بیوگرافی ترلان پروانه: وی متولد ۱۸ تیرماه ۱۳۷۷ در شیراز است. این بازیگر در جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بهخاطر بازی در فیلم آهوی پیشونی سفید (۱۳۹۱) برنده پروانه زرین بهترین بازیگر دختر شد. در ادامه این مطلب جدیدترین عکس و بیوگرافی ترلان پروانه را مشاهده خواهید کرد.
این بازیگر فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک، یک برادر بزرگتر از خود بنام عرفان دارد، مادرش پریسا فروغی خانه دار است که علاقه زیادی به بازیگری داشت و پدرش مهندس است.
ترلان پروانه در زمینه علاقه اش به بازیگری می گوید:
من برای ارتقای کار بازیگری ام بسیار تلاش کردم و انواع هنرها و فن ها را آموختم. فن بیان، زبان بدن، موسیقی، هنرهای رزمی، سوارکاری و … را یاد گرفتم تا در حرفه ام آماده تر باشم. این در حالی است که درس و مدرسه ام هم همیشه در کنار کارم بوده است.
در وعده های غذایی ام از سبزیجات زیاد استفاده می کنم و کلم بروکلی هم جزء سبزیجات مورد علاقه ام است؛ مخصوصا وقتی مامان این کلم را بپزد و روی آن سس مخصوص خودش را بریزد.
فعالیت های هنری
برای اولین بار در ۳ سالگی بطور تصادفی خانمی در فرودگاه از چهره وی خوشش آمد و به مادرش پیشنهاد بازی ترلان را در یک تیزر تبلیغاتی شامپو داد و مادرش با اشتیاق قبول کرد. بعد از مدتی جذب برنامه های آموزشی شبکه جام جم و شبکه یک شد.
ترلان پروانه بعد از بازی در سریال تلویزیونی خوش غیرت، جایزه بزرگ،۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها و شبی از شب ها در سال ۱۳۸۳، در سال ۱۳۸۴در پنج فیلم سینمایی دغدغه، بالابند، زن بدلی، مادر صدامو می شنوی و چپ دست بازی کرد و رسما وارد سینما شد.
اولین سریال
در سال ۱۳۸۲ اولین بار با سریال بچه های پایش به مجموعه های تلویزیونی باز شد، سپس در جایزه بزرگ مهران مدیری و خوش غیرت محصول سال ۸۳ حضور داشت.
اولین فیلم سینمایی
اولین حضورش در سینما با فیلم رویای آخر رقم خورد. در ادامه مجموعه کارهایی که ترلان پروانه در آن ها نقش آفرینی کرده است را نام می بریم.
مستوران ساخته سید علی هاشمی محصول جدید سازمان هنری رسانهای اوج است که فصل دوم آن شنبه تا چهارشنبه از شبکه یک پخش میشود. این سریال برگردان تصویری حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی است و شخصیتهای خیالی مثل دوال پا نیز در آن حضور دارند.
یدالله شادمانی درباره همکاری با سریال مستوران و بازی در نقش دوال پا اظهار داشت: کارگردان فصل اول سریال مستوران آقای سیدحاتمی من را به خاطر جثه و وزن سبکم انتخاب کرد چرا که شخصیت دوال پا مستلزم قرارگرفتن روی دوش آدمها بود.
وی ادامه داد: دوال پا نقش جالب و منحصر به فردی بود به همین دلیل آن را بازی کردم. دوال پا دیوصفت است؛ موجودی است که تماما باعث رنجش و آزار و اذیت دیگران میشود، اما بازی در این نقش برای من تجربه خوبی بود و دوست داشتم چنین نقشی را که از فضای کمدی دور بود امتحان کنم و نتیجه اش هم برایم خوب بود.
شادمانی افزود: مستوران داستانی تاریخی و قدیمی و نقش من کاراکتری خیالی است که مابه ازای بیرونی ندارد و فکر میکنم همین مولفهها بود که باعث شد مردم از مستوران استقبال کنند و آن را دوست داشته باشند.
بازیگر نقش دوال پا در مورد جذابیتها و چالشهای این نقش تصریح کرد: گریم من خیلی قشنگ بود؛ دو گوش برایم درست کرده بودند که با موهای جلوی سر و پشت گوش و کلاه و لباس تلفیق میشد؛ پاچههای شلواری که من در این سریال میپوشیدم چیزی حدود دو متر بود، ولی قابل نشان دادن نبود و آستین پیراهن هایم هم بسیار بلند بود.
وی افزود: گریم من برای هربار جلوی دوربین قرارگرفتن حدود نیم ساعت طول میکشید؛ هرکاری سختی خودش را دارد و گریم در این نقش هم سختی خودش را داشت چنانچه باعث کشیدگی پوست میشد و صحبت کردن را هم تا حدودی سخت میکرد و گوشهایی که برای من وصل میشد مراقبت میخواست و کلاهی که روی سرم میگذاشتند از این جهت مراقبت لازم داشت که گوش هایم آسیب نبیند.
شادمانی در توضیح ماهیت دوال پا بیان کرد: سواری گرفتن از مردم که در ذات کاراکتر دوال پاست عملی زشت و زننده بود، اما در مجموع بازی آن جالب بود؛ من در ابتدا روی دوش آقای حمیدرضا آذرنگ میرفتم که بسیار اذیت شد چرا که علاوه بر من که به عنوان دوال پا روی دوش ایشان بودم دو کوتوله هم به پایش بسته میشدند که یکی حسن نعمتی بود که خدایش بیامرزد و دیگری آقای چگینی. مجموع این شرایط که یکی روی دوش و دو نفر به پای آقای آذرنگ بسته شده بود بازی را برایشان بسیار سخت میکرد به ویژه زمانی که باید از پله بالا میرفت و رنج کشید و من شرمنده او شدم.
وی افزود: بر این اساس ما بازیگرانی که در این نقشها به بازیگران دیگران متصل میشدیم یا روی دوش ایشان قرار میگرفتیم ناراحت بودیم و عذاب وجدان داشتیم که چنین شرایطی را برای بازیگر دیگری پیش آورده ایم، اما اقتضای قصه بود و چارهای نداشتیم.
این بازیگر تاکید کرد: البته این را هم باید بگویم که جای من (به عنوان موجودی روی دوش یک انسان) اصلا خوب نبود، راضی نبودم و خود من هم اذیت شدم؛ مثلا در سکانسی در فصل اول سکویی بود که آقای آذرنگ باید روی آن قرار میگرفت و پشت من با این سکو برخورد کرد و شرایط دردناکی بود و باعث ناراحتی آقای آذرنگ هم شد، اما چه میشود کرد اقتضائات بازی چنین اتفاقاتی را هم رقم میزند که گریزی از آن نیست؛ همچنان که ممکن است کسی در طول تولید سریال دست و پایش آسیب ببیند و مواردی از این دست همواره پیش میآید.
شادمانی درباره این که از نظر حسی شخصیت دوال پا چه چالشهایی برای او داشته است گفت: با نقش کنار آمدم اگرچه نقش بدذاتی بود، اما طول نکشید که با آن کنار آمدم؛ نمیخواهم از خودم تعریف کنم، اما استعداد خدادادی دارم که میتوانم سریع کاراکتر را جذب کنم و به اجرا دربیاورم و حس آن را بگیرم. به همین دلیل دوال پا را جزئی از خود کردم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا ساختن قصه هایی، چون مستوران و نگاه به افسانههای کهن اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: تولید چنین قصههایی در قاب تصویر عالی است چرا که کمک میکند تا با داستانهای قدیمی و اسطورهای و افسانههای خودمان آشنا شویم. این که بدانیم در روزگاری چه فرهنگی و چه مملکتی داشته ایم.
این هنرپیشه سینما و تلویزیون تاکید کرد: دکور، لباس ها، طرز صحبت کردن، آداب معاشرت و همه تصویری که مستوران از یک جهان خیالی ترسیم میکند قدمی است که مخاطب را به افسانهها و اسطورههای کهن متصل میکند و این به خودی خود جذاب است؛ همیشه نیاز نیست یک قصه چیزی را به مخاطب یاد بدهد و همین که او را نسبت به یک گذشته آگاه کند یا تصویر و تصوری از آن ارائه دهد جالب است.
شادمانی در پایان گفت: مستوران در فصل دوم بیشتر عاشقانه است؛ سوده از یک سو و لطفعلی از دیگر سو عاشق بود و این قصه عاشقانه فضای فصل دوم را پرکرده بود.
افزایش طول عمر: خواب به عنوان یکی از اصلیترین فعالیتهای انسان در تأمین سلامت جسمی و روحی نقش بسزایی داردف علاوه بر این جالب است بدانید خواب و طول عمر دارای ارتباط نزدیکی هستند. تحقیقات علمی نشان دادهاند که کیفیت و مدت زمان خواب بر تنظیم فعالیتهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی در افراد تأثیرگذار است، و این تأثیرات میتوانند بر طول عمر افراد تاثیرگذار باشد.
بررسی ها نشان میدهد که خواب تقریباً بر هر نوع بافت و سیستم بدن – از مغز، قلب و ریهها گرفته تا متابولیسم، عملکرد سیستم ایمنی، خلق و خو و مقاومت در برابر بیماریها تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان میدهد که کمبود خواب، یا داشتن خواب نامناسب، خطر ابتلا به اختلالاتی از جمله فشار خون بالا، بیماری های قلبی عروقی، دیابت، افسردگی و چاقی را افزایش می دهد.
خبر خوب این است که شما میتوانید با تغییراتی ساده در روتین خواب خود، اثر مثبت مستقیم روی طول عمر خود گذاشته از کوتاهی عمرتان بواسطه عوارض کم خوابی در امان بمانید. چند توصیه ای که در این بخش از سلامت می خوانید، توسط پزشکان و با هدف همین مهم، منتشر شده است.
افزایش طول عمر، تعداد ساعات خواب و همچنین کیفیت آن از اهمیت بسیاری برخوردارند. تحقیقات نشان داده است که افرادی که مدت زمان کافی میخوابند و خواب با کیفیتی دارند، دارای سلامتی بهتر و عمر بیشتری هستند.
۲.برای خوابیدن و بیدار شدن برنامه منظم داشته باشید
افزایش طول عمر، برنامهریزی منظم برای خواب و بیدار شدن میتواند به تنظیم ساعات خواب و افزایش کیفیت آن کمک کند. این عادت موجب بهبود روند خواب و تعادل در ساعات بیداری میشود که تأثیر مستقیمی بر سلامت عمومی و طول عمر دارد.
۳.با چشمبند بخوابید
افزایش طول عمر، حتما شما هم در مورد تاثیر بی خوابی بدلیل نور محیط شنیده اید و میدانید استفاده از چشمبند در محیط خواب با تنظم میزان مناسب نور اتاقف به خواب بهتر شما کمک میکند. این اقدام میتواند خواب عمیقتر و طولانیتری را برایتان فراهم کرده و از اختلالات خواب جلوگیری نماید.
۴.در اتاق خوشبو بخوابید
افزایش طول عمر، بوی مطبوع و آرامبخش در محیط خواب میتوانند تأثیر بسزایی در کاهش استرس و افزایش راحتی خواب داشته باشند. استفاده از عطرهای ملایم و مورد علاقه تان در اتاق خواب به ایجاد یک محیط آرام و دلنشین کمک کرده و تأثیر مثبتی بر کیفیت خواب دارد.
سودابه بیضایی بازیگر کشورمان درباره نقش خود در فیلم سینمایی میرو گفت: زمان زیادی برای برای تمرین نداشتم و کلا ده روز زمان داشتم. در مدت ده روز دیالوگها برایم ارسال شد تا آوا و لحن را یاد بگیرم. من برای این لهجه باید صدایم را در گلو میانداختم.
وی درباره مردم منطقه چابهار بیان کرد: مردم چابهار برایم جالب هستند. کسانی که مبتنی بر غرایض انسانی هستند و درگیر دنیای پیچیده امروزی نشده اند.
بیضایی درباره تماشای فیلم گفت: اولین باری بود که فیلم را میدیدم و در زمان اکران فیلم درحال گریه بودم.
این هنرمند افزود: فیلم میرو با قلب ساخته شده است. امیدوارم این فیلم با قلب مخاطبان خود ارتباط برقرار کند.
فیلم سینمایی میرو به کارگردانی و نویسندگی حسین ریگی با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهههای جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است و سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ابوالفضل همراه از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
خلاصه داستان رسمی فیلم تابستان همان سال که روابطعمومی این فیلم منتشر کرده، این است:
چه بسیار از عقوبت های افزون که گشتش لغزش خردی بهانه نیما یوشیج
عطای ۷ ساله را پیش یک رمالِ آینهبین می برند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمهاش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت ، هر آنچه از تعاریف عمهاش دربارهی شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده را بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده میشود…
نقد و بررسی فوری فیلم تابستان همان سال
نکته:این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!
حمیدرضا محمّدی
بیستوچهارمین روز بهار سال آینده، به هفتادوسومین پلّۀ نردبان زندگی گام میگذارد که درست مصادف میشود با چهلمین سال فعّالیّت حرفهایاش در عرصۀ فیلمبرداری سینما امّا در حالوهوای ساخت فیلم هنوز نونوار است. امّا نمیشود در تازهترین ساختهاش، امضای او را – از همان منظر فیلمبردار – ندید و گذر کرد. «تابستانِ همانسال» گویی حدیث نفس کودکی اوست و پر است از شاعرانگی و قابهای خوشرنگولعاب و نرمی و گرمی ولی همین است و بس.
روند فیلم کند است و خستهکننده. معلوم نیست چرا داودِ محبوب در پایان منفور میشود و یا اینکه وقتی سرنوشت همۀ شخصیّتها روایت میشود از پدر و مادرش چیزی نمیگوید. افزونبراین، اشارهاش به سال ١٣٣٢ و تابستان آنسال و کودتای ٢٨ مرداد، جایی در تأثیر خاصی بر روال فیلم نگذاشته است. مضافبراینکه خودِ کلاری، اگر آن را برداشتی از زندگی خودش بدانیم – چون در انتها خود نیز رخ مینماید – در آن زمان دوساله بوده! با وجود این نمیشود از حسّ گرم و پذیرای فیلم گذشت.
۳ نکته از فیلم:
ترسیمِ خوبِ تهرانِ ١٣٣٢
ارتباطِ بیربط به سالِ کودتا
روند کند و خستهکننده
احسان ناظمبکایی
سال ۱۳۳۲ یکی از مهمترین سالهای تاریخ معاصر ایران است که ورود فیلم و نام آن هم به آن اشاره دارد ولی واقعیت این است که اتفاقات فیلم میتوانست در تابستان هر سالی رخ بدهد و وقایع پیرامونی و سیاسی کودتای ۲۸ مرداد عملاً هیچ تاثیری بر روند فیلم نداش! پرتاب چند اعلامیه و هیاهو در خیابان مساله چندانی نبود.
تابستان همان سال مجموعه قابهای زیبا و نه الزاماً مرتبط با فیلم است که طبعاً برخاسته از کسوت طولانی سابقه فیلمبرداری کارگردان آن دارد والا فیلم به جز فیلمبرداری، در ارکان دیگر دچار لکنت است. به یکباره شخصیت مثبت فیلم و قهرمان آن با یک متن نریشن بدون آنکه لزومی داشته باشد منفور میشود. ضمن اینکه حضور مهران مدیری در تنها یک سکانس و آن هم نشسته و بدون حرکت خاص، تلاش تهیهکننده برای جلب مخاطب ولو با گول زدن اوست، و الا کیست که سابقه رفاقت این دو را نداند.
تابستان همان سال بار دیگر نشان داد هر کس در این سینما بهتر است بر صندلی خود بنشیند و جابجا شدنها الزاما نتیجه بهتر یا نشانه موفقیت بهتر نیست.
۳ نکته از فیلم:
آیینهبینی به سبک بابای شیرفرهاد برره
نابود کردن قهرمان با یک خط نریشن
تهران تر و تمیز در سال کودتا
کمال پورکاوه
محمودکلاری در سومین فیلم بلندش به سراغ روایت داستانی شبیه به حدیث نفس دوران کودکی خودش رفته است. او که بهعنوان یکی از خلاقترین و مسلطترین مدیران فیلمبرداری، بسیاری از بهیادماندنیترین سکانسهای سینمای ایران را به ثبت رسانده، در آخرین ساختهاش نیز کوشیده چشمنوازترین قابهای سینمایی را پیش روی تماشاگرش بگشاید.
تابستان همان سال با اتکا به همین ویژگی مهم کارگردانش و تلاشی که برای به کارگیری رنگ و نور زرد (همچون نشانهای نوستالژیک از سالهای گذشته) در اغلب صحنهها از خود نشان میدهد، سعی کرده حال و هوایی شاعرانه به داستانی بدهد که با حضور خود فیلمساز در صحنه پایانی، رنگ و بویی از حوادث واقعی دوران کودکی او را نیز به خود میگیرد.
شاید مهمترین مشکل فیلم را بتوان در فیلمنامهای دانست که با خط داستانی لاغری که دارد نتوانسته اوج و فرود چندانی میان کاراکترهای اصلی فیلم بهوجود آورد. اتکای کلاری به داستان دزدیده شدن طلا و حوادث پیشبینی شده و نه چندان غافلگیرکنندهای که در ادامه اتفاق میافتد، توان و جذابیت چندانی برای همراه کردن تماشاگر در مدت زمانی حدود صد دقیقه را ندارد. نگاه توریستی و گذرای فیلمساز به بحران سیاسی اجتماعی کشور در سال ۱۳۳۲ در کنار پرداخت ناقص شخصیتها، آخرین فیلم محمود کلاری را به یک اثر شخصی تبدیل کرده که به جز دستاورد فنی، جذابیت دیگری برای مخاطب نخواهد داشت.
۳ نکته از فیلم:
فیلمبرداری و اصلاح رنگ متناسب با فضای داستانی
طراح صحنه و لباس سنجیده
فیلمنامه کشدار و بی افت و خیز
سیدمهرزاد موسوی
فیلم تابستان همان سال، قابهای خوبی دارد، بازیها هم اغلب استانداردند، سوتی مهمی در طراحی صحنه و لباس دهه ۳۰ دیده نمیشود، همه چیز خیلی خوشرنگ و دوستداشتنی است، درست مثل تصور هم ما از خاطرات کودکی و خاطرات راوی (نویسنده و کارگردان)، اما همه اینها بدل به یک قصه پرکشش و همراهکننده نشده است.
فیلم در جا انداختن منطق اتفاقش، ناتوان است و مخاطب درک نمیکند که چرا راوی/کودک که فهم دردسر و دزدی را دارد، محبوبترین کاراکتر زندگیاش را به دردسر میاندازد. این مهمترین قفل فیلم است که جا نیفتادنش، مسئله اصلی مخاطب و فیلم میشود.
غیر از اینها، فیلم محمود کلاری -که از نظر زاویه روایت و خاطرهگرایی شباهتهایی به ساخته پیمان معادی (فیلم متوسط «بمب یک عاشقانه» دارد)- بسیار کند است. اتفاقی که از ابتدای داستان با نریشن راوی، منتظرش هستیم در دقیقه ۵۰ میافتد و این برای قصه ۱۰۰ دقیقهای بسیار دیر است.
ضمن اینکه خرده پیرنگها هم جز سردرگمی، تاثیری در تنه اصلی قصه ندارند (حیف که به دلیل محدودیت «لو دادن داستان» نمیشود برای این حرفها مثال آورد) و از همه بدتر، گرهگشایی فیلم سادهتر از چیزی است که برایش این همه اطناب و درازگویی شده است. وقتی تیتراژ فیلم بالا رفت شاید سوال خیلیها این بود که این فیلم را باید برای چه در سینما تماشا کرد؟
نام پیشنهادی دیگر برای فیلم: بچهها میفهمند…
ارزش فیلم: سودای سیمرغ؛ کاندیدای فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس و البته کارگردانی!
۳ نکته از فیلم:
طراحی صحنه خوشرنگ و لعاب از تهران قدیم
قاببندیهای عالی و تصویربرداری کارت پستالی
گربه حاضر در صحنه (از خانه تا محل کار) برای تامین رضایت گربهدوستان!
سعیده نیک اختر
شاید با حذف تنها یک نریشن، فیلم شاعرانه محمود کلاری، عاقبت به خیر میشد. فیلمی که تمام هم و غماش را پای نمایش یک نوستالژی شاعرانه میگذارد و قابهای زیبا میبندد و برای طراحی صحنهاش اینهمه هزینه میکند، چرا با یک نریشن اشتباه خودش را خراب میکند؟ در این نمایش تصویری آلبوم های قدیمی از گذشته، همه چیز رنگ و بوی خوشی دارد. از رنگ چشم بازیگرها گرفته تا بوی دم پختک مطبخ. شمعدانی های کنار طاقچه گرفته تا پیراهنهای سفید مردانه. تا اینجا مجاب میشویم که با یک فیلم شاعرانه روبرو ایم که هدفش بازی با نوستالژههای زمان کودکیاش است و اگر قابهای خوش رنگ را از فیلم بگیرند چیز دیگری برای گفتن ندارد. فیلم با اشاره به وقایع سال ۳۲ و بدون نمایشی از درگیری های همان سال، ساده و بی تکلف از کنار همه چیز میگذرد. بالندگی یک قهرمان از منظر یک کودک ۹ ساله قابل توجیه است اول از داوود پسرخالهاش قهرمان میسازد و بعد از پدرش. اما در پایان فیلم ابهت قهرمان یکهو فرو میریزد و بیننده برایش سوال میشود که اگر قهرمان زندگیاش عاقبت به خیر نشد، چرا باید چنین خاطرهای اینقدر پر رنگ در ذهن راوی باقی مانده باشد! فیلم سوم آقای کلاری آن هم بعد از بیست سال، نشان داد که سینما فقط تصویر نیست و اگر خوراکی برای مخاطب نداشته باشی همان بهتر که فیلم نسازی.
۳ نکته از فیلم:
آقای کلاری فقط فیلمبردار باش
قهرمانها میمیرند
مهران مدیری چی میگه این وسط؟
بازیگران و عوامل فیلم تابستان همان سال
علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رویا جاوید نیا، مهرو نونهالی و با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک، رونیکا بهرام زاده و با هنرمندی مهران مدیری (در نقش آینهبین و رمال) بازیگران فیلم تابستان همان سال هستند.
دیگر عوامل فیلم هم از این قرارند؛ کارگردان: محمود کلاری، تهیهکننده: علی اوجی، فیلمنامه: محمود کلاری با همکاری باران جعفری، مجری طرح: نرگس محمدی، مدیر تولید: محمد حیدرقلی، طراح صحنه:کامیاب امین عشایری، مدیر فیلمبرداری: کوهیار کلاری، تدوین: حمید نجفیراد، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، موسیقی: حسام ناصری، صدابردار: محمود خرسند، گریم: مهرداد میرکیانی، لباس: مهرنوش بیانی، برنامهریز: علی افشینراد، منشی صحنه: ندا قائدی و عکس: باران جعفری.
درباره محمود کلاری؛ کارگردان
سابقه حضور و فعالیت محمود کلاری در سینمای ایران بهعنوان مدیر فیلمبرداری آنقدر شناخته شده است که نیازی به معرفی ندارد. او سابقه همکاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمیکیا، داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی را دارد. محمود کلاری اولین بار در سال ۱۳۷۵ فیلم ابر و خورشید را به عنوان کارگردان فیلمبرداری کرد و این فیلم پس از پیروزی در جشنواره فیلم فجر با حضور در جشنواره فیلم ماردل پلاتا آرژانتین موفق به کسب جایزه Ombay de Oro شد.
این جشنواره هزینه ساخت فیلم بعدی کلاری را نیز پرداخت کرد. با دریافت این جایزه فیلم «رقص با رویا» محصول هدایت فیلم را کارگردانی کرد که به دلیل کمبود بودجه ساخت آن در نیمه راه متوقف شد. کلاری سپس به مدت ۲۲ سال از کارگردانی فاصله گرفت. فیلم «تابستان همان سال» که در جشنواره چهلمودوم فجر رونمایی میشود، سومین تجربه کارگردانی اوست.
نکتههایی درباره فیلم
بنا بود نام این اثر سینمایی به «همچون یک آینه» تغییر کند، اما با اعلام جشنواره مشخص شد که این تغییر انجام نشده است.
تشابه اسمی این فیلم با مجموعه داستان تابستان همان سال نوشته ناصر تقوایی این شائبه را مطرح میکند که این فیلم هم برگرفته از این کتاب باشد. کتابی که هیچوقت منتشر نشد و شامل هشت داستان کوتاه بههم پیوسته است.
علی اوجی تهیهکننده این کار در سال ۱۴۰۰ با تهیه کنندگی آخرین اثر مسعود کیمیایی یعنی خائن کشی نشان داد در زمینه تهیه آثار بزرگان سینما تلاش زیادی میکند.
حرفهای عوامل در نشست خبری فیلم در جشنواره فجر
علی اوجی | تهیهکننده: من در سینمای تجاری رشد کردم اما سلیقهام مرا را به این سمت سوق داد. من یک کاراکتر بازیگر دارم که گاهی خودش را فدای یک شخصیت دیگر میکند تا چنینی فیلمی بسازد. گاهی برای اینکه پول چنین پروزه ای را مهیا کنم حتی در یک رئالیتیشو هم بازی کردهام. هر لحظه حضور کنار آقای کلاری برای تمام گروه مانند یک کلاس درس بود. هر فریم این فیلم حساب شده است و ایشان با وسواس دیالوگها را جلو میبرد. این را هم بگویم که آقای کلاری کارگردان و آقای کلاری فیلمبردار دو شخصیت متفاوت و هر دو بینظیر هستند.
محمود کلاری | کارگردان: من قبلا به نوعی آن طرف صحنه بودم، روزگاری عکاس بودم و در نشریات کار میکردم و اکنون این طرف صحنه هستم. در همین ابتدای برنامه از شما بابت صدای بد پخش فیلم در سالن عذرخواهی میکنم. امروز روز دوم جشنواره است و امیدوارم مجریان برگزاری جشنواره نظم بیشتری به این نمایشها دهند تا فیلمها درستتر دیده شوند. دقیقه ۲۰ فیلم هنوز افراد در سالن رفت و آمد میکردند. من حداقل در جشنوارههای مختلف جهانی چنین چیزی ندیدهام و افراد پس از پخش فیلم دیگر حق ورود به سالن را ندارند. اگر افراد نریشن اول فیلم را نشوند، متوجه داستان نمیشوند.
واقعیت امر این است که من سعی کردم در این فیلم قصهگو باشم؛ دقیقا مانند مادربزرگ خودم. همچنین تلاش کردم ۹۰ دقیقه برای مخاطبان قصه تعریف کنم زیرا در سینمای ما اکنون قصهگویی رنگ باخته است. و در نهایت باز از شما عذرخواهی میکنم البته شاید عذرخواهی وظیفه و کار من نباشد. هیچ تدبیری برای ریتم کند یا تند فیلم نداشتیم. بر اساس تجربه ۴ دهه ارتباط با افراد مختلف و آموختن از هر آنها، فکر کردم که در ارتباط با موضوع باید فیلم ساخت و ریتم تند و کند به برداشت مخاطب روز بستگی دارد.
این را از من بشنوید که دستکاری در این مقوله به فیلم ضربه میزند. فیلمی که فطرت کندی دارد، هیچگونه تند نمیشود و فیلم با مضمون و محتوای هر سکانس ریتم میگیرد. درنهایت به نظرم فیلم ریتم متناسب با خودش را دارد. بافت قدیمی شهر در حال خراب شدن است و جای خود را به یک معماری بیهویت میدهد. من متولد و بزرگ شده تهران هستم و ریشه خانوادگیام به شمال تهران باز میگردد. نیما یوشیج با پدربزرگ من همشهری بودند و شعری از نیما درونمایه اصلی فیلم من بود. الفت و مناسبات و آن جنس از روابط دیگر به شکل قابل توجهی رنگ باخته است و درسها و روابط این فیلم جهانی را تصویر میکند که به سالیان رشد نسل ما بازمیگردد.
من در این فیلم بسیار خوششانس بودم و افرادی که کنار من حضور داشتند با تمام وجودشان کار کردند و همه داشتهشان را گذاشتند تا این فیلم شکل بگیرد. ما در این فیلم یک خانه را به طور کامل ساختیم زیرا به دلایل مختلف در لوکیشنهای دیگر امکان کار نداشتیم. قرار بود ما اواخر تابستان فیلم را شروع کنیم اما به دلیل مشکلاتی که پیش آمد مجبور شدیم در زمستان فیلمبرداری کنیم. در طول فیلم هم عاشق این دو بازیگر کوچک شدم که همه شرایط و سختیها را در طول فیلمبرداری تحمل کردند.
سمیرا حسنپور | بازیگر: دوست دارم در ابتدا این را عرض کنم که من آدم خوششانسی هستم زیرا اولین بار در سینما جلوی دوربین آقای کلاری رفتم، جایزهام را در جایی گرفتم که ایشان داور بودند و اکنون هم توانستم در فیلم ایشان بازی کنم. در این فیلم که در دهه گذشته روایت میشد، من نقش مادر «عطا» را داشتم؛ «آتی»ِ این فیلم در دوری شوهرش زندگی میکرد و ایفای نقش این شخصیت درونگرا باعث شد که از باقی نقشهایم جدا شوم.
فریبا نادری | بازیگر: زمان فیلم در گذشته است اما نمونههای امروزی چنین شخصیتی اکنون هم وجود دارند. زنانی که وضعیت مالی بهتری نسبت به دیگر افراد خانواده دارند و درعین مهربانی از ویژگیهای دیگری هم برخوردارند. شخصیت این فیلم بلد نیست که راحت حرف بزند و عقدههای دوران کودکی کم کم در وجودش ریشه دوانده است. آقای کلاری یکی از بزرگمردان تاریخ سینمای ایران هستند و از هر لحظه این فیلم لذت بردم.
رایان سرلک | بازیگر خردسال: برای من افتخار بزرگی بود که در فیلم آقای کلاری بازی کنم، به من خیلی خوش گذشت و از ایشان بسیار یاد گرفتم. همچینن خوشحالم که کنار بازیگران این فیلم بازی کردم. تابستان همان سال در زمستان ضبط شد و در سرمای زمستان باید لباس تابستانی میپوشیدیم.
رونیکا بهرامزاده | بازیگر خردسال: خسته نباشید میگویم به آقای کلاری و اوجی و عوامل پشت صحنه و تمام بازیگران و از آقای کلاری تشکر میکنم که به من اعتماد کردند. امیدوارم از بازی من راضی بوده و مردم هم من را دوست داشته باشند.
کوهیار کلاری | مدیر فیلمبرداری: اکنون در سینما فیلمبرداران خوبی داریم. من این شانس را داشتم که ۲۲ سال با آقای کلاری کار میکنم اما جایگاه مدیر فیلمبردار بودن این فیلم بسیار متفاوت بود. خیلی شانس بزرگی است که کنار کارگردانی فعالیت کنید که خودش خدای فیلمبرداری و زیباترین تصاویر سینمای ایران را ثبت کرده است.
کامیاب امینعشایری | طراح صحنه: من به عنوان طراح صحنه با آقای کلاری در جایگاه فیلمبردار چند فیلم کار کردیم و در این فیلم شرایط فرق داشت. کار کردن با آقای کلاری اینگونه است که خودشان مسلط به مساله هستند و کار کردن با ایشان برای طراح مانند یک کلاس درس است. واقعیت امر این است که اگر کم و کاستی وجود داشته قطعا از سمت من بوده است.
حمید نجفیراد | تدوینگر: برای من افتخار عجیبی بود که توسط آقای کلاری انتخاب شوم و همیشه آرزو داشتم که با کارگردانان بزرگ کار کنم. همه ارکان فیلم از کارگردانی، صدا و… فکر شده بود. ما درباره همه جزییات فیلم صحبت میکردیم تا چالش های زندگی این خانواده درست روایت و مخاطب با کلیت داستان درگیر شود. آقای کلاری با وسواس نریشن ابتدایی را نوشتند تا مخاطب به درستی در قصه فیلم هدایت شود و اگر دوستان احساس کردند ریتم فیلم کُند است، یک بار دیگر فیلم را در یک سالن خوب تماشا کنند. متاسفانه فیلمها در این سالن ذبح میشوند. ما ۲ ماه و نیم با حضور آقای کلاری این فیلم را تدوین و اساسا زندگی کردیم تا زندگی این فیلم درست از آب دربیاید.
آزمون تصویری شناسایی اعداد ۶: آیا می توانید در کمتر از ۱۰ ثانیه پنج ۶ را در بین اعداد ۹ پیدا کنید؟ مهارت های تصویری خود را با این بازی فکری سرگرم کننده آزمایش کنید و ببینید چقدر سریع می توانید همه آنها را تشخیص دهید! خود را به چالش بکشید و ببینید که آیا می توانید ثانیه ها را شکست دهید یا خیر!؟ بازی امروز یک چالش تصویری است که در آن شما باید در کمتر از ۱۰ ثانیه پنج تا عدد ۶ را در میان اعداد ۹ پیدا کنید. با مجله خبری چشمک و آزمون تصویری شناسایی اعداد ۶ همراه باشید.
این نوع بازی در شبکههای اجتماعی مختلف در کشورهای مختلف محبوبیت زیادی پیدا کرده است! ما نیز در مجله خبری چشمک این نوع چالش ها را به طور مرتب منتشر می کنیم تا همه بتوانند کمی سرگرم شوند و مهارت های خود را آزمایش کنند. آیا فکر می کنید آنچه را که لازم است برای پیدا کردن ۵ تا عدد “۶” پنهان در بین ۹ در کمتر از ۱۰ ثانیه دارید؟ چرا مهارت های تصویری خود را آزمایش نمی کنید تا متوجه نمی شوید؟
این بازی فکری بصری هیجان انگیز شما را به محدودیت های خود سوق می دهد و به شما کمک می کند تا بفهمید چقدر خوب می توانید تفاوت را تشخیص دهید. این یک راه سرگرم کننده برای به چالش کشیدن خود و شگفت زده شدن از نتیجه است. آزمایش مهارت های بصری شما می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. برای تکمیل آزمون تصویری شناسایی اعداد ۶ باید تمرکز و با دقت مشاهده کرد.
برای بررسی دقیق هر عدد و مقایسه آنها با اعداد دیگر مجموعه وقت بگذارید. همچنین باید به تصویر کلی نگاه کرد، زیرا ممکن است سرنخ هایی ارائه دهد. همچنین به جستجوی الگوها یا شباهت های بین اعدادی که ممکن است در نگاه اول قابل مشاهده نباشند کمک می کند. با تمرین و حوصله قادر به تکمیل این چالش بصری خواهید بود! مطمئن هستیم که شما می توانید آن را انجام دهید! همانطور که اشاره شد بازیهای مشاهدهای در حال حاضر بسیار محبوب هستند، زیرا روشی سرگرمکننده و جذاب برای آزمایش و تیز کردن ذهن ارائه میدهند.
آیا پنج ۶ را که در بین ۹ ها پنهان شده اند پیدا کرده اید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ آزمون تصویری شناسایی اعداد ۶: وقت گذاشتن و داشتن یک رویکرد روشمند به شما کمک می کند تا هیچ چیز مهمی را از دست ندهید. با کمی تمرین و صبر، می توانید مهارت های مشاهده خود را در کمترین زمان ممکن تقویت کنید! تبریک می گوئیم! شما در کمتر از ۱۰ ثانیه ۵ “۶” را در بین ۹ ها پیدا کردید!
امیدوارم از آزمون تصویری شناسایی اعداد ۶ استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمیچشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب: در این تست یا معمای تصویری مشخص است که در تصویر یک اشکال اساسی وجود دارد. این تست هوش یا آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب شما را به چالش میکشد تا بتوانید اشکال را در تصویر آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب، شناسایی کنید. سعی کنید دوستان خود را برای شرکت در این آزمون یا تست هوش دعوت کنید. به این ترتیب مجله خبری چشمک امروز با یک بازی سرگرم کننده جذاب و در عین حال چالش برانگیز روبرو هستید.
به باور سازنده آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب، این تست تصویری هوش، می تواند ذهن و هوش شما را مورد آزمایش قرار دهد. اگر شما بتوانید اشتباه تصویر را در ۳ ثانیه مورد مورد شناسایی قرار دهید، عملکرد شما نشانه ای از قدرت مهارت های شناختی، تیزبنی و جزئی نگری شماست. بنابراین تلاش کنید این معمای تصویری را در زمان مشخص شده حل کنید.
اگر دوست دارید جزئی نگری خود را رشد و بهبود ببخشید، باید تلاش کنید که فعالیت های مغزی خود را افزایش دهید. اگر می خواهید در زندگی روزانه خود نیز نکته سنج و تیزبین باشید حتما انجام سوالات و معماهای تصویری همانند آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب را در برنامه روزانه خود قرار دهید. قبل از انجام این تست هوش، باید بر روی هدف خود که همان یافتن اشتباهات تصویر است، تمرکز کنید و به چیزهایی که دیدن آنها عجیب به نظر می رسد توجه زیادی داشته باشید.
با دقت نگاه کنید، آیا در تصویری که نمایش می دهیم خطایی پیدا می کنید؟ باید تمرکز و حواس خود را جمع کنید. یادتان باشد که برای انجام آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب تنها ۳ ثانیه فرصت دارید.
آیا اشتباه تصویر آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب را پیدا کرده اید؟ شاید به کمک نیاز دارید؟ به همین مناسبت سعی می کنیم در تکمیل این تست هوش یا آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب به شما کمک کنیم. ۳ ثانیه دیگر فرصت دارید.
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب: اشتباه تصویر را علامتگذاری کرده ایم. آیا متوجه اشتباه شده بودید؟ به جهت وزش باد و پیراهن دختر نگاه کنید که بر خلاف جهت باد است.
امیدوارم از آزمون تصویری شناخت اشتباه تصویر جالب استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمیچشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
سروش صحت دیگر صاحب امضا در آثارش است و هر فیلم یا سریالی که از او آماده پخش میشود مخاطب را کنجکاو میکند و اشتیاق تماشای اثری جدید از او در مخاطب جدی سینما شکل میگیرد. صبحانه با زرافهها با ترکیب جذاب بازیگران و سابقه ساخت آثار کمدی متفاوت از صحت به یکی از فیلمهای مهم جشنواره چهل و دوم فجر تبدیل شده است. در این صفحه نگاهی به متن و حواشی و نقدهای فیلم میاندازیم. آیا یک فیلم حالخوبکن دیگر میبینیم؟
هنوز اطلاعات رسمی از فیلم صبحانه با زرافه ها منتشر نشده است اما با توجه به آخرین ساخته سروش صحت یعنی سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره؟ به نظر میرسد در صبحانه با زرافه ها هم باز با فضای ذهنی و خلاق آقای کارگردان روبرو هستیم و میزان فانتزی بودن اثر از فیلم اول صحت یعنی جهان با من برقص بیشتر است.
نقد و بررسی فوری فیلم صبحانه با زرافه ها
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!
علی نعیمی
اگر حمید نعمتالله با آرایش غلیظ، حسین مهکام با بی حسی موضعی و عبدالرضا کاهانی با اسب حیوان نجیبی است تلاشهایی برای ساخت کمدی در فضایی ابزورد و متفاوت کردند و تلاش کردند تا جهان ذهنی خود را در قالب یک داستان شسته رفته به مخاطب عرضه کنند باید گفت سروش صحت با صبحانه با زرافه ها نبوغی از خود نشان داد که پیشقراول تمامی فیلمسازانی است سعی کردند در این گونه سینمایی خودی نشان دهند. صحت بعد از سالها مشق فیلمسازی در فضایی متفاوت و ساخت سریالهایی که جهان را از دریچه ذهن خودش میدید حالا در صبحانه با زرافهها در قلهای ایستاده است که میتوان با تک تک سکانسهایش خندید و فکر کرد و حتی گاهی گریست. اینطور است که صحت حتی مرگ را و پوچی زندگی را به راحتی به سخره میگیرد و حتی ابایی ندارد که در میانه فیلم شخصیت اصلی را به سمت مرگ ببرد و باز دوباره او را به دنیای امروزی خودش بکشاند.
صحبت درباره محتوا و جهانبینی فیلمساز بماند در زمان اکران فیلم. ولی عجالتا اگر به تماشای فیلم نشستید حتما منتظر غافلگیریهای زیادی در لحظات مختلف فیلم باشید. به خصوص سکانس رستوران و ایتالیایی حرف زدن شخصیتها که رسما مخاطب را آچمز میکند.
۳ نکته از فیلم:
بازی خوب و دیدنی هادی حجازیفر
حضور غافلگیرکننده بیژن بنفشهخواه
مفهوم رفاقت و عشق به زندگی و زیستن
کمال پورکاوه
آخرین ساخته سروش صحت اتفاقی عجیب و قابل مطالعه در سینمای ایران محسوب میشود.اگر بسیاری از فیلمسازان درجه دو با ساخت کمدیهای دم دستی و آمیزهای از شوخیهای جنسی، پیام انتهایی آثارشان را همچون سرپوشی برای بکارگیری طنز پایینتنهای میدانستند، سروش صحت بدون هیچ رودربایستی تعارف را کنار گذاشته و با انبوهی از ارجاعات وکنایههای جنسی، یک تنه بار کل سینمای ایران را به دوش کشیده و در این بین قید پیام و نصیحت انتهایی را هم زده است. به نظر میرسد مسیر غلط پوچگرایی در سینمای ایران که پیش از این با درامهای کسالتبار عبدالرضا کاهانی هوادارانی برای خود پیدا کرده بود، اینبار با چاشنی کمدی و طنزهای کف خیابانی میتواند دل بسیاری از اهالی سینما را برده تا صدای قهقههشان فضای کل سینمای رسانه را تحت تاثیر قرار دهد. سروش صحت با تصویرسازی داستان چهار مرد الکیخوش و عیاش که مصرف مواد و مشروب و خانمبازی مهمترین دغدغه زندگی روزمره آنان را تشکیل میدهد، بدون هیچ چارچوب مشخصی آنقدر کاراکترهایش را از این سو به آن سو میبرد که فیلم به راحتی میتواند به اندازه سریال ۹۹ قسمتی هم ادامه یابد و به سرانجامی نرسد. اینجا است که مجالی به فیلمساز دست میدهد تا در میان انبوه متلکهای جنسیاش،کمی هم برای مخاطب کشته مرده حرفهای فلسفی، نطقهای مرعوب کننده از جنس جملات قصار اینستاگرامی بزند تا به این وسیله دل همه را به دست آورد. آخرین ساخته سروش صحت همانند یک بستهبندی شیک اما توخالی است که تنها به درد فریب تماشاگر میخورد.
۳ نکته از فیلم:
بمباران تماشاگر با شوخیهای جنسی
تلقی خامدستانه از کمدی ابزورد
بازی ناهماهنگ بهرام رادان
محمد تقیزاده
فیلم جدید صحت، در ادامه تجریبات با من برقص و سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره است که با ساختاری کاملتر ارائه شده است. فیلم در عین کمدی و فانتزی بودن، فلسفه و مضامین مهمی از مرگ و زندگی، عشق و جدایی و لذت و ترس را به نمایش در آورد تا جاییکه بهترین توصیف برای فیلم همان نمایش خود زندگی است. حضور همه بازیگران در نقش خود، بجا و به اندازه است و دیگر باید صحت را به عنوان یک کارگردان مولف و البته بی ادعا لحاظ کرد که فیلم به فیلم بهتر شده و صبحانه با زرافهها اوج دوران فیلمسازی او تا به حال است. واقعیت و سورئال، طنز و جدی، زندگی و مرگ چنان دقیق و بهجا در فیلم کار شده که به سختی میتوان از ریتم جذاب، فیلمبرداری چشمنواز و اجرا و متن سازندگان دل کند.
۳ نکته از فیلم:
مضمون درخشان
پرداخت متناسب با فیلمنامه
انتخاب بازیگران و اجرای خوب
بازیگران فیلم صبحانه با زرافه ها
ترکیب جذاب و متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت باعث میشود صبحانه با زرافهها را به عنوان یکی از آثار پربازیگر که امید بالایی هم در گیشه خواهد داشت بشناسیم. بهرام رادان سالها بعد از بازی در کمدی خوش ساخت بی پولی ساخته حمید نعمتالله بار دیگر پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر میرسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم.
حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در جهان با من برقص نشان میدهد سروش صحت روی تواناییهای او در عرصه کمدی حساب ویژهای باز کرده است. حسابی که از سریال پژمان باز شده بود و حالا حالاها قصد پایان ندارد.
هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسهها و فوق لیسانسهها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیتهای تلویزیونی شد حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش میکند خاطرات خوش لیسانسهها را برای مخاطب زنده کند.
بیژن بنفشهخواه از کمدینهای قدیمی تلویزیون و سینما است که در سالهای اخیر با انتخابهای متفاوت حضور درخشانی در عرصه بازیگری داشته است. بازی در سریالهای مگه تموم عمر چند تا بهاره؟، دفتر یادداشت و نیسان آبی نشان میدهد او به مرز پختگی در عرصه بازیگری رسیده و حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است.
در نهایت هادی حجازیفر که پیش از این نیز در سریال زیرخاکی جلیل سامان نقش کمدی را تجربه کرده بود در صبحانه با زرافه ها در نقشی متفاوت میتواند به یکی از آسهای صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.
عوامل فیلم سروش صحت
از عوامل فیلم صبحانه با زرافهها فعلا اطلاعاتی منتشر نشده است اما تهیه کننده این اثر سیدمصطفی احمدی است که سابقه تهیه فیلم درخت گردو محمدحسین مهدویان و تولید سریال و برنامههای مختلف با مهران مدیری از جمله دورهمی و سریال هیولا را در کارنامه دارد.
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
سروش صحت | کارگردان: من و ایمان صفایی سالهای سال است با هم کار میکنیم و تمام کارهایی که تاکنون انجام دادهایم، مبتنی بر علایق و سلایق ماست، یعنی هر چیزی که دوست داریم و به آن معتقد هستیم را برای نوشتن انتخاب میکنیم و در این خلال، کلی دوست پیدا میکنیم و عوامل هر فیلممان تشکیل میشود. جهان مدرن به اندازه کافی عجیب و غریب است و علیه خودش هجویهای هم هست. چیزی که من و ایمان مینویسیم، صرفاً جهانبینی ماست و ممکن است هجویه باشد یا نباشد، جز این هر چه بگویم دروغ گفتهام. من و ایمان دلمان میخواهد بتوانیم از بزرگان ادبیات جهان و ایران؛ چه کلاسیک و چه مدرن اقتباس کنیم. چندباری هم تلاش کردیم؛ اما اتفاق نیفتاده است. آرزوی ماست که بتوانیم روزی از این گنجینه ادبیات استفاده کنیم. ما سه داستان در ذهنمان داشتیم. یکی از آنها قصه رفاقت چند آقا و دیگری رفاقت چند خانم بود. داستان سوم هم روایت دوستی چند خانم و آقا بود. نمیدانم بشود که دومی و سومی را ساخت یا خیر؛ اما امیدوارم شرایط مهیا شود. تم داستان «صبحانه با زرافهها» بخشش و ماجرای رفاقت چند آقا بود که در یک عروسی کلید میخورد. ابتدای این فیلم شبیه به فیلم «هنگاور» است؛ اما راستش را بخواهید زمانی که فیلمنامه را مینوشتیم اصلا به یاد آن فیلم نبودیم و بعدا متوجه آن شدیم. شباهت به آن فیلم وجود دارد؛ اما نیت ما شبیهسازی از «هنگاور» نبوده است. این فیلم برآمده از اعتقادات من است. به نظرم، «صبحانه با زرافهها» در ترویج دوستی است. اگر ما در فیلم درباره مواد مخدر صحبت کردهایم، به معنای ترویج آن نیست؛ بلکه میخواستیم نشان دهیم که مشکلات از همان نشات میگیرد. میدانم که همیشه نمیتوانیم ببخشش داشته باشیم؛ اما اگر به آن دقت کنیم میبینیم که با بخشش زندگی بهتر میشود. شاید چون آدم پر اشتباهی هستم، میخواهم که بخشش هم ترویج پیدا کند. من فکر کردم در فیلمی که فقط با ۶ نفر پیش میرود، بهتر است از بازیگرانی استفاده شود که مخاطب از پیش، با آنها آشنا هستند. من و ایمان صفایی کتاب حکمتهای تائو یا به نام فرزانگی را بسیار دوست داشتیم. علت این که در این فیلم، از این کتاب استفاده شده، علاقه ما به این کتاب و فرزانگی است. پایان این فیلم تلخ نیست؛ بلکه در کل پایان تلخ است.کدام پایانی را در زندگی سراغ دارید که شیرین باشد؟ با این وجود پایان «صبحانه با زرافهها» تلخ نیست.
مصطفی احمدی | تهیهکننده: آرزوی من بود که اسمم کنار اسم سروش صحت قرار بگیرد. واسطه آشنایی ما پژمان جمشیدی بود؛ من مدت زیادی نیست که در این حوزه فعالیت میکنم ولی همیشه دوست داشتم که با سروش صحت کار کنم.
پژمان جمشیدی | بازیگر: این فیلم از طریق تماس تلفنی به نشست خبری اضافه شد و گفت: ما همواره مدیون اصحاب رسانه هستیم. از این که نتوانستم خدمت شما برسم، عذر میخواهم زیرا سر فیلمبرداری سریال «زیرخاکی» هستم. نخستین کار من با سروش صحت در سریال پژمان بود و ورودم را به هنر مدیون ایشان هستم. دست اصحاب رسانه را میبوسم که با این حقوق ناچیز تا این ساعت میایستند تا اخبار را پوشش دهند. از صمیم قلبم از همه اهالی رسانه ممنون هستم و مدیونتان هستم؛ چه زمانی که از من نقد کردهاید و چه زمانی که تعریف کردهاید.
مهیار علیزاده | آهنگساز: سروش صحت و کارهای قبلیاش را بسیار دوست داشتم. فضای آثارش با دیگر فیلم و سریالها متفاوت است. من هم دیر به این پروژه اضافه شدم و در زمان بسیار کم یعنی چهار روز فرصت داشتم تا کارم را انجام دهم. امیدوارم تا حدودی توانسته باشم کارم را درست انجام دهم.
آرمان فیاض | مدیر فیلمبرداری: از زمانی که با سروش صحت کار کردم، دیگر کار کردن با دیگر کارگردانان دشوار شده است. او انسان بزرگی است و روح بزرگی دارد و باعث میشود تا نقاط تاریک درون ما روشن شود. من فقط راهی را رفتم که سروش صحت به من نشان میداد.
امیرحسین حداد | طراح صحنه: جمله معروفی داریم که هر لوکیشینی باید روح داشته باشد و باید بگویم که سروش صحت آموزگار خوبی برایم بوده است. همانقدر که کار کردن در پشتصحنه با او به ما خوش میگذرد، سخت هم هست، چراکه پیدا کردن فضای ذهنی او بسیار دشوار است.
Foxit Reader یک نرم افزار ساده
و بسیار سبک
جهت باز کردن فایلهای با فرمت
PDF
و با به
اصطلاح فارسی کتابهای الکترونیکی میباشد. این نرم افزار 450 میلیون کاربر
فعال در سراسر
جهان دارد و
به دلیل سبکی و راحتی برنامه،
کاربران آن را به هر نرم افزار
مشابه دیگری
ترجیه میدهند.
جهت دانلود این نرم افزار بر روی آیکن زیر کلیک کنید.