مرکز دانلود کتاب الکترونیکی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

مطالبی که برچسب اطلاعات را دارند .

اطلاعات، معرفی و عکس های فیلم آبی روشن


بابک لطفی خواجه پاشا دومین ساخته سینمایی‌اش را هم به جشنواره فیلم فجر فرستاد تا در دو سال متوالی یکی از کارگردان‌های حاضر در این رویداد باشد. آبی روشن فیلمی اجتماعی است که در شهر تبریز می‌گذرد و در این مطلب می‌خواهیم مروری بر متن و حواشی و نقدهای آن داشته باشیم.

متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم آبی روشن

هنوز توضیح یا خلاصه داستان دقیقی از فیلم آبی روشن منتشر نشده ولی گویا این فیلم، روایتی درام از مشکلات یک مرد با محوریت مهران احمدی در تبریز است. به محضی که اطلاعات تکمیلی یا توضیح دقیقی درباره فیلم منتشر شد، همین‌جا اضافه می‌شود. در غیراینصورت، پس از اکران فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، خلاصه داستان را به نقل از خبرنگار فیلیموشات، اینجا می‌خوانید.

 

نقد و بررسی فوری فیلم آبی روشن

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویفیلم آبی روشن حال و هوای فیلم‌های اواخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰ دارد؛ فیلم‌هایی که در آن زمانه مشهور شدند به معناگرا.
مدل داستان‌گویی، توالی اتفاقات، دکوپاژ، لوکیشن (مناطق سرسبز و صدای دارکوب) و حتی موسیقی متن فیلم هم شبیه همان فیلم‌هاست.
برای همین، از همان سکانس پس از تیتراژ، آدم را یاد کمال تبریزی، محمدمهدی عسگرپور و… می‌اندازد. تأسفبار اینکه فیلم به آن قصه‌ها هیچ چیزی اضافه نمی‌کند و حتی در ریتم هم از آن‌ها عقب‌تر است و در محتوا هم تکراری.
فیلم همه آن ابهام‌های ساخته شده در ۹۰ دقیقه را در یک سکانس دو نفره (غفوریان و احمدی) به سادگی هرچه تمام‌تر باز می‌کند و دیگر چیزی برای ادامه قصه نمی‌گذارد. به‌خصوص تصمیم آخر قهرمان قصه که بی‌منطق‌ترین و ناسازگارترین پایان‌بندی ممکن است.
آبی روشن فیلم از مد افتاده‌ای است، سال‌ها دیر ساخته شده و معنایی‌گرایی‌اش دیگر به کار نمی‌آید. حیف از بازی خوب مرتضی امینی‌تبار و مهران غفوریان که در این اتمسفر از دست می‌رود.

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: فیروزه
سطح فیلم: همینجایی که هست؛ سودای سیمرغ و نه بیشتر از آن

۳ نکته از فیلم:

  • عاقبت پسر مالک!
  • بچه زرنگ ۲
  • دیر آمدی ریرا

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهسینمای ایران با شناخت ناقصی که عمده فیلمسازانش از مباحثی چون سینمای مدرن و روایت مبتنی بر خرده‌پیرنگ از خود نشان داده است، همواره تصویرسازی مبهم و کسالتباری از این گونه سینما به تماشاگرش ارائه داده است.

آبی روشن ساخته بابک خواجه‌پاشا که متن فیلمنامه‌اش را از فکر و ذهن دو نویسنده (امیر ابیلی و داوود گنجوی)   وام گرفته است، مسیری دقیقا مشابه با سندرومی که در سینمای ایران ذکر آن رفت پیموده و در این راه، آنقدر درگیر نمادگرایی و شعارزدگی‌های ژورنالیستی می‌شود که بسیاری از علاقمندان را به یاد سینمای موسوم به معناگرا (با حضور همیشگی یک امامزاده) در دهه هشتاد و ابتدای دهه نود می‌اندازد.

در اثری که مضمون جستجو را به‌عنوان تم اصلی درونی‌اش برگزیده و بسیاری از وقایعش را بر پایه یک سفر جاده‌ای برنامه‌ریزی کرده است، طراحی داستانک‌های بی‌ربطی چون مواجهه با سربازی که باید مجرمی را تحویل شهر دیگری بدهد و درگیر کردن تماشاگر با ماجرای فرار کردن مجرم و دستگیری دوباره‌اش، بدون آنکه بتواند کمکی به قوام درام مرکزی فیلم کرده باشد تنها باعث  کشدار شدن فیلم و رسیدن مدت زمان آن به تایم استاندارد اکران شده است.
پیچش انتهایی فیلم  واطلاعاتی که در رویارویی میان حاج یونس و ایوب به تماشاگر منتقل می‌شود، بیش از هر چیز مختصات سینمای هند را به یاد مخاطب می‌اندازد و حجم نمادگرایی گل درشت فیلمساز (آزاد کردن آهو از چنگال صیادان که  حکایت مشهور امام هشتم شیعیان را به بیننده یادآور می‌شود) که در ادامه و بدون هیچ پیش‌زمینه دراماتیکی، باعث تغییر رویکرد کاراکترها می‌شود، آبی روشن را به فیلمی الکن و شعارزده تبدیل کرده است

۳ نکته از فیلم:

  • فیلمنامه کشدار ومبتنی بر حوادث بی‌ربط
  • قاب بندی‌های چشم‌نواز فیلمساز
  • موسیقی احساسی اما پرحجم

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهنتیجه سفارشی شدن سینما می شود آبی روشن. وقتی خودت نیستی از جهان کاراکترها مطلع نیستی می‌شود آبی روشن.
آبی روشن یعنی شهر فرنگ، یعنی از هر دم سخنی بگویی تا بتوانی ۹۰ دقیقه فیلم بسازی، یعنی سرباز الکی، عروس آبکی، برادری قلابی و در نهایت مذهبی نمایی.
آبی روشن هر چه بود سینما نبود، قصه نداشت و کاراکتری ساخته نمیشد. ای کاش اوج و سیاستگذاران‌اش قدر پول را بیشتر می دانستند و سازندگان بهتری برای پروپاگاندای خود انتخاب میکردند.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد
  • مذهبی نمایی
  • هدر رفت بودجه و سوژه

 

بازیگران و عوامل فیلم آبی روشن

بازیگر اصلی این فیلم مهران احمدی است که مرتضی امینی تبار، بازیگر جوان سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان با مهران احمدی همبازی است. مهران غفوریان، سارا حاتمی، روح‌الله زمانی، علی‌اکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد دیگر بازیگران فیلم  هستند.

سازندگان فیلم

کارگردان آبی روشن بابک لطفی خواجه پاشا است و تهیه‌کننده هم حسین میری. فیلمنامه این فیلم را امیر ابیلی و داوود گنجوی نوشته‌اند.

سایر عوامل فیلم اصلی آبی روشن عبارتند از: دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، منشی صحنه: آرزو قربانی، مدیر برنامه‌ریزی: امید همتی‌فراز، مدیر تولید: سید مقصود میرهاشمی، طراح لباس: الهام ترکمن، طراح چهره‌پردازی: کامران خلج، مدیر صدابرداری: اشکان پورتاجی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه: امیر زاغری، موسیقی: فرید سعادتمند، تدوین: حسین جمشیدی‌گوهری، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباس‌زاده، مجری طرح: وحید معدنی، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوه‌های بصری: امین پهلوان‌زاده، عکاس: صمد قربان‌زاده و روابط‌ عمومی: الهام عرشی‌زاده.

 

درباره بابک لطفی خواجه پاشا؛ کارگردان

بابک خواجه پاشا کارگردانبابک لطفی خواجه پاشا کارگردانی فیلم «در آغوش درخت» را برعهده داشت و چند سریال را برای صداوسیمای شبکه استانی آذربایجان غربی کارگردانی کرده است. در کارنامه بازیگری این کارگردان؛ حضور در فیلم های «خورشید»، «قصرشیرین»، «عاشورا» نیز دیده می شود. او همچنین دستیار کارگردان فیلم «محمد» به کارگردانی مجید مجیدی بوده است.

 

صحبت‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

محمدحسین میری | تهیه‌کننده: محور این فیلم همدلی و اشتراک بود. همه ما جمع شدیم که فیلمی بسازیم تا آبروی سینمای ایران باشد. سنت انسانی و عرفانی این روزها در سینما مغفول واقع شده است و ما تعمدا سعی کردیم به این سمت برویم.

بابک خواجه‌پاشا | کارگردان: ما حق‌هایی بر گردن داریم که گاهی فراموششان می‌کنیم. مهمترین حقی که بر گردن یک انسان وجود دارد، حق نزدیکان او است. در طول داستان حاج یونس باور ندارد که حقی بر گردنش است تا جایی که با برادرش مواجه و متوجه می‌شود که پیش از اینکه خادم امام رضا (ع) شود، باید حق‌الناس را رعایت کند. حتی همین مردم می‌توانند از من سوال بپرسند که تو با پول مردم فیلم می‌سازی و باید فیلم خوبی بسازی و این حق بر گردن مردم است. قضیه محجبه شدن شخصیت خانم در پایان داستان بدین دلیل است که وی وارد حرم امام رضا (ع) شد‌. در قتل درجه ۲ تمامی منطق‌ها رعایت شده است. اگر بر فرض اعلام اینکه قتلی انجام شده و شواهدی داشته باشید، قتل درجه دو از نظر حقوقی منطقی است‌. بارها گفته و تاکید می‌کنم. شما اگر فیلم‌های افرادی مانند تارانتینو، نوری بیگله جیلان و مجید مجیدی را می‌بینید و دوست دارید به این دلیل است که در فیلمسازی صادق هستند و داستان از لایه‌های وجودی این افراد شکل می‌گیرد. اگر فیلم صادقانه بسازیم، مخاطب هم با ما همراه می شود. فیلمسازان باید با مضمون فیلم صادق باشند نه اینکه فقط بگویند در این موضوع فیلم می سازیم. ما باوری داشتیم که سراغ بازیگرانی برویم که بازیگری را درست بشناسند و مخاطب در این نقش از آن‌ها پیش‌فرض نداشته باشد و پیش‌داوری نکنند. در کشور ما ستاره کم است اما بازیگر خوب زیاد داریم‌ که می‌توان روی آن‌ها کار کرد‌ و در نقش‌های مختلف آن‌ها را دید. آقای احمدی و غفوریان بسیار بازیگران منعطفی هستند. سینما بدون گیشه به درد نمی‌خورد. ژانر و بازیگر با حضور مخاطب کار می‌کنند اما اولویت اول ما برای جذب این بازیگران توجه به گیشه سینما نبوده است. این بازیگران نقش‌شان را دوست داشتند و افراد مستعدی هستند. این افراد با فیلم صادق بودند، عشق امام رضا (ع) را در دل دارند و… . بازیگر نمی‌تواند بدون زیست موضوع جلوی دوربین بیاید زیرا بازی او مصنوعی می‌شود.

سیدداود گنجوی | نویسنده: درباره اینکه چطور به این حس و حال رسیدیم باید بگویم که وقتی جوهر اولیه فیلمنامه شکل گرفت در طول مسیر کم کم نشانه‌ها پدید آمدند مانند انگشتر فیروزه و ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا در این فیلم به مسایل اخلاقی بپردازیم.

مهران احمدی | بازیگر: خیلی حرفی برای گفتن ندارم. ما روی پرده سینما هرآنچه را که بلدیم، اجرا می‌کنیم و انشالله که خوشایند مخاطبان باشد. من از طرف مادری به خراسان بزرگ و شهر نیشابور وصل می‌شوم. شاید این راهی که حاج یونس می‌رود، راهی است که سیمرغ رفت. خدا را چه دیدی شاید به ما هم در این جشنواره سیمرغ دادند! احساس می‌کردم که چیزی به خودم و قلبم و زادگاه مادری ام بدهکار بودم. اجازه دهید بگویم که کمدین‌ها بهترین بازیگران جهان هستند. من خودم را کمدین نمی‌دانم، زیرا بسیار کار سختی است. وقتی بازیگر به بلوغ می‌رسد، تازه می‌تواند کمدی بازی کند. همچنین بازیگر باید ریشه‌های طنز در وجودش وجود داشته باشد تا بتواند کمدی بازی کند. مهران غفوریان کمدین است و ما سال ها با او خندیده‌ایم. من سر تعظیم جلوی او فرود می‌آورم. احترامی که من هم‌اکنون دارم، حاصل سینمای محترمی بوده است که بزرگان ما داشته‌اند. امیدوارم این احترام سر جایش بماند و با خیلی چیزها از دست نرود.

مهران غفوریان | بازیگر: دیگر مخاطبان، من را در نقش‌های جدی باور کرده‌اند. من نیز از سمت مادری تُرک هستم، آقای خواجه‌پاشا این کارگردان تُرک زبان را خیلی دوست دارم و خوشحالم که جلوی دوربین ایشان بازی کردم. آقای احمدی نیز یک هنرمند درجه یک هستند و از هم‌بازی بودن با ایشان بسیار لذت بردم. زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد با آقای خواجه پاشا و ابیلی بسیار درباره این شخصیت صحبت کردیم. ما افرادی را در زندگی می‌بینیم که فرد بدی هستند اما ما بخش‌های دیگر زندگی او را نمی‌بینیم. ایوب در این فیلم آدم بدی بوده اما کم کم تغییر کرده است. برایم جذاب بود که شخصیتی را بازی کنم که در طول فیلم آدم بدی بوده است اما در پایان به او حق می دهیم و آن را درک می کنیم. از کیومرث مرادی تشکر می‌کنم. من جمله‌ای را در این فیلم بسیار دوست دارم که امام رضا (ع) بین هیچکس تفاوت نمی‌گذارد و به دل آدم‌ها نگاه می‌کنند. امکان ندارد که ما دلمان بشکند و از امامی چیزی بخواهیم و به ما ندهد.

سارا حاتمی | بازیگر: به‌ نظر خودم این نقش بسیار متفاوت با «کت چرمی» بود. البته که آقای خواجه پاشا در این فیلم بسیار به من کمک کردند. در این فیلمنامه به موضوعی پرداخته شده است که به عرق شخصی خودم مربوط بود. من وقتی سکانس پایانی این فیلم را خواندم، نقش را قبول کردم و گفتم که وقتی چنین سکانسی در فیلمنامه وجود دارد یعنی این نقش برای من فرستاده شده است و من نیز باید تمام تلاشم را بکنم‌.

مرتضی امینی‌تبار | بازیگر: هر انسانی یک مسیر شخصی را می رود و برای من نیز اینگونه چیده شده است. من درک خاصی از گیشه ندارم و فقط می‌دانم که ما قسمتی از یک جریان هستیم. نمی‌‌توان انکار کرد که امام رضا (ع) برای این کشور مهم است.

فرید سعادتمند | آهنگساز: من پیش از ساخت موسیقی درگیر فیلمنامه و فضای تولید کار می‌شوم. یکی از نکات خوب این فیلم همدلی عوامل بود. من در روند ساخت موسیقی فیلم روند دیگری را درنظر داشتم اما پس از فرآیند تولید و تدوین این پروسه تغییر کرد و پخته‌تر شد. از آنجایی که به موسیقی ایرانی عرق دارم، سعی کردم حتما موسیقی دستگاهی ایرانی وجود داشته باشد. البته خود مسیر داستان نیز چنین موسیقی را می‌طلبید.

پیمان عباس‌زاده | مدیر فیلمبرداری: انتخاب لوکیشن از سوی آقای زاغری و تقریبا جزو بهترین انتخاب لوکیشن‌ها بود. در کلیت اثر چیزی که مدنظر داشتیم این بود که مقهور طبیعت نشویم و از سوی دیگر گرفتار زیبایی طبیعت و کارت پستال گونه بودن فیلم نشویم. ما از آی لول حاج یونس دور نشدیم و سعی کردیم فیلم را از زاویه دید حاج یونس ببینیم.

کامران خلج | چهره‌پرداز: از آقای غفوریان و احمدی بابت تحملی که برای گریم داشتند، تشکر می‌کنم. معمولا بین ۱ تا ۱ و نیم ساعت گریم افراد طول می‌کشید و ما تلاش کردیم این کار در راستای کمک به نقش‌ها باشد.

آرش قاسمی | طراح و ترکیب صدا: یادی کنیم از آقای مازیار شیخ محبوبی که سال گذشته از دنیا رفتند. خواهشی دارم از دوستان خبرنگار و منتقد که به نکات صوتی فیلم توجه داشته باشند و ما را نقد کنند. بعضی از فیلم‌ها برای دل هستند و وقتی سر کار می‌رفتم، حال خوبی داشتم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم آبی روشن

پوستر فیلم آبی روشن

مهران احمدی در فیلم آبی روشنمهران احمدی در فیلم آبی روشنعکس فیلم آبی روشنمهران غفوریان در فیلم آبی روشنمهران احمدی در فیلم آبی روشنسارا حاتمی در فیلم آبی روشنمهران احمدی در فیلم آبی روشنسارا حاتمی و مهران احمدی در فیلم آبی روشن

مهران غفوریان در فیلم آبی روشن
مهران غفوریان در فیلم آبی روشن
مرتضی امینی تبار در فیلم آبی روشن
مرتضی امینی تبار در فیلم آبی روشن

مهران احمدی در فیلم آبی روشنسارا حاتمی و مهران احمدی در فیلم آبی روشن

دانلود انیمیشن

دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

اطلاعات اولیه فیلم ملکه آلیشون


ملکه آلیشون از فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر است که سهمیه سینمای کودک به حساب می‌آید و جزو آثاری است که در جشنواره کودک اصفهان برگزیده شده است. در ادامه نگاهی به متن و حواشی و نقدهای این فیلم می‌اندازیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم ملکه آلیشون

در خلاصه داستان رسمی فیلم ملکه آلیشون آمده است: آدور در کودکی زندگی فقیرانه‌ای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفته‌اند، اما به او گفته‌اند. تب جنگل باعث مرگ آن‌ها شده. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث می‌کند و از خانه فراری می‌شود و به جنگلی مخوف می‌رسد. تونل زمان او را به داخل خود می‌کشد و بعد به جنگل سوخته‌ای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده می‌شود…

 

نقد و بررسی فوری فیلم ملکه آلیشون

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهملکه آلیشون به عنوان یکی از ۴فیلم‌سینمای کودک حاضر در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در حالی در سالن رسانه ها اکران شد که کمترین تعداد تماشاگر در سالن حضور داشتند. گویا جدی نگرفتن فیلمهای کمدی به سینمای کودک هم رسیده و خلوتی سالن همایش‌ها به نوعی گواه این مظلومیت است.
ملکه آلیشون کار بصری جذابی دارد که تداعی‌ گر چند کارتون معروف خارجی از جمله هری پاتر است و فضای فانتزی و البته وهم الود آن پروژه‌ها را یادآوری می‌کند.
وهم، جادو و طلسم به عنوان یکی از تم‌های مهم ملکه آلیشون است که میتواند عامل مهمی برای جذابیت و کشش کودکان و نوجوانان باشد.
رده‌بندی سنی انیمیشن و سینمای کودک از مهم ترین چالش‌های سینمای کودک است که ملکه آلیشون نیز از این مساله ضربه میخورد. مشخص نمیشود که کودکان نوجوانان کدامیک مخاطب انیمیشن هستند چرا که فضای جادو و طلسم ممکن است باعث ترس و به هم خوردن روان بچه‌ها باشد و لزوم توجه به این نکته در رده بندی سنی کارهای کودک و نوجوان مهم است که همچنان از آن غفلت میشود.

۳ نکته از فیلم:

  • وجوه بصری جذاب
  • فضای وهن و طلسم و جادو
  • نامشخص بودن رده سنی

 

بازیگران و عوامل فیلم ملکه آلیشون

بازیگران: نسترن سیفی، نسیم عبدی، امیررضا اسماعیلی، سعید فاضل ساعتچی، صبا منصوری، فاطمه زحمتکش، عارف امرج شکری، آرزو مهتری، شانلی محمدی، میترا شجاعی

فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان: ابراهیم نورآورمحمد

 

ملکه آلیشون به روایت کارگردان

ابراهیم نورآورمحمد | آلیشون نام یک درخت ۳ هزارساله در کشور تایوان بود که به علت سهل‌انگاری و ندانم‌کاری‌ها، طوفانی آن را بر زمین زد و شکست، پس از این ماجرا، اهالی کشور ناراحت بودند که چرا از درخت که به‌عنوان سمبلی که در تایوان شناخته می‌شد، مراقبت نشد و آن را استوار نکردند. حتی بعد از شکسته شدن درخت سه هزارساله «آلیشون» برای آن عزاداری گرفته شد. این داستان ایده ساخت «ملکه آلیشون» را به ذهن من آورد و سبب شد که تلاش کنم تا ضرورت قدردانی از طبیعت را به کودکان و نوجوانان یادآوری کنم چراکه معتقدم جنگل و طبیعت همه چیز این کره خاکی‌ست.

ساخت «ملکه آلیشون» هشت سال به طول انجامید، اینکه پس از هشت سال آن را در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان می‌بینم، بسیار ارزشمند است. درباره میزان ارتباط گرفتن این فیلم با داوران و مردم چیزی نمی‌دانم اما سعی کرده‌ام که آن را از همه لحاظ تأثیرگذار بسازم. امیدوارم که «درخت آلیشون» به دلیل همت بچه‌ها بعد از این همه سال به نتیجه برسد و با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.

سعی کرده‌ام «ملکه آلیشون» یک فیلم تخیلی و نزدیک به ترسناک باشد که بچه‌های امروزی آن را دوست دارند. برای اینکه تاثیر فیلم را ببینم، آن را به صورت خصوصی برای تعدادی از کودکان و نوجوانان پخش کردم و شاهد بروز هیجان در وجود آن‌ها بودم

به دلیل کمبودها، مجبور شدم فیلم را به تنهایی بسازم و بچه‌های حاضر در فیلم، روز و شب زحمت کشیدند، بزرگ شدند و صبوری کردند. امیدوارم این فیلم به چیزی که لیاقتش را دارد، برسد و اتفاقات خوبی برای آن بیفتد. وقتی می‌خواستم این فیلم را بسازم، از روز اول تلاش کردم که تعدادی از بچه‌ها را دور خودم جمع کنم تا حتی در تمرین بازیگران را تماشا کنند…

حتی روزی به آن‌ها توپ فوتبال می‌دادم تا با آن بازی کنند، سپس به بازیگران می‌گفتم که کارشان را انجام دهند و بازیگری کنند، می‌خواستم ببینم بچه‌های تماشاچی توپ را نگه می‌دارند تا به کار بازیگران توجه کنند؟ این اتفاق افتاد و تاثیر زیادی از این کار روی بچه‌ها دیدیم. کودکان توپ را کنار می‌گذاشتند و مشتاقانه به تمرین بازیگران توجه می‌کردند. پس از این مساله احساس کردم که فیلم می‌تواند توجه تماشاگر را جلب کند و تاثیر خود را گذاشته است.

از بچه‌ها سوال‌های بسیاری پرسیدم و چیزهای زیادی یاد گرفتم؛ بچه‌ها تخیلات نابی دارند چراکه در ماورای ذهنی خودشان سیر می‌کنند. از ابتدا تا انتهای کار از کودکان و نوجوانان کمک بسیاری گرفتم و با واکنش‌های زیبایی مواجه شدم. نمی‌دانم در جمع‌بندی کلی این کار بتواند تاثیری را که من در ذهن دارم، روی مخاطب بگذارد اما تا جایی که توانسته‌ام، تلاش کرده‌ام که فیلم مثمرثمر باشد.

امیدوارم در اکران فیلم، شاهد این تأثیرگذاری باشم. سعی کرده‌ام «ملکه آلیشون» یک فیلم تخیلی و نزدیک به ترسناک باشد که بچه‌های امروزی آن را دوست دارند. برای اینکه تاثیر فیلم را ببینم، آن را به صورت خصوصی برای تعدادی از کودکان و نوجوانان پخش کردم و شاهد بروز هیجان در وجود آن‌ها بودم. امیدوارم که این فیلم و جشنواره همه بچه‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهد و هیجان و لذتی که در فیلم وجود دارد، در چهره تماشاچیان ببینم.

اولین چیزی که می‌تواند بر کودکان و نوجوانان برای رسیدن به قله تاثیر بگذارد، نوع جشنواره، برگزاری آن و کیفیت فیلم‌هاست؛ بچه‌های امروزی بسیار باهوش هستند و کار کردن با آن‌ها بسیار سخت است، گاهی اوقات ایده‌هایی می‌دهند و چیزهایی می‌گویند که بزرگ‌ترها از تحقق آن‌ها بازمی‌مانند پس راضی‌کردن‌شان بسیار سخت است. وقتی کار ساخت «ملکه آلیشون» را شروع کردم، می‌دانستم که زمان‌بر است، پس سعی کردم از سبکی استفاده کنم که پس از سال‌ها کیفیت و جذابیت داشته باشد.

این یادداشت در حاشیه جشنواره فیلم کودک منتشر شده است

 

چند نکته درباره فیلم

  • ملکه آلیشون از فیلم‌های برگزیده جشنواره فیلم کودک است که به طور مستقیم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده است.
  • این فیلم از عجیب‌ترین فیلم‌های جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را نمی‌بینید.
  • ساخت این فیلم حدود ۹ سال طول کشیده است و از این حیث یک رکورد محسوب می‌شود.
  • با حضور ملکه آلیشون سهم سینمای کودک و نوجوان در جشنواره فیلم فجر به ۳ فیلم می‌رسد که دوتای دیگر محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

ابراهیم نورآورمحمد | کارگردان: ملکه آلیشون یک کار پُرچالش بود که ساخت آن ۱۰ سال طول کشید. وقتی ۱۰ سال پیش فیلمنامه کار را نوشتم، هرکسی آن را می‌دید، می‌گفت ساخت آن با توجه غیرممکن است. در نتیجه مجبور شدم که تنهایی آستین بالا بزنم و کار را شروع کنم. این فیلم بیش از ۱۰۰ لوکیشن داشت و نیمی از زمان تولید آن، صرف ساخت لوکیشن شد. در واقع ۸۰ درصد لوکیشن‌های فیلم ساخته شده‌اند. این اثر ویژه کودک و همه می‌دانند ساخت فیلم کودک چقدر سخت است. من اطلاع داشتم که ساخت این فیلم زمان می‌برد و به عوامل می‌گفتم که باید کاری کنیم تا فیلم قدیمی نشود و همچنان مخاطب خود را داشته باشد. ما با این فیلم، در جشنواره کودک و نوجوان هم حضور داشتیم و اشتیاق کودکان را دیدیم. من از طراحی لباس و گریم‌های برگرفته از کشورهای خارجی استفاده نکردم و همه المان‌ها برگرفته از الگوهای ایرانی بودند. حتی اسم‌ شخصیت‌ها نیز کاملا اصیل و ایرانی بود، اما مخاطبان فکر می‌کردند که این المان‌ها خارجی هستند. ۱۰۰ درصد به پخش بین‌الملل این فیلم فکر می‌کنم. وقتی یک نفر مسئول صفر تا صد کار است قطعا کار مشکلاتی نیز دارد. این کار را فارغ از حضور بازیگران، تک‌نفره انجام دادم.  هر ژانر و موضوعی برای مردم آموزنده است و ما هم می‌خواستیم در این فیلم طبیعت را به مردم نشان دهیم تا بچه‌ها یاد بگیرند که طبیعت را دوست داشته باشند. همان‌طور که گفتم برای ساخت این فیلم از هر لحاظ تنها بودم. اصلا غرب‌گرایی در کار نیست فقط شکل کار برای خاص بودن فیلم اینگونه نشان می‌دهد که انگار فیلم خارجی است.

نسترن سیفی | بازیگر: خوشحالم که فیلم ما، بعد از ۱۰ سال دیده شد. امیدوارم از امروز به بعد کارهای خیلی بزرگ‌تری انجام دهیم.

فاضل ساعتچی | بازیگر: باعث افتخار من است که اکنون اینجا هستم. من در این فیلم نقش پدربزرگ را بازی کردم و این نقش برایم حاشیه‌های زیادی ساخت زیرا موهایم را دکلره و ریش‌هایم را بلند کرده بودم.

مهدیه قاضی میرسعید | بازیگر: باتوجه به اینکه ساخت این فیلم زمان زیادی برد، تیم دوبله آخرین تیمی بود که به این پروژه اضافه شد. کار دلی و یک انگیزه قوی باعث شد که ما از پس این کار بربیاییم.

فاطمه زحمتکش | بازیگر: من از ۹ تا ۱۲ سالگی درگیر این فیلم بودم. از کارگردان عزیزمان و اعضای گروه ممنونم که زحمت زیادی کشیدند. از شما هم ممنونم که فیلم‌ ما را نگاه کردید.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

دانلود انیمیشن

نقد و اطلاعات فیلم مجنون | پرتره‌ای از شهید زین الدین


پس از آنکه سینمای ایران تجربه‌های متفاوتی در بازنمایی چهره‌ شهدای دفاع مقدس داشت که در بیشتر آن‌ها موفق هم بود حالا در جدیدترین محصول سازمان اوج فیلم مجنون اولین ساخته مهدی شامحمدی درباره زندگی شهید مهدی زین‌الدین روانه جشنواره فجر شد که در این مطلب نگاهی به آن انداختیم.

متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم مجنون

داستان فیلم مجنون درباره بخش کوتاهی از رشادت‌های برادران شهید زین الدین است. این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زین‌الدین و رزم‌آوران لشگر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) قم در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر می‌کشد.

نقد و بررسی فوری فیلم مجنون

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

حمیدرضا محمدی

برخلاف قاطبۀ فیلم‌های دفاع مقدّس، «مهدی زین‌الدّین» قرار نیست در «مجنون» شهید شود؛ و «مجنون»، که هم اشاره به موضوع فیلم یعنی عملیّات خیبر در اسفند ١٣۶٢ در جزیرۀ مجنون دارد و هم مجنونیّت فرمانده را نشان می‌دهد که ماند و جنگید و مقاومت کرد تا قدمی از خاک وطن را به دشمن وانگذارد و حالا زمستان امسال، و دقیق‌ترش، اوایل اسفند، درست چهل‌سال از آن برهه می‌گذرد.

شروع فیلم که تا وقتی اسمش را به سربازی که برایش اجازه‌نامۀ حضور در خطّ مقدّم می‌نویسد، از پشت نشانش می‌دهد قابل توجّه است امّا وقتی رخ عیان کرد این‌گونه به ذهن متبادر شد که کاش شبیه‌تر بود به این فرماندۀ شهید. فیلم جز روایت عملیّات خیبر، چیز دیگری ندارد. یعنی از داستان خاصّی پیروی نمی‌کند و اگر همان یکی‌دو سکانس با همسرش، منیر و دختر نوباوه‌اش، لیلا را نداشت، به‌کلّی تهی از داستان فرعی بود.

مقدّمات عملیّات که یکی برای دیگری سربند یاحسین و یازهرا می‌بست و آن‌دیگری مشغول دعا بود، بیننده را یاد مستندهای روایت فتح می‌انداخت و چشمنواز بود. جای دیگر فرمانده، حضور برادرش مجید در جبهه را منوط به رضایت مادر می‌داند و تا کسب نکرد، دلش آرام نگرفت. این‌که یکی از رزمندگان از فرمانده مجوّز گرفت تا یک‌روزه به تهران برود و فوتبال استقلال و پرسپولیس را تماشا کند، نکتۀ حاشیه‌ای قشنگی بود.

موسیقی فیلم را اگرچه مجید انتظامی ساخته امّا آن شکوه‌مندیِ حماسی را که باید داشته باشد ندارد ولی چنان همیشه امضای خود را بر آن زده است. امّا افزون‌براین‌همه. سکانس وداع آقامهدی زین‌الدّین با معاونش، رضا حسن‌پور و به‌همراه خود بردنش به‌وسیلۀ موتور زیر آتش دشمن به عقب و پرچم ایران رویش کشیدن، آن‌را به‌مثابۀ یکی از باشکوه‌ترین وداع‌های سینمای دفاع مقدّس ایران کرده است.

۳ نکته از فیلم:

  • نامِ پرمسمّی
  • موسیقیِ دور از انتظار
  • شباهتِ کمِ قهرمان

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسوی

به دلایل کاملا شخصی بسیار تلاش کردم که فیلم مجنون را دوست داشته باشم، با ذات فیلم همراه شوم و دنبال سختگیری نباشم. حدس هم می‌زنم فیلم (هم در داوری و هم در نقدها) به شدت تحویل گرفته می‌شود، ولی مجنون فیلم من نیست. توضیحش کمی سخت است؛

فکر می‌کردم وقتی فیلمی درباره یک قهرمان اسطوره‌ای و کمتر شناخته‌شده می‌بینم باید بیشتر از قهرمانی و کاراکتر او بدانم. از سویی فکر می‌کردم وقتی درباره یک عملیات پیچیده و آخرین دستاورد مهم دفاع مقدس فیلم ببینم، باید اطلاع بیشتر و دقیق‌تر و جاافتاده‌تری بدانم. فیلم خواسته هردوی این‌ها را داشته باشد و به زعم من نتوانسته تناسب را بین این دو رعایت کند و فوکوس روی هیچ سمت نکشیده؛ بین احساسات‌گرایی و توصیف یک عملیات نظامی مستأصل می‌ماند.

ما به اندازه‌ای که دلمان می‌خواهد زین‌الدین را بشناسیم، به او نزدیک نمی‌شویم و در زمان‌های بسیاری از او فاصله می‌گیریم. به اندازه‌ای که لازم است عملیات خیبر را بفهمیم، اطلاعات لازم به ما داده نمی‌شود.

مجنون قصه‌اش را کاملا خطی و کلاسیک تعریف می‌کند، در آغاز ریتم خوبی هم دارد، می‌خواهد فیلم پرتره باشد ولی در ادامه چنان در عملیات فرو می‌رود که به فیلم‌های مشابه جنگی (ساخته‌های قدیم درویش و ملاقلی‌پور و جدید منیر قیدی) نزدیک می‌شود. همه این‌ها را اضافه کنید به چندپایانه بودن فیلم، و لحظه‌هایی که باید تمام شود و نمی‌شود (البته این از ارزش پایان مستندواره فیلم کم نمی‌کند).

اما فیلم حائز نکات درخشانی هم هست؛ اینکه یک کارگردان فیلم اولی -ولو با کوله‌باری از تجربه مستندسازی- این فیلم پرزحمت را ساخته، بازی سجاد بابایی بهتر از آنی است که تصور می‌شد، هرچند که موسیقی پرحجم مجید انتظامی، به مینی‌مالیسم ذات فیلم (تا قبل غرق شدن در عملیات) نمی‌خورد.
مجنون قطعا تحویل گرفته می‌شود، قطعا فروش خوبی می‌کند و قطعا ارزش تماشا دارد ولی آیا این فیلم را دوبار تماشا خواهید کرد؟

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: مجنون

سطح فیلم: انتخاب درست؛ احتمالا بسیار نامزدی و سیمرغ خواهد گرفت، حتی در رشته موسیقی

۳ نکته از فیلم:

  • بازی سجاد بابایی در نقش مهدی زین‌الدین
  • لهجه قمی بسیار اندک فیلم
  • سکانس عقب کشیدن پیکر شهید با موتور و حمایل کردن پرچم

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهوقتی از هدر رفت سوژه و هزینه حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟ مجنون یکی دیگر از پروژه های میلیاردی دفاع مقدس است که مشخصا برای پروپاگاندا و نه تماشای عموم ساخته شده است. اهمیت به شهدای گرانقدر دفاع مقدس یک مساله است و خراب کردن وجهه این عزیزان و هدر دادن سوژه زندگی و رفتار آنها یک چیز دیگر.

اینکه هر سال باید یک یا چند فیلم درباره شهدا ساخته شود لزوما به معنای گرامیداشت یاد و نام آنها نیست، باید پرسید از میان حجم عظیم فیلم‌های جنگی این سال‌ها کدام ماندگار و پرفروش شدند و اگر قرار است مردم مخاطب این فیلم‌ها باشند، بازخورد عمومی به این فیلم‌های ضعیف چیست.

در مجنون حتی شمایل تیپیکال شهید زین الدین نیز ساخته نمی‌شود، فیلمساز با تکیه بر یک سری عکس و فیلم به بازسازی برخی رخدادهای شخصی و عملیات‌های ایشان پرداخته بدون آنکه فکری برای پرداخت شخصیت محوری فیلم کند. روایت فیلم نامنسجم و نامعلوم است و هیچ کاراکتر همراه کننده‌ای از فیلم وجود ندارد.

سه نکته از فیلم:

  • هدر رفت بودجه
  • هدر رفت سوژه‌ها و شهدای جنگ
  • بازی ضعیف سجاد بابایی

 

بازیگران و عوامل فیلم مجنون

سجاد بابایی، حسام منظور، بهزاد خلج، شبنم قربانی بازیگران این فیلم هستند.

کارگردانی فیلم مجنون را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناخته‌شده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه می‌کند. عباس نادران که تهیه‌کنندگی «مجنون» را برعهده دارد در مقام تهیه‌کننده تا به امروز فیلم‌هایی همچون «شاه‌کش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب می‌شود.

تدوین این اثر سینمایی نیز بر عهده حمید نجفی راد است و موسیقی فیلم را هم مجید انتظامی ساخته است. او پس از یک دهه دوری از سینما، با فیلم مجنون در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. انتظامی از رکوردداران کسب سیمرغ و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر است؛ فیلم‌های ترن، بایسیکل‌ران، از کرخه تا راین، راز خنجر، روز واقعه، آژانس شیشه‌ای و دیوانه‌ای از قفس پرید برای او تقدیر و سپاس جشنواره را به همراه داشته است.

چند نکته درباره فیلم

  • تصویربرداری این فیلم در شهر آبادان انجام شد.
  • کلید ساخت فیلم از پرتره شهدا و سرداران شهید به دهه ۸۰ باز می گردد اما این فیلم ها معمولا نتوانست آنطور که باید کیفیت تولید را داشته باشد و در اکران هم با مخاطب کم روبه رو شد. پس از فیلم‌های «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج محسوب می‌شود که به یکی از شهدای شاخص انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازد.
  • شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود که در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیرو‌های مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
  • سجاد بابایی سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد شود.

فهرست بهترین‌ فیلم های بیوگرافی / زندگینامه ای

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم مجنون؛ زندگی شهید زین الدین

پوستر فیلم مجنون

گریم شهید مهدی زین‌الدین با بازی سجاد بابایی در فیلم مجنون
سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

دانلود انیمیشن

فیلم بهشت تبهکاران؛ اطلاعات کامل و نقد فیلم مسعود جعفری جوزانی


بهشت تبهکاران جدیدترین ساخته مسعود جعفری جوزانی است که بعد از کش و قوس‌های فراوان بالاخره اولین نمایشش در جشنواره فیلم فجر خواهد بود تا جوزانی لقب کهنه‌کارترین فیلمساز جشنواره فجر ۴۲ را از آن خود کند.

همه چیز درباره چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۲

خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران

خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران که ساخته مسعود جعفری جوزانی است، از این قرار است؛ حسن جعفری کارمند شرکت نفت آبادان به تهران می آید و ناخواسته وارد ماجراهایی می‌شود. داستان این فیلم در زمان ملی شدن صنعت نفت و از سال ۱۳۲۹ روایت می‌شود. سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامه‌نگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لاله‌زار تهران به قتل می‌رسد. در خلاصه داستان رسمی فیلم نوشته شده: «یک نویسنده و فعال کارگرى جوان، ناخواسته اسیر دسیسه‌هاى تبهکاران مى‌شود…»

 

نقد و بررسی فوری فیلم بهشت تبهکاران

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیبهشت تبهکاران جعفری‌جوزانی نشان داد تنها دغدغه داشتن از یک برش تاریخ معاصر برای ساخت فیلم کافی نیست. جوزانی که در سریال در چشم باد عادت به اضافه‌گویی و زیاده‌گویی داشت در مدیوم سینما نیز این عادت را ترک نکرد و یک فیلم شلخته و آشفته و در نهایت بی‌سلیقگی ساخت. فیلمی که حتی از سریال کاراگاه علوی و لوکیشن‌های تهران دهه ۳۰ نیز عقب‌تر است. اینکه نام فرید مصطفوی با کوله‌باری از تجربه و همکاری با بزرگانی چون رخشان بنی‌اعتماد در تیتراژ فیلم و در مقام فیلمنامه‌نویس آمده ولی حاصل کار حتی نتوانسته ضعف‌های شخصیت‌پردازی و انگیزه‌ها و حضور شخصیت‌ها را معنی کند یعنی حتما یک جای کار می‌لنگد.

۲ سال وقت گذاشتن برای ساخت فیلمی که هیچ دستاوردی برای سینمای ایران ندارد و با انبوهی از حضور بازیگران حتی در اندازه سریال‌های ۹۰ قسمتی تلویزیون هم جاذبه ایجاد نمی‌کند باید همه ما را به فکر فرو ببرد. فکر به این نکته که چه شد که فیلمسازی مانند جعفری‌جوزانی با انگیزه‌های قابل احترامش توانایی تعریف کردن ساده یک درام را ندارد و حتی جرات دور ریختن سکانس‌های بی‌جهت و بی‌معنی را هم ندارد. نیمه ابتدایی فیلم که در آبادان می‌گذرد به جرات می‌توانست به یک سوم نسخه فعلی تقلیل پیدا کند و بازی‌ها و سکانس‌های باسمه‌ای و غیرواقعی نیز کمتر از این اندازه شود.

صحنه‌های دادگاه به غیر از مرور تاریخ معاصر از زبان چند وکیل چیز دیگری نداشت و حیرت‌انگیزتر اینکه چطور فیلمساز در اواسط فیلم تصمیم گرفت ضلع دوم و سوم یک درام را به کل از صحنه حذف کند و لادن مستوفی و رضا یزدانی از نیمه فیلم کنار بروند؟ تماشای ۲ ساعته یک فیلم شلوغ و باری به هر جهت حتما روز سختی را برای تماشاگران رقم می‌زند که ای کاش حداقل اگر فکری برای اکرانش دارند از الان به تکاپوی سر و سامان دادن به این آشفته بازار تصاویر بکنند. یک «ای‌کاش» دیگر اینکه امیدوارم جعفری‌جوزانی فکر ساخت پروژه کوروش کبیر را با این حجم از ناتوانی در فیلمسازی از سرش بیرون کند تا لااقل اسطوره‌های این سرزمین هنوز هم در چشم مخاطب بزرگ و ماندگار باقی بمانند.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و پر از ادا و اطوار امیرحسین آرمان
  • صحنه‌های میتینگ‌های سیاسی که بسیار مضحک است
  • بازی جواد طوسی منتقدقدیمی سینما و قاضی بازنشسته دادگستری

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهآخرین ساخته مسعود جعفری جوزانی تصویری کاریکاتور‌گونه از یک درام به اصطلاح سیاسی را به مخاطب ارائه می‌دهد. فیلم پرهزینه جوزانی اتفاقا یکی از آشفته‌ترین و شلخته‌ترین ساخته‌های اوست که برای کارگردانی با سابقه او چه در صحنه‌های عاشقانه (البته اگر عشقی در فیلم وجود داشته باشد!) و چه در اجرای صحنه‌های اعتراضات خیابانی، چنان خامدستی و نابلدی از خود نشان می‌دهد که اگر مواجهه مخاطب با تیتراژ ابتدایی نبود، بسیاری را به این یقین می‌رساند که کارگردانی جوان و بی‌استعداد درحال تجربه‌اندوزی اولین کار تصویری خودش، با اتکا به یک سرمایه هنگفت و بادآورده است.

نمایش مضحک میتینگ‌های سیاسی با آن دیالوگ‌های شعاری که با فضاسازی شتابزده کارگردان، توانایی ترسیم فضای سیاسی جامعه اواخر دهه ۲۰ (که به تازگی زمزمه‌های ملی شدن صنعت نفت را در سر می‌پروراند) را ندارد، در کنار ترسیم کاراکترهایی که در تمام مدت زمان طولانی فیلم، هیچکدام از دغدغه‌های ذهنی و درونی آنها برای تماشاگر هویدا نمی‌شود، بهشت تبهکاران را به یک بیانیه شعاری و کسالت‌بار سیاسی تبدیل کرده که هیچ نشانه‌ای از یک درام سینمایی را با خود به همراه ندارد.

نویسنده فیلمنامه، شخصیت‌های بسیار زیادی را وارد مسیر داستان کرده و بدون اینکه زحمت پرداخت تک تک آنها را به خود بدهد، به سادگی از کنار آنها عبور می‌کند. بسیاری از کاراکترها، بدون اینکه تاثیر واضحی بر پیشبرد درام مرکزی فیلم داشته باشند، تنها برای خالی نبودن عریضه و بالاتر بردن مدت زمان فیلم، از طرف فیلمساز به متن اثر تحمیل شده‌اند. (نگاه کنید به حضور کاریکاتور‌گونه فخر‌الدین صدیق شریف، جواد طوسی، حمید گودرزی و حسام منظو‌ر که در لحظات آخر به فیلم اضافه می‌شوند) به همه این‌ها اضافه کنید بازی ضعیف و دور از انتظار کلیه بازیگران اصلی فیلم که همپای با ساختار بهم ریخته‌اش، تماشاگر را در افسوس و نا‌امیدی عمیقی غرق می‌کند.

۳ نکته از فیلم:

  • فیلمنامه ضعیف جوزانی و مصطفوی
  • بازی ضعیف و توی ذوق زننده امیرحسین آرمان
  • طراحی صحنه پرهزینه و تلف شده

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویمن کشف کرده‌ام؛ چرا فیلمی که ۲ سال از تولید و یکسال از طی شدن مراحل پساتولید آن می‌گذرد، هنوز آماده نیست یا در برخی سینماها با پرده سبز به نمایش درآمده؛ من کشف کرده‌ام که چرا فیلم -شاید- تا همین قبل از نمایش در جشنواره درگیر تدوین و ویژوال بوده. -احتمالا- تدوینگر بی‌نوا نمی‌دانسته با این همه راش، این همه سکانس بی‌ربط، این همه داد و فریاد و این همه قاب‌های سوپر کلوزآپ و این همه اتفاق بی‌منطق در طول زمان محدود ۱۲۰ دقیقه‌ای چه کند.

تدوینگر محترم، در کنار خط اصلی داستان که از واقعیت هم برداشت شده است، داستان کلیشه‌ای دختر پولدار و پسر فقیر را خطی روایت کند یا فلش‌بک بزند، از کارگری به عنوان یک بهانه سیاسی شروع کند یا تصویرشان را حذف کند، اساسا کدام شخصیت را کنار بگذارد که داستان خلوت‌تر و قابل دنبال کردن بشود. اصلا با فراموش شدن راکوردها چه کند…

شما خودتان را جای تدوینگرِ خیالیِ بی‌نوای قصه ما بگذارید که حتی نمی‌توانسته به کارگردان مشهور فیلم گلایه‌ای بکند و از این همه آشفتگی و بی‌منطقی موجود در تصاویر و قصه، شاکی شود. پس برای همین یکسال همه چیز طول کشیده حتی تا روز پخش در جشنواره! نتیجه فیلمی است که اگر روایت ویکی‌پدیایی قتل احمد دهقان را خوانده باشید، می‌توانید داستان را فهم کنید و شاید شاید شاید به تماشا ادامه دهید. می‌دانم این نوشته خالی از نقدی است که باید، ولی درباره فیلم استاد جوزانی نمی‌شود چیزی بیش از این گفت و نوشت. مرا ببخشید!

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: کمدی دیگری از جوزان‌فیلم

سطح فیلم: رد شدن در جشنواره با احترام

۳ نکته از فیلم:

  • پای شفا گرفته حسن جعفری از آبادان تا تهران
  • اصلاح رنگ و نور فیلم (افعال معکوس)
  • بازی بدون میمیک صورت سحر جعفری جوزانی

حمیدرضا محمدی

حمیدرضا محمدیقصّۀ فیلم بر بطن و متنی جذّاب سوار شده است؛ ایرانِ سالِ ١٣٢٩ که در هفتم خرداد، احمد دهقان، مدیر تماشاخانۀ تهران‌مصوّر و تماشاخانۀ تهران ترور شد و حالا فیلم دربارۀ آمر و ضارب و قاتل است؛ روایتی از حسن جعفری که از قضا در شب حادثه در محل بود و سرانجام هم به اتّهام قاتل به دار آویخته شد تا جاوید که توده‌ای امّا افسر سیاسی زندان قصر بود و اقدام قتل کرد ولی هیچ‌گاه حتّی مورد سؤال هم قرار نگرفت و ردّی از خود باقی نگذاشت.

«بهشت تبهکاران» با شعار «کشوری که دادگستری مستقل ندارد، بهشتِ تبهکاران است» در آغاز فیلم، پربازیگر است و پراسم. داستانش پایه و مایۀ واقعی دارد و آن را با نام‌های خیالی درآمیخته است. دراین‌میان نویسنده البته تا توانسته شخصیت‌های واقعی را باربط و بی‌ربط در فیلم وارد کرده؛ از مظفر بقایی کرمانی و لطف‌الله ترقی و عبدالله والا و آیت‌الله محمّدرضا کلباسی اشتری تا ابوالقاسم تفضّلی و محمّدباقر شریعت‌زاده و سیّدعلی شایگان و هدایت‌الله گیلانشاه حتّی هنرمندانی چون علی خادم، ناصر مصّفا، مرتضی احمدی و اصغر تفکری، همچنین نشریاتی چون ترقی، شاهد و کاویان.

حاجی‌علی رزم‌آرا را هم دارد با کم‌ترین شباهت به او. ولی مثلاً عبدالله والا درست گویی خود اوست. اگر گریم بعضی نقش‌ها مثل بهنام تشکر خوب از آب درآمده امّا گریم افسانه بایگان -که باید کهنسال باشد- واقعاً بد است. همچنین باید از بازی همیشه تصنعی سحر جعفری جوزانی هم یاد کرد که اساساً اگر هم در فیلم نبود، خللی در داستان وارد نمی‌آمد. ایرادات فنّی و محتوایی کم ندارد؛ از عیان‌بودن اجرای جاهایی مثل جاده به‌اصطلاح تهران تا آبادان بر پرده سبز عیان تا تظاهرات روز کارگر (یکم می/ یازدهم اردیبهشت) آن هم در آبادان با کارگران ژاکت و پولیورپوش.

مسعود جعفری جوزانی که با «شیر سنگی» و «دل و دشنه» در سال‌های دور و «در چشم باد» در سال‌های نزدیک در دل مخاطب جا خوش کرد و با «ایران‌برگر» کیلومترها دور شد، حالا با «بهشت تبهکاران» تلاش کرده به آن گذشته برگردد. فیلم اگرچه همین داستان تاریخی را حکایت می‌کند و ماجرای فرعی خاص دیگری ندارد ولی جزئیات صحنه و لباس را به‌خوبی رعایت کرده و درمجموع فیلم می‌تواند برای علاقه‌مندان تاریخ معاصر جالب و جذاب باشد.

٣ نکته از فیلم:

  • پر از اسم تاریخ معاصر
  • دقّت در جزئیّات صحنه و لباس
  • روایت صرف ترور

 

بازیگران و عوامل فیلم بهشت تبهکاران

در بهشت تبهکاران تعداد زیادی از بازیگران سینمای ایران حضور دارند؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق‌ نورد، حسام منظور، رضا شفیعی‌ جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی ‌تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی. همچنین افسانه بایگان و فرهاد قائمیان بازیگران افتخاری فیلم هستند.

رضا یزدانی مسعود جعفری جوزانی امیرحسین آرمان در پشت صحنه فیلم بهشت تبهکاران
رضا یزدانی، مسعود جعفری جوزانی و امیرحسین آرمان در پشت صحنه فیلم بهشت تبهکاران

عوامل فیلم بهشت تبه کاران

فهرست عوامل فیلم بهشت تبهکاران عبارتند از؛

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی ‌وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی ‌نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع ‌پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک ‌رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.

 

چند نکته درباره فیلم

  • پیش تولید فیلم از خرداد ماه ۱۳۹۹ شروع شد.
  • اواخر تابستان ۱۴۰۱ فیلمبرداری این کار شروع و بخش زیادی از این اثر سینمایی در شهرک سینمایی غزالی فیلمبرداری شد.
  • فیلم به‌عنوان اثر سینمایی رزرو برای رونمایی در جشنواره چهل‌ویکم قرار داشت اما مراحل پس‌تولید آنقدر طولانی شد که به جشنواره نرسید.
  • جعفری جوزانی در این فیلم سینمایی از بازیگرانی همچون امیرحسین آرمان و رضا یزدانی برای نقش اصلی مرد استفاده کرده است.
  • جوزانی که علاقه زیادی به تاریخ دارد سریال در چشم باد را برای تلویزیون تولید کرد و در تولید فیلم کوروش با تهیه‌کنندگی زنده یاد علی معلم ناکام ماند.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

مسعود جعفری‌جوزانی | کارگردان: به دنبال کیسی بودم که همیشگی باشد، در مورد ابینکه آدم‌هایی که دفاع می‌کنند، چرا اعدام‌ می‌شوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مسئله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلمسازی در حوزه قصاص می‌شد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوق‌شناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشه‌ای را در تاریخ بررسی کردیم. کتابی درباره کاراکتر اصلی فیلم؛ حسن جعفری نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بی‌گناه است. اسم کتاب «بی‌گناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کرده‌اند. البته این فیلم اقتباسی به حساب نمی‌آید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پرونده‌ها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. «بهشت تبهکاران» درباره اهمیت استقلال قوه قضاییه است، چراکه در هر سرزمین و کشوری اگر قوه قضاییه مستقل نباشد، بهشت تبهکاران است و جهنم انسان. زندگی حسن جعفری به‌واقع فیلم است و من همواره دوست دارم در ژانرهای مختلف فیلم‌هایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه می‌تواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.

علی قائم‌مقامی | تهیه‌کننده: فیلم «بهشت تبهکاران» از لحاظ پروداکشن پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، منتها گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیت‌فروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.

امیرحسین آرمان | بازیگر: اعث خوش‌شانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با برادرزاده و خانواده‌ این شخص صحبت‌های بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیت‌ها، روایت کنیم. تک‌تک تصاویری که در فیلم می‌بینید، پشتش فکر است و ساعت‌ها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیده‌ام.

رضا یزدانی | بازیگر:  من خواننده‌ای هستم که چند سالی‌ است بازیگری را هم تجربه می‌کنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقش‌های منفی به من پیشنهاد می‌شود. زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمی‌دانم که توانسته‌ام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفری‌جوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت می‌کند.

بهنام تشکر | بازیگر نقش قاضی:  باعث افتخار من است که در فیلم آقای جعفری‌جوزانی ایفای نقش کرده‌ام. لوکیشن دادگاهی که در تصویر تماشا کردید، واقعی است و در سال ۱۳۲۹، مراسم محاکمه حسن جعفری در همین دادگاه اجرا شده بود.

حسام منظور | بازیگر: زمانی که اسم آقای جعفری‌جوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب می‌کند. متاسفانه فیلم‌های تاریخی خیلی کمتر ساخته می‌شود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم بهشت تبهکاران

پوستر فیلم بهشت تبهکاران

امیرحسین آرمان در فیلم بهشت تبهکارانامیرحسین آرمان در فیلم بهشت تبهکارانلادن مستوفی در فیلم بهشت تبهکارانپژمان بازغی در فیلم بهشت تبهکارانامیرحسین آرمان و سحر جعفری‌جوزانی در فیلم بهشت تبهکارانفیلم بهشت تبهکاران لادن مستوفیلادن مستوفی در فیلم بهشت تبهکارانامیرحسین آرمان در فیلم بهشت تبهکارانپژمان بازغی در فیلم بهشت تبهکارانفیلم بهشت تبهکارانامیرحسین آرمان و سحر جعفری‌جوزانی در فیلم بهشت تبهکارانمسعود جعفری‌جوزانی در پشت صحنه فیلم بهشت تبهکاران

دانلود انیمیشن

اطلاعات و معرفی فیلم نپتون


بحران خانوادگی با آرمین رحیمیان، بهدخت ولیان و مسعود کرامتی

فیلم نپتون یکی از فیلم‌های اجتماعی حاضر در جشنواره فیلم فجر است که آرمین رحیمیان در نقش اصلی آن بازی می‌کند. در اینجا نگاهی به متن و حواشی این فیلم انداختیم که در ادامه می‌خوانید.

متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم نپتون

در خلاصه داستان فیلم نپتون آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده اند که فرزند آنها دچار مشکلی می‌شود… اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کرده‌اند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»

نقد و بررسی فوری فیلم نپتون

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسوی

اول اعتراف کنم که ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم را به دلیل ترافیک ندیدم، زمانی که احتمالا صرف معرفی شخصیت و گره‌سازی ابتدایی می‌شود. فیلم به‌طور مشخص شبیه فیلم‌هایی است که قبلا دیده‌ایم ولی نه شبیه فیلم‌هایی که در این جشنواره موجود است. دغدغه دارد و این حرفش را ولو با لکنت (و گاه با دیالوگ‌هایی بی‌قوه و توان) منتقل می‌کند.
اما حیف که توان و انرژی این هدف را ندارد، موتور فیلم گرم نمی‌شود و سرد و نچسب باقی می‌ماند. تضادهای فیلم و باگ‌های فیلمنامه آنقدر هست که نشود به تصویر کردن یک‌نفره آرایشگاه خالی یا یک ساختمان نیمه‌کاره مبهم ایراد گرفت و آن را عامل اصلی ناچسبی مزمن فیلم و کندی روند قصه دانست.
من به دغدغه فیلم در این دنیای مدرن‌شده و نمایش درد خودخواهی احترام می‌گذارم. راستی همه این ایرادات، پایان‌بندی کم‌اثر و… وقتی بدانیم با فیلم اول یک کارگردان طرفیم، ناامیدکننده نیست. فیلم بعدی محمد ابراهیم غفاریان مهم است.

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: جدایی

سطح فیلم: پذیرش در جشنواره (کاندیدای موسیقی حتی)

۳ نکته از فیلم:

  • موسیقی کارن همایونفر
  • ایده تیتراژ پایانی فیلم
  • فیلم تلویزیونی خوب و نامگذاری بد

 

بازیگران و عوامل فیلم نپتون

محم ابراهیم غفاریان کارگردانمحمدابراهیم غفاریان از هنرمندان جوان مشهد، کارگردان نپتون است و اولین تجربه کارگردانی‌اش را از سر گذرانده و سیاوش امین‌پور نیز تهیه‌کننده این فیلم است و نویسندگی را هم مرجان ساداتی به عهده داشته.

آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم شبی که ماه کامل شد ستایش کردند در نپتون نقش اصلی را بازی می‌کند و بهدخت ولیان همراه با امین میری، رها خدایاری، آیدا ماهیانی، ندا عقیقی با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری در کنار بازیگران کودک: امیررضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری و با معرفی بهداد بلیغ‌ و شهلا اکبری، بازیگران فیلم هستند.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

عکس های فیلم نپتون



دانلود انیمیشن

اطلاعات ابتدایی فیلم ظاهر | فیلیموشات


فیلم ظاهر یکی از آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر است که محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به حساب می‌آید و در کنار فیلم باغ کیانوش و ملکه آلیشون جزو آثار کودک و نوجوان جشنواره چهل و دوم هستند. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی و نقدهای این فیلم می‌اندازیم.

متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم ظاهر

در خلاصه داستان فیلم ظاهر آمده: ظاهر ۱۸ سال دارد و در شمال کشور سرباز است. او با اکبر و زیبا پیرمرد و پیرزنی که در کلبه‌ای نزدیک پادگان زندگی می‌کنند آشنا می‌شود و همزمان عاشق یک دختر روستایی می‌شود. در ادامه اتفاق‌هایی برایش رقم می‌خورد…

 

نقد و بررسی فوری فیلم ظاهر

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویشما از یک فیلم کانونی (اصطلاحی قدیمی برای فیلم‌هایی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید می‌کند) چه انتظاری دارید؟ فیلم ظاهر نماینده و میراث‌دار تام و تمام همین عنوان است. فیلمی با مناظر طبیعی سرسبز، لهجه‌هایی نامتوازن، نابازیگرانی خجول، آدم‌بدهایی رو، مهربانی‌هایی بی‌غل‌وغش، لباس‌هایی خوشرنگ و البته زیرنویس انگلیسی.

فیلمی که انگار در نیمه دوم دهه ۶۰ یا ابتدای دهه ۷۰ ساخته شده و جلوتر نیامده ولی قصه‌اش به طرز عجیبی پسرفت کرده است. تماشای اینجور فیلم‌ها و ادامه دادن داستان کند و قابل حدسشان، یک حال متفاوت می‌خواهد. اگر اهلش هستید، بسم‌الله؛ جز برخی دیالوگ‌ها که ننشستنش در دهان نابازیگران به خنده می‌اندازد و داستان شل و وارفته‌اش، مشکلی ندارد. اگر اهل این حال نیستید، بگذارید تماشایش را برای بعده‌ها، خیلی بعدها.

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: طاهر

سطح فیلم: رد شدن در مرحله انتخاب / پذیرفته شدن در بخش فیلم‌های کوتاه

۳ نکته از فیلم:

  • بازی چشمنواز یدالله شادمانی
  • اسلوموشن‌هایی بی‌دلیل
  • مناسب برای یک فیلم کوتاه ۲۰ دقیقه‌ای

سعیده نیک اختر

سعیده نیک اختراولین ساخته حسین عامری با حمایت کانون پرورش فکری، فیلمی معقول و شریف است. فیلمی نماینده سینمای تجربی که رنگ و لعاب خوبی هم دارد. ظاهر فیلمی کم دیالوگ و ابسته به طبیعت است و حرفش را با تصویر می‌زند. سربازی که ماخوذ به حیاست شیفته طبیعت محل خدمتش شده و این کم حرفی‌اش به شخصیت‌اش می‌آید. سرباز دل نازک به پرنده بال شکسته و همسایه هم جوار پاسبانی‌اش، کمک می‌کند و دست آخر رفاقت را در حق رفیقش طاهر تمام می‌کند. گرچه فیلم با پلان‌های بلندش کند و کش‌دار است اما به شاعرانگی‌اش کمک کرده و به دل مخاطب می‌نشیند. ظاهر، فیلم پر توقعی نیست و به تماشاگر هیجان لازم را نمی‌دهد اما کارگردانی درستی دارد. قابهای زیبا، کات‌های درست نشانه آنست. همه چیز به دست طبیعت سپرده شده و این از تلخی داستان کم می‌کند. طبیعت همانقدر بی‌رحم است که وقتی می‌بارد خانه سرپناه پیرمرد داستان، اکبر آقا را ویران می‌کند و به همان نسبت با مرگ برخورد جدی دارد. ظاهر نماینده یک سرباز فداکار وطن است که همه هم و غم‌اش خدمت به سرزمین مادریست. فیلم برهه‌ای از تاریخ کشور را روایت می‌کند که نیاز به مراقبت و حمایت جوانان کشور داشت. مصداقش هم پیرمرد و پیرزنی بی‌پناه هستند که نیاز به حمایت مادی و معنوی نیروی جوان و متعهد دارند و بدون حمایت سرباز زندگی‌شان را از دست می‌دهند. کنایه لطیف کارگردان از وطن در شمایل دو سالخورده بی پناه که مورد هجوم طبیعت قرار گرفته‌اند، با ارزش و ستودنیست.

۳ نکته از فیلم:

  • طبیعت ساکن
  • بازی با نقطه ظاهر و طاهر جالب است
  • بازی خوب یدالله شادمانی

 

بازیگران و عوامل فیلم

حسین عامریحسین عامری کارگردان فیلم اولین تجربه سینمایی‌اش را پشت سر می‌گذارد اما سال ۹۵ سریال بازگشت را برای تلویزیون ساخته است و حالا با حمایت کانون پرورش فکری که در مقام تهیه‌کننده حضور دارد فیلم اولش را تولید کرده است.

به غیر از روح‌الله زمانی بازیگر فیلم خورشید که با این فیلم به شهرت دست پیدا کرد و حالا تبدیل به یکی از بازیگران نوجوان پرکار سینما شده است از دیگر بازیگرانی که می‌توانیم در این فیلم به آن اشاره کنیم یدالله شادمانی و حامد محمودی است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره

حسین عامری | کارگردان:  فیلم را که نگاه می‌کنید در کارگردانی مشخص است که سعی کردیم خیلی فیلم نباشد، سعی کردم به عنوان کارگردان دیده نشوم. بازیگرها هم طی صحبت‌هایی که داشتم تلاش شد زنده بودن را تمام و کمال ایجاد کنیم. برخی از فیلم‌ها داستانی هستند و طوری عمل می‌شود تا اتفاق داستانی در ذهن مخاطب شکل بگیرد. این داستان‌ها مانند پازل در کنار هم قرار می‌گیرند و به یک احساس منتهی می‌شود نه به مضمون.

محمدرضا کریمی صارمی | تهیه‌کننده: سینما به حمایت و نگاه جدید نیاز دارد و این تصور را داشتم که اگر سینما سی نما دارد یکی از آن ساده، روان و ارزشی بودن آن است. در تمام این سال‌ها که خدمتگزار بوده ام این یکی از آن‌ها است. امیدوارم این جریان بتواند یک جریان در سینمای ما باشد. امروز احساس می‌کنیم از این مدل سینما فاصله گرفته‌ایم. تهیه کننده‌ای در جایی از من پرسید چرا این مسیر را برای سینمای خود انتخاب کرده‌ای؟ کانون به عنوان تولیدکننده پیشرو است و معتقد است چنین فعالیت‌هایی و این ادبیات ضرورت سینماست.

قصه این فیلم مربوط به یک جغرافیای خاص نیست و قطعا دنیا چنین مدافعینی خواهد داشت. قصه فراز و فرودهایی دارد و مسیر آنقدر خوب است که منحنی خوبی در فراز و فرود فیلم طی شده است. شاید ما نتوانستیم خوب خود را معرفی کنیم. «بچه زرنگ» به عنوان پرفروش ترین فیلم کودک، «باغ کیانوش» به عنوان فیلم بعدی ما، «یدو» و «در آغوش درخت» و فیلم «سمپاش ۱۹۸» جایزه جهانی گرفته است از آثار و تولیدات کانون بودند و شاید این اسامی کارگردان‌ها، نام آشناهای سال‌های بعد ما باشند. دلیل ورود کانون به حمایت از چنین فیلمی شرافت موضوعی است. این چیزی که شما مطرح می‌کنید سلایق فردی است. این فیلم جز عزت نفس چیزی دارد؟

نسیم باستانی | نویسنده:  شاید به زعم بعضی ها زمان چنین فیلم ها و داستان هایی گذشته باشد ولی نمی‌شود این را کتمان کرد که عده ای بودند، رفتند تا ما اینجا باشیم. البته بیشترین کار را همسرم به عنوان کارگردان داشته‌اند.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

عکس های فیلم ظاهر

فیلم ظاهرفیلم ظاهرفیلم ظاهرفیلم ظاهرفیلم ظاهرفیلم ظاهرفیلم ظاهر

دانلود انیمیشن

اطلاعات و نقد فیلم صبح اعدام


بهروز افخمی در جدیدترین ساخته سینمایی‌اش یعنی فیلم صبح اعدام به سراغ ساعات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی دو نفر از مبارزان زمان رژیم پهلوی رفته است. این فیلم قرار است در جشنواره فجر رونمایی شود و در این مطلب به سراغ متن و حواشی و نقدهای آن رفتیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم صبح اعدام

فیلم صبح اعدام برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این دو شخصیت است که بهروز افخمی پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.

 

نقد و بررسی فوری فیلم صبح اعدام

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویفیلم صبح اعدام فیلم عجیبی است… نه! درست‌تر اینکه روند فیلمسازی بهروز افخمی عجیب است و این فیلم در ادامه همان روند عجیب، فیلم دقیق و درستی است. نمی‌دانم سریال «رعد و برق» را دیده‌اید یا نه، جایی که کل روایت سریال، به‌جای تصویر، در نریشن خلاصه می‌شد و خود بهروز خان هدف قصه را توضیح می‌داد تا کودکان هم فیلم را بفهمند.

در این فیلم هم همین روش استفاده شده و ادامه دارد. با این تفاوت که گوینده یک زن است و در طولانی‌ترین تک‌گویی جشنواره، کل قصه را توضیح می‌دهد و بقیه حرف‌ها هم در دو مصاحبه تخیلی، بیان شده. در واقع شما با یک پادکست سینمایی (احتمالا جزو ابداعات افخمی) با هزینه سوره و بنیاد فارابی مواجه هستید.

پادکستی که در بخش‌هایی آهنگ (با خواننده) هم پخش می‌شود و تکرار هم می‌شود که مخاطب به محتوایش پی ببرد. پادکستی که از قضا ریتم خوبی هم ندارد. محتوایی(!) به نام صبح اعدام، چیزی قبل از تبدیل شدن به سینما، فیلم یا اثری تصویری است و این روند منطقی سقوط افخمی -یکی از بهترین قصه‌گوهای سینمای ما- بسیار افسرده‌کننده و غمگین است. همه این‌ها یعنی نمی‌شود و نباید این موجود را از نظر کاراکترپردازی، فیلمنامه و چیزهایی از این دست بررسی کرد. خطاست!

اسم پیشنهادی برای فیلم: پادکست اعدام طیب و حاج اسماعیل

سطح فیلم: هرجایی جز هر جشنواره‌ای!

۳ نکته از فیلم:

  • جوجه تیغی غزه تقدیم می‌کند!
  • رکورددارترین طولانی‌ترین تیتراژ خاورمیانه
  • صدای افخمی در خبر کودتا

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهبهروز افخمی در فیلم جدیدش، فارغ از تجربه‌های کمدی و جدی، هنری و داستانی، آمریکایی و اروپایی کارنامه فیلمسازی‌اش سراغ تجربه‌ای جدید در فیلمسازی رفته که حاصل یک فیلم متوسط با مضامین اجتماعی و سیاسی است. صبح اعدام داستان اعدام طیب حاج رضایی و اسماعیل حاج‌‌رضایی است که در فاصله چند ساعت تا تیرباران این دو چهره ضد پهلوی روایت می شود‌.

انتخاب دو چهره غیر مذهبی و از اهالی بازار و مردم، اگر با رویکرد سفارشی نیز صورت گرفته باشد، گزینش جالب و قابل تحلیلی است. بازی‌ها، نقش‌آفرینی‌های درگیرکننده و باورپذیری از آب درآمدند و بازیگران اصلی اگرچه چهره‌های مشهور سینمایی نبودند اما توانستند کاراکترهایی فراتر از تیپ خلق کنند که شمایل معنوی، مردمی و نترس این دو نفر را به تصویر درآوردند. فرم چهارگوش فیلمبرداری و ساختار سیاه و سفید فیلم و نورپردازی و دکوپاژ افخمی، زیبایی‌شناسی کار را ارتقا داده و تا حد زیادی در راستای فیلمنامه صورت گرفته است.

۳ نکته از فیلم:

  • بازیگران اصلی خوب
  • فضای نسبتا تازه و مبتنی بر داستان
  • کش دار شدن و ساختار تجربی‌داشتن فیلم

 

بازیگران و عوامل فیلم صبح اعدام

مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازه‌ترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند.

عوامل فیلم صبح اعدام از این قرارند: نویسنده و کارگردان: بهروز افخمی، تهیه‌کننده: علی شیرمحمدی، مشاور هنری: محمدرضا شجاعی، مدیر برنامه‌ریز و دستیار یک کارگردان: اکبر نصیری جوزانی، مدیر تولید: سعید رضاییان، مدیر فیلمبرداری: حسنعلی اسدی، طراح صحنه و لباس: علی شیرمحمدی، مدیر تدارکات: سعید اردستانی، طراح گریم: محسن دارسنج، مدیر صدابرداری: امیرحسین گل محمدی، عکاس: کورش جوان، مدیر روابط عمومی: زهرا دمزآبادی، محصول: سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی.

بهروز افخمی در پشت صحنه فیلم صبح اعدام
بهروز افخمی در پشت صحنه فیلم صبح اعدام

صبح اعدام به روایت بهروز افخمی

بهروز افخمی | حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی می‌کردم که به گزارش تیرباران طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شماره‌ای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانه‌ام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارش تیرباران می‌توانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانسته‌ام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحه‌ای، با امضای خبرنگاری است که متن را به‌گونه‌ای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدام‌شوندگان نوشته بود و چنین جبهه‌گیری‌ای در آن زمان بسیار عجیب بود.

می‌توان اذعان کرد چون مصطفی مصباح‌زاده بنیان‌گذار کیهان به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت. فیلمنامه صبح اعدام را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته‌ام. دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود. فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر صبح اعدام فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی این‌هایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

بهروز افخمی | کارگردان: روایت مستندگونه را انتخاب کردیم؛ زیرا مناسب این قصه و فیلم بود. این فیلم، دارای المان‌های مستند، مانند نریشن است، البته نقل‌قول‌هایی هم در فیلم وجود دارد که خود طیب حاج‌رضایی بیان کرده بود و ما در سکانس‌های زندان آوردیم. موسیقی در این فیلم مرموز، خیال‌انگیز، متافیزیکی و جنبه‌ای از دنیای ماوراست. در اکثر کارهایم از اقتباس استفاده کرده‌ام اما این فیلمنامه، اقتباسی به حساب نمی‌آید و بر مبنای گزارش‌های روزنامه کیهان و اطلاعات، این فیلمنامه را نوشته‌ایم.

علی شیرمحمدی | تهیه‌کننده و طراح صحنه و لباس: پیش‌تر تجربه‌های خوبی با علیرضا افخمی داشته‌ام. در این‌ پروژه هم همزمان کار تهیه و طراحی صحنه و لباس را انجام دادم. در این‌ پروژه همه چیز را طبق آثار مستند پیش بردیم و اینکه چقدر در این مسیر موفق بوده‌ام، به مخاطب می‌سپارم.

ارسطو خوش‌رزم | بازیگر: نخستین نقش جدی من در سینما، در «صبح اعدام» رقم خورد. البته من ۲۰ سال است که بازی می‌کنم؛ اما صبر کردم تا نقش مناسبی را برای ورود به سینما انتخاب کنم. زمانی که نقش یک کاراکتر واقعی را قرار است بازی کنیم، مسئولیت‌مان هم بیشتر می‌شود. من نقش حاج‌ اسماعیل رضایی را بازی کردم که مورد نظر کارگردان بود. امیدوار هستم که خانواده شریف ایشان هم بپسندند.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم صبح اعدام؛ زندگی طیب حاج رضایی

پوستر فیلم صبح اعدام | طیب حاج رضایی

فیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدامفیلم صبح اعدام

نمایی از صبح اعدام

طیب حاج رضایی در صبح اعدام

دانلود انیمیشن

اطلاعات و عکس های فیلم میرو + نقد


فیلم میرو ساخته حسین ریگی یکی از آثار سینمایی حاضر در جشنواره فیلم فجر است که داستانی درباره مقاومت مردم سیستان در ۸ سال دفاع مقدس را روایت می‌کند. در اینجا مروری داریم بر متن و حواشی این فیلم.

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲؛ همه اطلاعات و خبرها

خلاصه داستان فیلم میرو

فیلم میرو با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهه‌های جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.

نقد و بررسی فوری فیلم میرو

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمی

فیلم میرو حسین ریگی نمونه کامل تلف کردن بودجه برای ساخت فیلم در یک منطقه مستعد است. ریگی در آثار قبلی‌اش نشان داد علقه و شناخت خوبی به سرزمین مادری یعنی سیستان و بلوچستان دارد و وقتی برای آنکه بتواند برای ساخت فیلم جدیدش باز هم از نهادهای فرهنگی دولتی بودجه بگیرد به سراغ داستانی رفت که هیچ‌گونه شناختی به ابعاد آن ندارد.

حاصل کار هم می‌شود یک فیلم سفارشی شبیه به اخراجی‌ها۱ در منطقه سیستان و بلوچستان که حتی به اندازه ساخته اول مسعود ده‌نمکی هم توان ارتباط برقرار کردن با مخاطب را ندارد. فیلمساز حتی در بیان دغدغه‌ها هم دچار سردرگمی است و پیوند نامبارک انگیزه‌های شخصیت اصلی با مفهوم رشادت و دفاع مقدس آنقدر نچسب و غیرقابل باور درآمده که هیچ گونه احساسی را بر نمی‌انگیزد.

۳ نکته از فیلم:

  • ناتوانی فیلمساز در بازی گرفتن از بازیگران بومی
  • امضای قرارداد همکاری بین انجمن سینمای دفاع مقدس و اداره شیلات!
  • میرو همان مجید سوزوکی مناطق محروم است!

مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویدر یک کلام؛ فیلم میرو خسته‌کننده است. سخت‌فهم، کم‌جان و ناتوان برای درونی کردن قصه. کلیشه‌های قابل حدسی هم دارد، عشق قابل حدسی و تحول قابل حدسی. اما اگر این فیلم، تجربه اول کارگردانش بود، می‌شد همه این ضعف‌های روایی و ریتمی را کنار گذاشت و به موفقیت کارگردانش در ادامه مسیر فیلمسازی ایمان داشت.

من اما از حسین ریگی فیلم هوک را در هم در همین فیلیمو دیده‌ام. دقیق نمی‌دانم فیلم چندم اوست ولی اگر شما هم آن را ببینید حق می‌دهید که هوک از میرو، فیلم سرحال‌تر، خوش‌ریتم‌تر و در بیان قصه‌اش خوش‌بیان‌تر است. حالا اگر این ماجرا را بگذاریم کنار تجربه سوم کارگردان در فیلمسازیِ بومی، یعنی ما توقع درستی از ریگی داریم که فیلم به فیلم پیشرفت کند و حداقل بشود پابه‌پای قصه پیش رفت و همراهش شد. محدودیت «لو دادن داستان» باز هم دست و پای قلم نویسنده را بسته و نمی‌تواند مثال‌هایی برای این لکنت‌های پیاپی میرو بیاورند. شباهت بخش‌هایی از داستان با «اخراجی‌ها یک» مایه سرافکندگی است تا تامل و تاثیرگذاری. حذف بی‌دلیل کاراکترها (مثل پسرک همراهِ میرو که همیشه هم فحش می‌خورد و همیشه هم هست!) یا پایان‌بندی خوش ولی بی‌منطق داستان، نمره منفی بزرگی برای ریگی است. در انتهای داستان این سوال در ذهن می‌ماند که چرا بنیاد شهید اسپانسر این فیلم شده است، آن هم وقتی بیشتر زمان قصه صرف افسانه شاه‌ماهی می‌شود.

اسم دیگر برای فیلم: اخراجی‌ها ۴

سطح فیلم: در سودای سیمرغ ولی برای رنگین شدن سفره، بدون کاندیداتوری

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بازیگران بلوچ ولو درست مدیریت و هدایت نشده‌اند
  • کاش میرو فیلم اول ریگی بود
  • جیغ خواهر میرو که خواب حاضران در سالن را پراند!

 

بازیگران و عوامل فیلم میرو

حسین ریگی کارگردانحسین ریگی کارگردان فیلم میرو سومین اثرش را بعد از هوک و لیپار ساخته است و از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان است. سعید الهی برادر محمود گبرلو نیز به عنوان تهیه‌کننده این اثر حضور دارد و بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم هستند.

سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دین‌محمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس نارویی، دیانا حوت و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان بازیگران فیلم میرو را تشکیل می‌دهند. بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم میرو هستند.

 

چند نکته درباره فیلم

  • تصویربرداری میرو حدود ۲ ماه در شهرستان چابهار طول کشید.
  • این فیلم سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلم‌های تحسین شده «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.
  • فیلم هوک ساخته قبلی ریگی که در جشنواره سال گذشته حاضر بود بدون آنکه اکران شود راهی اکران آنلاین شد.
  • سعید الهی برادر محمود گبرلو که به عنوان مجری تلویزیون و پژوهشگر در حوزه سینما فعالیت می‌کرد پیش از تهیه فیلم میرو مستندی به نام «قوی دل» را برای جشنواره سینما حقیقت تولید کرد که ۴ تندیس از این جشنواره را کسب کرد.

 

تولید میرو به روایت تهیه‌کننده

سعید الهی | گروه تولید پروژه سینمایی «میرو» در حالی پس از چند ماه فیلمبرداری شهرستان چابهار را ترک کرد. بی‌تردید خیلی از فعالان فرهنگی و سینمایی از حضور در این پروژه ها خودداری کرده و ترجیح می‌دهند در مناطقی که امنیت آنها زبانزد است فیلم بسازند؛ اما برای دلسوزان این سرزمین روشن است که استان سیستان و بلوچستان با ساخت و نمایش فیلم هایی از جمله «میرو» می تواند به ایران عزیز ثابت کند که سرزمینی متمدن، زیبا، تاریخی و پرنشاط است و مردمانی شریف و مهمان نواز دارد.

دشمن هم به واسطه همین روحیه آرام و امن تلاش می کند به واسطه عملیات های کور خود، هر از چند گاه این چهره متین و خوشایند را مخدوش کند که زهی خیال باطل! قوم بلوچ سال‌هاست از تصویر تلخ و دردناکی که از آن در سراسر دنیا آگاهانه و عامدانه به نمایش در می آید رنجیده است و در این مسیر تنها ابزار هنری و رسانه‌ای می توانند زیبایی ها و امنیت عمومی این مرز و بوم را به تصویر کشیده و ظرفیت های مستعد این استان محروم را به نمایش در آورند.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سعید الهی | تهیه‌کننده: ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارایه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید برای ساختش مشارکت کردیم. سال‌هاست در حوزه سینمای راهبرداری نظر داده‌ام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و تکنیک در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را می‌زند. در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که می‌توانیم حرف‌هایی مهمی مانند ایثار را در طول قصه بزنیم. فیلم میرو اثر‌ متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است‌. این استان، همواره منطقه‌ای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود. از نظرم، سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است. فارغ از کم و کاستی‌های این فیلم، «میرو» استراتژیک است و نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آن‌ها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر ۴۲، تنها در سالن این منطقه نمایش داده می‌شود. از هم‌اکنون برای اکران فیلم «میرو» با آموزش و پرورش صحبت کرده‌ایم و نتیجه این شده که این اثر، مناسب مقطع متوسطه است.

حسین ریگی | کارگردان: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم. کودکان و نوجوان همواره برایم مهم بوده است چراکه این‌ها آیندگان این مرز و بوم هستند. ژانر کودک و نوجوان در همه جای دنیا، غیر از هالیوود، گیشه پُرفروشی ندارد. البته در کشورهای دیگر از این ژانر حمایت می‌کنند و آثاری از دست، نیازمند حمایت است. بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌های کودک و نوجوان حمایت می‌کند؛ اما مهم‌ترین حامی و‌ پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند. بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آن‌ها نقش جدی‌تری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیه‌کنندگان خواهش می‌کنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانس‌های خوب و با دیالوگ ایفا کنند. «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی‌ را با آن‌ها سپری می‌کنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و ما لنزی برای فیلمبرداری انتخاب کردیم که حس و حال قصه را مناسب‌تر منتقل می‌کند. همچنین در این فیلم بازیگران حرفه‌ای و نابازیگری ایفای نقش کرده‌اند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سال‌ها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد. همان‌طور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلم‌های ژانر کودک و نوجوان به وجود آید. ما به این جمع‌بندی رسیدیم که در فیلم لهجه‌ای داشته‌ باشیم که همه ایرانی‌ها متوجه آن شوند؛ یعنی از زبان بلوچی به لهجه بلوچی رسیدیم که نیازی به زیرنویس نباشد. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده است و در روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل می‌کند.

پیمان شیرخانی | نویسنده: زمانی که نویسنده، کاراکترها را می‌نویسد، به هر حال چیزی به او اضافه می‌شود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که کاراکتر «میرو» شیطنت‌های زیادی دارد. البته نوجوانان دهه ۶۰، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره می‌شود. فیلم‌هایی که درباره سیستان و بلوچستان ساخته شده است، همیشه کلیشه‌هایی مانند قاچاق، دزدی، فقر، اشرار و… را روایت کرده‌اند و در «میرو» تلاش کردیم که از این کلیشه‌ها دوری کنیم. در قصه «میرو» از نشان دادن اشرار دوری کردیم و تصویر واقعی‌تری از این منطقه نشان دادیم.

سودابه بیضایی | بازیگر: این کاراکتر، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم. برای رسیدن به لهجه مناسب نیز، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.

ایوب افشار | بازیگر: هر زمان که صحبت از بلوچ می‌شد، فردی را تصور می‌کردیم که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچی‌ها درست به این هنر وارد شدیم. ما نمی‌گوییم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه‌ خطه، این نیست. از قبل انقلاب تاکنون فیلم‌هایی که در این منطقه ساخته می‌شدند، تصور غلطی به مردم نشان می‌دادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید.

مهدی دین‌محمد‌پور | بازیگر نقش میرو: حرفه من بازیگری نیست اما تاکنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلمنامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان می‌داد، تصمیم به بازی گرفتم‌. یکی از چالش‌های بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم‌ و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.

امیررضا دلاوری | بازیگر:  به همه گروه از همین‌جا خسته نباشید می‌گویم. در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانس‌های من چهار روز زمان برد. زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگ‌های را با من کار کرد تا بتوانم آن‌ها درست ادا کنم. بجز «میرو»، پیشنهاد بازی در دو فیلم دیگر را داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند. ما به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفته‌ایم و این بار هم برای تولید «میرو» به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم‌. ولی جدا از این، این منطقه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقمند کار به حوزه سینما بودند. خیلی ها آمدند و قول‌هایی به آنها دادند، اما در همان محیط بسته ماندند، به همین دلیل از این تریبون استفاده می‌کنم که اگر کسی می‌تواند، کمکی به این منطقه و استعدادهایش کند.

حمید ابراهیمی | بازیگر: سال‌هاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده‌ام و از آن جایی که نقش‌های منفی زیادی بازی کرده‌ام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم میرو

پوستر فیلم میرو

فیلم میرو

فیلم میروفیلم میرو

دانلود انیمیشن

معرفی و اطلاعات فیلم آغوش باز


بهروز شعیبی در ششمین تجربه سینمایی خود به سراغ یک داستان عاشقانه رفته است و آغوش باز را با حضور تعداد زیادی از بازیگران مطرح تولید کرده است. در اینجا نگاهی به این فیلم می‌اندازیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم آغوش باز

داستان فیلم آغوش باز  درباره خواننده‌ای است که در روز کنسرتش با قهر همسرش در می‌یابد زندگی علاوه بر کارها و مشغله‌های شخصی ابعاد دیگری هم دارد و می‌توان بدون آنکه خللی در حرفه پیدا شود به خانواده و همسر و پدر و مادر هم عشق ورزید.

در خلاصه داستان رسمی فیلم آمده است: سه‌ قصه از سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی که فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند؛ این خلاصه‌ای است از داستان فیلم آغوش باز.

 

نقد و بررسی فوری فیلم آغوش باز

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیبرای فیلمسازی که اولین ساخته سینمایی‌اش بهترین فیلم کارنامه کاری او است ساخت فیلم آغوش باز تنها یک عقب‌گرد نیست بلکه سقوط آزاد به انتهای بی‌انگیزگی و بی سلیقگی است. شعیبی حتی در آثار قبلی خودش هم تا این اندازه از داستان‌ گفتن جدا نشده بود که در آغوش باز آنچنان سردرگم و بی‌هویت به سراغ فیلمنامه رفته است که نه تنها هیچ نشانه‌ای از کارگردان دهلیز درون خودش ندارد که گمان می‌رود فیلم را یک کارگردان درجه چندم گیشه پسند ساخته است. فیلم سرشار از تصاویر و سکانس‌های کارت پستالی است که به سختی می‌توان میان روابط و علت و معلول میان آن‌ها منطق پیدا کرد. فیلم سی سالی دیر ساخته شده است و اگر این میزان از دغدغه در دهه ۷۰ روی پرده می‌رفت احتمالا نظر دیگری می‌توانستیم درباره فیلم داشته باشیم و اشکال دقیقا همین‌جاست که فیلمساز از روح جمعی جامعه امروز کاملا به دور است و این را می‌توان از لحظه لحظه فیلم فهمید.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و غیرقابل باور حامد کمیلی و محسن کیایی
  • بازی خوب احترام برومند که احترام برانگیز است
  • کاش به جای حامد کمیلی یک خواننده – بازیگر این نقش را بازی می‌کرد

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادههر چقدر بهروز شعیبی با فیلم بدون قرار قبلی، امیدوارمان کرده بود که می‌توان به عنوان یک سینماگر نسل نوی سینمای اجتماعی ایران رویش حساب کرد، آثار اخیر وی از جمله آغوش باز ذهنیت نسبت به او را تغییر داد.
آغوش باز فیلم سانتی مانتال و کلیشه‌ای است که شعارهایش، پیام انسان‌دوستانه‌‌اش و عشق ناقصش نه تنها به بار ننشسته بلکه کمدی ناخواسته‌ای شده که فقط قصد دارد کشدار شود و نتیجه‌ این اتفاق، ملال تماشاگر از تماشای آن است.
کلیشه بهترین واژه برای روایت و شخصیت پردازی فیلم است؛ زن آلزایمری، مرد مهربان و فداکار، مدیربرنامه‌های تیز و بز، سرمایه گذار زبان باز، مافیای موسیقی و … همه و همه حتی تیپ‌های خوبی هم نبودند تا فیلم در متن و اجرا به طور توامان شکست خورده و الان باشد.

۳ نکته از فیلم:

  • روایت کلیشه‌ای
  • احساس‌گرایی با موسیقی و روابط تکراری
  • تعلیق دروغین و روشدن دست فیلمساز

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویاین تنوع‌طلبی بهروز شعیبی در انتخاب ژانر فیلم و نماندن در هیچ شیوه و سبکی، قابل تقدیر است اما کاش این تغییر و تحولِ موضوعی منجر به تجربه قابل قبولی شود. فیلم آغوش باز دقیقا از همین نقطه (بی‌تجربگی سازنده‌اش در ساخت فیلم خانوادگی و خوشحال) ضربه می‌خورد.
تازه‌ترین اثر شعیبی، سردرگم است، پر حرف است، بی‌ارتباط است، آشفته است، نامتوازن است و افسوس که برای همه این حرف‌ها نمی‌شود مثال آورد. مثال زدن کل فیلم را اسپویل می‌کند!
فیلم سکانس‌های خیلی خوب هم دارد، برعکس حرف‌های قشنگی هم دارد ولی دغدغه پسِ فیلم گم است. شخصیت اصلی آنقدر که باید قوت ندارد و نتیجه اینکه سیر تحولش ساختگی به نظر می‌رسد، ایده شخصیت غایب فیلم هم با آن همه اشاره و شگفتی، به سرانجام نمی‌رسد. فیلم اصرار دارد تا تمام شود؛ هم در ذهن ما و هم در سرنوشت تک‌تک قصه‌ها و این اتفاق مبارکی برای یک فیلم امروزی نیست. شاید خنده‌تان بگیرد ولی باور کنید که برای همین دلایل ساده، فیلم حال و هوا و حس دهه هفتادی دارد! انگار کمی دیر ساخته شده. مثل یک آهنگ قدیمی که دیدنش خالی از لطف نیست ولی چیزی به شما و زندگی‌تان اضافه نمی‌کند. ولی عصر جمعه خوبی برایتان می‌سازد.

اسم دیگر برای فیلم: در جست‌وجوی زهره
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره (کاندیدای موسیقی و طراحی صحنه و لباس)

۳ نکته از فیلم:

  • برای عصر جمعه
  • سکانس‌های پیرمرد و پیرزن داستان (که اگرچه فیلم را از ریتم می‌اندازد ولی افسوس دارد که ایده از دست رفته و کاش آنها تمرکز داستان بودند)
  • کاش یک خواننده بازیگر می‌شد، نه برعکس!

 

بازیگران فیلم آغوش باز

حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس‌ نکی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

عوامل فیلم

تهیه‌کنندگی این کار را علی سرتیپی به عهده دارد و فیلمنامه آن را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به‌طور مشترک نوشته‌اند.

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی آغوش باز عبارتند از؛ کارگردان: بهروز شعیبی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مجری طرح و سرمایه‌گذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح چهره‌پردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامه‌ریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.

 

نکته‌هایی درباره فیلم

  • بهروز شعیبی پیش از این آثار سینمایی چون بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، سیانور و دهلیز را ساخته است و حالا ششمین فیلم خودش را در جشنواره چهل‌ودوم رونمایی خواهد کرد.
  • هم‌آهنگ  اسم اولیه‌ای بود که شعیبی برای فیلمش انتخاب کرد و بعد به آغوش باز تغییر نام داد.
  • شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

علی سرتیپی | تهیه‌کننده: پیشنهاد ساخت این فیلم از سوی بهروز شعیبی و محمدمهدی عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و این اثر ساخته شد. شایعه بود که بهروز شعیبی وسواس دار و مراحل تولید طول می‌کشد اما در این پروژه همه‌چیز سر زمان مناسب انجام شد. این فیلم صد در صد در بخش خصوصی تولید شده و یک ریال هم یک ارگان دولتی به آن کمک نکرده و حمایتی هم نشده است. من و محمدمهدی عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. بهروز شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود. ما فکر می‌کردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت.

بهروز شعیبی | کارگردان: آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلمسازی و هم در شکل اجرایی. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم، بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه بگویم آغوش باز کار سخت و پُربازیگری بود‌ و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد. دغدغه‌ها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار می‌کنم که زندگی و فکر می‌کنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمی‌شوم‌. فکر می‌کنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم. ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژه‌های اصلی فیلم بود. معتقدم که بخش مهم کیفی جامعه ما در دست خانم‌ها است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم، عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض می‌دهد. ما در درام می‌توانیم هر پرسوناژی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. خانم‌ها در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیت‌های تاثیرگذاری داشته‌اند. من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام. به همین دلیل فکر می‌کنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت «آغوش باز» با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیه‌کننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این ژانر را به درستی ارایه کنیم. کارگردانی نمی‌تواند در کنار یک تهیه‌کننده خوب، فیلم بد بسازد و همچنین نمی‌توان کنار یک تهیه‌کننده بد، فیلم خوب ساخت. دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع می‌شود، فیلمنامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمی‌زند. نزدیک‌ترین ژانر به «آغوش باز» کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند. این خاصیت این ژانر است.

محمدرضا میرزامحمدی | طراح صحنه: فیلمنامه شرایط جالبی در صحنه سازی و دکوری داشت که به یک تکاملی می‌رسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلمنامه وفادار بمانیم. ما سعی کردیم که تمام لوکیشن‌های فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر کاراکتر در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک می‌کند.

محمدمهدی عسگری | مجری طرح: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم‌ که امیدوارم نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم‌.

مهرداد کوروش‌نیا | نویسنده: نگارش این فیلمنامه مانند دو امدادی بود. بهروز شعیبی و سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مساله‌ای است که به فیلمنامه‌نویس کمک می‌کند. بعد از ۳ ماه بهروز شعیبی با من تماس گرفت و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.

سجاد نجفی | نویسنده: بهروز شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامه‌نویس دوست داشتم ببینم که ایشان علاقه‌مندند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.

شبنم گودرزی | بازیگر: نمی‌توانیم بگوییم که ارزش زن‌ها پایین می‌آید. همان‌طور که خانم‌ها می‌توانند پول‌پرست باشند، آقایان هم می‌توانند. نمی‌توانیم به این صفات به صورت جنسیتی نگاه کنیم.

مسعود سخاوت دوست | آهنگساز:  موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز می‌بینید، آیینه‌ای از خلقیات مردم همان جامعه است. باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده می‌توانند متوجه وضعیت اسف‌بار موسیقی پاپ باشند. من به عنوان مخاطب عام‌ فکر می‌کنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط و دلیل انتخاب این موسیقی برای فیلم‌ همین بوده است.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

پوستر فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

حامد کمیلی در فیلم آغوش باز

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز
بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

محسن کیایی و گلاره عباسی در فیلم آغوش بازحامد کمیلی در فیلم آغوش بازحامد کمیلی در فیلم آغوش باز

دانلود انیمیشن

همه اطلاعات فیلم قلب رقه


فیلم قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروه‌های تروریستی در کشور سوریه است. خیرالله تقیانی‌پور کارگردان این اثر است و قرار است در جشنواره فجر رونمایی شود. مروری بر اتفاقات و حواشی این فیلم خواهیم داشت.

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲؛ همه اطلاعات و خبرها

خلاصه داستان فیلم قلب رقه

موضوع فیلم قلب رقه همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده و درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.

 

نقد و بررسی فوری فیلم قلب رقه

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیبیش از یک دهه از ظهور پدیده نحس و کثیف داعش در منطقه خاورمیانه می‌گذرد و ایران به عنوان یکی از کشورهایی که درگیر این پدیده شوم بوده است همواره تحت تاثیر کینه و اقدامات این گروه تروریستی بوده. اما با همه این‌ها و حضور مستشاری ایران در منطقه هنوز هم یک اثر درخور توجه درباره این اتفاق ساخته نشده است. بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها یک دورنمای کلی از این پدیده دارند که حتی فاصله ساخت فیلم اول تا همین فیلم قلب رقه هیچ تغییری در دیالوگ‌ها و فیلمنامه‌ها و انگیزه‌ها و حتی رویکرد سیاسی و امنیتی و نگاه اعتقادی و اسلامی درون آن احساس نمی‌شود و هیچ پیشرفتی که باعث تماشایی شدن این آثار شود شکل نمی‌گیرد. گریم‌ها همه یکی است. دیالوگ‌ها و حرف‌ها و انگیزه‌های داعشی‌ها یکی است. مانند دهه شصت که تمامی فیلم‌های دفاع مقدسی تصویری یکسان از بعثی‌ها نشان می‌دادند و همگی یک سیبیل کوتاه روی لب داشتند داعش هم در نظر سینماگران ایرانی به غیر از یک تصویر تصنعی چیز دیگری درون خودش ندارد. ساخت فیلم‌های عقیدتی از این دست نیازمند دغدغه و زیست سلحشورانه و باورمند است که متاسفانه درون هیچ کدام از فیلمسازانی که به سراغ چنین سوژه‌هایی رفتند وجود ندارد. یا اگر هم وجود دارد نمود بیرونی ندارد. قلب رقه نیز از این قاعده مستثنی نیست و دلیل ساخت آن بعد از نابودی داعش چیزی جز پر کردن ویترین مدیران فرهنگی نهادهای نظامی – فرهنگی نیست. با این میزان از دغدغه نمی‌توان به جنگ با تهاجم فرهنگی غرب و عوامل آن در منطقه رفت. باید پوست اندازی جدی در این زمینه صورت بگیرد وگرنه سینمای مقاومت کماکان با درجا زدن هر روز از مخاطب امروز دور می‌شود.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و غیر قابل باور هدایت هاشمی
  • جلوه‌های ویژه
  • نداشتن خط روایی مشخص در فیلم

 

عوامل و بازیگران فیلم قلب رقه

در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش می‌پردازند.

عوامل فیلم سینمایی قلب رقه عبارتند از؛ تهیه کننده: سعید پروینی، نویسنده و کارگردان: خیرالله تقیانی پور، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری امام روح الله، مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: مهدی سعدی، موسیقی: کارن همایونفر، طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، جلوه‌های بصری: حسن ایزدی، جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، مدیر تولید: وحید مرادی، طراح چهره‌پردازی: احسان رناسی، طراحان لباس: امیر ملک پور و محمود بیاتی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: امید همتی فراز، منشی صحنه: هدیه عباسی و عکاس: مهدی جودی. این فیلم سینمایی محصول بنیاد رسانه‌ای بیان و بنیاد سینمایی فارابی است.

چند نکته درباره فیلم

  • بخشی از لوکیشن‌های فیلم قلب رقه در شهرک دفاع مقدس و همچنین بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.
  • موضوع این فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد و همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده است.
  • برخلاف آنکه پیش‌تر در برخی رسانه ها منتشر شده است، «قلب رقه» حاصل سرمایه‌گذاری و اهتمام بخش خصوصی است که تهیه کنندگی آن را سعید پروینی به عهده دارد و موسسه فرهنگی رسانه ای اوج، نقشی در تولید آن ندارد.
  • شادی مختاری که با سریال جزیره سیروس مقدم به شهرت رسیده است پس از بازی در فیلم «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد در جدیدترین فعالیت خود در فیلم قلب رقه حضور دارد.
  • خیرالله تقیانی پور در شب‌های زمستان و همزمان با سالگرد شهادت سردار سلیمانی سریال ترور را با تهیه‌کنندگی مجتبی امینی دبیر جشنواره فجر از شبکه یک سیما پخش کرد که موضوع آن درباره واقعه ترور سردار سلیمانی است.

فیلم قلب رقه

درباره خیرالله تقیانی‌پور؛ کارگردان فیلم

تقیانی‌پور که از چهره‌های شناخته شده تئاتر و به‌ ویژه تئاتر دفاع مقدس است از سال ۱۳۹۹ و با ساخت سریال «نجلا» به چهره‌های شناخته‌شده برای مخاطبان تلویزیون نیز تبدیل شد. سریالی که در ماه رمضان سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت و فصل دوم آن نیز در نوروز و ماه رمضان سال ۱۴۰۱ پخش شد. البته او پیش از این سریال، دو فیلم «تونل» و «اینجا خانه من است» را نیز ساخته بود که هر دو در دایره فلیم‌های دفاع مقدس می‌گنجند.

پس از پایان فصل دوم «نجلا» که با تغییر بازیگر نقش اول آن (محیا دهقانی) به جای سارا رسول‌زاده (همراه شده بود) برخی رسانه‌ها از احتمال ساخت فصل سوم نیز خبر دادند. با این حال تقیانی‌پور در گفت‌و‌گویی این موضوع را تلویحاً رد کرده و گفته بود: «حقیقتش این است که ما در زمان ساخت «نجلا» فیلمنامه را طوری نوشته بودیم که قصه در قسمت آخر تمام شود و هیچ برنامه‌ای برای ساخت فصل دوم یا ادامه داستان نجلا نداشتیم. اما درباره اینکه یک سریال فصل‌های بعدی داشته باشد یا خیر کارگردان و تهیه‌کننده خیلی تصمیم‌گیر نیست و این مدیر است که تصمیم می‌گیرد سریال ادامه پیدا کند یا خیر»

این کارگردان سینما و تلویزیون تیرماه امسال و در جریان هشتمین جشنواره فیلم شهر موفق شد جایزه بهترین کارگردانی این جشنواره را برای مجموعه تلویزیونی «نجلا» از آن خود کند و در اختتامیه همان جشنواره نیز در گفتگو با آنا بار دیگر تأکید کرد که برنامه‌ای برای تولید ادامه «جلا» ندارد. حال باید منتظر ماند و دستپخت سازنده «نجلا» روی پرده نقره‌ای را به تماشا نشست تا مشخص شود تقیانی‌پور در سومین و احتمالاً سخت‌ترین تجربه سینمایی خود چگونه از پس تولید «قلب رقه» برخواهد آمد.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سعید پروینی | تهیه کننده: این فیلم کلاژی از قصه‌های واقعی بود. شهید سید رضی در تولید این اثر خیلی به ما کمک کردند و از روز اول تا پایان به ما کمک کردند. بعد از شهادت ایشان قرار شد که این فیلم‌ را به ایشان تقدیم کنیم‌ اما این فیلم درباره زندگی شهید نبود.

خیرالله تقیانی‌پور | کارگردان: بحث عاشقانه و درام داستان را خودم نوشته‌ام اما نفوذ در دل داعش را هم داشته‌ایم. به هر حال هم در تهران و هم در سوریه فیلمبرداری داشتیم و مجبور بودیم لانگ شات ها و برخی از صحنه‌های بسته‌ را در سوریه و صحنه‌های بسته بسیاری را در ایران تهیه کنیم. ما وقتی وارد سوریه شدیم کشور هنوز ناامن بود و رژیم صهیونیستی بمباران را شروع کرده بود. من هر روز دعا می‌کردم که خون از دماغ کسی نیاید. من از همینجا از همه کسانی که در سوریه امنیت را برای ما ایجاد کردند، تشکر می‌کنم. علی‌الخصوص شهید سید رضی موسوی و امیرحسین جان‌پناه‌. بزرگ‌ترین چالش ما در سوریه این بود که سالم به هتل برگردیم.

محمدرضا شریفی‌نیا | بازیگر: من آمدم که در کنار دوستان بنشینم و خسته نباشید به دوستان بگویم چون کار خیلی سختی بود. من خیلی کار کرده‌ام اما «قلب رقه» یکی از آن کارهای سخت بود. نمی‌دانم شاید هم من دیگر پیر شده‌ام!

شادی مختاری | بازیگر: نسبت به کارهای قبلی خودم این نقش بسیار متفاوت بود. چالش یادگیری زبان عربی و گویش سوری سخت بود. همچنین گریم و پوشش و اینکه فیلمبرداری در سوریه بود برای من خیلی سخت بود. البته کار کردن در این گروه شانس بزرگی برای من بود. جای شهرام حقیقت دوست در اینجا خالی است، ایشان بازیگر خیلی بزرگی هستند.

هدایت هاشمی | بازیگر:  به نظر من «قلب رقه» فیلم سختی بود. ساخت فیلم‌ اکشن و جنگی به جز مساعدت و همدلی ارگان‌های مختلف به توانایی گروه سازنده هم خیلی بستگی دارد. از آنجایی که من همیشه دوست دارم کارهای متفاوتی بازی کنم، با افتخار با این فیلم همراه شدم.

عبدالرضا انصاری | بازیگر: همه بچه‌ها یک تیم و یک خانواده بودیم و شکر خدا همه زحمت‌ها به بار نشسته است.  زبان فیلم عربی بود اما بحث لهجه‌ها مهم بود. حتی در بازیگران سوری هم لهجه‌ها متفاوت بود و من گاهی سردرگم می‌شدم که لهجه درست کدام است؟ در سوریه هم مانند ایران در روستا لهجه خاص خودشان را داشتند و این کار را سخت می‌کرد.

مصطفی ساسانی | بازیگر: قصه من کمی با دوستان دیگر متفاوت بود و برای لهجه مربی خصوصی گرفته بودم و سعی می‌کردم یک سری عادت ها مانند ریتم تند در دیالوگ گفتن را کنار بگذارم.  یک بخش سختی کار جغرافیا بود زیرا ما در آنجا ویرانی زیادی می دیدیم و صحنه‌های آخرالزمانی وجود داشت و باورمان نمی‌شد که یک کشور می‌تواند تا این حد ویران شود. یک چالش دیگر هم موتورسواری بود که در یک صحنه حتی نزدیک بود کشته شوم.

داوود محمدی | مدیر فیلمبرداری: تلاش ما این بود که در فضایی حرکت کنیم که کلیشه نباشد. خیلی از فیلم‌های جنگی تحت تاثیر فیلم نجات سرباز رایان هستند و تکان‌های زیادی دارند. از آنجایی که ما داستان عاشقانه هم در فیلم داشتیم محیط های گرم را انتخاب کردیم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر فیلم قلب رقه

پوستر فیلم قلب رقه

دانلود انیمیشن