعدام فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی این‌هایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

بهروز افخمی | کارگردان: روایت مستندگونه را انتخاب کردیم؛ زیرا مناسب این قصه و فیلم بود. این فیلم، دارای المان‌های مستند، مانند نریشن است، البته نقل‌قول‌هایی هم در فیلم وجود دارد که خود طیب حاج‌رضایی بیان کرده بود و ما در سکانس‌های زندان آوردیم. موسیقی در این فیلم مرموز، خیال‌انگیز، متافیزیکی و جنبه‌ای از دنیای ماوراست. در اکثر کارهایم از اقتباس استفاده کرده‌ام اما این فیلمنامه، اقتباسی به حساب نمی‌آید و بر مبنای گزارش‌های روزنامه کیهان و اطلاعات، این فیلمنامه را نوشته‌ایم.

علی شیرمحمدی | تهیه‌کننده و طراح صحنه و لباس: پیش‌تر تجربه‌های خوبی با علیرضا افخمی داشته‌ام. در این‌ پروژه هم همزمان کار تهیه و طراحی صحنه و لباس را انجام دادم. در این‌ پروژه همه چیز را طبق آثار مستند پیش بردیم و اینکه چقدر در این مسیر موفق بوده‌ام، به مخاطب می‌سپارم.

ارسطو خوش‌رزم | بازیگر: نخستین نقش جدی من در سینما، در «صبح اعدام» رقم خورد. البته من ۲۰ سال است که بازی می‌کنم؛ اما صبر کردم تا نقش مناسبی را برای ورود به سینما انتخاب کنم. زمانی که نقش یک کاراکتر واقعی را قرار است بازی کنیم، مسئولیت‌مان هم بیشتر می‌شود. من نقش حاج‌ اسماعیل رضایی را بازی کردم که مورد نظر کارگردان بود. امیدوار هستم که خانواده شریف ایشان هم بپسندند.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم صبح اعدام؛ زندگی طیب حاج رضایی

پوستر فیلم صبح اعدام | طیب حاج رضایی

فیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدام

نمایی از صبح اعدام

طیب حاج رضایی در صبح اعدام

دانلود انیمیشن

دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

ماجرای مردی که پس از شنیدن خبر رهایی از اعدام سکته کرد و مرد!


ماجرای مردی که پس از شنیدن خبر رهایی از اعدام سکته کرد و مرد!

 

مردی که ۱۸سال قبل مرتکب قتل شده بود و در همه این مدت با کابوس اعدام دست و پنجه نرم می‌کرد وقتی شنید اولیای دم او را بخشیده‌اند از خوشحالی سکته کرد و ساعتی بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد تا پرونده زندگی‌اش برای همیشه بسته شود.

به گزارش ایران ناز این مرد ۵۵ساله به نام اکبر، اواخر سال۸۲ به اتهام قتل عمدی در بندرعباس دستگیر شد.

 

او و ۳نفر دیگر متهم بودند در جریان جنایتی هولناک مردی را به قتل رسانده‌اند. پس از محاکمه این ۴متهم در دادگاه، اکبر و یکی دیگر از همدستانش به نام داوود به اتهام مباشرت در قتل عمدی به اعدام محکوم شدند.

 

آنها مدعی بودند در دفاع از ناموس مرتکب قتل شده‌اند اما دفاعیات‌شان دلیل بی‌گناهی آنها نشد و ۲متهم دیگر نیز به تحمل حبس محکوم شدند.

 

چون یک نفر به قتل رسیده و قرار بود ۲نفر قصاص شوند، اولیای دم برای قصاص هر دو متهم باید تفاضل دیه یک مرد را پرداخت می‌کردند.

 

در این شرایط بود که آنها تصمیم گرفتند ابتدا داوود پای چوبه دار برود. در حالی که حکم اعدام در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورده و مراحل استیذان را نیز طی کرده بود، چندی قبل داوود پای چوبه دار رفت و قصاص شد. اجرای حکم قصاص داوود، کابوس‌های شبانه اکبر را دوچندان کرد.

 

او که مجازات همدستش را به چشم دیده بود، حتم داشت که اولیای دم هرطور که شده به‌زودی با پرداخت تفاضل دیه او را نیز قصاص خواهند کرد.

 

او تلاش‌های زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام داد اما فایده‌ای نداشت و آنها برای اجرای حکم قصاص اصرار داشتند اما چون توانایی پرداخت تفاضل دیه را نداشتند اجرای حکم به تعویق افتاد.

 

اکبر در زندان شرایط سختی را می‌گذراند. سال‌ها بود که شب‌ها با کابوس چوبه دار می‌خوابید و هروقت که صدایی از بلندگوی زندان می‌شنید ضربان قلبش تندتر می‌شد.

 

او همه این سال‌ها را با ترس از اجرای حکم گذراند تا اینکه با گذشت ۱۸سال از وقوع قتل، مسئولان شورای حل اختلاف زندان تصمیم گرفتند برای جلب رضایت اولیای دم پا پیش بگذارند.

 

اکبر که در ۳۷سالگی مرتکب قتل شده بود حالا مردی شکسته و ۵۵ساله بود. فشار روحی این سال‌ها باعث شده بود این مرد به انواع بیماری‌ها مبتلا شود.

 

مسئولان زندان حتم داشتند اگر اولیای دم از شرایطی که او دارد باخبر شوند او را خواهند بخشید. در این شرایط رایزنی‌ها با اولیای دم آغاز شد اما آنها گفتند حرف‌شان همان چیزی است که ۱۸سال قبل گفته‌اند و قاتل باید مجازات شود.

 

اولیای دم مقتول ساکن اصفهان بودند. با اینکه در رایزنی‌های اولیه آنها اعلام کرده بودند حاضر به بخشش نیستند اما گروهی از مسئولان شورای حل اختلاف زندان بندرعباس با امید اینکه شاید آنها در ملاقات حضوری قاتل را ببخشند راهی اصفهان شدند.

 

بخشش قاتل برای خانواده مقتول سخت بود. آنها مشکلاتی را که در این سال‌ها با از دست دادن عزیزشان به آن دچار شده بودند برای مسئولان شورای حل اختلاف توضیح دادند اما وقتی شرایط مرد زندانی برای‌شان توضیح داده شد و اینکه فهمیدند او با تحمل ۱۸سال زندان مرد دیگری شده است برای گذشت از قصاص آماده شدند.

 

ماجرای مردی که پس از شنیدن خبر رهایی از اعدام سکته کرد و مرد!

 

کاظم شاهرخ‌نیا، یکی از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که پیگیر جلب رضایت اولیای دم بود تلاش کرد با گفت‌وگو اولیای دم را دعوت به بخشش کند و در نهایت این تلاش‌ها باعث شد آنها راضی شوند و برگه رضایتنامه را امضا کنند.

 

این یعنی اکبر بعد از گذشت ۱۸سال از ارتکاب قتل می‌توانست از زندان آزاد شود. در این شرایط بود که شاهرخ‌نیا در تماس تلفنی با همکارانش در زندان خبر بخشش اکبر را به آنها اعلام کرد و خواست تا این خبر را به او اعلام کنند.

 

دقایقی بعد یکی از مسئولان زندان سراغ اکبر رفت و گفت تلاش‌ها برای بخشیده‌شدنش به نتیجه رسیده و او به‌زودی آزاد می‌شود. اکبر باورش نمی‌شد خبری که می‌شنود واقعیت دارد.

 

هم‌بندی‌های او هم با شنیدن این خبر جشن گرفتند وخوشحال شدند. اکبر اما هنوز شوکه بود. او که در این مدت دچار بیماری قلبی شده بود ناگهان حالش بد شد و مأموران زندان او را به بهداری منتقل کردند. معاینه اولیه نشان می‌داد مشکل او جدی است.

 

به همین دلیل در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد تا درحالی‌که اولیای دم مقتول او را بخشیده بودند پرونده زندگی‌اش برای همیشه بسته شود.