مرکز دانلود کتاب الکترونیکی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

مطالبی که برچسب ستاره را دارند .

استوری جالب ستاره سادات قطبی از خانه مادرشوهر + عکس


ستاره سادات قطبی مجری تلویزیون و همسر شهرام شکیبا استوری بامزه و خنده داری از یک روز عادی در خانه مادر شوهر را منتشر نمود که با استقبال عروس خانم ها همراه بود و حرف دلشان را می زد. در ادامه استوری فان ستاره قطبی در مورد کار کردن در خانه مادرشوهر را مشاهده می کنید.

بیشتر بخوانید: بازیگر کودک فیلم سفر جادویی پس از ۳۴ سال از باباش معروفتر شده+عکس و بیوگرافی

کار در منزل مادر شوهر، یکی از بحث هایی است که همیشه در بین خانم ها وجود دارد، گاهی اوقات برخی عروس خانم ها بخاطر رفتارهای نامناسبی که از سمت بقیه اعضای خانواده همسرشان می بینند، دچار چالش می شوند، که چطور با توقعات زیاد و فرق گذاشتن آنها موقع تقسیم وظایف روبرو شوند. ستاره سادات قطبی مجری رسانه ملی در قالب یک استوری فان این موضوع که حرف دل برخی عروس خانم هاست را به تصویر کشیده است، در این استوری مادرشوهر در حال بررسی و زیر نظر داشتن همه، پدر شوهر در حال تماشای اخبار با صدای زیاد، خواهر شوهر در حال از زیر کار در رفتن!، عروس کوچک در حال پز دادن و عروس بزرگه در حال کار کردن است.

ستاره سادات قطبی مجری تلویزیون

ناگفته نماند که ستاره قطبی رابطه خوبی با خانواده همسرش دارد و هر از چندگاهی استوری هایی از خانه مادرشوهرش منتشر می کند.

بیشتر بخوانید: نوزاد فیلم دو نفر و نصفی در ۳۴ سالگی اش+عکس و بیوگرافی



دانلود انیمیشن

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

شباهت گریه یکتا ناصر به این ستاره هالیوود خبرساز شد+ عکس


شباهت گریه یکتا ناصر: به گزارش وقت صبح، برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی با کنار هم قرار دادن عکس امبرهرد و یکتا ناصر مدعی شده‌اند که گریه‌های یکتا ناصر در ویدئویی که به خاطر حضانت دخترش منتشر کرده بود شبیه گریه‌های امبر هرد در دادگاه شده وقتی که می‌خواست از جانی دپ انتقام بگیرد که این اظهار نظر موج جدیدی از واکنش‌ها را به وجود آورده است.

شباهت گریه یکتا ناصر

بیوگرافی کوتاه یکتا ناصر

یکتا ناصر در ۱۲ آبان ۱۳۵۷ در شهر تهران متولد شد. پدرش افسر بازنشسته نیروی زمینی و مادرش خانه‌دار است. وی در ۱۹ سالگی به واسطه علاقه به بازیگری به چند دفتر سینمایی مراجعه کرده و در تست انتخاب بازیگر شرکت نمود؛ به‌طوریکه در نهایت برای بازی در سریال گلهای کاغذی انتخاب شد.

یکتا ناصر فارغ‌التحصیل رشته مهندسی محیط زیست از دانشگاه آزاد است. نخستین حضوریکتا ناصرجلوی دوربین سریال خانه کاغذی بوده است. یکتا ناصر در جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم «یکی می خواد حرف بزند» شد.

یکتا ناصر پس از بازی درسریال گلهای کاغذی، کماکان فعالیتهای خویش را ادامه داده و در چند مجموعه تلویزیونی دیگر نیز بازی کرد؛ تا اینکه در سال ۱۳۸۰ با ایفای نقش در فیلم ساقی رسماً فعالیت خود را در سینما آغاز نمود. او در این مدت وارد دانشگاه نیز شد و در رشته مهندسی محیط زیست مشغول به تحصیل گردید.

یکتا ناصر همسر منوچهر هادی کارگردان و فیلمنامه‌نویس سینمای ایران بوده است و به گفته یکتا ناصر سال ۱۴۰۱ از هم جدا شده‌اند. این زوج صاحب فرزندی به نام سوفیا هستند.

دانلود انیمیشن

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

زندگی‌نامه ستاره اسکندری


ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هست

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. ستاره اسکندری دانشجوی شاخه مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد و …

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. آوازه او بیشتر به خاطر بازی در سریال‌های تلویزیونی هست که آن را از سال ۱۳۷۳ آغاز کرده، مخصوصاً سریال نرگس که بعد از رحلت پوپک گلدره نقش داشتن نرگس را در آن بازی می‌کرد. او برنده پاداش بهترین هنرمند زن در جشنواره تئاتر فجر ۱۳۷۹ برای بازی در نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» شده هست.

زندگی و پیشه ستاره اسکندری
ستاره اسکندری دانشجوی شاخه مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد. از تئاتر ابتدا کرد و ۳ بار هم کاندید دریافت پاداش از جشنواره تئاتر دانشجویی شد. ابتدا کار او در سینما با بازی در فیلم «حریف دل» عبدالرضا گنجی در سال ۱۳۷۵ بود. او ۲ خواهر هنرمند به نام‌های لاله اسکندری (هنرمند) و سارا اسکندری (چهره پرداز) دارد. ستاره همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون هست و او برادر عکاسی به نام سیامک اسکندری دارد.

ستاره اسکندری در سریال های نظیر: نرگس، صورتحساب ۸، دندون طلا، حیرانی، ماه مهربان، ایستگاه، پشتیبان و مسافر ری حضور داشته هست. اسکندری در تئاتر هم با بزرگانی مثل بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و داوود میر باقری همکاری کرده هست و در سال ۷۹ پاداش بهترین هنرمند زن جشنواره تئاتر فجر را برای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره روز و دومین پاداش اش به عنوان هنرمند برتر جشنواره تئاتر، در سی و سومین دوران و برای بازی در نمایش هم هوایی را به دست آورد.

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری ستاره اسکندری هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست

با ستاره اسکندری گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

برگشت دوباره به تلویزیون
ستاره اسکندری: اولین بار در کاری به نام « ایستگاه آذر » که تهیه‌کننده آن کار آقای ایرج محمدی بودند، با ایشان همکاری داشتم و بعدها بعد از چند سال تجربه پیروز « نرگس » را داشتم که باز هم ایشان تهیه‌کننده کار بودند؛ به همین خاطر وقتی این بار پیشنهاد کار را دادند و توضیحاتی از نقش داشتن را ارائه کردند احساس خوبی پیدا کردم تا جایی که بعد از حدود ۳ سال دوری از تلویزیون پذیرفتم در خدمت این پروژه باشم. از سویی آقای محمدی کارگردان کار بودند که او را بیشتر به عنوان فیلمنامه‌نویس می‌شناختم که فیلمنامه‌هایش را دوست داشتم چون نگاه انسانی خوبی در کارهایش دارد. در کنار اینها گروه هنرمندان و عوامل خوبی در کار هستند.

اطمینان من به نام‌ها
ستاره اسکندری: به نوعی وجود نام‌هایی مشابه آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده که متخصص و با تجربه در کارشان هستند سبب اطمینان من می‌شود. من آمده از تئاتر و بعد هم بچه تلویزیون هستم که در آن سال‌ها کار پیشه‌ای انجام داده‌ام. واقعیت این هست که اگر شناخت و شهرتی در مورد من است همه آن را مدیون تلویزیون هستم؛ به همین خاطر هم این آلرژی‌ها را دارم و دلم نمی‌خواهد که اتفاق ناخوشایندی بیفتد و ریزش بیننده داشته باشم چون برایم خیلی مهم هست. حتی وقتی از تلویزیون دوری می‌گیرم به تندی دلتنگ آن می‌شوم. من به‌طور اتفاقی جزو بازیگرانی هستم که به تندی مدیوم تلویزیون را دوست دارم. از سویی مردم را دوست دارم و هیچ رسانه‌ای به اندازه تلویزیون تو را با مردم صمیمی نمی‌کند.

نگاه بدبینانه‌ای ندارم!
ستاره اسکندری: من خیلی نگاه بدبینانه‌ای ندارم و ترجیحم این هست که در کار اعتمادم را به مردم‌هایی که می‌شناسم حفظ کنم. بعد هم به نظرم تلاش پیشه‌ای مردم‌ها یک برآیندی دارد و زمینه تو با آنها بریدن نمی‌شود؛ حتی اگر در کارشان بازی نکنی اما تلاش‌شان را رصد می‌کنی و در عملکرد کماکان آلرژی‌های آنها را می‌شناسید. از طرفی به این معتقدم که آدمیزاد جایزالخطاست و فکر می‌کنم با یکی، ۲ کار زمینه کوشش‌های تو از بین نمی‌رود. مردم ما خیلی هوشمند هستند. هنوز بعد از سال‌ها که از پخش سریال « نرگس » یا « مرگ تدریجی یک رویا » می‌گذرد مردم من را با آن کارها به یاد دارند.

بالاتر از سیاهی نیست
ستاره اسکندری: احساس می‌کنم این روزها گستاخی بیشتری پیدا کرده‌ام. البته وقتی در زندگی مسائل مختلفی را تجربه می‌کنی مثل مرگ عزیزانت، نگاهت به همه چیز عوض می‌شود. من بعد از فوت عموی بینهایت عزیزم، عبدالحسین اسکندری که واقعا به هم خیلی نزدیک بودیم و به نوعی حکم یک برادر بزرگتر را برای ما داشت، این احساس را پیدا کردم. وقتی که ایشان را از دست دادم، حس کردم حدی از تلخی را تجربه کردم که دیگر بالاتر از آن چیزی وجود ندارد. بنابراین ۲ عکس‌العمل نشان می‌دهی؛ یا درگیر آن فضا می‌شوی و زندگی‌ات را سیاه می‌کنی و یا اینکه به این عملکرد می‌رسی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

درک مفهوم زندگی
ستاره اسکندری: زیاد منتظر آینده و آمدن آن نیستم. برخلاف دهه ۲۰ سالگی‌ام، این روزها هیچ سرعت‌ای برای آمدن به فردا ندارم. آن زمانه انگار درک درستی از مفهوم زندگی نداشتم ولی در ۴۱ سالگی مفهوم زندگی را به خوبی درک کرده‌ام و در عملکرد هیچ سرعت‌ای برای آمدن به فردا ندارم ولی در عین حال آگاه به این موضوع هستم که فردا و فرداها چقدر سریع و سریع دنبال هم می‌دوند و گاهی اوقات به خودم می‌گویم چقدر خودمان را درگیر رقم و رقم کرده‌ایم.

ما خلقی هستیم که آواز خروس را فراموش کرده و مدام خودمان را درگیر اعداد و ارقام کرده‌ایم؛ در حالی‌که طبیعت کار خودش را می‌کند اما ما با این اعداد و ارقام دوست داریم به یک کمیت و سرشماری برسیم که در عملکرد آن کیفیت را از دست داده‌ایم. حس می‌کنم الان دلم نسبت به دهه ۲۰ زندگی‌ام جوان‌تر هست.

دوست‌داشتن زندگی
ستاره اسکندری: حس می‌کنم که دیگر چیزی برای اضطراب وجود ندارد. البته اگر بخواهم راستش را بگویم تنها ترسی که دارم اضطراب از جان هست. البته‌ منظورم نفس مرگ هست. هنوز با مرگ آنچنان کنار نیامده‌ام و خیلی هم دوست ندارم به آن فکر کنم. خیلی زندگی را دوست دارم؛ مخصوصا بوی زندگی را دوست دارم و می‌توانم بگویم تنها ترسی که دارم مرگ هست. تنها در مساوی مرگ هست که حس استیصال دارم، ۹ حتی بیماری. به نظر من در بیماری‌ها امید وجود دارد ولی در مرگ با خودم می‌گویم: «چقدر لوس؛ این همه زحمت کشیدیم خب اکنون چه می‌شود. بازهم در این دنیا باشیم. » (باخنده)

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

رابطه من و لاله
ستاره اسکندری: رابطه بینهایت خوبی با لاله و به صورت کلی اعضای خانواده‌ام دارم و معمولا همواره در کنار هم هستیم ولی دوست ندارم به صرف اینکه خواهر بزرگتر هستم، دیدگاه‌ها و نگاه خود را به خواهرم و یا حتی دیگران تحمیل کنم. هر انسانی جهان‌بینی خودش را دارد که آن را با کسب تجربیات مختلف در زندگی و کارش به دست آورده. من و لاله مثل ۲ دوست صمیمی در کنار هم هستیم، گفت‌وگو و درددل کردن یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی هست که بین ما رخ می‌دهد ولی با این حال هرکدام دنیا و نگاه خودمان را داریم.

اتفاقات غیرقابل باور
ستاره اسکندری: افسوس‌های زندگی‌‌ام خیلی کم شده هست. مفاهیم امید، آرمان، افسوس و … که در طی قرون و اعصار برای ما ساخته شده‌اند که به نظرم کمی ما را از اصل زندگی دور می‌کنند، برای من مفاهیم خود را از دست داده‌اند. همیشه با خودم آرزو می‌کنم که این نگاه زندگی، حق همه مردم‌هاست و چقدر بد که مردمانی در گوشه‌هایی از این دنیا درگیر جنگ هستند و برخی آواره و کشته می‌شوند.

بچه‌هایی که واقعا بی‌تقصیر کشته می‌شوند و با خودم می‌گویم چرا سیاستمداران نگاه جدی به این کشته شدن‌ها ندارند. همه حق داشتن زندگی آرام را دارند. آنقدر نعمت روی کره خاکی وجود دارد که همه می‌توانند از یک زندگی مساوی لذت ببرند؛پس  چرا باید این اتفاق‌ها رخ بدهد. همیشه با خودم می‌گویم چرا از مرگ کسی نمی‌ترسند، چرا از اینکه به آسودگی بچه‌ها را می‌کشند، نمی‌ترسند، چرا از اینکه حق زیست را به آسودگی از دیگر مردم‌ها می‌گیرند نمی‌ترسند. این موضوعات برایم باورپذیر نیست!

تصاویر ستاره اسکندری

   ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

ستاره اسکندری و خواهرش لاله اسکندری

تصاویر لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

تصاویر Instagram ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های جدید ستاره اسکندری

دانلود انیمیشن

بیوگرافی ستاره اسکندری


 %name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هست

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد و …

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. محبوبیت او بیشتر به خاطر بازی در سریال‌های تلویزیونی هست که آن را از سال ۱۳۷۳ ابتدا کرده، مخصوصاً سریال نرگس که بعد از رحلت پوپک گلدره نقش بازی کردن نرگس را در آن بازی می‌کرد. او برنده پاداش بهترین هنرمند زن در جشنواره تئاتر فجر ۱۳۷۹ برای بازی در نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» شده هست.

زندگی و پیشه ستاره اسکندری
ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد. از تئاتر ابتدا کرد و ۳ بار هم کاندید دریافت پاداش از جشنواره تئاتر دانشجویی شد. ابتدا کار او در سینما با بازی در فیلم «حریف دل» عبدالرضا گنجی در سال ۱۳۷۵ بود. او ۲ خواهر هنرمند به نام‌های لاله اسکندری (هنرمند) و سارا اسکندری (چهره پرداز) دارد. ستاره همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون هست و او برادر عکاسی به نام سیامک اسکندری دارد.

ستاره اسکندری در سریال های نظیر: نرگس، صورتحساب ۸، دندون طلا، حیرانی، ماه مهربان، ایستگاه، پشتیبان و مسافر ری حضور داشته هست. اسکندری در تئاتر هم با بزرگانی مثل بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و داوود میر باقری همکاری کرده هست و در سال ۷۹ پاداش بهترین هنرمند زن جشنواره تئاتر فجر را برای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره روز و دومین پاداش اش به عنوان هنرمند برتر جشنواره تئاتر، در سی و سومین دوران و برای بازی در نمایش هم هوایی را به دست آورد.

%name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری ستاره اسکندری هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست

با ستاره اسکندری گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

برگشت دوباره به تلویزیون
ستاره اسکندری: اولین بار در کاری به نام « ایستگاه آذر » که تهیه‌کننده آن کار آقای ایرج محمدی بودند، با ایشان همکاری داشتم و بعدها بعد از چند سال تجربه پیروز « نرگس » را داشتم که باز هم ایشان تهیه‌کننده کار بودند؛ به همین خاطر وقتی این بار پیشنهاد کار را دادند و توضیحاتی از نقش بازی کردن را ارائه کردند احساس خوبی پیدا کردم تا جایی که بعد از حدود ۳ سال دوری از تلویزیون پذیرفتم در خدمت این پروژه باشم. از سویی آقای محمدی کارگردان کار بودند که او را بیشتر به عنوان فیلمنامه‌نویس می‌شناختم که فیلمنامه‌هایش را دوست داشتم چون نگاه انسانی خوبی در کارهایش دارد. در کنار اینها گروه هنرمندان و عوامل خوبی در کار هستند.

اطمینان من به نام‌ها
ستاره اسکندری: به نوعی وجود نام‌هایی مشابه آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده که متخصص و با تجربه در کارشان هستند سبب اطمینان من می‌شود. من آمده از تئاتر و بعد هم بچه تلویزیون هستم که در آن سال‌ها کار پیشه‌ای انجام داده‌ام. واقعیت این هست که اگر شناخت و شهرتی در مورد من است همه آن را مدیون تلویزیون هستم؛ به همین خاطر هم این آلرژی‌ها را دارم و دلم نمی‌خواهد که اتفاق ناخوشایندی بیفتد و ریزش بیننده داشته باشم چون برایم خیلی مهم هست. حتی وقتی از تلویزیون دوری می‌گیرم به تندی دلتنگ آن می‌شوم. من دست برقضا جزو بازیگرانی هستم که به تندی مدیوم تلویزیون را دوست دارم. از سویی مردم را دوست دارم و هیچ رسانه‌ای به اندازه تلویزیون تو را با مردم صمیمی نمی‌کند.

نگاه بدبینانه‌ای ندارم!
ستاره اسکندری: من خیلی نگاه بدبینانه‌ای ندارم و ترجیحم این هست که در کار اعتمادم را به انسان‌هایی که می‌شناسم حفظ کنم. بعد هم به نظرم پرکاری پیشه‌ای انسان‌ها یک برآیندی دارد و زمینه تو با آنها بریدن نمی‌شود؛ حتی اگر در کارشان بازی نکنی اما پرکاری‌شان را رصد می‌کنی و در عملکرد کماکان آلرژی‌های آنها را می‌شناسید. از طرفی به این معتقدم که آدمیزاد جایزالخطاست و فکر می‌کنم با یکی، ۲ کار زمینه فعالیت‌های تو از بین نمی‌رود. مردم ما خیلی هوشمند هستند. هنوز بعد از سال‌ها که از پخش سریال « نرگس » یا « مرگ تدریجی یک رویا » می‌گذرد مردم من را با آن کارها به یاد دارند.

بالاتر از سیاهی نیست
ستاره اسکندری: احساس می‌کنم این روزها وقاحت بیشتری پیدا کرده‌ام. البته وقتی در زندگی مسائل مختلفی را تجربه می‌کنی مثل مرگ عزیزانت، نگاهت به همه چیز عوض می‌شود. من بعد از فوت عموی زیاد عزیزم، عبدالحسین اسکندری که واقعا به هم خیلی نزدیک بودیم و به نوعی حکم یک برادر بزرگتر را برای ما داشت، این احساس را پیدا کردم. وقتی که ایشان را از دست دادم، حس کردم حدی از تلخی را تجربه کردم که دیگر بالاتر از آن چیزی وجود ندارد. بنابراین ۲ عکس‌العمل نشان می‌دهی؛ یا درگیر آن فضا می‌شوی و زندگی‌ات را سیاه می‌کنی و یا اینکه به این عملکرد می‌رسی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

درک مفهوم زندگی
ستاره اسکندری: زیاد منتظر آینده و آمدن آن نیستم. برخلاف دهه ۲۰ سالگی‌ام، این روزها هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم. آن زمانه انگار درک درستی از مفهوم زندگی نداشتم ولی در ۴۱ سالگی مفهوم زندگی را به خوبی درک کرده‌ام و در عملکرد هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم ولی در عین حال آگاه به این موضوع هستم که فردا و فرداها چقدر سریع و سریع دنبال هم می‌دوند و گاهی اوقات به خودم می‌گویم چقدر خودمان را درگیر رقم و رقم کرده‌ایم.

ما خلقی هستیم که آواز خروس را فراموش کرده و مدام خودمان را درگیر اعداد و ارقام کرده‌ایم؛ در حالی‌که طبیعت کار خودش را می‌کند اما ما با این اعداد و ارقام دوست داریم به یک کمیت و سرشماری برسیم که در عملکرد آن کیفیت را از دست داده‌ایم. حس می‌کنم الان دلم نسبت به دهه ۲۰ زندگی‌ام جوان‌تر هست.

دوست‌داشتن زندگی
ستاره اسکندری: حس می‌کنم که دیگر چیزی برای اضطراب وجود ندارد. البته اگر بخواهم راستش را بگویم تنها ترسی که دارم اضطراب از جان هست. البته‌ منظورم نفس مرگ هست. هنوز با مرگ آنچنان کنار نیامده‌ام و خیلی هم دوست ندارم به آن فکر کنم. خیلی زندگی را دوست دارم؛ مخصوصا بوی زندگی را دوست دارم و می‌توانم بگویم تنها ترسی که دارم مرگ هست. تنها در مساوی مرگ هست که حس استیصال دارم، ۹ حتی بیماری. به نظر من در بیماری‌ها امید وجود دارد ولی در مرگ با خودم می‌گویم: «چقدر لوس؛ این همه زحمت کشیدیم خب اکنون چه می‌شود. بازهم در این دنیا باشیم. » (باخنده)

%name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

رابطه من و لاله
ستاره اسکندری: رابطه زیاد خوبی با لاله و به صورت کلی اعضای خانواده‌ام دارم و معمولا همواره در کنار هم هستیم ولی دوست ندارم به صرف اینکه خواهر بزرگتر هستم، دیدگاه‌ها و نگاه خود را به خواهرم و یا حتی دیگران تحمیل کنم. هر انسانی جهان‌بینی خودش را دارد که آن را با کسب تجربیات مختلف در زندگی و کارش به دست آورده. من و لاله مثل ۲ دوست صمیمی در کنار هم هستیم، گفت‌وگو و درددل کردن یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی هست که بین ما رخ می‌دهد ولی با این حال هرکدام دنیا و نگاه خودمان را داریم.

اتفاقات غیرقابل باور
ستاره اسکندری: افسوس‌های زندگی‌‌ام خیلی کم شده هست. مفاهیم امید، آرمان، افسوس و … که در طی قرون و اعصار برای ما ساخته شده‌اند که به نظرم کمی ما را از اصل زندگی دور می‌کنند، برای من مفاهیم خود را از دست داده‌اند. همیشه با خودم آرزو می‌کنم که این نگاه زندگی، حق همه انسان‌هاست و چقدر بد که مردمانی در گوشه‌هایی از این دنیا درگیر جنگ هستند و برخی آواره و کشته می‌شوند.

بچه‌هایی که واقعا بی‌تقصیر کشته می‌شوند و با خودم می‌گویم چرا سیاستمداران نگاه جدی به این کشته شدن‌ها ندارند. همه حق داشتن زندگی آرام را دارند. آنقدر نعمت روی کره خاکی وجود دارد که همه می‌توانند از یک زندگی مساوی لذت ببرند؛پس  چرا باید این اتفاق‌ها رخ بدهد. همیشه با خودم می‌گویم چرا از مرگ کسی نمی‌ترسند، چرا از اینکه به آسودگی بچه‌ها را می‌کشند، نمی‌ترسند، چرا از اینکه حق زیست را به آسودگی از دیگر انسان‌ها می‌گیرند نمی‌ترسند. این موضوعات برایم باورپذیر نیست!

تصاویر ستاره اسکندری

   %name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

ستاره اسکندری و خواهرش لاله اسکندری

تصاویر لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

 %name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

عکسها های ستاره اسکندری

تصاویر Instagram ستاره اسکندری

 %name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

عکسها خواهر ستاره اسکندری

 %name بیوگرافی ستاره اسکندری%name بیوگرافی ستاره اسکندری

عکسها های جدید ستاره اسکندری

منبع

دانلود انیمیشن

بیوگرافی ستاره اسکندری


 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هست

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد و …

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. محبوبیت او بیشتر به خاطر بازی در سریال‌های تلویزیونی هست که آن را از سال ۱۳۷۳ ابتدا کرده، مخصوصاً سریال نرگس که بعد از رحلت پوپک گلدره نقش بازی کردن نرگس را در آن بازی می‌کرد. او برنده پاداش بهترین هنرمند زن در جشنواره تئاتر فجر ۱۳۷۹ برای بازی در نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» شده هست.

زندگی و پیشه ستاره اسکندری
ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد. از تئاتر ابتدا کرد و ۳ بار هم کاندید دریافت پاداش از جشنواره تئاتر دانشجویی شد. ابتدا کار او در سینما با بازی در فیلم «حریف دل» عبدالرضا گنجی در سال ۱۳۷۵ بود. او ۲ خواهر هنرمند به نام‌های لاله اسکندری (هنرمند) و سارا اسکندری (چهره پرداز) دارد. ستاره همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون هست و او برادر عکاسی به نام سیامک اسکندری دارد.

ستاره اسکندری در سریال های نظیر: نرگس، صورتحساب ۸، دندون طلا، حیرانی، ماه مهربان، ایستگاه، پشتیبان و مسافر ری حضور داشته هست. اسکندری در تئاتر هم با بزرگانی مثل بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و داوود میر باقری همکاری کرده هست و در سال ۷۹ پاداش بهترین هنرمند زن جشنواره تئاتر فجر را برای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره روز و دومین پاداش اش به عنوان هنرمند برتر جشنواره تئاتر، در سی و سومین دوران و برای بازی در نمایش هم هوایی را به دست آورد.

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری ستاره اسکندری هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست

با ستاره اسکندری گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

برگشت دوباره به تلویزیون
ستاره اسکندری: اولین بار در کاری به نام « ایستگاه آذر » که تهیه‌کننده آن کار آقای ایرج محمدی بودند، با ایشان همکاری داشتم و بعدها بعد از چند سال تجربه پیروز « نرگس » را داشتم که باز هم ایشان تهیه‌کننده کار بودند؛ به همین خاطر وقتی این بار پیشنهاد کار را دادند و توضیحاتی از نقش بازی کردن را ارائه کردند احساس خوبی پیدا کردم تا جایی که بعد از حدود ۳ سال دوری از تلویزیون پذیرفتم در خدمت این پروژه باشم. از سویی آقای محمدی کارگردان کار بودند که او را بیشتر به عنوان فیلمنامه‌نویس می‌شناختم که فیلمنامه‌هایش را دوست داشتم چون نگاه انسانی خوبی در کارهایش دارد. در کنار اینها گروه هنرمندان و عوامل خوبی در کار هستند.

اطمینان من به نام‌ها
ستاره اسکندری: به نوعی وجود نام‌هایی مشابه آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده که متخصص و با تجربه در کارشان هستند سبب اطمینان من می‌شود. من آمده از تئاتر و بعد هم بچه تلویزیون هستم که در آن سال‌ها کار پیشه‌ای انجام داده‌ام. واقعیت این هست که اگر شناخت و شهرتی در مورد من است همه آن را مدیون تلویزیون هستم؛ به همین خاطر هم این آلرژی‌ها را دارم و دلم نمی‌خواهد که اتفاق ناخوشایندی بیفتد و ریزش بیننده داشته باشم چون برایم خیلی مهم هست. حتی وقتی از تلویزیون دوری می‌گیرم به تندی دلتنگ آن می‌شوم. من دست برقضا جزو بازیگرانی هستم که به تندی مدیوم تلویزیون را دوست دارم. از سویی مردم را دوست دارم و هیچ رسانه‌ای به اندازه تلویزیون تو را با مردم صمیمی نمی‌کند.

نگاه بدبینانه‌ای ندارم!
ستاره اسکندری: من خیلی نگاه بدبینانه‌ای ندارم و ترجیحم این هست که در کار اعتمادم را به انسان‌هایی که می‌شناسم حفظ کنم. بعد هم به نظرم پرکاری پیشه‌ای انسان‌ها یک برآیندی دارد و زمینه تو با آنها بریدن نمی‌شود؛ حتی اگر در کارشان بازی نکنی اما پرکاری‌شان را رصد می‌کنی و در عملکرد کماکان آلرژی‌های آنها را می‌شناسید. از طرفی به این معتقدم که آدمیزاد جایزالخطاست و فکر می‌کنم با یکی، ۲ کار زمینه فعالیت‌های تو از بین نمی‌رود. مردم ما خیلی هوشمند هستند. هنوز بعد از سال‌ها که از پخش سریال « نرگس » یا « مرگ تدریجی یک رویا » می‌گذرد مردم من را با آن کارها به یاد دارند.

بالاتر از سیاهی نیست
ستاره اسکندری: احساس می‌کنم این روزها وقاحت بیشتری پیدا کرده‌ام. البته وقتی در زندگی مسائل مختلفی را تجربه می‌کنی مثل مرگ عزیزانت، نگاهت به همه چیز عوض می‌شود. من بعد از فوت عموی زیاد عزیزم، عبدالحسین اسکندری که واقعا به هم خیلی نزدیک بودیم و به نوعی حکم یک برادر بزرگتر را برای ما داشت، این احساس را پیدا کردم. وقتی که ایشان را از دست دادم، حس کردم حدی از تلخی را تجربه کردم که دیگر بالاتر از آن چیزی وجود ندارد. بنابراین ۲ عکس‌العمل نشان می‌دهی؛ یا درگیر آن فضا می‌شوی و زندگی‌ات را سیاه می‌کنی و یا اینکه به این عملکرد می‌رسی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

درک مفهوم زندگی
ستاره اسکندری: زیاد منتظر آینده و آمدن آن نیستم. برخلاف دهه ۲۰ سالگی‌ام، این روزها هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم. آن زمانه انگار درک درستی از مفهوم زندگی نداشتم ولی در ۴۱ سالگی مفهوم زندگی را به خوبی درک کرده‌ام و در عملکرد هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم ولی در عین حال آگاه به این موضوع هستم که فردا و فرداها چقدر سریع و سریع دنبال هم می‌دوند و گاهی اوقات به خودم می‌گویم چقدر خودمان را درگیر رقم و رقم کرده‌ایم.

ما خلقی هستیم که آواز خروس را فراموش کرده و مدام خودمان را درگیر اعداد و ارقام کرده‌ایم؛ در حالی‌که طبیعت کار خودش را می‌کند اما ما با این اعداد و ارقام دوست داریم به یک کمیت و سرشماری برسیم که در عملکرد آن کیفیت را از دست داده‌ایم. حس می‌کنم الان دلم نسبت به دهه ۲۰ زندگی‌ام جوان‌تر هست.

دوست‌داشتن زندگی
ستاره اسکندری: حس می‌کنم که دیگر چیزی برای اضطراب وجود ندارد. البته اگر بخواهم راستش را بگویم تنها ترسی که دارم اضطراب از جان هست. البته‌ منظورم نفس مرگ هست. هنوز با مرگ آنچنان کنار نیامده‌ام و خیلی هم دوست ندارم به آن فکر کنم. خیلی زندگی را دوست دارم؛ مخصوصا بوی زندگی را دوست دارم و می‌توانم بگویم تنها ترسی که دارم مرگ هست. تنها در مساوی مرگ هست که حس استیصال دارم، ۹ حتی بیماری. به نظر من در بیماری‌ها امید وجود دارد ولی در مرگ با خودم می‌گویم: «چقدر لوس؛ این همه زحمت کشیدیم خب اکنون چه می‌شود. بازهم در این دنیا باشیم. » (باخنده)

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

رابطه من و لاله
ستاره اسکندری: رابطه زیاد خوبی با لاله و به صورت کلی اعضای خانواده‌ام دارم و معمولا همواره در کنار هم هستیم ولی دوست ندارم به صرف اینکه خواهر بزرگتر هستم، دیدگاه‌ها و نگاه خود را به خواهرم و یا حتی دیگران تحمیل کنم. هر انسانی جهان‌بینی خودش را دارد که آن را با کسب تجربیات مختلف در زندگی و کارش به دست آورده. من و لاله مثل ۲ دوست صمیمی در کنار هم هستیم، گفت‌وگو و درددل کردن یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی هست که بین ما رخ می‌دهد ولی با این حال هرکدام دنیا و نگاه خودمان را داریم.

اتفاقات غیرقابل باور
ستاره اسکندری: افسوس‌های زندگی‌‌ام خیلی کم شده هست. مفاهیم امید، آرمان، افسوس و … که در طی قرون و اعصار برای ما ساخته شده‌اند که به نظرم کمی ما را از اصل زندگی دور می‌کنند، برای من مفاهیم خود را از دست داده‌اند. همیشه با خودم آرزو می‌کنم که این نگاه زندگی، حق همه انسان‌هاست و چقدر بد که مردمانی در گوشه‌هایی از این دنیا درگیر جنگ هستند و برخی آواره و کشته می‌شوند.

بچه‌هایی که واقعا بی‌تقصیر کشته می‌شوند و با خودم می‌گویم چرا سیاستمداران نگاه جدی به این کشته شدن‌ها ندارند. همه حق داشتن زندگی آرام را دارند. آنقدر نعمت روی کره خاکی وجود دارد که همه می‌توانند از یک زندگی مساوی لذت ببرند؛پس  چرا باید این اتفاق‌ها رخ بدهد. همیشه با خودم می‌گویم چرا از مرگ کسی نمی‌ترسند، چرا از اینکه به آسودگی بچه‌ها را می‌کشند، نمی‌ترسند، چرا از اینکه حق زیست را به آسودگی از دیگر انسان‌ها می‌گیرند نمی‌ترسند. این موضوعات برایم باورپذیر نیست!

تصاویر ستاره اسکندری

   ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

ستاره اسکندری و خواهرش لاله اسکندری

تصاویر لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های ستاره اسکندری

تصاویر Instagram ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های جدید ستاره اسکندری

منبع

دانلود انیمیشن

بیوگرافی ستاره اسکندری


 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هست

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد و …

ستاره اسکندری (متولد ۲۵ خرداد ۱۳۵۳ در تربت حیدریه) هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست. محبوبیت او بیشتر به خاطر بازی در سریال‌های تلویزیونی هست که آن را از سال ۱۳۷۳ ابتدا کرده، مخصوصاً سریال نرگس که بعد از رحلت پوپک گلدره نقش بازی کردن نرگس را در آن بازی می‌کرد. او برنده پاداش بهترین هنرمند زن در جشنواره تئاتر فجر ۱۳۷۹ برای بازی در نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» شده هست.

زندگی و پیشه ستاره اسکندری
ستاره اسکندری دانشجوی گرایش مترجمی زبان بود اما به خاطر کار در تئاتر از ادامه تحصیل انصراف داد. از تئاتر ابتدا کرد و ۳ بار هم کاندید دریافت پاداش از جشنواره تئاتر دانشجویی شد. ابتدا کار او در سینما با بازی در فیلم «حریف دل» عبدالرضا گنجی در سال ۱۳۷۵ بود. او ۲ خواهر هنرمند به نام‌های لاله اسکندری (هنرمند) و سارا اسکندری (چهره پرداز) دارد. ستاره همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون هست و او برادر عکاسی به نام سیامک اسکندری دارد.

ستاره اسکندری در سریال های نظیر: نرگس، صورتحساب ۸، دندون طلا، حیرانی، ماه مهربان، ایستگاه، پشتیبان و مسافر ری حضور داشته هست. اسکندری در تئاتر هم با بزرگانی مثل بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و داوود میر باقری همکاری کرده هست و در سال ۷۹ پاداش بهترین هنرمند زن جشنواره تئاتر فجر را برای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره روز و دومین پاداش اش به عنوان هنرمند برتر جشنواره تئاتر، در سی و سومین دوران و برای بازی در نمایش هم هوایی را به دست آورد.

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری ستاره اسکندری هنرمند ایرانی سینما و تلویزیون هست

با ستاره اسکندری گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

برگشت دوباره به تلویزیون
ستاره اسکندری: اولین بار در کاری به نام « ایستگاه آذر » که تهیه‌کننده آن کار آقای ایرج محمدی بودند، با ایشان همکاری داشتم و بعدها بعد از چند سال تجربه پیروز « نرگس » را داشتم که باز هم ایشان تهیه‌کننده کار بودند؛ به همین خاطر وقتی این بار پیشنهاد کار را دادند و توضیحاتی از نقش بازی کردن را ارائه کردند احساس خوبی پیدا کردم تا جایی که بعد از حدود ۳ سال دوری از تلویزیون پذیرفتم در خدمت این پروژه باشم. از سویی آقای محمدی کارگردان کار بودند که او را بیشتر به عنوان فیلمنامه‌نویس می‌شناختم که فیلمنامه‌هایش را دوست داشتم چون نگاه انسانی خوبی در کارهایش دارد. در کنار اینها گروه هنرمندان و عوامل خوبی در کار هستند.

اطمینان من به نام‌ها
ستاره اسکندری: به نوعی وجود نام‌هایی مشابه آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده که متخصص و با تجربه در کارشان هستند سبب اطمینان من می‌شود. من آمده از تئاتر و بعد هم بچه تلویزیون هستم که در آن سال‌ها کار پیشه‌ای انجام داده‌ام. واقعیت این هست که اگر شناخت و شهرتی در مورد من است همه آن را مدیون تلویزیون هستم؛ به همین خاطر هم این آلرژی‌ها را دارم و دلم نمی‌خواهد که اتفاق ناخوشایندی بیفتد و ریزش بیننده داشته باشم چون برایم خیلی مهم هست. حتی وقتی از تلویزیون دوری می‌گیرم به تندی دلتنگ آن می‌شوم. من دست برقضا جزو بازیگرانی هستم که به تندی مدیوم تلویزیون را دوست دارم. از سویی مردم را دوست دارم و هیچ رسانه‌ای به اندازه تلویزیون تو را با مردم صمیمی نمی‌کند.

نگاه بدبینانه‌ای ندارم!
ستاره اسکندری: من خیلی نگاه بدبینانه‌ای ندارم و ترجیحم این هست که در کار اعتمادم را به انسان‌هایی که می‌شناسم حفظ کنم. بعد هم به نظرم پرکاری پیشه‌ای انسان‌ها یک برآیندی دارد و زمینه تو با آنها بریدن نمی‌شود؛ حتی اگر در کارشان بازی نکنی اما پرکاری‌شان را رصد می‌کنی و در عملکرد کماکان آلرژی‌های آنها را می‌شناسید. از طرفی به این معتقدم که آدمیزاد جایزالخطاست و فکر می‌کنم با یکی، ۲ کار زمینه فعالیت‌های تو از بین نمی‌رود. مردم ما خیلی هوشمند هستند. هنوز بعد از سال‌ها که از پخش سریال « نرگس » یا « مرگ تدریجی یک رویا » می‌گذرد مردم من را با آن کارها به یاد دارند.

بالاتر از سیاهی نیست
ستاره اسکندری: احساس می‌کنم این روزها وقاحت بیشتری پیدا کرده‌ام. البته وقتی در زندگی مسائل مختلفی را تجربه می‌کنی مثل مرگ عزیزانت، نگاهت به همه چیز عوض می‌شود. من بعد از فوت عموی زیاد عزیزم، عبدالحسین اسکندری که واقعا به هم خیلی نزدیک بودیم و به نوعی حکم یک برادر بزرگتر را برای ما داشت، این احساس را پیدا کردم. وقتی که ایشان را از دست دادم، حس کردم حدی از تلخی را تجربه کردم که دیگر بالاتر از آن چیزی وجود ندارد. بنابراین ۲ عکس‌العمل نشان می‌دهی؛ یا درگیر آن فضا می‌شوی و زندگی‌ات را سیاه می‌کنی و یا اینکه به این عملکرد می‌رسی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

درک مفهوم زندگی
ستاره اسکندری: زیاد منتظر آینده و آمدن آن نیستم. برخلاف دهه ۲۰ سالگی‌ام، این روزها هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم. آن زمانه انگار درک درستی از مفهوم زندگی نداشتم ولی در ۴۱ سالگی مفهوم زندگی را به خوبی درک کرده‌ام و در عملکرد هیچ شتاب‌ای برای آمدن به فردا ندارم ولی در عین حال آگاه به این موضوع هستم که فردا و فرداها چقدر سریع و سریع دنبال هم می‌دوند و گاهی اوقات به خودم می‌گویم چقدر خودمان را درگیر رقم و رقم کرده‌ایم.

ما خلقی هستیم که آواز خروس را فراموش کرده و مدام خودمان را درگیر اعداد و ارقام کرده‌ایم؛ در حالی‌که طبیعت کار خودش را می‌کند اما ما با این اعداد و ارقام دوست داریم به یک کمیت و سرشماری برسیم که در عملکرد آن کیفیت را از دست داده‌ایم. حس می‌کنم الان دلم نسبت به دهه ۲۰ زندگی‌ام جوان‌تر هست.

دوست‌داشتن زندگی
ستاره اسکندری: حس می‌کنم که دیگر چیزی برای اضطراب وجود ندارد. البته اگر بخواهم راستش را بگویم تنها ترسی که دارم اضطراب از جان هست. البته‌ منظورم نفس مرگ هست. هنوز با مرگ آنچنان کنار نیامده‌ام و خیلی هم دوست ندارم به آن فکر کنم. خیلی زندگی را دوست دارم؛ مخصوصا بوی زندگی را دوست دارم و می‌توانم بگویم تنها ترسی که دارم مرگ هست. تنها در مساوی مرگ هست که حس استیصال دارم، ۹ حتی بیماری. به نظر من در بیماری‌ها امید وجود دارد ولی در مرگ با خودم می‌گویم: «چقدر لوس؛ این همه زحمت کشیدیم خب اکنون چه می‌شود. بازهم در این دنیا باشیم. » (باخنده)

ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

رابطه من و لاله
ستاره اسکندری: رابطه زیاد خوبی با لاله و به صورت کلی اعضای خانواده‌ام دارم و معمولا همواره در کنار هم هستیم ولی دوست ندارم به صرف اینکه خواهر بزرگتر هستم، دیدگاه‌ها و نگاه خود را به خواهرم و یا حتی دیگران تحمیل کنم. هر انسانی جهان‌بینی خودش را دارد که آن را با کسب تجربیات مختلف در زندگی و کارش به دست آورده. من و لاله مثل ۲ دوست صمیمی در کنار هم هستیم، گفت‌وگو و درددل کردن یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی هست که بین ما رخ می‌دهد ولی با این حال هرکدام دنیا و نگاه خودمان را داریم.

اتفاقات غیرقابل باور
ستاره اسکندری: افسوس‌های زندگی‌‌ام خیلی کم شده هست. مفاهیم امید، آرمان، افسوس و … که در طی قرون و اعصار برای ما ساخته شده‌اند که به نظرم کمی ما را از اصل زندگی دور می‌کنند، برای من مفاهیم خود را از دست داده‌اند. همیشه با خودم آرزو می‌کنم که این نگاه زندگی، حق همه انسان‌هاست و چقدر بد که مردمانی در گوشه‌هایی از این دنیا درگیر جنگ هستند و برخی آواره و کشته می‌شوند.

بچه‌هایی که واقعا بی‌تقصیر کشته می‌شوند و با خودم می‌گویم چرا سیاستمداران نگاه جدی به این کشته شدن‌ها ندارند. همه حق داشتن زندگی آرام را دارند. آنقدر نعمت روی کره خاکی وجود دارد که همه می‌توانند از یک زندگی مساوی لذت ببرند؛پس  چرا باید این اتفاق‌ها رخ بدهد. همیشه با خودم می‌گویم چرا از مرگ کسی نمی‌ترسند، چرا از اینکه به آسودگی بچه‌ها را می‌کشند، نمی‌ترسند، چرا از اینکه حق زیست را به آسودگی از دیگر انسان‌ها می‌گیرند نمی‌ترسند. این موضوعات برایم باورپذیر نیست!

تصاویر ستاره اسکندری

   ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

ستاره اسکندری و خواهرش لاله اسکندری

تصاویر لاله اسکندری خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های ستاره اسکندری

تصاویر Instagram ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها خواهر ستاره اسکندری

 ستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندریستاره اسکندری,بیوگرافی ستاره اسکندری,بیوگرافی و عکس ستاره اسکندری

عکسها های جدید ستاره اسکندری

منبع

دانلود انیمیشن

نقد و نگاهی به فیلم ستاره بازی ساخته هاتف علیمردانی








نقد و نگاهی به فیلم ستاره بازی ساخته هاتف علیمردانی | فیلیموشات






















fosil

دانلود انیمیشن

گفت‌وگو با هاتف علیمردانی به بهانه اکران آنلاین ستاره بازی


فیلم «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی با گذشت ۴ سال از ساخت اثر، سرانجام اول شهریور ۱۴۰۲ در سینماهای کشور اکران شد. این فیلم که داستان دختری است که به تازگی به خارج از کشور مهاجرت کرده و با مشکلات متعدد و تضادهای فرهنگی و اجتماعی روبرو می‌شود، در فیلیمو در دسترس است. همین موضوع بهانه‌ای شد تا با هاتف علیمردانی گفت‌وگو کردیم.

نقد و معرفی فیلم ستاره بازی

  • تمام فیلم‌هایی که تا امروز ساختید خودتان هم فیلمنامه‌اش را نوشتید. این روند کاری شماست که آنچه خود می‌نویسید، کارگردانی کنید یا یک اتفاق بوده است؟ از دلایل این اتفاق بگویید.

هاتف علیمردانی: این دغدغه از متنی می‌آید که می‌نویسم و شاید اصلا بلد نباشم فیلمنامه دیگری را کار کنم. همچنین واقعیت این است که هیچ وقت علاقه‌مند نبودم متن فرد دیگری را کار کنم.

  • آنچه که بعد از نمایش فیلم در میان منتقدان و خبرنگاران پرسیده شده، این است کهفیلم شما هشداری جدی درباره روند رو به رشد مهاجرت به مثابه یک غده خطرناک می‌دادند و سعی داشته از آثار سوء فرهنگ منحط غرب بر خانواده‌های ایرانی بگوید، در حالی که شنیده می‌شود شما چند سال است که مهاجرت کردید. همین تناقض به کلیت اثر هم راه پیدا کرده و احتمالا مهم‌ترین عاملی است که میان مخاطب و اثر فاصله می‌اندازد. نظر شما درباره این مساله چیست؟

بله. من خودم مهاجرت کردم و نقاط قوت و ضعف این اتفاق را می‌شناسم و اگر برای خودم این اتفاق نیفتاده بود، در این حوزه نمی‌توانستم کار کنم‌. وقتی در ایران زندگی می‌کردم، با ساخت فیلم‌های «کوچه بی نام» و «آباجان» به نقد مسایل روز پرداختم. مساله مهاجرت هم به همین صورت است و نمی‌توان به این مقوله بدین شکل نگاه کرد که اتفاقی درست یا غلط است. مهاجرت به تصمیم شخصی یک نفر و یک خانواده و حتی یک اجتماع بزرگتر برای تغییر مکان جغرافیایی زندگی‌شان گفته می‌شود که به دلایل مختلف اتفاق می‌افتد. مهاجرت سال‌هاست در ایران به دلایل خاص خودش که همه آن را می‌دانیم از جمله مسایل اجتماعی تا بدعت و چشم هم چشمی و تقابلات شخصی و… باعث شده است نسل جوان به این امر علاقه‌مند شود.

  • ستاره بازی تلخ بود اما دچار سیاه‌نمایی‌های مرسوم نشد و واقعیت تلخی را که ناشی از مهاجرت غلط یک خانواده بود ترسیم کرد. چه تدابیری اندیشیده شد تا گرفتار این اتفاق نشوید و در دام سیاه‌نمایی نیفتید؟

من زندگی را همیشه خاکستری می‌بینم در و دام سیاه و سفید کردن‌ها نمی‌افتم. اساسا به دنبال ساخت آثار قهرمان‌گرا و فضای سیاه و سفید نبوده و نیستم. زندگی واقعی هم همین شکلی است و نقاط مثبت و منفی زیادی دارد. من در فیلم ستاره بازی واقعیتی را به صورت عریان به نمایش گذاشتم و چون قصه از دل واقعیت بیرون می‌آید، شعار سیاه‌نمایی را با خود ندارد.پ

گفت‌وگو با هاتف علیمردانی به بهانه اکران آنلاین آخرین فیلمش:

  • فیلم به شدت بازیگرمحور و سرشار از مونولوگ است و ممکن است برای مخاطب بی‌حوصله خوشایند نباشد. از چالش‌های نگارش متن برایمان بگویید و اینکه چرا چنین فرمی را برگزیدید؟

من هیچ زمان کارگردان فرم‌گرایی نبودم و بیشتر مفهوم برایم مهم بود. همچنین ساختار فیلم را ناتورالیستی و نزدیک به داکیومنتری دیدم چراکه در فضای سینمای اجتماعی فکر می‌کنم و به شکستن یک رئالیسم جادویی در تمام این سال‌ها علاقه‌مند بودم. در ستاره بازی از نریشن استفاده کردم؛ چیزی که در «کلمبوس» و اولین فیلم کودکم نیز آن را تجربه کرده بودم.

اصولا فکر می‌کنم مفهوم برای من اهمیت بیشتری از ساختار و فرم دارد اما ستاره بازی نسبت به فیلم‌های دیگر من فرم‌گراتر و اثری است که در واقع ساختار متفاوتی با فیلم‌های قبلی‌ام دارد. چالش بزرگ من در این فیلم سینمایی که زمانی طولانی را تصویر می‌کند، گریم و متفاوت بودن شخصیت و همچنین خانه و ماشین و زوایایی از زندگی که تغییر می‌کند، بود.

هاتف علیمردانی، کارگردان فیلم ستاره بازی: علاقه‌مندم این پیام را به نسل جوان منتقل کنم که اگر می‌خواهند مهاجرت کنند، هدف و نقطه گذاری خود را بدانند. مهاجرت اگر بعد از ۲۵ سال اتفاق بیفتد، جذب در جامعه مبدا بسیار سخت می‌شود. مهاجرت در سنین پایین‌تر یعنی زیر ۱۵ سال اتفاق بیفتد، نتایج بهتری خواهد داشت

  • ستاره بازی نشان داد که شما فیلمساز اجتماعی و آسیب‌شناسی هستید و باید آنچه را که در توان دارید، خرج همین نگاه کنید. چه قدر این تفکر درست است؟

علاقه‌مندم این پیام را به نسل جوان منتقل کنم که اگر می‌خواهند مهاجرت کنند، هدف و نقطه گذاری خود را بدانند. مهاجرت اگر بعد از ۲۵ سال اتفاق بیفتد، جذب در جامعه مبدا بسیار سخت می‌شود. مهاجرت در سنین پایین‌تر یعنی زیر ۱۵ سال اتفاق بیفتد، نتایج بهتری خواهد داشت البته ۱۰۰ درصد نیست، و به شخصیت و آگاهی افراد نیز باز می‌گردد. از سوی دیگر مسایلی مانند آموزش، درمان و … ممکن است در جامعه مبدا بهتر باشد اما نمی‌تواند دلیل مهاجرت باشد.

 

  • در ستاره بازی هم ترجیح دادید از بازیگران فیلم های قبلی خود مجدد استفاده و شبنم مقدمی و فرهاد اصلانی را بکار بگیرید. چگونه به این بازیگران رسیدید و از ترکیب بازیگران این پروژه برایمان بگویید.

این مساله به دوستی‌ها و ارتباطات ربط پیدا می‌کند؛ اینکه وقتی فیلمنامه می‌نویسیم به آن بازیگر فکر می‌کنیم. بازیگرهای نامبرده جزو بازیگران خوب و به اصطلاح تاپ سینمای ایران هستند و به دلیل آگاهی که از توانایی آن‌ها داشتم و اینکه چه قدر در خدمت کارگردان هستند؛ به آن‌ها مجددا پیشنهاد بازی دادم. متاسفانه کم داریم بازیگرانی که بتوانند در خدمت کارگردان باشند، دکوپاژ را بفهمند، میزانسن‌ها را درست اجرا و راکوردها را درست حفظ کنند.‌ معمولا هم این افراد، جزو کسانی هستند که در واقع جز مساله حسی، تکنیکالی هستند. ما در ستاره بازی در کنار بازیگران جوان و بااستعداد از بازیگران هالیوود نیز بهره بردیم که نشان داد هرچه بیشتر به جوانان اعتماد کنیم، نتیجه بهتری می‌گیریم.

  • آیا این اثر چند سال دیگر نیز هنوز برای مخاطب تازگی دارد و جذاب است؟ روی صحبت شما با چه کسانی و هدف از ساخت ستاره بازی چه بود؟

این مساله به زمان برمی‌گردد و نمی‌توان آن را پیش بینی کرد. من این شانس را داشتم که تمام فیلم‌هایم در این سال‌ها جزو آثار پُرفروش و پُرمخاطب بودند و دیده شدند. این که ستاره بازی چه قدر می‌تواند ادامه‌دار باشد، نمی‌توان درباره آن نظر قطعی داد.

  • آیا از شرایط اکران عمومی فیلم راضی بودید؟

به دلیل شیوع کرونا و مسایلی که سال گذشته رخ داد، مردم از فیلم‌های اجتماعی حمایت لازم را نمی‌کنند و انگار این مساله باب شده است تا افراد آثار را در پلتفرم‌ها ببینند. از سوی دیگر دوره فیلم‌های متوسط و لوباجت تمام شده و مردم اگر قرار است هزینه کنند، ترجیح می‌دهند فیلمی بزرگ ببینند که ارزش سینما رفتن داشته باشد.

  • نزدیک به یکسال است که گیشه سینمای ایران در دست فیلم‌های کمدی‌ست. فکر می‌کنید فیلم‌های اجتماعی در گیشه با چه سرانجامی روبه‌رو هستند؟ آیا اگر اثر اجتماعی خوبی ساخته شود، می‌تواند با آثار کمدی رقابت کند؟

ما باید برای رقابت با سینمای گیشه راهکارهایی داشتیم. ناگفته نماند که همیشه سینمای کمدی در گیشه موفق‌تر بودند و ما باید با نگاهی آسیب‌شناسانه به علت سقوط فروش فیلم‌های اجتماعی فکر کنیم و این مساله ربطی به اینکه آثار کمدی می‌فروشند، ندارد.

دانلود و تماشای فیلم ستاره بازی

دانلود انیمیشن

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت


هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر یکی از لوکس ترین و مجلل ترین هتل های ایران می باشد که در طبیعت سرسبز شمال ایران قرار گرفته است.

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

این هتل دارای امکانات و چشم انداز فوق العاده ای می باشد که می تواند باعث رضایت مندی افراد شود. هتل پنج ستاره میزبان یک هتل نوساز بوده که از سال ۱۳۹۹ فعالیت خود را آغاز کرده است.

 

این هتل واحدهای اقامتی متنوعی دارد که می توانند سلیقه های متفاوت را تحت پوشش قرار دهند.

 

اگر قصد مسافرت به شمال ایران را دارید، خوب است زودتر اقدام به رزرو آنلاین این هتل از بهترین مرجع رسمی رزرو هتل و ویلا کنید.

 

معرفی هتل پنج ستاره میزبان بابلسر

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

این هتل لاکچری از سال ۱۳۹۹ فعالیت خود را آغاز کرد. ساختمان هتل میزبان دارای ۱۳ طبقه بوده و ۱۶۶ واحد اقامتی را در بر می گیرد.

 

چشم انداز بی نظیر اتاق های هتل از پنجره های وسیع دیده می شود و تماشای شالیزارهای سبز و گسترده را ممکن می سازد.

 

هتل میزبان بابلسر یکی از محبوب ترین هتل های شمال ایران محسوب می شود. بنابراین اگر قصد رزرو آن را دارید، بهتر است زودتر اقدام کنید تا با ظرفیت پر اتاق ها مواجه نشوید.

 

خوب است بدانید که این هتل تنها ۴ کیلومتر با دریا فاصله دارد و با اقامت در آن، می توانید به راحتی به ساحل بروید و از تماشای دریا، گوش دادن به صدای امواج و بازی با صدف ها لذت ببرید.

 

اقامتی دلنشین در اتاق های متنوع هتل میزبان

هتل میزبان، یکی از بهترین هتل های پنج ستاره ایران است که تنوع خوبی از اتاق ها و سوئیت ها در اختیار شما می گذارد.

 

به این ترتیب، می توانید بهترین انتخاب را مطابق سلیقه، بودجه و نیازتان انجام دهید و اقامتی فراموش نشدنی داشته باشید.

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

واحدهای اقامتی این هتل باشکوه شامل اتاق ویژه جانبازان، کانکت، دبل، دبل لوکس، دبل پانوراما، توئین، جونیور سوئیت، فمیلی سوئیت، کوئین سوئیت، سوئیت لوکس و پرزیدنت سوئیت می شوند.

 

هر کدام از این واحدها امکانات به خصوصی دارند و در طبقات مشخصی از هتل واقع شده اند.

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

برخی از واحدهای هتل دارای پنجره های گسترده ای می باشند که چشم اندازی بی نظیر از طبیعت زیبای شمال به شما هدیه می دهند.

 

اتاق ها و سوئیت های هتل فضای دلبازی دارند و اقامتی استثنائی برایتان رقم می زنند. با انتخاب این هتل، لحظاتی شاد و رویایی در کنار خانواده، دوستان و آشنایان خود تجربه کنید.

 

رزرو هتل میزبان کمک می کند در سفرتان به شمال، علاوه بر گشت و گذار در طبیعت و محیط خوش آب و هوای اطراف، از امکانات تفریحی و رفاهی هتل نیز استفاده کرده و لذت خود را دوچندان کنید.

 

صرف غذا در رستوران های باکیفیت هتل میزبان بابلسر

هتل میزبان بابلسر دارای کافی شاپ و رستوران های متنوعی می باشد که انواع غذاهای ایرانی، فرنگی، سنتی، مدرن، نوشیدنی های گوارا و… را برای مهمانان تهیه می کنند.

 

مجموعه غذایی هتل میزبان شامل رستوران یاس، رستوران سلف سرویس، رستوران ایتالیایی، رستوران بومی محلی، رستوران بیرون بر و کافی شاپ می باشد.

 

اگر قصد رزرو هتل میزبان پنج ستاره بابلسر را دارید، پیشنهاد می کنیم لیست رستوران های آن را نیز بررسی کنید تا برنامه ریزی دقیق تری برای سفر خود داشته باشید.

 

در ادامه به معرفی این رستوران ها می پردازیم که بتوانید انتخاب راحت تری برای صرف غذا در این هتل انجام دهید.

 

رستوران یاس هتل میزبان بابلسر

رستوران یاس دارای فضای وسیعی معادل ۹۹۰ متر مربع است و آماده پذیرایی از مهمانان گرامی از ساعت ۱۱:۰۰ الی ۱۶:۰۰ و ۱۹:۳۰ الی ۲۳:۰۰ می باشد.

 

این رستوران بخشی برای تهیه و ارسال غذاهای بیرون بر نیز دارد که خبر خوشی برای طرفداران رستوران محسوب می شود.

 

انواع غذاهای لذیذ شامل کباب، خورشت، ماهی، خوراک، غذاهای گیاهی و… در رستوران یاس هتل میزبان بابلسر سرو می شوند.

 

رستوران ایتالیایی لتکا در هتل میزبان بابلسر

این رستوران انواع غذاهای معروف و لذیذ ایتالیایی را با مواد اولیه مرغوب و باکیفیت برای مهمانان عزیز تهیه می نماید.

 

سرآشپزهای ماهر و حرفه ای رستوران تلاش می کنند تا بهترین طعم و عطر غذاها را برای شما به ارمغان بیاورند.

 

این رستوران آماده پذیرایی از حدود ۱۸۰ مهمان را دارد و از ساعت ۱۱:۰۰ الی ۱۶:۳۰ و نیز ۱۹:۳۰ الی ۲۳:۰۰ فعالیت می کند.

 

رستوران سلف سرویس هتل میزبان بابلسر

این رستوران میزبان مهمانان عزیز در وعده صبحانه، ناهار و شام به صورت سلف سرویس می باشد.

 

شما می توانید مهم ترین وعده غذایی روز یعنی صبحانه را در این رستوران صرف کنید و در طول روز پرانرژی بمانید.

 

انواع غذاهای فرنگی و بومی نیز هنگام ناهار و شام در این رستوران موجود هستند و دست شما را برای انتخاب باز می گذارند.

 

رستوران بومی محلی هتل میزبان بابلسر

این رستوران دارای ظرفیت برای ۱۵۰ نفر می باشد و غذاهای خوش طعم مازندرانی و گیلانی را برای مهمانان طبخ می کند.

 

طعم غذاهای متفاوت این رستوران از خاطرتان نخواهد رفت. اگر طرفدار امتحان کردن غذاهای جدید هستید و یا از عاشقان غذاهای محلی شمالی به شمار می آیید، سر زدن به این رستوران را از دست ندهید.

 

کافی شاپ هتل میزبان بابلسر

این کافی شاپ انواع نوشیدنی سرد، نوشیدنی گرم، کیک، دسر و خوراکی های هیجان انگیز را برای شما تهیه می کند.

 

لحظاتی از سفر خود را به نوشیدن یک نوشیدنی گوارا یا خوردن یک دسر جذاب در این کافی شاپ اختصاص دهید و سرشار از آرامش و نشاط شوید.

 

برگزاری مراسم و همایش در تالارهای هتل میزبان بابلسر

اگر قصد برگزاری مراسم در بابلسر را دارید، می توانید هتل ها و تالارهای آن ها را بررسی کنید. خوب است بدانید که رزرو هتل آسان در بابلسر از طریق روش های مختلفی قابل انجام است.

 

هتل میزبان بابلسر یکی از این هتل ها بوده که دارای تالارهای متعدد و گوناگونی است و برگزاری انواع مراسم، ضیافت، عروسی، عقد، همایش، کنفرانس، رویداد، نمایشگاه، کارگاه، نشست و… را برای افراد آسان می کند.

 

تالارهای نگین، نسترن، لاله، لادن، ارکیده، نیلوفر، چند منظوره، رز سفید و رز صورتی در هتل میزبان وجود دارند.

 

معماری هنرمندانه، چیدمان چشم نواز و تجهیزات پیشرفته این تالارها کمک می کنند که بتوانید به بهترین شکل مراسم های خود را برگزار کنید.

 

هتل پنج ستاره میزبان بابلسر، نگینی در قلب طبیعت

 

گشت و گذار در شمال ایران

شمال ایران همواره مقصد بسیاری از طرفداران مسافرت می باشد. وبسایت های متنوعی وجود دارند که کار معرفی جاذبه های شهرهای مختف و رزرو آسان هتل را به بهترین شکل انجام می دهند.

 

یکی از این وبسایت ها سامانه سفربازی است که در کنار ارائه خدمات رزرو آنلاین هتل و اقامتگاه، به عنوان منبعی گسترده و کامل برای مقالات گردشگری شناخته می شود و می توانید برای بررسی اقامتگاه های بندرانزلی، اجاره بهترین ویلاها در ساری و… از آن استفاده کنید.

 

جاذبه های گردشگری بابلسر

خوشبختانه نقاط گردشگری ایران برای دوست داران سفر، جاذبه های متنوع و جذابی دارد. از جمله این جاذبه ها، می توان به نقاط دیدنی موجود در شمال کشور اشاره کرد.

 

برای گشت و گذار در بابلسر می توانید به نقاط متنوعی سر بزنید. بازار سنتی، پل معلق، اسکله قایقرانی، آستان مقدس امامزاده ابراهیم و موزه علوم طبیعی از جمله مکان های گردشگری این شهر به شمار می آیند.

 

همچنین، می توانید به جنگل، سواحل، آبشارها و رودخانه های بابلسر بروید و از تنفس در هوای پاک طبیعت شمال بهره مند شوید.

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان


داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

بدون شک نام بیشتر این افراد سرشناس و مشهور را شنیده اید، اما این ستاره های مشهور به راحتی ستاره نشده اند. برخی در ابتدا به سختی زندگی خود را میگذرانده اند و حتی مدتی در ماشین خود زندگی میکردند.

 

برخی دیگر از این افراد مورد اذیت و آزار خانواده های خود قرار میگرفتند و میتوان گفت تقریباً همه این افراد سرشناس با طرد مواجه شدند و رویدادهای زندگی آنها را به ستاره های جهانی تبدیل کرد.

 

در اصل میتوان گفت شرایط خانواده هیچگاه نمیتواند تاثیر ۱۰۰ درصدی در موفقیت و ستاره شدن داشته باشد. به ویژه در دنیای امروزی !!

 

با توجه به این که داستان های زندگی این ستاره ها عجیب است نوجوانان درکی از واقعیت های این گونه ستاره ها ندارند. شناخت روحیه نوجوانان کار والدین است تا به آنها آموزش بدهند که موفقیت تنها به تلاش و باور هر فرد بستگی دارد.

 

۱٫ سارا جسیکا پارکر

پارکر در یک شهر فقیر معدن زغال سنگ در روستایی اوهایو به دنیا آمد و کوچکترین از چهار فرزند بود. وقتی او دو ساله بود والدینش طلاق گرفتند و مادرش مدت کوتاهی پس از آن دوباره ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند دیگر شد.

 

ناپدری پارکر که یک راننده کامیون بود، اغلب بیکار بود، بنابراین ستاره آینده در سن بسیار پایین به آواز خواندن و رقصیدن پرداخت تا به درآمد آموزشی مادرش کمک کند و خانواده ۱۰ نفره خود را تغذیه کند.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

مادر پارکر علیرغم روزهای سخت و گهگاهی در رفاه، به تشویق فرزندانش به هنر ادامه داد . خانواده به سینسیناتی نقل مکان کردند، جایی که پارکر با بورس تحصیلی در یک مدرسه باله، موسیقی و تئاتر ثبت نام کرد.

 

وقتی او ۱۱ ساله بود، خانواده به شهر نیویورک سفر کردند تا پارکر بتواند برای نمایشنامه برادوی تست بازیگری بدهد. این سفر موفقیت آمیز بود – او و برادرش هر دو بازیگر شدند و خانواده به نیویورک نقل مکان کردند.

 

پارکر به سختی کار و نقش آفرینی را ادامه داد و در نهایت تبدیل به شخصیت اصلی سریال Sex and the City شد.

 

۲٫ سرهنگ (هارلند) سندرز

سرهنگ هارلند سندرز در طول زندگی حرفه‌ای خود از مشاغل مختلف اخراج شد، قبل از اینکه برای اولین بار در سال ۱۹۳۰، زمانی که ۴۰ ساله بود، در طول رکود بزرگ، در ایستگاه خدمات شل کنار جاده‌ای خود به پخت مرغ مشغول شد.

 

پمپ بنزین او در واقع رستوران نداشت، بنابراین او در محل زندگی شخصی خود از افراد ناهار خوری پذیرایی می کرد. در طول ۱۰ سال بعد، او “دستورالعمل مخفی” و روش پخت سرخ کن تحت فشار خود را برای مرغ سرخ شده معروف خود کامل کرد و به مکان های بزرگتر رفت.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

جوجه او حتی در رسانه ها توسط منتقد مواد غذایی دانکن هاینز تحسین شد. با این حال، هنگامی که منطقه بین ایالتی از طریق شهر کنتاکی که رستوران کلنل در دهه ۱۹۵۰ در آن قرار داشت عبور کرد، ترافیک مهم جاده را از بین برد و سرهنگ مجبور شد تجارت خود را ببندد و بازنشسته شود.

 

او که نگران این بود که چگونه از چک ماهانه ۱۰۵ دلاری بازنشستگی‌اش جان سالم به در ببرد، به دنبال رستوران‌هایی بود که دستور غذای مخفی او را ارائه می‌کردند.

 

او برای هر قطعه مرغ فروخته شده یک نیکل می‌خواست. او به اطراف رفت و در ماشینش خوابید و بیش از ۱۰۰۰ بار طرد شد تا سرانجام اولین شریک زندگی خود را پیدا کرد. اما دست از تلاش برنداشت و با دستور غذایی مرغ به شهرت رسید.

 

۳٫ شانیا تواین

حرفه ی تواین در واقع بیشتر از سر ناچاری شروع شد تا جاه طلبی خام. پدر و مادرش در دو سالگی طلاق گرفتند و او به ندرت پدرش را می دید.

 

مادر و ناپدری او، که او با آنها صمیمی شده بود، اغلب نمی توانستند به اندازه کافی زندگی کنند، بنابراین تواین زمانی که تنها هشت سال داشت شروع به آواز خواندن در بارها کرد تا پول بیشتری به دست آورد.

 

او به یاد می آورد که مادرش در تمام ساعات او را بیدار می کرد تا بلند شود و اجرا کند. متأسفانه وقتی او ۲۱ ساله بود، مادر و ناپدری‌اش در یک تصادف رانندگی با کامیون چوب بری در بزرگراه کشته شدند.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

تواین کار خود را به حالت تعلیق درآورد تا وارد کار شود و از سه خواهر و برادر کوچکترش (که در آن زمان در سنین نوجوانی بودند) مراقبت کند. او در استراحتگاه ها آواز می خواند و رفتن به دنبال ستاره شدن بزرگ را به تعویق انداخت تا اینکه خواهر و برادرانش آنقدر بزرگ شدند که بتوانند از خودشان مراقبت کنند.

 

شنایا برای کمک مالی به خانواده از سن هشت سالگی در کلوب‌ها و در ساعات بین نیمه شب تا ۲ صبح به خوانندگی می‌پرداخت. در سن ۱۳ سالگی برای اجرا در برنامه‌ای در تلویزیون CBC دعوت شد.

 

او در این اجرا خواننده گروه محلی لانگ شات بود. در سال ۱۹۸۴ در آلبوم آهنگساز کانادایی، تیم دنیس، آهنگی دو نفره اجرا کرد. و این شروعی بود برای موفقیت های چشم گیر او.

 

۴٫ داستان خواندنی و جالب زندگی جی کی رولینگ

جی کی رولینگ به تازگی طلاق گرفته بود، و کمک های دولتی دریافت کرده بود، و در سال ۱۹۹۴ به سختی می توانست هزینه تغذیه نوزادش را بپردازد، درست سه سال قبل از انتشار اولین کتاب هری پاتر، هری پاتر و سنگ فیلسوف.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

به گزارش ایران ناز وقتی داشت آن را می‌خرید، آنقدر فقیر بود که نمی‌توانست کامپیوتر یا حتی هزینه فتوکپی رمان ۹۰۰۰۰ کلمه‌ای را بپردازد، بنابراین هر نسخه را به صورت دستی تایپ می‌کرد تا برای ناشران ارسال کند.

 

ده ها بار رد شد تا اینکه بالاخره بلومزبری، ناشر کوچک لندنی، پس از اینکه دختر هشت ساله مدیر عامل عاشق آن شد، فرصتی دوباره به آن داد. و این شد که او پا به جاده ی سر سبز خوشخبتی و موفقیت گذاشت.

 

۵٫ چگونگی ستاره شدن استیون کینگ

کینگ زمانی که برای اولین بار تلاش می کرد بنویسد شکست خورده بود و در حال تقلا بود. او با همسرش که او هم نویسنده بود در یک تریلر زندگی می‌کرد و هر دو در مشاغل متعددی کار می‌کردند تا خانواده‌شان را تامین کنند.

 

و در عین حال حرفه خود را دنبال می‌کردند. آنها آنقدر فقیر بودند که مجبور بودند برای عروسی خود لباس قرض بگیرند. کینگ نامه های رد شده ی بسیاری برای آثارش دریافت کرد که سیستمی برای جمع آوری آنها ایجاد کرد. او در کتابش درباره نوشتن به یاد می‌آورد:

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

تا زمانی که ۱۴ ساله بودم… میخ دیوار من دیگر وزن لغزش‌های طرد شده روی آن را تحمل نمی‌کرد! میخ را با سنبله عوض کردم و به نوشتن ادامه دادم!! او قبل از فروش اولین داستان کوتاه خود، “طبقه شیشه ای” به قیمت ۳۵ دلار، ۶۰ رد دریافت کرد. حتی کتاب پرفروش او، کری، در ابتدا مورد استقبال قرار نگرفت.

 

پس از ده‌ها رد، سرانجام آن را با پیش‌پرداخت ناچیز به انتشارات دابل‌دی فروخت، جایی که جلد گالینگور تنها ۱۳۰۰۰ نسخه فروخت که این فروش هم عالی نبود. با این حال، بلافاصله پس از آن، Signet Books برای حقوق جلد شومیز به مبلغ ۴۰۰۰۰۰ دلار قرارداد امضا کرد که ۲۰۰۰۰۰ دلار آن به کینگ رسید. و پس از آن به موفقیت رسید!

 

۶٫ جیم کری

زمانی که کری ۱۴ ساله بود، پدرش شغل خود را از دست داد و خانواده‌اش در شرایط سختی قرار گرفتند. آنها در یک ون VW در چمن یکی از اقوام خود سوار شدند.

 

و کمدین جوان، مشتاق به حرفه خود بود و تمام زمان را اختصاص داده بود برای موفقیت. که رزومه خود را چند سال قبل، در سن ۱۰ سالگی به نمایش کارول برنت پست کرد.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

هشت ساعت طول کشید کار روزانه در کارخانه بعد از مدرسه برای کمک به تامین مخارج زندگی. کری در سن ۱۵ سالگی برای اولین بار برنامه کمدی خود را روی صحنه اجرا کرد، در کت و شلواری که مادرش او را ساخته بودو کاملاً بمباران شد، اما او ناامید نشد.

 

سال بعد، در ۱۶ سالگی، مدرسه را رها کرد تا تمام وقت روی کمدی تمرکز کند. او مدت کوتاهی بعد به لس آنجلس نقل مکان کرد، جایی که هر شب در Mulholland Drive پارک می کرد و موفقیت خود را تجسم می کرد.

 

در یکی از همین شب‌ها، او برای «خدمات بازیگری ارائه‌شده» چکی به ارزش ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار برای خود نوشت، که او برای روز شکرگزاری ۱۹۹۵ قرار داد. درست قبل از آن تاریخ، او حقوق خود را با Dumb and Dumber شروع کرد. چک خراب شده را که تمام مدت در کیف پولش نگه داشته بود، در تابوت پدرش گذاشت!!

 

۷٫ تایلر پری

پری دوران کودکی سختی داشت. او در سنین بزرگسالی مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفت، از دبیرستان اخراج شد و دو بار سعی کرد خودکشی کند. یک بار در دوران نوجوانی و بار دیگر در ۲۲ سالگی. در ۲۳ سالگی به آتلانتا نقل مکان کرد و با شروع کار روی صحنه خود، به مشاغل عجیب و غریب پرداخت.

 

در سال ۱۹۹۲ او نوشت، تهیه‌کنندگی و در اولین نمایش خود با نام «می‌دانم که تغییر کرده‌ام » بازی کرد و تا حدودی از تربیت دشوارش مطلع شد. پری تمام پس انداز خود را در نمایش گذاشت و به طرز بدی شکست خورد. دویدن فقط یک آخر هفته به طول انجامید و فقط ۳۰ نفر برای تماشا آمدند.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

او با تولید ادامه می‌داد، کارهای عجیب‌تری انجام می‌داد و اغلب در ماشینش می‌خوابید تا از پس آن بربیاید. شش سال بعد، پری سرانجام موفق شد در هفتمین نمایش خود موفق شود.

 

او از آن زمان به عنوان کارگردان، نویسنده و بازیگر به یک حرفه بسیار موفق ادامه داد. در واقع، پری در سال ۲۰۱۱ به عنوان پردرآمدترین مرد فوربس در زمینه سرگرمی انتخاب شد.

 

۸٫ اپرا وینفری

اپرا در طول زندگی عمومی خود با موارد زیادی برخورد کرد – انتقاد در مورد وزن، نژادپرستی، سؤالات مزاحم در مورد تمایلات جنسی او، اما او هرگز اجازه نداد این موضوع مانع از جاه طلبی و انگیزه او شود.

 

وقتی به دوران کودکی او نگاه می‌کنید، پیروزی‌های شخصی او در پرتو چشم‌گیرتری نشان داده می‌شود. گزارش شده است که اپرا در بزرگ شدن قربانی آزار جنسی بوده و بارها مورد آزار و اذیت پسر عمویش، عمو و دوست خانوادگی خود قرار گرفته است.

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

بعدها باردار شد و در ۱۴ سالگی فرزندی به دنیا آورد که تنها دو هفته بعد از دنیا رفت. اما اپرا استقامت کرد و دبیرستان را به عنوان یک دانش‌آموز ممتاز به پایان رساند، بورسیه تحصیلی کامل به دانشگاه گرفت و از گوینده یک شبکه محلی در نشویل تا یک سوپراستار بین‌المللی و خالق شبکه OWN خود در تلویزیون بالا رفت.

 

در یک مصاحبه عنوان کرد:(ما نتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم!… بسیاری از ستاره های ایران و جهان دوران کودکی بسیار بدی داشتند چه از نظر مالی و چه شرایط خانوادگی، جدایی پدر ومادر. ….

 

اما اراده و تلاش هر کدام زندگی آنها را به یک ستاره در زمینه های مختلف تبدیل کرد. یاد بگیریم و بدانیم اراده ی هر چیزی را بکنید با تلاش و باور به آن می رسید.

 

۹٫ امیلی بلانت

قبل از اینکه بلانت نامزد دریافت گلدن گلوب شود و نقش های اصلی را روی صحنه تئاتر و پرده بزرگ بازی کند، به سختی می توانست با همکلاسی هایش گفتگو کند:

 

امیلی بین هفت تا چهارده سالگی یک لکنت شدید داشت. همانطور که او به مجله W گفت ، “من بچه باهوشی بودم، و چیزهای زیادی برای گفتن داشتم، اما نمی توانستم آن را بگویم.

 

این فقط مرا آزار می داد. هرگز فکر نمی کردم بتوانم با کسی مثل این بنشینم و صحبت کنم. من همین الان با شما صحبت می کنم.”

 

داستانهای آموزنده و جالب از ستاره های جهان

 

اما همه چیز وقتی تغییر کرد که یکی از معلمان راهنمایی او را تشویق کرد تا برای نمایش مدرسه امتحان کند – با توجه به این واقعیت که او در برقراری ارتباط بسیار مشکل داشت، یک شاهکار کاملاً غیر جذاب بود!

 

اما معلم به آرامی فشار می‌آورد و به او پیشنهاد می‌دهد لهجه‌ها و صدای شخصیت‌ها را امتحان کند تا کلمات را بیرون بیاورند – و این کار هم انجام شد. بلانت در پایان دوران نوجوانی خود بر لکنت خود غلبه کرده بود و به شغل موفقی که اکنون دارد دست یافت!

 

منبع: گروه سرگرمی ایران ناز