مرکز دانلود کتاب الکترونیکی


دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

مطالبی که برچسب جشنواره فیلم فجر را دارند .

معرفی فیلم دست ناپیدا | فیلیموشات


دست ناپیدا جدیدترین ساخته سینمایی انسیه شاه‌حسینی است. کارگردان مطرح سینمای دفاع مقدس این بار هم روایتی از رشادت‌های زنان را دستمایه ساخت فیلمش قرار داده تا عنوان تنها کارگردان زن حاضر در جشنواره فجر ۴۲ را یدک بکشد.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم دست ناپیدا

در خلاصه داستان فیلم دست ناپیدا آمده است: در سال‌های ابتدایی جنگ یک زن خبرنگار با عده ای زن ایثارگر آشنا شده و سرنوشتش دچار تغییر می شود…

نقد و بررسی فوری فیلم دست ناپیدا

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسوی

انسیه شاه‌حسینی را دوست دارم. متاسفانه نمی‌توانم درباره فیلم‌واره‌اش آنطور که باید بنویسم!

فیلم دست‌های ناپیدا پر است از «نشدن»ها؛ قرار بوده فیلم تأثیرگذاری شود درباره فعالیت زنان در پشت صحنه جنگ، قرار بوده خیلی هم اشک‌انگیز شود، قرار بوده به بخش‌های ناپیدا و کم‌پیدای جنگ هم نقبی بزند، تازه قرار بوده در بطن همین اشک و اثر و تصاویر کم‌پیدا، حرف‌های مهمی هم بزند ولی خب هیچکدام از این نیت‌های خوب، در عمل به «فیلم» بدل نشده است. اصلا به هیچ چیز شبیه نشده است. کیست که ایده نمایش بازسازی لباس‌های سوراخ سوراخ شهدا برای استفاده دوباره بدش بیاید یا شستن ملحفه‌های خونین بیمارستان تحت تاثیرش قرار ندهد، ولی این ایده‌ها باید در قالب فیلم به تصویر درآید و خانم کارگردان توانایی چنین کاری نداشته است. پس همه چیز در حد پلان‌هایی باقی مانده است.

حتی در برخی سکانس‌ها با تصاویری مواجه می‌شویم که برای کارگردانی که این همه سال در فضای فرهنگی و سینمایی نفس کشیده، بعید است. با مفاهیمی مواجه می‌شویم که سی و چند سال پس از جنگ، گفتنی نیست (فکر کنید که با دیالوگ‌هایی به تفاوت کشته شدن و شهید شدن اشاره می‌شود!) یا دیالوگ‌هایی می‌شنویم در این قاب، خنده‌دارترین می‌شود، یا در کنار آن سوژه اصلی، با ملغمه‌ای مواجهیم از مفقودالاثر، اسیر، خط مقدم، شعر، امید و…
بگذریم؛ نوشتم که انسیه شاه‌حسینی را دوست دارم و متاسفانه نمی‌توانم درباره فیلم‌واره‌اش، کلیشه‌ها و نشدن‌هایش آنطور که باید بنویسم!

اسم دیگر برای فیلم: باده‌فروش دید!

سطح فیلم: رد شدن در هییت انتخاب (ولی لابد در بخش تجلی اراده ملی جایزه هم می‌گیرد)

۳ نکته از فیلم:

  • موسیقی فیلم که پرزحمت بوده ولی مثل بقیه فیلم، «نشده» است
  • فروش؟ پخش تلویزیونی در هفته دفاع مقدس ۰۳
  • مناسب برای کلیپ‌سازی

 

بازیگران و عوامل فیلم دست ناپیدا

کارگردان: انسیه شاه حسینی، تهیه‌کننده: سید سعید سیدزاده، بازیگران: معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، اعظم سادات موسوی، زیبا عسکری- و…

 

چند نکته درباره فیلم دست ناپیدا

  • انسیه شاه حسینی، تنها کارگردان زنی است که در این دوره از جشنواره فیلم فجر، فیلمش به جشنواره ۴۲ راه یافته است.
  • این کارگردان در حالی به جشنواره می‌آید که سال گذشته نتوانست «به کودکان شلیک نکنید» را به پایان برساند. به گفته خودش این فیلم در نطفه خفه شد.
  • انسیه شاه حسینی آخرین بار فیلم سینمایی «زیباتر از زندگی» را ساخت؛ فیلمی که از زمان تولیدش ۱۱ سال می گذرد و حالا با «دست ناپیدا» در جشنواره حضور دارد.
  • این فیلم روایت‌گر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین بر دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و به جبهه می‌فرستد.

 

فیلم دست ناپیدا از زبان کارگردان

دوست ندارم حضور و عدم حضور فیلمسازان خانم در جشنواره را جنسیتی کنم. فیلمساز چه زن و چه مرد زمانی دست به کار می شود که سوژه مورد علاقه و نیاز جامعه را پیدا کند و فیلم بسازد. به احتمال زیاد هم نبود فیلمسازان زن در جشنواره در این سال ها دلیل خاصی ندارد.

فعالیت یک فیلمساز چه زن و چه مرد به موضوعات فیلمنامه بر می گردد. خود من نزدیک یک دهه فعالیت نداشتم و سال گذشته می خواستم؛ فیلم سینمایی «به کودکان شلیک نکنید» را بسازم اما عنوان شد که موضوعیت حضور آمریکا در عراق تمام شده و فیلم عملا در نطفه خفه شد. من فیلمساز وقتی سراغ تولید فیلم می روم که موضوعی را دوست دارم بسازم. حالا این فیلمساز زن است یا مرد. مهم موضوعیت فیلمسازی است.

امیدوارم نماینده خوبی از سوی فیلمسازان زن باشم، فیلمسازانی که مانند دیگر کارگردانان ممکن است بنا به دلایلی نتوانسته باشند در جشنواره حضور داشته و یا فیلم مورد علاقه خود را بسازند. امیدوارم «دست ناپیدا» کار خوبی شده باشد و دیده شود.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

انسیه شاه حسینی | کارگردان: جای آقای عبدی نسب خالی است. ایشان صبح‌ها که سرکار می‌آمدند یک شعری را می‌خواندند. اکنون ایشان در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را می‌خوانم. من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود. باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمی‌کردم چندین فیلمنامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان می‌توانیم برویم سر فیلمبرداری این فیلمنامه‌ها. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود. حضرت امام خمینی با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم می‌گفتند این بود که ما می‌خواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم. جنگ به ما تحمیل شد و آنچه که در انقلاب درباره آن شعار می‌دادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم‌ می‌سازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است. به نظر من اگر کسی می‌خواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند. من سال‌ها با خاطرات این زنان زندگی کردم و می‌خواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. حاج قاسم سلیمانی می‌گفتند که لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد. من هم می‌خواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم. موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است. درباره روز عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است اما وقتی کسی روی منبر می‌رود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش می‌رود و تصویر عقب‌تر می‌ایستد. ما حتی استخوان‌هایی که دست این زنان را می‌برید، نشان ندادیم زیرا می‌خواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمی‌شد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمی‌توان با هیچ المانی آن را نشان داد. پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

دانلود انیمیشن

دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

اطلاعات و عکس های فیلم میرو + نقد


فیلم میرو ساخته حسین ریگی یکی از آثار سینمایی حاضر در جشنواره فیلم فجر است که داستانی درباره مقاومت مردم سیستان در ۸ سال دفاع مقدس را روایت می‌کند. در اینجا مروری داریم بر متن و حواشی این فیلم.

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲؛ همه اطلاعات و خبرها

خلاصه داستان فیلم میرو

فیلم میرو با محوریت نمادین یکی از بسیجیان نوجوان شهرستان چابهار و اراده وی برای عزیمت به جبهه‌های جنگ، تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی ساخته شده است.

نقد و بررسی فوری فیلم میرو

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمی

فیلم میرو حسین ریگی نمونه کامل تلف کردن بودجه برای ساخت فیلم در یک منطقه مستعد است. ریگی در آثار قبلی‌اش نشان داد علقه و شناخت خوبی به سرزمین مادری یعنی سیستان و بلوچستان دارد و وقتی برای آنکه بتواند برای ساخت فیلم جدیدش باز هم از نهادهای فرهنگی دولتی بودجه بگیرد به سراغ داستانی رفت که هیچ‌گونه شناختی به ابعاد آن ندارد.

حاصل کار هم می‌شود یک فیلم سفارشی شبیه به اخراجی‌ها۱ در منطقه سیستان و بلوچستان که حتی به اندازه ساخته اول مسعود ده‌نمکی هم توان ارتباط برقرار کردن با مخاطب را ندارد. فیلمساز حتی در بیان دغدغه‌ها هم دچار سردرگمی است و پیوند نامبارک انگیزه‌های شخصیت اصلی با مفهوم رشادت و دفاع مقدس آنقدر نچسب و غیرقابل باور درآمده که هیچ گونه احساسی را بر نمی‌انگیزد.

۳ نکته از فیلم:

  • ناتوانی فیلمساز در بازی گرفتن از بازیگران بومی
  • امضای قرارداد همکاری بین انجمن سینمای دفاع مقدس و اداره شیلات!
  • میرو همان مجید سوزوکی مناطق محروم است!

مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویدر یک کلام؛ فیلم میرو خسته‌کننده است. سخت‌فهم، کم‌جان و ناتوان برای درونی کردن قصه. کلیشه‌های قابل حدسی هم دارد، عشق قابل حدسی و تحول قابل حدسی. اما اگر این فیلم، تجربه اول کارگردانش بود، می‌شد همه این ضعف‌های روایی و ریتمی را کنار گذاشت و به موفقیت کارگردانش در ادامه مسیر فیلمسازی ایمان داشت.

من اما از حسین ریگی فیلم هوک را در هم در همین فیلیمو دیده‌ام. دقیق نمی‌دانم فیلم چندم اوست ولی اگر شما هم آن را ببینید حق می‌دهید که هوک از میرو، فیلم سرحال‌تر، خوش‌ریتم‌تر و در بیان قصه‌اش خوش‌بیان‌تر است. حالا اگر این ماجرا را بگذاریم کنار تجربه سوم کارگردان در فیلمسازیِ بومی، یعنی ما توقع درستی از ریگی داریم که فیلم به فیلم پیشرفت کند و حداقل بشود پابه‌پای قصه پیش رفت و همراهش شد. محدودیت «لو دادن داستان» باز هم دست و پای قلم نویسنده را بسته و نمی‌تواند مثال‌هایی برای این لکنت‌های پیاپی میرو بیاورند. شباهت بخش‌هایی از داستان با «اخراجی‌ها یک» مایه سرافکندگی است تا تامل و تاثیرگذاری. حذف بی‌دلیل کاراکترها (مثل پسرک همراهِ میرو که همیشه هم فحش می‌خورد و همیشه هم هست!) یا پایان‌بندی خوش ولی بی‌منطق داستان، نمره منفی بزرگی برای ریگی است. در انتهای داستان این سوال در ذهن می‌ماند که چرا بنیاد شهید اسپانسر این فیلم شده است، آن هم وقتی بیشتر زمان قصه صرف افسانه شاه‌ماهی می‌شود.

اسم دیگر برای فیلم: اخراجی‌ها ۴

سطح فیلم: در سودای سیمرغ ولی برای رنگین شدن سفره، بدون کاندیداتوری

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بازیگران بلوچ ولو درست مدیریت و هدایت نشده‌اند
  • کاش میرو فیلم اول ریگی بود
  • جیغ خواهر میرو که خواب حاضران در سالن را پراند!

 

بازیگران و عوامل فیلم میرو

حسین ریگی کارگردانحسین ریگی کارگردان فیلم میرو سومین اثرش را بعد از هوک و لیپار ساخته است و از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان است. سعید الهی برادر محمود گبرلو نیز به عنوان تهیه‌کننده این اثر حضور دارد و بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم هستند.

سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دین‌محمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس نارویی، دیانا حوت و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان بازیگران فیلم میرو را تشکیل می‌دهند. بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه‌گذاران فیلم میرو هستند.

 

چند نکته درباره فیلم

  • تصویربرداری میرو حدود ۲ ماه در شهرستان چابهار طول کشید.
  • این فیلم سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلم‌های تحسین شده «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.
  • فیلم هوک ساخته قبلی ریگی که در جشنواره سال گذشته حاضر بود بدون آنکه اکران شود راهی اکران آنلاین شد.
  • سعید الهی برادر محمود گبرلو که به عنوان مجری تلویزیون و پژوهشگر در حوزه سینما فعالیت می‌کرد پیش از تهیه فیلم میرو مستندی به نام «قوی دل» را برای جشنواره سینما حقیقت تولید کرد که ۴ تندیس از این جشنواره را کسب کرد.

 

تولید میرو به روایت تهیه‌کننده

سعید الهی | گروه تولید پروژه سینمایی «میرو» در حالی پس از چند ماه فیلمبرداری شهرستان چابهار را ترک کرد. بی‌تردید خیلی از فعالان فرهنگی و سینمایی از حضور در این پروژه ها خودداری کرده و ترجیح می‌دهند در مناطقی که امنیت آنها زبانزد است فیلم بسازند؛ اما برای دلسوزان این سرزمین روشن است که استان سیستان و بلوچستان با ساخت و نمایش فیلم هایی از جمله «میرو» می تواند به ایران عزیز ثابت کند که سرزمینی متمدن، زیبا، تاریخی و پرنشاط است و مردمانی شریف و مهمان نواز دارد.

دشمن هم به واسطه همین روحیه آرام و امن تلاش می کند به واسطه عملیات های کور خود، هر از چند گاه این چهره متین و خوشایند را مخدوش کند که زهی خیال باطل! قوم بلوچ سال‌هاست از تصویر تلخ و دردناکی که از آن در سراسر دنیا آگاهانه و عامدانه به نمایش در می آید رنجیده است و در این مسیر تنها ابزار هنری و رسانه‌ای می توانند زیبایی ها و امنیت عمومی این مرز و بوم را به تصویر کشیده و ظرفیت های مستعد این استان محروم را به نمایش در آورند.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سعید الهی | تهیه‌کننده: ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارایه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید برای ساختش مشارکت کردیم. سال‌هاست در حوزه سینمای راهبرداری نظر داده‌ام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و تکنیک در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را می‌زند. در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که می‌توانیم حرف‌هایی مهمی مانند ایثار را در طول قصه بزنیم. فیلم میرو اثر‌ متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است‌. این استان، همواره منطقه‌ای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود. از نظرم، سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است. فارغ از کم و کاستی‌های این فیلم، «میرو» استراتژیک است و نگاهی شریف و وطن‌پرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آن‌ها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر ۴۲، تنها در سالن این منطقه نمایش داده می‌شود. از هم‌اکنون برای اکران فیلم «میرو» با آموزش و پرورش صحبت کرده‌ایم و نتیجه این شده که این اثر، مناسب مقطع متوسطه است.

حسین ریگی | کارگردان: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم. کودکان و نوجوان همواره برایم مهم بوده است چراکه این‌ها آیندگان این مرز و بوم هستند. ژانر کودک و نوجوان در همه جای دنیا، غیر از هالیوود، گیشه پُرفروشی ندارد. البته در کشورهای دیگر از این ژانر حمایت می‌کنند و آثاری از دست، نیازمند حمایت است. بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌های کودک و نوجوان حمایت می‌کند؛ اما مهم‌ترین حامی و‌ پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند. بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آن‌ها نقش جدی‌تری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیه‌کنندگان خواهش می‌کنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانس‌های خوب و با دیالوگ ایفا کنند. «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی‌ را با آن‌ها سپری می‌کنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و ما لنزی برای فیلمبرداری انتخاب کردیم که حس و حال قصه را مناسب‌تر منتقل می‌کند. همچنین در این فیلم بازیگران حرفه‌ای و نابازیگری ایفای نقش کرده‌اند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سال‌ها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد. همان‌طور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلم‌های ژانر کودک و نوجوان به وجود آید. ما به این جمع‌بندی رسیدیم که در فیلم لهجه‌ای داشته‌ باشیم که همه ایرانی‌ها متوجه آن شوند؛ یعنی از زبان بلوچی به لهجه بلوچی رسیدیم که نیازی به زیرنویس نباشد. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده است و در روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل می‌کند.

پیمان شیرخانی | نویسنده: زمانی که نویسنده، کاراکترها را می‌نویسد، به هر حال چیزی به او اضافه می‌شود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که کاراکتر «میرو» شیطنت‌های زیادی دارد. البته نوجوانان دهه ۶۰، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره می‌شود. فیلم‌هایی که درباره سیستان و بلوچستان ساخته شده است، همیشه کلیشه‌هایی مانند قاچاق، دزدی، فقر، اشرار و… را روایت کرده‌اند و در «میرو» تلاش کردیم که از این کلیشه‌ها دوری کنیم. در قصه «میرو» از نشان دادن اشرار دوری کردیم و تصویر واقعی‌تری از این منطقه نشان دادیم.

سودابه بیضایی | بازیگر: این کاراکتر، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم. برای رسیدن به لهجه مناسب نیز، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.

ایوب افشار | بازیگر: هر زمان که صحبت از بلوچ می‌شد، فردی را تصور می‌کردیم که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچی‌ها درست به این هنر وارد شدیم. ما نمی‌گوییم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه‌ خطه، این نیست. از قبل انقلاب تاکنون فیلم‌هایی که در این منطقه ساخته می‌شدند، تصور غلطی به مردم نشان می‌دادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید.

مهدی دین‌محمد‌پور | بازیگر نقش میرو: حرفه من بازیگری نیست اما تاکنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلمنامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان می‌داد، تصمیم به بازی گرفتم‌. یکی از چالش‌های بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم‌ و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.

امیررضا دلاوری | بازیگر:  به همه گروه از همین‌جا خسته نباشید می‌گویم. در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانس‌های من چهار روز زمان برد. زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگ‌های را با من کار کرد تا بتوانم آن‌ها درست ادا کنم. بجز «میرو»، پیشنهاد بازی در دو فیلم دیگر را داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند. ما به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفته‌ایم و این بار هم برای تولید «میرو» به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم‌. ولی جدا از این، این منطقه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقمند کار به حوزه سینما بودند. خیلی ها آمدند و قول‌هایی به آنها دادند، اما در همان محیط بسته ماندند، به همین دلیل از این تریبون استفاده می‌کنم که اگر کسی می‌تواند، کمکی به این منطقه و استعدادهایش کند.

حمید ابراهیمی | بازیگر: سال‌هاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده‌ام و از آن جایی که نقش‌های منفی زیادی بازی کرده‌ام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم میرو

پوستر فیلم میرو

فیلم میرو

فیلم میروفیلم میرو

دانلود انیمیشن

معرفی و اطلاعات فیلم آغوش باز


بهروز شعیبی در ششمین تجربه سینمایی خود به سراغ یک داستان عاشقانه رفته است و آغوش باز را با حضور تعداد زیادی از بازیگران مطرح تولید کرده است. در اینجا نگاهی به این فیلم می‌اندازیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم آغوش باز

داستان فیلم آغوش باز  درباره خواننده‌ای است که در روز کنسرتش با قهر همسرش در می‌یابد زندگی علاوه بر کارها و مشغله‌های شخصی ابعاد دیگری هم دارد و می‌توان بدون آنکه خللی در حرفه پیدا شود به خانواده و همسر و پدر و مادر هم عشق ورزید.

در خلاصه داستان رسمی فیلم آمده است: سه‌ قصه از سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی که فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند؛ این خلاصه‌ای است از داستان فیلم آغوش باز.

 

نقد و بررسی فوری فیلم آغوش باز

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیبرای فیلمسازی که اولین ساخته سینمایی‌اش بهترین فیلم کارنامه کاری او است ساخت فیلم آغوش باز تنها یک عقب‌گرد نیست بلکه سقوط آزاد به انتهای بی‌انگیزگی و بی سلیقگی است. شعیبی حتی در آثار قبلی خودش هم تا این اندازه از داستان‌ گفتن جدا نشده بود که در آغوش باز آنچنان سردرگم و بی‌هویت به سراغ فیلمنامه رفته است که نه تنها هیچ نشانه‌ای از کارگردان دهلیز درون خودش ندارد که گمان می‌رود فیلم را یک کارگردان درجه چندم گیشه پسند ساخته است. فیلم سرشار از تصاویر و سکانس‌های کارت پستالی است که به سختی می‌توان میان روابط و علت و معلول میان آن‌ها منطق پیدا کرد. فیلم سی سالی دیر ساخته شده است و اگر این میزان از دغدغه در دهه ۷۰ روی پرده می‌رفت احتمالا نظر دیگری می‌توانستیم درباره فیلم داشته باشیم و اشکال دقیقا همین‌جاست که فیلمساز از روح جمعی جامعه امروز کاملا به دور است و این را می‌توان از لحظه لحظه فیلم فهمید.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و غیرقابل باور حامد کمیلی و محسن کیایی
  • بازی خوب احترام برومند که احترام برانگیز است
  • کاش به جای حامد کمیلی یک خواننده – بازیگر این نقش را بازی می‌کرد

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادههر چقدر بهروز شعیبی با فیلم بدون قرار قبلی، امیدوارمان کرده بود که می‌توان به عنوان یک سینماگر نسل نوی سینمای اجتماعی ایران رویش حساب کرد، آثار اخیر وی از جمله آغوش باز ذهنیت نسبت به او را تغییر داد.
آغوش باز فیلم سانتی مانتال و کلیشه‌ای است که شعارهایش، پیام انسان‌دوستانه‌‌اش و عشق ناقصش نه تنها به بار ننشسته بلکه کمدی ناخواسته‌ای شده که فقط قصد دارد کشدار شود و نتیجه‌ این اتفاق، ملال تماشاگر از تماشای آن است.
کلیشه بهترین واژه برای روایت و شخصیت پردازی فیلم است؛ زن آلزایمری، مرد مهربان و فداکار، مدیربرنامه‌های تیز و بز، سرمایه گذار زبان باز، مافیای موسیقی و … همه و همه حتی تیپ‌های خوبی هم نبودند تا فیلم در متن و اجرا به طور توامان شکست خورده و الان باشد.

۳ نکته از فیلم:

  • روایت کلیشه‌ای
  • احساس‌گرایی با موسیقی و روابط تکراری
  • تعلیق دروغین و روشدن دست فیلمساز

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویاین تنوع‌طلبی بهروز شعیبی در انتخاب ژانر فیلم و نماندن در هیچ شیوه و سبکی، قابل تقدیر است اما کاش این تغییر و تحولِ موضوعی منجر به تجربه قابل قبولی شود. فیلم آغوش باز دقیقا از همین نقطه (بی‌تجربگی سازنده‌اش در ساخت فیلم خانوادگی و خوشحال) ضربه می‌خورد.
تازه‌ترین اثر شعیبی، سردرگم است، پر حرف است، بی‌ارتباط است، آشفته است، نامتوازن است و افسوس که برای همه این حرف‌ها نمی‌شود مثال آورد. مثال زدن کل فیلم را اسپویل می‌کند!
فیلم سکانس‌های خیلی خوب هم دارد، برعکس حرف‌های قشنگی هم دارد ولی دغدغه پسِ فیلم گم است. شخصیت اصلی آنقدر که باید قوت ندارد و نتیجه اینکه سیر تحولش ساختگی به نظر می‌رسد، ایده شخصیت غایب فیلم هم با آن همه اشاره و شگفتی، به سرانجام نمی‌رسد. فیلم اصرار دارد تا تمام شود؛ هم در ذهن ما و هم در سرنوشت تک‌تک قصه‌ها و این اتفاق مبارکی برای یک فیلم امروزی نیست. شاید خنده‌تان بگیرد ولی باور کنید که برای همین دلایل ساده، فیلم حال و هوا و حس دهه هفتادی دارد! انگار کمی دیر ساخته شده. مثل یک آهنگ قدیمی که دیدنش خالی از لطف نیست ولی چیزی به شما و زندگی‌تان اضافه نمی‌کند. ولی عصر جمعه خوبی برایتان می‌سازد.

اسم دیگر برای فیلم: در جست‌وجوی زهره
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره (کاندیدای موسیقی و طراحی صحنه و لباس)

۳ نکته از فیلم:

  • برای عصر جمعه
  • سکانس‌های پیرمرد و پیرزن داستان (که اگرچه فیلم را از ریتم می‌اندازد ولی افسوس دارد که ایده از دست رفته و کاش آنها تمرکز داستان بودند)
  • کاش یک خواننده بازیگر می‌شد، نه برعکس!

 

بازیگران فیلم آغوش باز

حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس‌ نکی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

عوامل فیلم

تهیه‌کنندگی این کار را علی سرتیپی به عهده دارد و فیلمنامه آن را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به‌طور مشترک نوشته‌اند.

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی آغوش باز عبارتند از؛ کارگردان: بهروز شعیبی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مجری طرح و سرمایه‌گذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح چهره‌پردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامه‌ریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.

 

نکته‌هایی درباره فیلم

  • بهروز شعیبی پیش از این آثار سینمایی چون بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، سیانور و دهلیز را ساخته است و حالا ششمین فیلم خودش را در جشنواره چهل‌ودوم رونمایی خواهد کرد.
  • هم‌آهنگ  اسم اولیه‌ای بود که شعیبی برای فیلمش انتخاب کرد و بعد به آغوش باز تغییر نام داد.
  • شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

علی سرتیپی | تهیه‌کننده: پیشنهاد ساخت این فیلم از سوی بهروز شعیبی و محمدمهدی عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و این اثر ساخته شد. شایعه بود که بهروز شعیبی وسواس دار و مراحل تولید طول می‌کشد اما در این پروژه همه‌چیز سر زمان مناسب انجام شد. این فیلم صد در صد در بخش خصوصی تولید شده و یک ریال هم یک ارگان دولتی به آن کمک نکرده و حمایتی هم نشده است. من و محمدمهدی عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. بهروز شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود. ما فکر می‌کردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت.

بهروز شعیبی | کارگردان: آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلمسازی و هم در شکل اجرایی. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم، بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه بگویم آغوش باز کار سخت و پُربازیگری بود‌ و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد. دغدغه‌ها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار می‌کنم که زندگی و فکر می‌کنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمی‌شوم‌. فکر می‌کنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم. ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژه‌های اصلی فیلم بود. معتقدم که بخش مهم کیفی جامعه ما در دست خانم‌ها است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم، عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض می‌دهد. ما در درام می‌توانیم هر پرسوناژی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. خانم‌ها در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیت‌های تاثیرگذاری داشته‌اند. من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام. به همین دلیل فکر می‌کنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت «آغوش باز» با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیه‌کننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این ژانر را به درستی ارایه کنیم. کارگردانی نمی‌تواند در کنار یک تهیه‌کننده خوب، فیلم بد بسازد و همچنین نمی‌توان کنار یک تهیه‌کننده بد، فیلم خوب ساخت. دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع می‌شود، فیلمنامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمی‌زند. نزدیک‌ترین ژانر به «آغوش باز» کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند. این خاصیت این ژانر است.

محمدرضا میرزامحمدی | طراح صحنه: فیلمنامه شرایط جالبی در صحنه سازی و دکوری داشت که به یک تکاملی می‌رسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلمنامه وفادار بمانیم. ما سعی کردیم که تمام لوکیشن‌های فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر کاراکتر در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک می‌کند.

محمدمهدی عسگری | مجری طرح: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم‌ که امیدوارم نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم‌.

مهرداد کوروش‌نیا | نویسنده: نگارش این فیلمنامه مانند دو امدادی بود. بهروز شعیبی و سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مساله‌ای است که به فیلمنامه‌نویس کمک می‌کند. بعد از ۳ ماه بهروز شعیبی با من تماس گرفت و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.

سجاد نجفی | نویسنده: بهروز شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامه‌نویس دوست داشتم ببینم که ایشان علاقه‌مندند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.

شبنم گودرزی | بازیگر: نمی‌توانیم بگوییم که ارزش زن‌ها پایین می‌آید. همان‌طور که خانم‌ها می‌توانند پول‌پرست باشند، آقایان هم می‌توانند. نمی‌توانیم به این صفات به صورت جنسیتی نگاه کنیم.

مسعود سخاوت دوست | آهنگساز:  موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز می‌بینید، آیینه‌ای از خلقیات مردم همان جامعه است. باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده می‌توانند متوجه وضعیت اسف‌بار موسیقی پاپ باشند. من به عنوان مخاطب عام‌ فکر می‌کنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط و دلیل انتخاب این موسیقی برای فیلم‌ همین بوده است.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

پوستر فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

حامد کمیلی در فیلم آغوش باز

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز
بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

محسن کیایی و گلاره عباسی در فیلم آغوش بازحامد کمیلی در فیلم آغوش بازحامد کمیلی در فیلم آغوش باز

دانلود انیمیشن

معرفی کامل فیلم شه سوار


فیلم شه سوار ساخته حسین نمازی دومین فیلم کمدی اجتماعی او بعد از فیلم شادروان است که فضای کمدی آن یکی از آثار کمدی این دوره از جشنواره را پررونق کرده است. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی و نقدهای این فیلم می‌اندازیم.

اطلاعات کامل جشنواره فیلم فجر ۴۲

خلاصه داستان فیلم شه سوار

در خلاصه داستان فیلم شه سوار آمده است: به‌ دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار بهم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.

 

نقد و بررسی فوری فیلم شه سوار

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویفیلم شه سوار، نقیض فیلم قبلی حسین نمازی یعنی شادروان است. حتی از همان خانه و لوکیشن استفاده شده و کاراکترها شباهت بسیاری به همان اتمسفر فیلم قبلی دارند و حتی روند قصه هم همان است.
فیلم لحظات خوب و شیرینی هم دارد که حاصل همین اتمسفر و بازی خوب تیم بازیگری است. اما… اما مشکل پیرنگ اصلی لاغر فیلم است که کشش این همه را ندارد (توضیح نمی‌شود داد چون مشمول لو دادن داستان می‌شود و این درست نیست)، برای همین در لحظه‌های متعددی فیلم از نفس می‌افتد، تم اصلی فراموش می‌شود یا جنس شوخی‌ها به تکرار می‌زند و از همه بدتر، گره‌گشایی‌اش توی ذوق‌زننده و خلاف جریان فیلم می‌شود. البته که هپی‌اند با همه بی‌منطقی‌اش، به فیلم می‌آید.
این فیلم حسین نمازی از نظر فنی اثر کم‌ایرادی است، احتمالا در فروش هم موفق می‌شود و رکورد فیلم قبلی‌اش را بشکند اما کاش این همه انرژی و تجربه و اتمسفر خوب را وارد حوزه‌های دیگر کند. شاید تجربه‌های جدید، نتیجه بهتری هم داشته باشد.

اسم پیشنهادی برای فیلم: شادروان بدون مارادونا

سطح فیلم: پذیرش در جشنواره بدون کاندیداتوری (احتمالا توسط داوران تحویل گرفته می‌شود)

۳ نکته از فیلم:

  • سکانس خرانه و مونولوگ خوب ابتدایی
  • باز هم فیلمی با مشکل شنوایی
  • موسیقی متن فیلم

 

بازیگران و عوامل فیلم شه سوار

مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزت‌الله رمضانی‌فر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار هستند.

تدوین «شه‌سوار» را میثم مولایی و صداگذاری آن را آرش قاسمی برعهده دارد. همچنین فردین خلعتبری موسیقی این فیلم‌سینمایی را می‌سازد. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است و در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور خواهد داشت.

فیلم شه سوار

سایر عوامل فیلم سینمایی شه‌سوار هم از این قرارند: تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارع‌مند، طراح لباس: فاطمه صفری‌زاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، جلوه‌های بصری: امیر ولیخانی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، برنامه‌ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمت‌اله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو و عکاس: ریحانه زنگنه.

 

درباره حسین نمازی کارگردان فیلم

حسین نمازی کارگردانحسین نمازی ساخت فیلم را با یک درام تلخ اجتماعی درباره پیوند اعضا آغاز کرد. فیلم آپاندیس قدم اول نمازی در فیلمسازی به حساب می‌آید که البته در فیلم دوم یعنی شادروان مسیر اصلی و ژانر مورد علاقه‌اش را پیدا کرد و یک کمدی اجتماعی با کیفیت را راهی جشنواره چهلم کرد. او حالا بعد از دو سال با همان تم و فضای آشنای فیلم شادروان به سراغ موضوعی مشابه در فیلم شه سوار رفته است که نشان می‌دهد در این زمینه به تسلط خوبی دست پیدا کرده است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سعید عطائیان | تهیه‌کننده: پارسال همین موقع‌ها با آقای نمازی جایی بودیم و ناگهان ایده‌ای به ذهن ایشان رسید. یک روز روی کاغذ آن ایده را نوشتند و من بسیار از آن استقبال کردم. این کار با تمام سختی‌هایش برای من بسیار لذت‌بخش بود و قطعا این لطف خدا بوده است. باید تشکر کنم از تمام بچه‌هایی که در ساخت این کار نقش داشتند. ما یک روستا را برای ساخت این فیلم به لطف اهالی روستا گرفته بودیم. دوست دارم این را نیز بگویم که از خدا می‌خواهم این اتفاقی که بین من و حسین نمازی رخ داده است، ادامه داشته باشد. ترس‌هایی برایمان وجود داشت و هرکسی این فیلمنامه را می‌خواند، می‌گفت شبیه «شادروان» است اما حسین نمازی اصرار داشت که اینگونه نیست. الان به جرات می‌گویم که این کار در کوچه پایین «شادروان» اتفاق افتاده و در همان حال و هوا است. این سبک حسین‌ نمازی است و حتی می‌تواند سه‌گانه آن ساخته شود.

حسین نمازی | کارگردان: من با بدبختی سینما را شروع کردم و به شدت عاشق سینما بودم طوری که پدر و مادرم به حال من گریه می‌کردند. سینما را به صورت خودآموز یاد گرفتم. از ساخت فیلم کوتاه شروع کردم و راه درازی آمدم، پس می‌توانم بگویم بچه سینما هستم و هیچ چیز در این دنیا برای من بااهمیت‌تر از سینما نبوده است. اکنون جای دوستانی که فیلمشان به جشنواره نرسید، پذیرفته نشد و حتی دوستانی که قهر کردند و مکدر هستند، خالی است. همه ما باید کنار هم فیلم بسازیم تا سینما سرپا بماند چراکه به هرحال جشنواره فجر نقطه مهمی در سینمای ما است. به نحوی که ۱۰ روز تمرکز کل کشور روی سینما است، درباره فیلم‌های مختلف صحبت می‌شود و ما در همین سالن‌های سینما و نقد و بررسی‌ها متوجه می‌شویم که چه باید انجام دهیم و حتی تغییراتی در فیلم اعمال کنیم. بسیاری از افراد در جشنواره فجر فیلم داشته‌ و در اکران مردمی به دلیل بازخوردها فیلمشان را تغییر داده‌اند. سینما مال ماست و باید مراقب آن باشیم. «آپاندیس» برای من اتفاق جذابی بود و جوایز جهانی زیادی هم دریافت کرد. به جایی رسیدم که احساس کردم دیگر نمی‌توانم فیلم تلخ بسازم. برای من اهمیتی ندارد که این فیلم شبیه «شادروان» هست یا خیر. زیرا هر دو فیلم اثر خود من است و این فضا را دوست دارم. مساله مرگ برای من در این چند سال خیلی مهم بوده است و زیاد به مرگ فکر می‌کنم. من دنبال این هستم که رو به جلو بروم و شما باید درباره این موضوع قضاوت کنید. به نظر من «شه‌سوار» بهترین فیلم من تاکنون است. اصل این است که همه شخصیت‌ها باید قصه‌ای داشته باشند. شیوه من این است که فیلمنامه را چندبار می‌نویسم، می‌خوانم و بازنویسی می‌کنم. من این ویژگی را دارم که نمی‌توانم فیلم‌ خلوت بسازم و از شخصیت‌های زیادی استفاده می‌کنم.

گیتی قاسمی | بازیگر: چند سالی است که من فقط کمدی کار می‌کنم و این مدت اصلا فیلم جدی کار نکردم. پس فکر کردم که با پذیرفتن پیشنهاد آقای نمازی می‌توانم به فیلم جدی و به جایی که ابتدا بودم، بازگردم.

عباس جمشیدی‌فر | بازیگر: دغدغه من بود که فیلم‌ و قصه‌ای را بازی کنم که درباره فقر است. فقری که بلایی سر یک خانواده یا جامعه می‌آورد که نمی‌توان هیچگونه آن را جمع کرد. به نظر من قصه این فیلم فقری بود که همه ما می‌بینیم. در جامعه ما هم فقر فرهنگی و هم فقر مادی وجود دارد که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم.

هادی کاظمی | بازیگر: سعی ما در این فیلم بر خنداندن نبود و یک جاهایی از دستمان در می‌رفت. این فیلم‌ کمدی نیست و یک زندگی بود. زندگی هم شامل خنده، گریه، چالش و مسایل مختلف است.

میثم مولایی | تدوینگر: ما سعی کردیم تا در مرحله تدوین یک قصه تعریف کنیم. موضوع لذت‌بخش دیگر این بود که «شه‌سوار» دو ویژگی خوب دارد؛ اول یک‌دستی این تعداد بازیگر با مدل‌های بازی مختلف و نکته دیگر اینکه این اتفاق در عوامل پشت دوربین هم رخ داده است.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر فیلم شه سوار

پوستر فیلم شه سوار

دانلود انیمیشن

همه اطلاعات فیلم قلب رقه


فیلم قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروه‌های تروریستی در کشور سوریه است. خیرالله تقیانی‌پور کارگردان این اثر است و قرار است در جشنواره فجر رونمایی شود. مروری بر اتفاقات و حواشی این فیلم خواهیم داشت.

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲؛ همه اطلاعات و خبرها

خلاصه داستان فیلم قلب رقه

موضوع فیلم قلب رقه همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده و درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.

 

نقد و بررسی فوری فیلم قلب رقه

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیبیش از یک دهه از ظهور پدیده نحس و کثیف داعش در منطقه خاورمیانه می‌گذرد و ایران به عنوان یکی از کشورهایی که درگیر این پدیده شوم بوده است همواره تحت تاثیر کینه و اقدامات این گروه تروریستی بوده. اما با همه این‌ها و حضور مستشاری ایران در منطقه هنوز هم یک اثر درخور توجه درباره این اتفاق ساخته نشده است. بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها یک دورنمای کلی از این پدیده دارند که حتی فاصله ساخت فیلم اول تا همین فیلم قلب رقه هیچ تغییری در دیالوگ‌ها و فیلمنامه‌ها و انگیزه‌ها و حتی رویکرد سیاسی و امنیتی و نگاه اعتقادی و اسلامی درون آن احساس نمی‌شود و هیچ پیشرفتی که باعث تماشایی شدن این آثار شود شکل نمی‌گیرد. گریم‌ها همه یکی است. دیالوگ‌ها و حرف‌ها و انگیزه‌های داعشی‌ها یکی است. مانند دهه شصت که تمامی فیلم‌های دفاع مقدسی تصویری یکسان از بعثی‌ها نشان می‌دادند و همگی یک سیبیل کوتاه روی لب داشتند داعش هم در نظر سینماگران ایرانی به غیر از یک تصویر تصنعی چیز دیگری درون خودش ندارد. ساخت فیلم‌های عقیدتی از این دست نیازمند دغدغه و زیست سلحشورانه و باورمند است که متاسفانه درون هیچ کدام از فیلمسازانی که به سراغ چنین سوژه‌هایی رفتند وجود ندارد. یا اگر هم وجود دارد نمود بیرونی ندارد. قلب رقه نیز از این قاعده مستثنی نیست و دلیل ساخت آن بعد از نابودی داعش چیزی جز پر کردن ویترین مدیران فرهنگی نهادهای نظامی – فرهنگی نیست. با این میزان از دغدغه نمی‌توان به جنگ با تهاجم فرهنگی غرب و عوامل آن در منطقه رفت. باید پوست اندازی جدی در این زمینه صورت بگیرد وگرنه سینمای مقاومت کماکان با درجا زدن هر روز از مخاطب امروز دور می‌شود.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و غیر قابل باور هدایت هاشمی
  • جلوه‌های ویژه
  • نداشتن خط روایی مشخص در فیلم

 

عوامل و بازیگران فیلم قلب رقه

در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش می‌پردازند.

عوامل فیلم سینمایی قلب رقه عبارتند از؛ تهیه کننده: سعید پروینی، نویسنده و کارگردان: خیرالله تقیانی پور، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری امام روح الله، مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: مهدی سعدی، موسیقی: کارن همایونفر، طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، جلوه‌های بصری: حسن ایزدی، جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، مدیر تولید: وحید مرادی، طراح چهره‌پردازی: احسان رناسی، طراحان لباس: امیر ملک پور و محمود بیاتی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: امید همتی فراز، منشی صحنه: هدیه عباسی و عکاس: مهدی جودی. این فیلم سینمایی محصول بنیاد رسانه‌ای بیان و بنیاد سینمایی فارابی است.

چند نکته درباره فیلم

  • بخشی از لوکیشن‌های فیلم قلب رقه در شهرک دفاع مقدس و همچنین بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.
  • موضوع این فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد و همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده است.
  • برخلاف آنکه پیش‌تر در برخی رسانه ها منتشر شده است، «قلب رقه» حاصل سرمایه‌گذاری و اهتمام بخش خصوصی است که تهیه کنندگی آن را سعید پروینی به عهده دارد و موسسه فرهنگی رسانه ای اوج، نقشی در تولید آن ندارد.
  • شادی مختاری که با سریال جزیره سیروس مقدم به شهرت رسیده است پس از بازی در فیلم «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد در جدیدترین فعالیت خود در فیلم قلب رقه حضور دارد.
  • خیرالله تقیانی پور در شب‌های زمستان و همزمان با سالگرد شهادت سردار سلیمانی سریال ترور را با تهیه‌کنندگی مجتبی امینی دبیر جشنواره فجر از شبکه یک سیما پخش کرد که موضوع آن درباره واقعه ترور سردار سلیمانی است.

فیلم قلب رقه

درباره خیرالله تقیانی‌پور؛ کارگردان فیلم

تقیانی‌پور که از چهره‌های شناخته شده تئاتر و به‌ ویژه تئاتر دفاع مقدس است از سال ۱۳۹۹ و با ساخت سریال «نجلا» به چهره‌های شناخته‌شده برای مخاطبان تلویزیون نیز تبدیل شد. سریالی که در ماه رمضان سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت و فصل دوم آن نیز در نوروز و ماه رمضان سال ۱۴۰۱ پخش شد. البته او پیش از این سریال، دو فیلم «تونل» و «اینجا خانه من است» را نیز ساخته بود که هر دو در دایره فلیم‌های دفاع مقدس می‌گنجند.

پس از پایان فصل دوم «نجلا» که با تغییر بازیگر نقش اول آن (محیا دهقانی) به جای سارا رسول‌زاده (همراه شده بود) برخی رسانه‌ها از احتمال ساخت فصل سوم نیز خبر دادند. با این حال تقیانی‌پور در گفت‌و‌گویی این موضوع را تلویحاً رد کرده و گفته بود: «حقیقتش این است که ما در زمان ساخت «نجلا» فیلمنامه را طوری نوشته بودیم که قصه در قسمت آخر تمام شود و هیچ برنامه‌ای برای ساخت فصل دوم یا ادامه داستان نجلا نداشتیم. اما درباره اینکه یک سریال فصل‌های بعدی داشته باشد یا خیر کارگردان و تهیه‌کننده خیلی تصمیم‌گیر نیست و این مدیر است که تصمیم می‌گیرد سریال ادامه پیدا کند یا خیر»

این کارگردان سینما و تلویزیون تیرماه امسال و در جریان هشتمین جشنواره فیلم شهر موفق شد جایزه بهترین کارگردانی این جشنواره را برای مجموعه تلویزیونی «نجلا» از آن خود کند و در اختتامیه همان جشنواره نیز در گفتگو با آنا بار دیگر تأکید کرد که برنامه‌ای برای تولید ادامه «جلا» ندارد. حال باید منتظر ماند و دستپخت سازنده «نجلا» روی پرده نقره‌ای را به تماشا نشست تا مشخص شود تقیانی‌پور در سومین و احتمالاً سخت‌ترین تجربه سینمایی خود چگونه از پس تولید «قلب رقه» برخواهد آمد.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سعید پروینی | تهیه کننده: این فیلم کلاژی از قصه‌های واقعی بود. شهید سید رضی در تولید این اثر خیلی به ما کمک کردند و از روز اول تا پایان به ما کمک کردند. بعد از شهادت ایشان قرار شد که این فیلم‌ را به ایشان تقدیم کنیم‌ اما این فیلم درباره زندگی شهید نبود.

خیرالله تقیانی‌پور | کارگردان: بحث عاشقانه و درام داستان را خودم نوشته‌ام اما نفوذ در دل داعش را هم داشته‌ایم. به هر حال هم در تهران و هم در سوریه فیلمبرداری داشتیم و مجبور بودیم لانگ شات ها و برخی از صحنه‌های بسته‌ را در سوریه و صحنه‌های بسته بسیاری را در ایران تهیه کنیم. ما وقتی وارد سوریه شدیم کشور هنوز ناامن بود و رژیم صهیونیستی بمباران را شروع کرده بود. من هر روز دعا می‌کردم که خون از دماغ کسی نیاید. من از همینجا از همه کسانی که در سوریه امنیت را برای ما ایجاد کردند، تشکر می‌کنم. علی‌الخصوص شهید سید رضی موسوی و امیرحسین جان‌پناه‌. بزرگ‌ترین چالش ما در سوریه این بود که سالم به هتل برگردیم.

محمدرضا شریفی‌نیا | بازیگر: من آمدم که در کنار دوستان بنشینم و خسته نباشید به دوستان بگویم چون کار خیلی سختی بود. من خیلی کار کرده‌ام اما «قلب رقه» یکی از آن کارهای سخت بود. نمی‌دانم شاید هم من دیگر پیر شده‌ام!

شادی مختاری | بازیگر: نسبت به کارهای قبلی خودم این نقش بسیار متفاوت بود. چالش یادگیری زبان عربی و گویش سوری سخت بود. همچنین گریم و پوشش و اینکه فیلمبرداری در سوریه بود برای من خیلی سخت بود. البته کار کردن در این گروه شانس بزرگی برای من بود. جای شهرام حقیقت دوست در اینجا خالی است، ایشان بازیگر خیلی بزرگی هستند.

هدایت هاشمی | بازیگر:  به نظر من «قلب رقه» فیلم سختی بود. ساخت فیلم‌ اکشن و جنگی به جز مساعدت و همدلی ارگان‌های مختلف به توانایی گروه سازنده هم خیلی بستگی دارد. از آنجایی که من همیشه دوست دارم کارهای متفاوتی بازی کنم، با افتخار با این فیلم همراه شدم.

عبدالرضا انصاری | بازیگر: همه بچه‌ها یک تیم و یک خانواده بودیم و شکر خدا همه زحمت‌ها به بار نشسته است.  زبان فیلم عربی بود اما بحث لهجه‌ها مهم بود. حتی در بازیگران سوری هم لهجه‌ها متفاوت بود و من گاهی سردرگم می‌شدم که لهجه درست کدام است؟ در سوریه هم مانند ایران در روستا لهجه خاص خودشان را داشتند و این کار را سخت می‌کرد.

مصطفی ساسانی | بازیگر: قصه من کمی با دوستان دیگر متفاوت بود و برای لهجه مربی خصوصی گرفته بودم و سعی می‌کردم یک سری عادت ها مانند ریتم تند در دیالوگ گفتن را کنار بگذارم.  یک بخش سختی کار جغرافیا بود زیرا ما در آنجا ویرانی زیادی می دیدیم و صحنه‌های آخرالزمانی وجود داشت و باورمان نمی‌شد که یک کشور می‌تواند تا این حد ویران شود. یک چالش دیگر هم موتورسواری بود که در یک صحنه حتی نزدیک بود کشته شوم.

داوود محمدی | مدیر فیلمبرداری: تلاش ما این بود که در فضایی حرکت کنیم که کلیشه نباشد. خیلی از فیلم‌های جنگی تحت تاثیر فیلم نجات سرباز رایان هستند و تکان‌های زیادی دارند. از آنجایی که ما داستان عاشقانه هم در فیلم داشتیم محیط های گرم را انتخاب کردیم.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر فیلم قلب رقه

پوستر فیلم قلب رقه

دانلود انیمیشن

صبحانه با زرافه ها؛ دارودسته سروش صحت


سروش صحت دیگر صاحب امضا در آثارش است و هر فیلم یا سریالی که از او آماده پخش می‌شود مخاطب را کنجکاو می‌کند و اشتیاق تماشای اثری جدید از او در مخاطب جدی سینما شکل می‌گیرد. صبحانه با زرافه‌ها با ترکیب جذاب بازیگران و سابقه ساخت آثار کمدی متفاوت از صحت به یکی از فیلم‌‌های مهم جشنواره چهل و دوم فجر تبدیل شده است. در این صفحه نگاهی به متن و حواشی و نقدهای فیلم می‌اندازیم. آیا یک فیلم حال‌خوب‌کن دیگر می‌بینیم؟

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۲

خلاصه داستان فیلم صبحانه با زرافه ها

هنوز اطلاعات رسمی از فیلم صبحانه با زرافه ها منتشر نشده است اما با توجه به آخرین ساخته سروش صحت یعنی سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره؟ به نظر می‌رسد در صبحانه با زرافه ها هم باز با فضای ذهنی و خلاق آقای کارگردان روبرو هستیم و میزان فانتزی بودن اثر از فیلم اول صحت یعنی جهان با من برقص بیشتر است.

 

نقد و بررسی فوری فیلم صبحانه با زرافه ها

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

علی نعیمی

علی نعیمیاگر حمید نعمت‌الله با آرایش غلیظ، حسین مهکام با بی حسی موضعی و عبدالرضا کاهانی با اسب حیوان نجیبی است تلاش‌هایی برای ساخت کمدی در فضایی ابزورد و متفاوت کردند و تلاش کردند تا جهان ذهنی خود را در قالب یک داستان شسته رفته به مخاطب عرضه کنند باید گفت سروش صحت با صبحانه با زرافه ها نبوغی از خود نشان داد که پیش‌قراول تمامی فیلمسازانی است سعی کردند در این گونه سینمایی خودی نشان دهند. صحت بعد از سال‌ها مشق فیلمسازی در فضایی متفاوت و ساخت سریال‌هایی که جهان را از دریچه ذهن خودش می‌دید حالا در صبحانه با زرافه‌ها در قله‌ای ایستاده است که می‌توان با تک تک سکانس‌هایش خندید و فکر کرد و حتی گاهی گریست. اینطور است که صحت حتی مرگ را و پوچی زندگی را به راحتی به سخره می‌گیرد و حتی ابایی ندارد که در میانه فیلم شخصیت اصلی را به سمت مرگ ببرد و باز دوباره او را به دنیای امروزی خودش بکشاند.

صحبت درباره محتوا و جهان‌بینی فیلمساز بماند در زمان اکران فیلم. ولی عجالتا اگر به تماشای فیلم نشستید حتما منتظر غافلگیری‌های زیادی در لحظات مختلف فیلم باشید. به خصوص سکانس رستوران و ایتالیایی حرف زدن شخصیت‌ها که رسما مخاطب را آچمز می‌کند.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی خوب و دیدنی هادی حجازی‌فر
  • حضور غافلگیرکننده بیژن بنفشه‌خواه
  • مفهوم رفاقت و عشق به زندگی و زیستن

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهآخرین ساخته سروش صحت اتفاقی عجیب و قابل مطالعه در سینمای ایران محسوب می‌شود.اگر بسیاری از فیلمسازان درجه دو با ساخت کمدی‌های دم دستی و آمیزه‌ای از شوخی‌های جنسی، پیام انتهایی آثارشان را همچون سرپوشی برای بکارگیری طنز پایین‌تنه‌ای می‌دانستند، سروش صحت بدون هیچ رودربایستی تعارف را کنار گذاشته و با انبوهی از ارجاعات و‌کنایه‌های جنسی، یک تنه بار کل سینمای ایران را به دوش کشیده و در این بین قید پیام و نصیحت انتهایی را هم زده است.
به نظر می‌رسد مسیر غلط پوچ‌گرایی در سینمای ایران که پیش از این با درام‌های کسالت‌بار عبدالرضا کاهانی هوادارانی برای خود پیدا کرده بود، این‌بار با چاشنی کمدی و طنزهای کف خیابانی می‌تواند دل بسیاری از اهالی سینما را برده تا صدای قهقهه‌شان فضای کل سینمای رسانه را تحت تاثیر قرار دهد.
سروش صحت با تصویرسازی داستان چهار مرد الکی‌خوش و عیاش که مصرف مواد و مشروب و خانم‌بازی مهمترین دغدغه زندگی روزمره آنان را تشکیل می‌دهد، بدون هیچ چارچوب مشخصی آنقدر کاراکترهایش را از این سو به آن سو می‌برد که فیلم به راحتی می‌تواند به اندازه سریال ۹۹ قسمتی هم ادامه یابد و به سرانجامی نرسد.
اینجا است که مجالی به فیلمساز دست می‌دهد تا در میان انبوه متلک‌های جنسی‌اش،کمی هم برای مخاطب کشته مرده حرف‌های فلسفی، نطق‌های مرعوب کننده از جنس جملات قصار اینستاگرامی بزند تا به این وسیله دل همه را به دست آورد. آخرین ساخته سروش صحت همانند یک بسته‌بندی شیک اما توخالی است که تنها به درد فریب تماشاگر می‌خورد.

۳ نکته از فیلم:

  • بمباران تماشاگر با شوخی‌های جنسی
  • تلقی خامدستانه از کمدی ابزورد
  • بازی ناهماهنگ بهرام رادان

محمد تقی‌زاده

سید مهرزاد موسویفیلم جدید صحت، در ادامه تجریبات با من برقص و سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره است که با ساختاری کامل‌تر ارائه شده است. فیلم در عین کمدی و فانتزی بودن، فلسفه و مضامین مهمی از مرگ و زندگی، عشق و جدایی و لذت و ترس را به نمایش در آورد تا جاییکه بهترین توصیف برای فیلم همان نمایش خود زندگی است.
حضور همه بازیگران در نقش خود، بجا و به اندازه است و دیگر باید صحت را به عنوان یک کارگردان مولف و البته بی ادعا لحاظ کرد که فیلم به فیلم بهتر شده و صبحانه با زرافه‌ها اوج دوران فیلمسازی او تا به حال است.
واقعیت و سورئال، طنز و جدی، زندگی و مرگ چنان دقیق و به‌جا در فیلم کار شده که به سختی می‌توان از ریتم جذاب، فیلمبرداری چشمنواز و اجرا و متن سازندگان دل کند.

۳ نکته از فیلم:

  • مضمون درخشان
  • پرداخت متناسب با فیلمنامه
  • انتخاب بازیگران و اجرای خوب

بازیگران فیلم صبحانه با زرافه ها

ترکیب جذاب و متفاوت بازیگران دومین فیلم سروش صحت باعث می‌شود صبحانه با زرافه‌ها را به عنوان یکی از آثار پربازیگر که امید بالایی هم در گیشه خواهد داشت بشناسیم. بهرام رادان سال‌ها بعد از بازی در کمدی خوش ساخت بی پولی ساخته حمید نعمت‌الله بار دیگر پا به دنیای طنز و کمدی گذاشته است و به نظر می‌رسد باید با یک بهرام رادان متفاوت روبرو شویم.

حضور پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در جهان با من برقص نشان می‌دهد سروش صحت روی توانایی‌های او در عرصه کمدی حساب ویژه‌ای باز کرده است. حسابی که از سریال پژمان باز شده بود و حالا حالاها قصد پایان ندارد.

هوتن شکیبا که بعد از درخشش در سریال لیسانسه‌ها و فوق لیسانسه‌ها در نقش حبیب تبدیل به یکی از ماندگارترین شخصیت‌‌های تلویزیونی شد حالا باز هم با همکاری مجدد با سروش صحت تلاش می‌کند خاطرات خوش لیسانسه‌ها را برای مخاطب زنده کند.

بیژن بنفشه خواه در فیلم صبحانه با زرافه ها

بیژن بنفشه‌خواه از کمدین‌های قدیمی تلویزیون و سینما است که در سال‌های اخیر با انتخاب‌های متفاوت حضور درخشانی در عرصه بازیگری داشته است. بازی در سریال‌های مگه تموم عمر چند تا بهاره؟، دفتر یادداشت و نیسان آبی نشان می‌دهد او به مرز پختگی در عرصه بازیگری رسیده و حضورش در فیلم سروش صحت بعد از چندین تجربه مشترک همکاری یک اتفاق خوب است.

در نهایت هادی حجازی‌فر که پیش از این نیز در سریال زیرخاکی جلیل سامان نقش کمدی را تجربه کرده بود در صبحانه با زرافه ها در نقشی متفاوت می‌تواند به یکی از آس‌های صحت در جشنواره امسال تبدیل شود.

عوامل فیلم سروش صحت

از عوامل فیلم صبحانه با زرافه‌ها فعلا اطلاعاتی منتشر نشده است اما تهیه کننده این اثر سیدمصطفی احمدی است که سابقه تهیه فیلم درخت گردو محمدحسین مهدویان و تولید سریال‌ و برنامه‌های مختلف با مهران مدیری از جمله دورهمی و سریال هیولا را در کارنامه دارد.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

سروش صحت | کارگردان: من و ایمان صفایی سال‌های سال است با هم کار می‌کنیم و تمام کارهایی که تاکنون انجام داده‌ایم، مبتنی بر علایق و سلایق ماست، یعنی هر چیزی که دوست داریم و به آن معتقد هستیم را برای نوشتن انتخاب می‌کنیم و در این خلال، کلی دوست پیدا می‌کنیم و عوامل هر فیلم‌مان تشکیل می‌شود. جهان مدرن به اندازه کافی عجیب و غریب است و علیه خودش هجویه‌ای هم هست. چیزی که من و ایمان می‌نویسیم، صرفاً جهان‌بینی ماست و ممکن است هجویه باشد یا نباشد، جز این هر چه بگویم دروغ گفته‌ام. من و ایمان دلمان می‌خواهد بتوانیم از بزرگان ادبیات جهان و ایران؛ چه کلاسیک و چه مدرن اقتباس کنیم. چندباری هم تلاش کردیم؛ اما اتفاق نیفتاده است. آرزوی ماست که بتوانیم روزی از این گنجینه ادبیات استفاده کنیم. ما سه داستان در ذهنمان داشتیم. یکی از آن‌ها قصه رفاقت چند آقا و دیگری رفاقت چند خانم بود. داستان سوم هم روایت دوستی چند خانم و آقا بود. نمی‌دانم بشود که دومی و سومی را ساخت یا خیر؛ اما امیدوارم شرایط مهیا شود. تم داستان «صبحانه با زرافه‌ها» بخشش و ماجرای رفاقت چند آقا بود که در یک عروسی کلید می‌خورد. ابتدای این فیلم شبیه به فیلم «هنگ‌اور» است؛ اما راستش را بخواهید زمانی که فیلمنامه را می‌نوشتیم اصلا به یاد آن فیلم نبودیم و بعدا متوجه آن شدیم. شباهت به آن فیلم وجود دارد؛ اما نیت ما شبیه‌سازی از «هنگ‌اور» نبوده است. این فیلم برآمده از اعتقادات من است. به نظرم، «صبحانه با زرافه‌ها» در ترویج دوستی است. اگر ما در فیلم درباره مواد مخدر صحبت کرده‌ایم، به معنای ترویج آن نیست؛ بلکه می‌خواستیم نشان دهیم که مشکلات از همان نشات می‌گیرد. می‌دانم که همیشه نمی‌توانیم ببخشش داشته باشیم؛ اما اگر به آن دقت کنیم می‌بینیم که با بخشش زندگی بهتر می‌شود. شاید چون آدم پر اشتباهی هستم، می‌خواهم که بخشش هم ترویج پیدا کند. من فکر کردم در فیلمی که فقط با ۶ نفر پیش می‌رود، بهتر است از بازیگرانی استفاده شود که مخاطب از پیش، با آن‌ها آشنا هستند. من و ایمان صفایی کتاب حکمت‌های تائو یا به نام فرزانگی را بسیار دوست داشتیم. علت این که در این فیلم، از این کتاب استفاده شده، علاقه ما به این کتاب و فرزانگی است. پایان این فیلم تلخ نیست؛ بلکه در کل پایان تلخ است.‌کدام پایانی را در زندگی سراغ دارید که شیرین باشد؟ با این وجود پایان «صبحانه با زرافه‌ها» تلخ نیست.

مصطفی احمدی | تهیه‌کننده‌: آرزوی من بود که اسمم کنار اسم سروش صحت قرار بگیرد. واسطه آشنایی ما پژمان جمشیدی بود؛ من مدت زیادی نیست که در این حوزه فعالیت می‌کنم ولی همیشه دوست داشتم که با سروش صحت کار کنم.

پژمان جمشیدی | بازیگر: این فیلم از طریق تماس تلفنی به نشست خبری اضافه شد و گفت: ما همواره مدیون اصحاب رسانه هستیم. از این که نتوانستم خدمت شما برسم، عذر می‌خواهم زیرا سر فیلمبرداری سریال «زیرخاکی» هستم. نخستین کار من با سروش صحت در سریال پژمان بود و ورودم را به هنر مدیون ایشان هستم. دست اصحاب رسانه را می‌بوسم که با این حقوق ناچیز تا این ساعت می‌ایستند تا اخبار را پوشش دهند. از صمیم قلبم از همه اهالی رسانه ممنون هستم و مدیون‌تان هستم؛ چه زمانی که از من نقد کرده‌اید و چه زمانی که تعریف کرده‌اید.

مهیار علیزاده  | آهنگساز: سروش صحت و کارهای قبلی‌اش را بسیار دوست داشتم. فضای آثارش با دیگر فیلم‌ و سریال‌ها متفاوت است. من هم دیر به این پروژه اضافه شدم و در زمان بسیار کم یعنی چهار روز فرصت داشتم تا کارم را انجام دهم. امیدوارم تا حدودی توانسته باشم کارم را درست انجام دهم.

آرمان فیاض‌ | مدیر فیلمبرداری: از زمانی که با سروش صحت کار کردم، دیگر کار کردن با دیگر کارگردانان دشوار شده است. او انسان بزرگی است و روح بزرگی دارد و باعث می‌شود تا نقاط تاریک درون ما روشن شود. من فقط راهی را رفتم که سروش صحت به من نشان می‌داد.

امیرحسین حداد | طراح صحنه: جمله معروفی داریم که هر لوکیشینی باید روح داشته باشد و باید بگویم که سروش صحت آموزگار خوبی برایم بوده است. همان‌قدر که کار کردن در پشت‌صحنه با او به ما خوش می‌گذرد، سخت هم هست، چراکه پیدا کردن فضای ذهنی او بسیار دشوار است.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

عکس های فیلم صبحانه با زرافه ها

بهرام رادان، پژمان جمشیدی و بیژن بنفشه خواه در فیلم صبحانه با زرافه هابهرام رادان، بیژن بنفشه خواه و هوتن شکیبا در فیلم صبحانه با زرافه هابهرام رادان، پژمان جمشیدی، بیژن بنفشه خواه و هادی حجازی فر در فیلم صبحانه با زرافه هاپژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، بیژن بنفشه خواه و هادی حجازی فر در فیلم صبحانه با زرافه ها

هوتن شکیبا و هادی حجازی فر در فیلم صبحانه با زرافه هاهوتن شکیبا و پژمان جمشیدی در فیلم صبحانه با زرافه هابهرام رادان و بیژن بنفشه خواه در فیلم صبحانه با زرافه ها

سروش صحت در پشت صحنه فیلم صبحانه با زرافه ها
سروش صحت در پشت صحنه فیلم صبحانه با زرافه ها

 

دانلود انیمیشن

کامل ترین اطلاعات و نقدها و حاشیه های فیلم بی بدن


فیلم بی بدن اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالا یکی از فیلم‌های مهم و جنجالی جشنواره چهل و دوم فیلم فجر است. فیلمی که هنوز نمایش داده نشده برایش حسابی سر و صدا راه افتاده و حتی برخی سایت‌ها اقدام به نقد فیلم کردند. حالا داستان چیست؟ در ادامه مطلب می‌خوانید.

اطلاعات کامل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم بی بدن

فیلم بی بدن ساخته مرتضی علیزاده فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته است. آنطور که از خبرهای رسمی می‌آید فضای فیلم به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد. پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت…

 

نقد و بررسی فوری فیلم بی بدن

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

احسان ناظم‌بکایی

احسان ناظم بکاییفیلم برای پیگیران خبرهای جنایی و حوادث، کپی تقریباً نعل به نعلی از ماجرای واقعی آرمان و غزاله بود. ماجرایی که تا مدت‌ها فضای رسانه‌ای را تحت تاثیر خودش قرار داده بود. فیلم با وجود چنین بن‌مایه‌ای در پیشبرد قصه و شخصیت‌ها دچار بحران است. هر چقدر کاظم دانشی پارسال در علفزار تا حد زیادی موفق عمل کرده بود اما این بار در قامت نویسنده، نتوانسته بود چیدمان درستی انجام دهد. شخصیت‌ها عقبه‌ای نداشتند و به طور مثال مشخص نبود پدر ارغوان با بازی سروش صحت چه کاره است. چه شغلی دارد که چنین درگیر کار شده و از تربیت دخترش غافل مانده یا نقش مادر سروش با بازی گلاره عباسی چون از آب و گل در نیامده بود، دیالوگ‌های نچسبی داشت.

نکته دیگر که لو دادن اساسی قصه بود که کاملاً بی‌ربط بود. صحنه ملاقات پدر و پسر در اتاق ملاقات زندان که به طور کلی معمای داستان را ناگهانی و تزریقی، حل می‌کرد و جای هیچ شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. جای سکانسی که می‌توانست درخشان‌ترین سکانس فیلم و گره‌گشا باشد خیلی ساده از دست می‌رود و تبدیل به یکی از اشتباه‌ترین سکانس ها می‌شود. نهایتاً بیبدن فیلمی پرهیاهو و بدون عقبه و عمق است.

۳ نکته از فیلم:

  • سکانس بر باد رفته پدر و پسر در اتاق ملاقات
  • کاش می‌دادند سروش صحت بازنویسی می‌کرد
  • حرف از فضای مجازی و رسانه هست ولی دریغ از یک تیتر یا عکس یا صفحه

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویاجازه بدهید این یادداشتک چند پاره باشد؛ یک- مایه تاسف عمیق است که این همه سوژه جذاب، این همه درام دست‌نخورده، این همه سال در پستوهای آرشیو قوه قضاییه خاک خورده و حالا کم و محدود می‌شود به آنها دسترسی داشت و برایش فیلمنامه نوشت و روی پرده دید. آنقدر اندک که صحنه شروع فیلم و نمایش اعدامش، نفسگیر از آب دربیاید. آنقدر پر التهاب و جذاب که ۱۲۰ دقیقه روپا بماند و کمتر کسی سالن را ترک کند و متوجه زمان طولانی این درام بی بدن نشود.

دو- پلات فیلم، خَلقا، خُلقا و منطقا همان فیلم درخشان «علفزار» (کاظم دانشی) است. با همان جنس آغاز، همان مدل کشش، همان سوژه‌های نایافته و دیریافته و همان التهاب ولی با پایانی بهتر از نسخه اصلی خود. جالب آنکه کاظم دانشی خودش سوژه‌ها را از لای پرونده‌های قوه قضاییه بیرون کشیده، خودش فیلم را نوشته، خودش مجوز و تایید ساختش را از قوه گرفته، خودش بازیگردانی کرده، ولی خودش در پشت دوربین به عنوان «کارگردان» نیست. و همین نکته کوچک کلید برخی ضعف‌های فیلم در روایت و تنه اصلی فیلم است. دانشی، هم نخواسته زحمت فیلمنامه و سوژه و مجوزش به باد برود، هم نخواسته تجربه علفزار را دوباره تجربه کند. هم برای هدایت تیم بازیگریِ قدر فیلم وسوسه شده، هم نخواسته دردسر دکوپاژ را به جان بخرد. نتیجه اینکه اگر -و تنها اگر- بتوانیم فیلم را بدون «کاظم» تصور کنیم، یک موفقیت بزرگ و کم‌نظیر برای کارگردانش در اولین فیلم است ولی اگر نتوانیم…

سه- تقریبا بازی تمامی بازیگران فیلم بالاتر از استاندارد است؛ همین باعث شده تا بازی پورفرجِ بی‌بدن، همانند جمشیدیِ علفزار در یک نقش واحد (بازپرس پرونده) آنقدرها به چشم نیاید. صحت اگرچه به فراخور نقش و لزوم قصه، مرد مهجور داستان است، اگرچه متوجه شغلش نمی‌شویم، ولی در لحظه یاد کردن از عروسی دخترش (بدون لو دادن داستان) سکانس را یک‌تنه نجات می‌دهد. لحظه‌ای که می‌توانست به سکانسی مضحک بدل شود، با بازی صحت، یکی از احساسی‌ترین لحظه‌ها از آب در‌می‌آید و این هنر بازیگری اوست. این فشار بازی و رقابت درون تیمی، روی بازی جمشیدی و عباسی هم اثر گذاشته و نتیجه، تماشای بازی‌هایی با استاندارد بالاست و شاید برای همین باشد که ضعف یک‌لحظه‌ای هم به چشم می‌آید.

الناز شاکردوست در نمایی از فیلم بی بدن

چهار- گمان من این است که مدل تهیه و تولید این فیلم (۱۷ ساعت کار در روز) و پیچیدگی نقش و اهمیت آن در پیشبرد داستان، فشار روحی مضاعفی بر الناز شاکردوست وارد کرده. زحمت و عرق‌ریزان روحی که برای رسیدن/نزدیک شدن به این کاراکتر کشیده، باعث شده تا حذف فیلمش از بخش سودای سیمرغ را تحمل نکند و آنطور اعتراضش را بیان کند و حاشیه بسازد. حالا این رفتار را به یک اعتراض تبلیغاتی برای وایرال کردن یا دیده شدن تقلیل دادن، اوج بی‌انصافی است وقتی هنوز فیلمش دیده نشده. به زعم من، شاکردوست اگرچه بهترین بازیگر فیلم نیست، اگرچه این فیلم بهترین بازی دوران کاری‌اش نیز نیست، ولی صحنه‌های درخشان (همچون صحنه دادگاه) دارد که نشان می‌دهد او چقدر از شاکردوست گذشته فاصله گرفته و بازیگرتر شده است!

پنج- فیلم بی‌بدن، نگاه و رویکرد مشخصی دارد؛ حرف‌های تندش درباره «فضای مجازی و جوگیری مردم و ارتباط دختر/پسری و تربیتی» را در دل قصه صریحش می‌زند. بسیار هم جانبدارانه آن را بیان می‌کند. از نظر دیگر، نگاهش به حکم قصاص و اعدام، نگاه سرراست و تیزی است. همه این فکت‌ها یعنی فیلم بطور مستقیم در خدمت یک ایدئولوژی پذیرفته شده و حاکمیتی است و… و دقیقا تفاوت علفزار و بی‌بدن در همین نقطه شکل می‌گیرد؛ علفزار در مواجهه با حکم و قانون و منطق، خوددارانه‌تر عمل می‌کرد، حتی ایرادات و ضعف‌های قانون را ریز و آرام به چالش می‌کشید، کنایه می‌زد و رد می‌شد و برای همین فیلم همراه‌کننده‌تر و موفق‌تری است تا نمایش گردن‌نهاده و سربه‌زیرِ بی‌بدن.

در تمامی موارد بالا، نشد که کاظم دانشی را از دل داستان و حتی فرم فیلم بیرون بکشیم و توقع‌مان را با اثر اول «مرتضی علیزاده» تنظیم کنیم، نه قیاس با فیلم دادگاهی دومِ دانشی؛ و البته که این ایراد هم به همه ما وارد است!

اسم پیشنهادی برای فیلم: بی‌بدن بهترین اسم است

سطح فیلم: قطعا سودای سیمرغ؛ کاندیدا در رشته‌های مختلف / هیئت انتخاب باید پاسخ دهد چطور این فیلم (تا این لحظه بهترین فیلم‌اولی جشنواره) در بخش اصلی نیست ولی فیلم دروغ‌های زیبا، نپتون و ۲ روز دیرتر هست.

۳ نکته از فیلم:

  • سکانس رقص سروش صحت
  • موسیقی اندک ولی بجای حبیب خرایی‌فر
  • سکانس آخر فیلم و مسئله جوراب

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهاولین ساخته بلند سینمایی مرتضی علیزاده، رنگ و‌بویی از آخرین ساخته نویسنده فیلمنامه‌اش ( کاظم دانشی با فیلم علفزار) را با خود به همراه دارد. یک درام دادگاهی که شخصیت‌های متعددش با ارائه اطلاعات تازه در طول فیلم، می‌کوشند معمای شکل‌گرفته در ابتدای اثر را به مجراهای مختلفی وارد کرده و از این طریق ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.

بی‌بدن با تاثیرپذیری از یک پرونده جنایی مشهور، سعی کرده قصه بارها تعریف شده رویارویی خانواده قاتل و‌ مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیت‌های مختلف (از دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده ) و داستانک‌هایی که بر سر راه قصه اصلی قرار می‌گیرد ( ماجرای عکس‌هایی که در کویر گرفته شده ) بتواند روایت متفاوتی از یک داستان کلیشه‌ای به مخاطب ارائه کند.
در این بین اما شخصیت‌های مختلفی که در هر لحظه از فیلم قسمتی از روایت فیلم را از زاویه دید خودشان به پیش می‌برند، باعث شده فیلم آن تمرکز لازم برای ایجاد یک کشمکش دراماتیک را نداشته باشد. شاید بابت همین پراکنده‌گویی است که ماجرای تاثیرات شبکه‌های اجتماعی در روند پیشرفت پرونده هم در پی نگاه گذرا و توریستی فیلمساز از دست رفته و تاثیر چندانی بر مخاطب به جا نمی‌گذارد.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی در خور اعتنای النازشاکردوست
  • بازی تحسین برانگیز گلاره عباسی
  • تصویرسازی یک درام ملتهب

سعیده نیک اختر

سعیده نیک اخترفیلم اقتباسی است از یک ماجرای واقعی که سال‌ها بود بر سر زبان‌ها افتاده و سوژه مطرح فضاهای مجازی شده بود. هر چقدر داستان جلوتر می‌رود اشاره‌هایش به فضای مجازی و تکیه بر آن بیشتر می‌شود ولی جالب اینجاست که ما در فیلم حتی یک نما از صفحه گوشی، لپ‌تاپ، تیتر یک مجله یا روزنامه و… نمی‌بینیم. اگر اینقدر این فضا برای ما مهم است چرا آن را نمی‌بینیم؟

سوژه جالب و بحث برانگیز است اما فیلم خوش ساخت نیست. شخصیت‌ها عمق و عقبه ندارند و موشکافانه طراحی نشده‌اند. اگر قرار است سوژه فیلم در مذمت روابط نادرست و پنهانی عاطفی باشد و در این راستا تربیت غلط والدین مورد هجمه قرار بگیرد، پس همه مقصرند. هم والدین قاتل هم والدین مقتول. این درست نیست که پدر ارغوان مورد حمله و سرزنش مادر ارغوان قرار بگیرد و مادرش با اینکه همه روابط ارغوان را از پدرش مخفی کرده سربلند باشد. یا همانقدر که مادر سهیل با رفتنش و نبودنش کنار سهیل، مقصر است پدرش هم در تربیت غلط او سهم دارد.

فیلم بیشتر از اینکه بر شانه متن و کارگردانی سوار باشد، بر دوش بازیگر نهاده شده و این بازیگرها هستند که سعی می کنند تمام انرژی‌شان را در صحنه خرج کنند. همین نکته عدم رعایت همسان‌سازی بین بازیگری و شخصیت‌پردازی توسط کارگردان، توازن صحنه را بهم ریخته و باعث عدم باورپذیری آن شده است. اوج داستان ارغوان و سهیل آنجایی است که راز جسد مقتول کشف شود. اگر فیلم گلی داشته باشد همین‌جاست. چقدر تاسفبار است که این صحنه دراماتیک، ارزان و راحت خرج می‌شود. تماشاگر بی‌آنکه هیجان نفسگیری داشته باشد راحت پی به این راز می‌برد. جالب اینکه بعد از پی بردن به این راز هم شاهد هیچ اتفاق دامنگیری نیستیم. سازنده اینقدر به واقعیت وفادار بوده که نتوانسته جنبه‌های دراماتیک را به داستانش اضافه کند و مخاطب را تا پایان داستان و گره‌گشایی، تشنه راز نگه دارد. فیلم بی‌بدن، شاید احساسات مخاطب را جریحه‌دار کند ولی او را دست خالی به خانه می‌فرستد.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی‌ها از شات بیرون زده
  • فیلم یه تدوین دیگه لازم داره
  • گذر زمان احساس نمیشه، فقط زیرنویس میشه

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهبی بدن از آن دست فیلم‌هایی است که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است. تفاوت این فیلم با آثار مشابه این است که سعی کرده خوش ریتم باشد، جنجالی بودنش را تا انتها حفظ کند و به ظاهر تنها به استفاده ابزاری از یک ایده قتل عاشقانه در شهر تهران بسنده نکند.
فیلم پرداخت درستی ندارد و نه شخصیتی شکل میگیرد و نه روایت سر راستی از قصه قتل آرمان و غزاله تبیین میشود. فقط یک سری اتفاقات پشت سر هم با چاشنی التهاب و جنجال به تماشاگر نشان داده می‌شود و در نهایت بحث قصاص را مطرح میکند.
فیلم حامی قصاص است از همین رو به نظر نمی رسد برای جنجال هایی که پیرامون خانواده دو طرف ایجاد کرده، مشکلی برایش پیش بیاید. سازندگان به زیرکی از اقتباسی بودن جریان فیلم شانه خالی کردند.
انتخاب بازیگران از سروش صحت تا پژمان جمشیدی نا بجاست و تنها بازی شاکردوتس تا حدی باور پذیر است.

۳ نکته از فیلم:

  • پرداخت نامناسب شخصیت‌ها
  • انتخاب بازیگران نامناسب
  • استفاده ابزاری از یک داستان اجتماعی جنایی

 

پرونده غزاله و آرمان در فیلم بی بدن

اطلاعات منتشر شده در سایت‌های خبری می‌گوید غزاله شکور (۱۳۷۳ – ۱۲ اسفند ۱۳۹۲) دختر ۱۹ ساله‌ای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست دوست‌پسرش آرمان عبدالعالی (۱۹ اسفند ۱۳۷۴ – ۳ آذر ۱۴۰۰) کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همین‌طور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران یاد می شود.

 

بازیگران و عوامل فیلم بی بدن

الناز شاکردوست و نوید پورفرج به عنوان بازیگران اصلی بی بدن معرفی شده‌اند. الناز شاکردوست که در دهه اخیر با بازی در آثار مهم سینمایی از جمله شبی‌ که ماه کامل شد و ابلق توجه منتقدان را به خود جلب کرده است در جدیدترین فعالیتش یکی از نقش‌های اصلی فیلم بی بدن را به عهده گرفته است.

نوید پورفرج که با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده نامش را به عنوان یک استعداد خوب در سینمای ایران معرفی کرده بود با بازی در آثار مهمی چون زالاوا و مغز استخوان ثابت کرد یکی از بازیگران درجه یک آینده سینمای ماست. بازی او در فیلم بی بدن می‌تواند به نقطه عطف کارنامه کاری پورفرج تبدیل شود.

نوید پورفرج در نمایی از فیلم بی بدن

سروش صحت هم که خودش با فیلم صبحانه با زرافه‌ها در جشنواره فجر حضور دارد، دیگر بازیگر این فیلم است که در کنار گلاره عباسی نامش در ترکیب بازیگران آمده است. پژمان جمشیدی هم از جمله بازیگران اصلی این فیلم است که سابقه همکاری با کاظم دانشی در فیلم علفزار را داشته و حالا در یک فیلم دیگر با فیلمنامه دانشی حضور پیدا کرده است.

کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم علفزار را ساخته بود، فیلمنامه بی بدن را نوشته و مصطفی احمدی که سابقه تهیه فیلم درخت گردو را در کارنامه دارد و با مهران مدیری برنامه‌هایی نظیر دورهمی را تولید کرده، به عنوان تهیه کننده این اثر حاضر است. مهدی سعدی تدوینگر این فیلم است و حبیب خزایی‌فر آهنگساز مطرح سینما که شاهکار موسیقی زخم کاری از یادگاری‌های اوست، آهنگسازی این فیلم را بر عهده دارد.

 

چند نکته درباره فیلم

  • حاشیه‌های فیلم بی بدن از روزهای آخر دی ماه ۱۴۰۲ آغاز شد. جایی که سایت مشرق نیوز با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد؛ آنطور که سایت مشرق نیوز ادعا کرده است فیلم بی‌بدن یک اثر جسور در نشان دادن جزئیات یک پرونده مهم قضایی است و ادعا کرده که خانواده عبدالعالی نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند.
  • فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی از نویسندگان توییتری که سابقه پرونده‌سازی برای فیلم‌ها دارند بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
  • برخی شایعات حکایت از آن دارد که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موسسه تصویر شهر که سرمایه‌گذار این فیلم هستند تنها به شرط آنکه فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شود، اجازه استفاده از برج میلاد و سینما ملت را به مسئولان جشنواره برای سینمای رسانه‌ها می‌دهند.

 

حرف‌های کارگردان فیلم درباره حاشیه‌های فیلم بی بدن

مرتضی حسینعلی زاده کارگردانمرتضی حسین علیزاده کارگردان فیلم بی‌بدن درباره حاشیه‌هایی که درباره فیلمش راه افتاد با رسانه‌ها صحبت کرد که اینجا خلاصه‌اش را می‌خوانید:

  • من فیلمی ساخته‌ام و مخاطب هم می‌تواند روایت آن را به پرونده‌های واقعی منطبق بداند اما آنچه می‌توانم به عنوان کارگردان «بی‌بدن» تأکید کنم این است که آن را بر اساس پرونده واقعی (آرمان و غزاله) نساخته‌ام.
  • نمی‌دانم با توجه به حجم بالای پس‌تولید، آیا می‌توانیم نسخه نهایی را به جدول اکران جشنواره برسانیم یا نه. همه کارها را داریم دقیقه نودی طی می‌کنیم و خدا کند بتوانیم فیلم را به جشنواره برسانیم. نسخه‌ای از فیلم که هیأت انتخاب دید، در حدود ۶۸ دقیقه بود.
  • بی‌تقوایی این رسانه این بود که خبرنگارش براساس همان نسخه اولیه فیلمنامه، گزارش‌نویسی کرده بود. یعنی برای فیلمی که ندیده بودند، اینگونه حاشیه‌سازی کردند و باعث شدند ما در ملتهب‌ترین ایام تولید فیلم، درگیر حواشی شویم.
  • فیلمنامه‌هایی از این دست توسط مرکز رسانه‌ای قوه قضاییه بررسی می‌شود و وقتی مشکلی با آن نداشته باشند، در فرآیند تولید آن، تعامل بسیار خوبی دارند. ما هم هیچ مشکلی در زمینه تعامل با قوه قضاییه برای این فیلم نداشتیم.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

کاظم دانشی | نویسنده: فیلم بی‌ بدن از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعه‌هایی وجود دارد که از یک پرونده خاص بوده، اما این طور نیست و همچون فیلمنامه «علفزار» از روی چند پرونده نوشته شده است. سینمای اجتماعی به مرحله‌ای رسیده که هرچه بخواهید بگویید به یکجا ربط پیدا می‌کند و اگر دنبال حقیقت باشی، تبدیل به جنجالگر و یاغی می‌شوی. من بچه این مملکت هستم و برای فیلم‌هایم می‌جنگم و می‌خواهم به اندازه خودش به آن بها بدهند.

ما درباره حضور فیلم در جشنواره با شخص آقای امینی صحبت کردیم و بعد، ۲۳ آذر فیلم را کلید زدیم و در تاریخ مقرر هم شسته و رفته آن را تحویل دادیم. در صورتی که فیلم‌هایی که از سال قبل آماده بود الان ناقص نمایش داده شده است. من نمی‌گویم که بن‌هور ساخته‌ایم، ادعایی نداریم. شبی که قرار بود فیلم در میان فیلم اولی‌ها باشد می‌خواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شده‌ای و نمی‌توانید خارج شوید. هرچه گفتیم سال آینده سوار کشتی می‌شویم، گفتند نه، کشتی سوراخ می‌شود.

در جای خود از همراهی‌های سازمان سینمایی قدردانی می‌کنم ولی اینطور نباشد که اگر اعتراض هم کردیم برخی رسانه‌ها موضع بگیرند. سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنند؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

عکس های فیلم بی بدن

نوید پورفرج و شیرین یزدانبخش در فیلم بی بدونسروش صحت در فیلم بی بدنگلاره عباسی در فیلم بی بدن

دانلود انیمیشن

اطلاعات و معرفی فیلم پرواز ۱۷۵


فیلم پرواز ۱۷۵ از آن دست آثاری است که نگاهی قدسی و فرازمینی به موضوع هشت سال دفاع مقدس دارد. فیلم‌هایی از این دست به دلیل شاعرانگی خاصی که دارند مخاطبان ویژه خودش را هم خواهد داشت. در این مطلب نگاهی به متن و حواشی این فیلم می‌اندازیم.

دانلود انیمیشن