فهرست جذاب ۱۵ تایی از بهترین فیلم های ورزشی
- مارس 7th, 2024
- کتاب آموزش زبان
همه چیز درباره رازهای فیلمسازی بهرام بیضایی
داستان کامل فیلم مسافران بهرام بیضایی از این قرار است؛ خانواده معارفی در تدارک مراسم عروسی ماهرخ هستند. اما مهتاب خواهر او، به همراه شوهر و دو فرزندش در حالیکه از شمال با سواری عازم تهران هستند و قرار است آینه موروثی نوعروس خانواده را بیاورند، با یک نفتکش تصادف میکنند و همراه با راننده سواری و زنی روستایی که در راه به آنها پیوسته، میمیرند. خبر به خانواده میرسد و عکسها و گزارشها درستی آن را تایید میکنند، اما اثری از آینه یافت نمیشود. مراسم عروسی به عزا تبدیل میشود و همگان در آن سهیم میشوند، بیآنکه به سرنوشت جفت جوان بیندیشند. در این میان فقط خانمبزرگ دل به عزا نمیسپارد و همچنان منتظر است تا مهتاب، آینه را بیاورد. خانوادهها و نزدیکان ازدسترفتگان، رانندگان نفتکش، ماموران و همه آنها که در این ماجرا به نحوی مربوط هستند، یکی پس از دیگری از راه میرسند و با اندوه در مراسم شرکت میکنند. بالاخره ماهرخ در اوج روانپریشی، تصمیم خود را میگیرد و با لباس عروسی به میان جمع میآید. برخی مبهوت، جمعی سرخورده و عدهای خوشحال میشوند. ناگهان در باز میشود و مهتاب و دیگر مردگان با آینه موعود از راه میرسند. همه در نور آینه قرار میگیرند. مهتاب آینه را به ماهرخ میسپارد. اینک او بار دیگر عروس است.
کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر: بهرام بیضایی، فیلمبردار: مهرداد فخیمی، موسیقی متن: بابک بیات
بازیگران: مژده شمسایی، جمیله شیخی، هما روستا، فاطمه معتمدآریا، مجید مظفری، آتیلا پسیانی، جمشید اسماعیلخانی، محبوبه بیات، فرخلقا هوشمند، نیکو خردمند، حمید امجد، عنایت بخشی، جهانگیر فروهر، هرمز هدایت، مهتاب نصیرپور، فریبرز عربنیا، شهین علیزاده.
نمایش فیلم مسافران در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر با تحسین منتقدان و داوران همراه بود. حاصل کار، ۱۴ نامزدی برای این فیلم بود که از آن میان ۶ جایزه به شرح زیر به فیلم بیضایی رسید: جایزه ویژه هیئت داوران در رشته بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن (جمیله شیخی)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (فاطمه معتمدآریا)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مجید مظفری)، بهترین فیلمبرداری (مهرداد فخیمی)، بهترین صدابرداری (محمود سماکباشی).
مسافران همچنین در این رشتهها نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود: بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن (بابک بیات)، بهترین تدوین (بهرام بیضایی)، بهترین بازیگر نقش اول زن (مژده شمسایی)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (محبوبه بیات)، بهترین جلوههای ویژه تصویری، بهترین چهرهپردازی (فرهنگ معیری)، بهترین صحنهآرایی (ایرج رامینفر).
مسافران از ۲۵ آذر ۱۳۷۱ روی پرده رفت و توانست با جذب ۵۱۴ هزار و ۹۵۱ مخاطب در رتبه بیستوسوم پرمخاطبترین و رتبه شانزدهم پرفروشترین فیلمهای آن سال قرار گیرد.
مرور آمار مخاطبان فیلم های عالیجناب بهرام بیضایی
جهانبخش نورایی در یادداشت مفصلی که در شماره ۱۳۵ ماهنامه فیلم (۲۰ دی ۱۳۷۱) در مورد مسافران نوشت، به جزییاتی پرداخت که مسافران را فیلمی در مورد تقدیرگرایی جلوه میدهند: «اگر در مسافران، مضمون کشاکش تاریکی و روشنایی را در متن طبیعت جاودانهای که در فیلم حضور دارد تاویل کنیم، خواهیم دید که رنج، در یک چشمانداز وسیع، زاییده تقدیر است و در همان حال، انسان را از ایستادگی در برابر آن گریزی نیست.»
این در حالی است که مسافران اساسا فیلمی نیست که بتوان آن را به یک موقعیت اجتماعی خاص محدود کرد: «مسافران، به سبب گستردگی و جهانشمولی نگاه فیلمساز، از هر تفسیر محدودکنندهای که بخواهد آن را به یک موقعیت اجتماعی و سیاسی مشخص تقلیل دهد، فراتر میرود. هر چند که عناصری از فرهنگ و هویت ملی ما، بهعنوان بخشی از همین طبیعت نامیرا، در بن فیلم میتپد و آیینهای رمزی خود را برای صحنهپردازی و آفرینش معانی، به فیلمساز وام میدهد.»
جهانبخش نورایی (مجله فیلم، ۱۳۷۱): مسافران، به سبب گستردگی و جهانشمولی نگاه فیلمساز، از هر تفسیر محدودکنندهای که بخواهد آن را به یک موقعیت اجتماعی و سیاسی مشخص تقلیل دهد، فراتر میرود. هر چند که عناصری از فرهنگ و هویت ملی ما، بهعنوان بخشی از همین طبیعت نامیرا، در بن فیلم میتپد و آیینهای رمزی خود را برای صحنهپردازی و آفرینش معانی، به فیلمساز وام میدهد
نورایی در ادامه به مثالی کلیدی پرداخت که تقابل طبیعت و مرگ را در فیلم برجسته میکند: «از همان ابتدا که آینه خوابیده بر زمین، تصویر آسمان را منعکس میکند و با برداشته شدن و گردش آن، به دریا و درختان میرسد و سپس روی سواری سیاهرنگ از حرکت بازمیماند، کشاکش بین طبیعت (آسمان و دریا و درخت که بعدا به کمک رنگ و قرینهسازیها با آدمهای فیلم همسان میشوند) و مرگ (سواری سیاهرنگ که مسافران را به قتلگاه میبرد) به عنوان یک مایه کلیدی، شکل میگیرد. اما در پایان ماجرا، آدمها و عروس، پس از گذر از رنجها، در آینه ماوا میگیرند و جایگزین طبیعت میشوند.»
طراحی لباس فیلم هم بهگونهای است که شخصیتها را با طبیعت پیوند میزند: «آنچه پیوند و شباهت آدمها را با دریا و آسمان، در وجه ظاهری، ممکن میسازد، تنوعی از رنگهای آبی است که مشخصا در لباس کیهان و کیوان، بچههای شلوغ و سرزنده حشمت داوران، خود را نشان میدهد و بعدا نیز میبینیم که به نسبتهایی در جامه خانمبزرگ و سایرین، و حتی در رنگ در و پنجره خانه داوران، و اشیاء خانه معارفیها جلوه میکند. در کنار رنگ آبی، رنگ پوشش مهتاب (مشخصا) و بعد ماهو و مستان، درجاتی از قهوهای روشن است که با رنگ زمین و درختان پاییزی فیلم قرابت مییابد و این همان رنگ لفاف آینه در روی باربند سواری است که باد پیش از رسیدن مسافران به قتلگاه، آن را میکند و میبرد (همرنگی لباس مستان و مهتاب وقتی معنا پیدا میکند که مستان درباره مهتاب به ماهو میگوید: “هیچکس به اندازه او مرا نمیفهمید.”).»
هشدارهایی که بیضایی (چه در تصاویر مسافران و چه در دیالوگهای فیلم) گنجانده است، مایه تقابل مرگ و زندگی را موکد کرده است: «مرگ ماتمانگیزی که در جاده اتفاق میافتد، هشدارهایش را بهصورت یک سلسله کنایه و نشانه بدشگون در قسمتهای اولیه فیلم میدهد و آدمها با بازنمایی نهاد خود و عملها و عکسالعملهایی که در برابر هم دارند، این حادثه را مانند یک رشته واریاسیون در روی تم اصلی یک قطعه موسیقی سمفونیک تکرار میکنند (کل فیلم در چهار موومان است: مرگ، انتظار، سوگ، رستاخیز). به این ترتیب، میبینیم که عناصر مرگ و زندگی به نحوی تنگاتنگ در وجود آدمها و مناسبات آنها و اشیاء پیرامون جا گرفته و در یک کشاکش دائمی قرار دارند. نخستین هشدارها، حرکت آینه از طبیعت و مکث آن بر روی سواری سیاهرنگ، محصور شدن دریا/ و بچههای پرتکاپو (تمثیل واضح شور زندگی) با میلههای پنجره، و از کار افتادن ساعت مهتاب است. درست پس از آنکه بچهها با خوشحالی بهخاطر رفتن به عروسی کف میزنند، مهتاب به ما رو میکند و با سردی و اطمینان میگوید: “ما به تهران نمیرسیم. ما همگی میمیریم.” این مقابله کلامی و تصویری عمل بچهها و عکسالعمل مهتاب، وجه دیگری از معارضهای است که با حرکت آینه از طبیعت و توقف روی سواری بدشگون، تم اصلی فیلم را بنا مینهد و واریاسیونهای این حرکت آینه و محتویات متضاد آن، در موقعیتهای مختلف فیلم، خود را نشان میدهد.»
اما چهچیزی دستمایه تقابل مرگ و زندگی را به مفهوم تقدیر مرتبط میکند؟ نورایی این بحث را با توضیحی در مورد نبود یک نیروی مشخص شر در مسافران آغاز کرد: «ماهیت نیروی تهدیدکننده شر و عامل تاریکی و ویرانی چیست؟ در دستگاه معنایی فیلم، پاسخ روشنی داده نمیشود و هیچ نیرو یا شخص خاصی به عنوان مقصر معرفی نمیگردد. شر، سرشتی کدر و پرابهام دارد. راننده نفتکش و شاگرد او شر نیستند، بلکه ناآگاهانه و بیخبر، وسیله اجرای شر میشوند تا بعدا با یک عذاب وجدان کشنده، طلب بخشایش کنند. با توضیحاتی که درباره مقابله مستمر روشنایی و تاریکی در متن طبیعت بیمرگ دادم، به نظر میرسد که فیلم، فارغ از اینکه شر کیست یا چیست، عمدتا به امید زوالناپذیری توجه میکند که به یاری خانمبزرگ و عروس، بازگشت آینه و روشنی را میسر میسازد. مهم این است که در پایان، برخاستن مردگان را از گور و ریزش نور در تاریکی را باور کنیم و به عنوان یک واقعیت بپذیریم.»
صفی یزدانیان (مجله فیلم، ۱۳۷۰): خانوادهای سرخوش، بار سفر میبندند. شوخی زن و شوهر، سرزندگی بچهها، و راننده. پیش از راه افتادن، مهتاب رو به ما میکند و میگوید که به مراسم عروسی میروند. و میگوید نخواهند رسید: “ما همه میمیریم”. و از این لحظه، “واقعیت” رها میشود. آری، کار هنرمند بازسازی آنچه هرروز میبینیم نیست. حالا، شخصیتی از فیلم، بهصراحت، به ما میگوید در فیلمی که خواهیم دید به دنبال آنچه برایمان آشناست نباشیم
از اینجاست که اتفاقات فیلم جنبهای تقدیری مییابند: «حالا که شر ویژگی مشخص و معینی ندارد، میتوانیم مرگ و تاریکی را در متن طبیعتی که بستر رویدادها و تنشهای فیلم است، بهعنوان پدیدههایی جبری قلمداد کنیم و تقدیری بودن آنها را (چه در جهان عینی و چه در اعماق روح و غرایز خود) بپذیریم… میزانسن فیلم، به حد لازم دستمایه برای قبول چنین نگرشی در اختیار ما میگذارد… [مثلا] هنگامیکه مهتاب میگوید همگی آنها در جاده خواهند مرد و سواری به راه میافتد، دوربین در یک حرکت عمودی بالا میرود و به قله ابرگرفته کوه و آسمان روی آن میرسد. لحظایت بعد در حرکتی معکوس بر کلبه زرینکلا، زن روستایی، فرود میآید تا او را به سوی سوار شدن به اتومبیلی که به قتلگاه میرود، هدایت کند. این حرکت دوربین، با هدف اتصال دادن مرگ به نیروهای لایتناهی طبیعت (که خصایص آن در هستی فردی و روح ما نیز انعکاس یافته) طراحی شده است.»
صفی یزدانیان از زاویه متفاوتی با مسافران روبهرو شد. از دید یزدانیان (در شماره ۱۲۰ ماهنامه فیلم، اسفند ۱۳۷۰)، این فیلم بیضایی در مورد فرار از معیارهای نازل در شناسایی واقعیت است: «خانوادهای سرخوش، بار سفر میبندند. شوخی زن و شوهر، سرزندگی بچهها، و راننده. پیش از راه افتادن، مهتاب رو به ما میکند و میگوید که به مراسم عروسی میروند. و میگوید نخواهند رسید: “ما همه میمیریم”. و از این لحظه، “واقعیت” رها میشود. آری، کار هنرمند بازسازی آنچه هرروز میبینیم نیست. حالا، شخصیتی از فیلم، بهصراحت، به ما میگوید در فیلمی که خواهیم دید به دنبال آنچه برایمان آشناست نباشیم. ما را با توهم واقعنمایی فریب نمیدهد، به جاده فرعی خاکآلود نمیکشاند، و در تپههای “هیچ” رهامان نمیکند. به ما میگوید که آنچه خواهیم دید واقعی نیست، و از همین روست که هنگام تماشای فیلم، معیارهای نازل در شناسایی واقعیت را (بحث کسالتباری که سالهاست در جهان هنر جایی ندارد) کنار مینهیم. و از همین رو احساس میکنیم که، با این همه، چقدر این فیلم “راست میگوید”، درباره همه چیز.»
یزدانیان در یادداشت دیگری در ۱۳۵ ماهنامه فیلم، توضیحات بیشتری در مورد برداشتش از فیلم بیضایی مطرح کرد. از دید یزدانیان، مسافران در مورد دو رویکرد متفاوت است که هر دو خود را واقعیت میدانند: «از صحنه تصادف عکس و فیلم میگیرند. افسر پلیس، به مرگ گواه میدهد. عکاس و فیلمبردار ویدئو “سند تصویری” تهیه میکنند. این عکس در روزنامه چاپ میشود. “ثبت اسناد”. اینها همه تاییدی بر سخن مهتاب است. میپنداریم که به این دوربینِ دیگر راست گفته بود، وقتی که در چشمانمان نگریست و، پیش هنگام، از مرگشان آگاهمان کرد. اما بعد، خانمبزرگ در برابر همین دوربین فاجعه را انکار میکند. واقعیت کدام است؟»
یزدانیان در ادامه با ذکر مثالهای دیگر بر این تاکید کرد که پایههای فیلم روی خلق دو جهان متعارض بنا شده که هر کدام مسیر خود را طی میکنند: «جهان “آشنا” در این میان به راه خود میرود، و الگوهای “عادی” خود را رعایت میکند: تدارک پذیرایی از میهمانان عزا، نوارها و پارچههای سیاه، آگهیهای تسلیت، قابهای سیاه عکسهای مردگان… و از فصل رویای ماهرخ، راهی دیگر برای پایان سفر گشوده میشود، راهی که پیمودنش تنها از عهده نگاه هنرمندانه به جهان برمیآید: یگانگی منطق جهان بیرون و درون.»
با این توضیح، یزدانیان به این نتیجه میرسد که مسافران نهتنها در مورد پیچیدگی مفهوم واقعیت، بلکه در مورد هنر هم هست: «به این اعتبار، مسافران – فراتر از درونمایه زیبایش – اثری در ستایش آفرینش هنری نیز هست.»
احتمالا برای بسیاری از کسانی که مسافران را سالها پیش دیدهاند، برخی از ویژگیهای فیلم شفافتر در ذهنشان باقی مانده است: شیوه خاص روایت فیلم با شکلی از پیشآگاهی که به شخصیتها و تماشاگر میبخشد (شوکهکنندهتر از همه، همان کلماتی است که مهتاب/ هما روستا رو به دوربین در مورد مرگ خود و خانوادهاش در سفرِ پیشِ رو بر زبان میآورد) و انبوهی از عناصر جزیی تکرارشونده (در راس همه، استفاده مکرر از عنصر آینه). در چنین شرایطی غیرمنتظره نبود که بحث در مورد تکنیکهای روایی و نقش جزییات در نقدهای مختلف تکرار شود.
جمشید اکرمی در شماره ۱۲۰ ماهنامه فیلم مسافران را بهخاطر نحوه ترکیب الگوهای داستانگویی آثار آلفرد هیچکاک و برتولت برشت ستود: «چه کسی انتظار داشت تکنیکهای داستانسرایی هیچکاکی (که در شاید وقتی دیگر تبلور آشکارتری داشتند) به این زیبایی از یک فیلم دیگر بیضایی سربرآورند؟ تماشاگر از پیش میداند که حادثه در کمین نشسته است، ولی ناچار میشود که دست و پا بسته نظارهگر باشد، نظارهگر خوشبختی ناپدیدشونده آدمهایی که اعتمادشان را به خوشبختی هنوز از دست ندادهاند. آمیزه درخشان برشت و هیچکاک، اعتماد بیضایی را به ذکاوت تماشاگرش نشان میدهد. تدوین سیال فیلم، بهخصوص در رابطه با یک دوربین خرامان ولی عبوس، شاید نقطه عطفی در خود-گویایی پرداخت تصویری در فیلمهای ایرانی باشد.»
حمیدرضا صدر (مجله فیلم، ۱۳۷۱): فیلم مسافران با بیشترین بهره از رنگ، صدا، حرکت یا سکون شخصیتها و صحنهآرایی، بیش از آنکه تماشاگر را با بسط همان درام درونی قوام گرفته تا پیش از خبردار شدن خانواده از حادثه تصادف جلو ببرد، درگیر جزییاتی میکند که گویی مجموعه اثر باید در خدمت این جزییات باشد، و نه برعکس. نگاه کنیم به فصل چگونگی ورود خبر مرگ به خانه پس از آن تعلیق و تنش فراوان، که در وهله اول بر مبنای واکنش چهره شخصیتها عرضه میشود
با این وجود نظرات مخالفی هم وجود داشت. بهعنوان مثال یکی از نویسندگان ماهنامه فیلم در همان شماره به ساختار و دیالوگهایی بهشدت ادبی اشاره کرد که به فیلم ضربه زدهاند: «فیلمنامههای سالهای اخیر بیضایی را همواره مشتاقانه خواندهایم. با نوعی تردید و شادمانی باطنی از فیلم نشدنشان، که علتش را در ساختار کاملا ادبی آنها باید جست. اما هرگز نمیشد باور کرد که همان دیالوگهای مطنطن و غیرسینمایی را – که البته عدهای آنها را “زبانی تازه” میخوانند – روزی در فیلمی از بیضایی بشنویم. مسافران سرشار از این دیالوگهاست، پیرزنی که با لحنی فیلسوفانه از مرگ سخن میگوید و تازه عروسی که حرفهایش در حرکات تئاتریش گم میشوند. بیضایی سالهاست عشق را هم در فیلمهایش از یاد برده است. رابطه استاد و شاگرد سابق و عروس و داماد تازه، نشانگر این مطلب است. اظهارنظرهایی از این دست که مثلا مسافران زندگی و نشاط را جایگزین مرگ و سوگواری میکند، یا هجویهای است بر فیلمفارسی، فیلم را نجات نمیدهد. فیلمساز با قصه چند سطریش و بهزور شخصیتهای متعدد نمیتواند فیلم را پیش ببرد.»
حمیدرضا صدر در شماره ۱۳۵ ماهنامه فیلم بهتفصیل به نقش جزییات در مسافران پرداخت. از دید او تمرکز بیضایی بر این عناصر نهتنها به کیفیت نهایی فیلم کمک نکرده بلکه به آن ضربه زده است: «حرکت در مرز مرگ و زندگی، خنده و گریه، عروسی و عزا، سیاهی و سپیدی، فیزیک و متافیزیک و… بهواسطه عناصری دنبال میشوند که گاه و بیگاه از متن اصلی جلو میزنند و پسزمینهها و پیشزمینهها را درهم میآمیزند. همه چیز آنچنان یککاسه میشود که فاصله بین فرع و اصل در کادرها، صحنهها و فصلهای مختلف از بین میرود. نگاه کنیم به همان تضاد پررنگ نشانههای اولیه یعنی سیاهی و سپیدی: از قاب سیاه آینه تا چراغهای سپید، از اتومبیل سیاه تا توریهای سپید، از چترهای سیاه تا برف سپید، از جامعه سیاه عزا تا لباس سپید عروسی و… تضادی که محدود میشود به جستوجویی برای یافتن این نشانههای آشکار و موکد. همیشه و همهجا توجه ما به عناصری جلب میشود که در همان گام نخست، عملکرد اولیهشان را پذیرفتهایم. تاکید دوباره و دوباره به مواردی که آنها را در بدو امر هم قبول کردهایم.»
صدر بهعنوان نمونه به کاربرد عنصر آینه در فیلم اشاره کرده است. برخلاف جمشید اکرمی که مسافران را نشاندهنده اعتماد بیضایی به ذکاوت تماشاگر قلمداد میکرد، صدر اعتقاد داشت که تاکید بیشازحد فیلمساز بر آینه نشاندهنده بیاعتمادی او به مخاطب است: «عنصر کلیدی مسافران، یعنی آینه، نمونه روشنتر این رجعتها و اشارههای دائمی است. جایی که دلمشغولیهای فیلمساز در بهکارگیری این عنصر تا به آنجا پیش میرود که گویی هیچگاه این اطمینان از تماشاگرش را بهدست نمیآورد که شاید؛ و فقط شاید اهمیت عملکرد آن را دریافته باشد. با استفاده فراوان از آینه در اکثر فصلهای فیلم و در نظر داشتن این نکته که همه شخصیتهای اصلی باید پیش از رسیدن به فصل نهایی رودرروی آینهای قرار بگیرند، حضور طبیعی این عنصر در دل فیلم دستخوش تغییر میشود. عنصری بهعنوان مبدا و مقصد حرکت آدمها، یا نشانه رفتن دوربین که با بهانه مثل فصل سمساری، و بیبهانه مثل فصل شکستن آینه توسط عروس، دنبال میشود. آینهای که در بستر طبیعی روابط و رخدادهای فیلم، واکنشها، تردیدها، تنشها و یا حتی آرایش صحنه جای خود را پیدا نکرده و عموما هم تحمیلی بهنظر میرسد.»
از دید صدر، یکی از مشکلات اصلی مسافران این است که بیش از آنکه جزییات فیلمْ در راه کمک به کلیت اثر باشند، ماجرا برعکس بهنظر میرسد. او علت این ضعف را در این میدید که بیضایی توجه به دلبستگیهای شخصیاش را مهمتر از واکنشهای طبیعی کاراکترهای تعریفشده درون فیلم میداند: «فیلم مسافران با بیشترین بهره از رنگ، صدا، حرکت یا سکون شخصیتها و صحنهآرایی، بیش از آنکه تماشاگر را با بسط همان درام درونی قوام گرفته تا پیش از خبردار شدن خانواده از حادثه تصادف جلو ببرد، درگیر جزییاتی میکند که گویی مجموعه اثر باید در خدمت این جزییات باشد، و نه برعکس. نگاه کنیم به فصل چگونگی ورود خبر مرگ به خانه پس از آن تعلیق و تنش فراوان، که در وهله اول بر مبنای واکنش چهره شخصیتها عرضه میشود. همراه با نوعی نگاه از دور که پلی میزند بین انتظار و تشویش ما و دلشورههای آنها. اما در ادامه، همین واکنشها از شکل حسی و درونی خود خارج شده و کاملا فیزیکی و بیرونی میشوند. مثل شکستن آینه، پرپر کردن گلها، چاقو زدن به تابلو، تبر زدن به درخت و… واکنشهایی که برخاسته از آدمهای روی پرده نیستند و برمیگردند به دلبستگی فیلمساز به عناصر به تعبیری مورد علاقهاش، یعنی آینه، گل، تابلو، درخت و… چنین حرکتهای بیرونی نهتنها از واکنشهای اولیه شخصیتها عقب میافتند، بلکه بسیار هم سطحی و ابتدایی جلوه میکنند. نمونه بهتر را فصل کابوس ماهرخ در بر دارد؛ جاییکه بیش از همیشه از درون منقلب و آشفته او دور میشویم و توجه ما به پرسپکتیو تغییریافته دیوارها (با اجرایی بسیار ضعیف)، و بعد موسیقی (نامناسب) این فصل جلب میشود. در این فصل تاکید بر دیوارهای سپید، سایهروشنهای پررنگ و… نمیتوانند واسطهای باشند برای ترسیم دنیایی که عروس سیاهپوش را دربر گرفته. چرا که نهتنها عناصر مبالغه و اغراق همه چیز را دربر گرفته، بلکه همان جزییات بهظاهر پسزمینهای، به پیشزمینهها آمدهاند و بین تماشاگر و این شخصیت فاصله ایجاد کردهاند.»
از میان بازیگران پرتعداد مسافران، پنج نفر نامزد سیمرغ بلورین شدند و سه نفر این جایزه را دریافت کردند. بهنظر میرسد این موفقیت نهتنها نشاندهنده کیفیت بالای کار بازیگران این فیلم بلکه نمایانگر تبحر بیضایی در امر شخصیتپردازی است که منجر به خلق کاراکترهایی ملموس و تاثیرگذار شده است. اما واقعیت این است که منتقدانی با این ایده مخالف بودند.
حمیدرضا صدر در یادداشت خود (و در ادامه مباحثی که در بخش قبل مطرح شد) مثالهایی از بازیهای ضعیف فیلم را ذکر کرد: «در همین روند با صرف فراوان انرژی فیلمساز در جزییات امر، فیلم در زمینههای دیگر، و شاید برجستهترش، کم میآورد. مثل نقشآفرینی دو بازیگر شخصیتهای فیلم، جمیله شیخی و مژده شمسایی، که نهتنها ضعیف هستند، بلکه گمراهکننده هم محسوب میشوند. مثل بازی جمیله شیخی که گویی درک درستی از این شخصیت دلداده به زندگی و نه مرگ ندارد و او را بدل میکند به زنی پررمز و راز تا حد مثلا نوعی پیشگو. کسی که با سیمایی سنگی و کلامی فاقد روح بیشترین فاصله را از شخصیت کتاب میگیرد. همینطور مژده شمسایی که از عهده ادامه نقش دشوارش برنمیآید و نمیتواند مرز بین سرخوشی و شادابی اولیه و یاس و تلخی ثانویه را حفظ کند. باور نمیکنیم که او کسی باشد که بتواند از دل تردید و دودلی به عشق و آینده چنگ بزند.»
روبرت صافاریان (مجله فیلم، ۱۳۷۱): با کنار هم گذاشتن همه نشانهها میتوان گفت که منظور فیلم باید قاعدتا همین باشد. ظاهرا همه چیز جور درمیآید. اما آیا فیلم در انتقال این همه به تماشاگر، به عنوان حسی زنده، موفق است؟ آیا اینگونه نتیجهگیری محصول تجربه تمامی لحظهها، حادثهها و شخصیتهای فیلم است یا برعکس، بیشتر به بازی کنار هم چیدن قطعات یک معما میماند؟
روبرت صافاریان هم در نقد خود در شماره ۱۳۵ ماهنامه فیلم، سعی کرد تا ضعف فیلم را در زمینه شخصیتپردازی آشکار کند. صافاریان توضیحات خود را با توصیفی از جهانبینی فیلم آغاز کرد: «تردیدی نیست که قهرمان مسافران خانمبزرگ است و آینه آبا و اجدادی خانواده معارفی. بیضایی با تاکیدهای مکرر بر آینه در تصویر و گفتار، شکی باقی نمیگذارد که باید به آن همچون یک نماد بنگریم، و آینه در فرهنگ ایرانی مظهر عشق، صفا و باروری است. و خانم بزرگ چنان به این آینه (چیزهایی که آینه مظهر آنهاست) وابسته است، چندان عاشق و چنان نیازمند آن است که بهرغم گواهی آشکار واقعیتهای عینی، نمیتواند نابودی آن را (یعنی نابودی سنتها و هویت فرهنگی را؟) بپذیرد. پس با ایمانی تزلزلناپذیر، خبر تصادف خانواده دخترش را باور نمیکند. اما جز او، باقی همه گرفتار گسستگی و مسایل زندگی مادی روزمره هستند… پیروزی با خانمبزرگ است. پافشاری او نتیجه میدهد، مردگان از قبر برمیخیزند (برمیخیزند؟) و این پیروزی باور و ایمان را در دل همه آنها که دربند دادههای عینی بودند، زنده میکند… نور عشق از آینه بر همه میتابد، همه به خود میآیند و علایم را درمییابند و وصلت (که مقدمه باروری است) سرمیگیرد.»
اما از دید صافاریان، مشکل فیلم نه در مضامین منتقلشده بلکه در نحوه انتقال آنها است: «با کنار هم گذاشتن همه نشانهها میتوان گفت که منظور فیلم باید قاعدتا همین باشد. ظاهرا همه چیز جور درمیآید. اما آیا فیلم در انتقال این همه به تماشاگر، به عنوان حسی زنده، موفق است؟ آیا اینگونه نتیجهگیری محصول تجربه تمامی لحظهها، حادثهها و شخصیتهای فیلم است یا برعکس، بیشتر به بازی کنار هم چیدن قطعات یک معما میماند؟»
در ادامه، صافاریان به مشکلات فیلم در زمینه شخصیتپردازی مسافران اشاره کرد: «مسافران فیلمی است با شخصیتهای متعدد، اما آشکارا در به هم پیوستن همه این شخصیتها در طرحی واحد درمانده است. شخصیتهای اصلی هیچیک گوشت و خون ندارند. مسایل آنها، مثلا همان رابطه مستان و ماهو یا همدم و حکمت بسیار گذرا مطرح میشوند. پافشاری و پایمردی خانمبزرگ هم هرگز برای تماشاگر پذیرفتنی نمیشود (در واقع تماشاگر بیشتر با آن مردمی که خانم بزرگ را مجنون میپندارد، همعقیده است و لذا زندهشدن مردگان را هم در آخر فیلم باور نمیکند).»
بهنوشته صافاریان، مشکل دیگر فیلم پرداختن بیشازاندازه فیلمساز به شخصیتهایی فرعیتر است که باعث بهحاشیه رفتن بخش اصلی درام میشود: «بدتر از این، پرداختن نسبتا مفصل فیلم به آدمهایی است مثل راننده، کمکراننده، خانوادههایشان، زن روستایی مقتول و شوهرش، خانواده راننده سواری حامل مسافران و افسر راهنمایی، که هر یک به لحن و زبان صنف خود (و چقدر کلیشهای) مطالبی بیان میکنند. راستی غرض از پرداختن به این آدمها چیست؟ افزودن تعداد شخصیتها باعث میشود درام شخصی خانواده عروس تحتالشعاع قرار بگیرد.»
همانطور که اشاره شد، بیضایی پیش از ساخت مسافران با انبوهی از مشکلات مواجه شده بود. شاید اگر خیلی از فیلمسازان دیگر در چنین شرایطی قرار میگرفتند، بهسراغ ساخت آثاری عمیقا تلخاندیشانه میرفتند. با این وجود بیضایی در مسافران تلاش کرده تا اهمیت زندگی را از دل پرداختن به مرگ بیرون بکشد: مسیری که شاید، بهشکلی استعاری، به تلاشهای خود او برای فعالیت در سینما و تئاتر ایران هم اشاره داشت. با این وجود، ادامه راه برای بیضایی چندان شیرین نبود. کارنامه بیضایی پر است از فیلمنامههای ساختهنشده و نمایشنامههایی که یا روی صحنه نرفتند یا بهقدر شایستگی دیده نشدند. تماشای مسافران، حتی اگر آن را از بهترین ساختههای سینمایی بیضایی ندانیم، کافی است تا دریغ ما دوچندان شود!
دمنوش های گیاهی برای رفع نفخ: امروز در مورد سوء هاضمه که یکی از شایع ترین مشکلات سلامتی است صحبت می کنیم. این اختلال که در دنیای علم به آن سوء هاضمه می گویند با علائمی مانند درد شکم، نفخ، آروغ زدن، گاز روده ناشی از مشکل در دستگاه گوارش خود را نشان می دهد. برای کنار آمدن با همه این مشکلات، باید دانست که چه چیزی برای سوء هاضمه مفید است و چگونه سوء هاضمه برطرف می شود. با بخش خواص گیاهان دارویی از سلسله مطالب سلامت وب سایت چشمک همراه باشید.
اگر به طور مکرر دچار سوء هاضمه هستید؟، اگر بعد از غذا با ناراحتی شدید در شکم خود مواجه می شوید؟ اگر با مشکلاتی مانند گاز معده و نفخ مواجه هستید؟، می توانید از روش های عملی و طبیعی زیر استفاده کنید. اما مراقب باشید، اگر به طور مکرر با این مشکل مواجه هستید، باید بدون اتلاف وقت با پزشک خود مشورت کنید و البته به توصیه های او عمل کنید. در صورت تایید پزشک می توانید از دمنوش های گیاهی برای رفع نفخ به عنوان درمان خانگی استفاده کنید.
سوء هاضمه اختلالی است که ممکن است به دلایل زیادی به خصوص عادات غذایی نادرست ایجاد شود و خوشبختانه در بیشتر موارد می توان راه حلی برای آن یافت. بیایید ابتدا بفهمیم که چه چیزی باعث سوء هاضمه می شود و با از بین بردن هر چه بیشتر این علل، احتمال مواجهه با این مشکل را به حداقل برسانیم. ما می توانیم علل رایج سوء هاضمه را به شرح زیر فهرست کنیم:
اکنون که علل سوء هاضمه را یاد گرفتیم، بیایید به مهمترین قسمت برویم، تا پاسخ این سؤالات را پیدا کنیم که چه چیزی برای سوء هاضمه مفید است. راه حل های گیاهی، طبیعی و عملی زیر می تواند معده شما را در مدت کوتاهی تسکین دهد و به بهبود سریعتر مشکل سوء هاضمه کمک کند. با این حال، اگر افراد مبتلا به آلرژی نباید سرخود این روش ها را امتحان کنند، باید روش هایی را که پزشکتان برای شما مناسب می داند، به کار ببرید.
چای رازیانه از جمله دمنوش های گیاهی برای درمان نفخ است و می تواند در مدت زمان کوتاهی راه حلی برای گازهای روده و معده باشد. همچنین این چای برای دل درد و سوزش معده مفید است. به همین دلیل باعث می شود در مدت زمان کوتاهی سوء هاضمه را رفع کند. برای تهیه دمنوش رازیانه در منزل کافی است ۱ قاشق چایخوری رازیانه را در ۱٫۵ فنجان آب ترکیب و به مدت ۵ دقیقه بجوشانید. سپس آن را صاف کرده و بنوشید.
از دیگر دمنوش های گیاهی برای درمان نفخ، چای دارچین است که اثرات مثبتی بر گرفتگی معده دارد، هم به لطف این ویژگی و هم به دلیل سرکوب احساس گرسنگی، می تواند فواید چند وجهی برای سوء هاضمه داشته باشد. برای بهره مندی از این اثرات کافی است ۱ چوب دارچین را در ۱ لیوان آب جوشیده بریزید و به مدت ۱۰ دقیقه دم کنید.
زنجبیل حاوی ویتامینهای B6، C و E، آهن، کلسیم، پتاسیم، فسفر، منیزیم، منگنز و فیبر است، میتواند با اثر همه این مواد مفید، با نشان دادن اثر مسکن طبیعی، معده را در مدت کوتاهی تسکین دهد. برای دردهای شکمی مفید است و حالت تهوع را کاهش می دهد. برای تهیه چای زنجبیل در خانه کافی است یک تکه زنجبیل را تکه تکه کنید، بجوشانید. در صورت تمایل با افزودن چوب دارچین هم می توانید عطر آن را افزایش دهید و هم محلول قوی تری در برابر سوء هاضمه تولید کنید.
لیمو دارای خواص آنتی اکسیدانی قوی است و از جمله دمنوش های گیاهی برای درمان نفخ است. این میوه، بدن را از سموم پاکسازی می کند، دستگاه گوارش را تسکین می دهد و همچنین مشکل سوء هاضمه را درمان می کند. برای بهره مندی از این اثرات کافی است آب نصف یک لیموترش تازه را در یک لیوان آب گرم گرفته و مخلوط کرده و بنوشید.
چای سبز یکی دیگر از دمنوش های گیاهی برای درمان نفخ و مواد طبیعی است که می تواند مانند لیمو خاصیت آنتی اکسیدانی قوی از خود نشان دهد. چای سبز در پاکسازی دستگاه گوارش از سموم موثر است و برای سوء هاضمه مفید است. برای این کار کافی است در ۱ لیوان آب جوشیده، ۱ قاشق چایخوری چای سبز را به آن اضافه کنید و ۱۰-۸ دقیقه دم کنید و آبکش کنید.
نعناع فلفلی که به خوبی آن را با اثر طراوت آن می شناسیم برای سوء هاضمه، حالت تهوع و استفراغ مفید است. برای بهره مندی از این اثر کافی است چند برگ نعناع تازه را در دهان بگذارید و آن را بجوید یا با برگ خشک نعنا چای نعناع تهیه کنید.
ما در مورد راه حل های سریع برای سوء هاضمه صحبت کردیم، اما می توانید با تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی خود راه حل های ریشه ای تری پیدا کنید تا اغلب از این مشکل جلوگیری کنید. مهمترین تغییرات لازم عبارتند از:
شما باید غذای خود را در لقمه های کوچک بخورید.
باید لقمه ها را برای مدت طولانی تری بجوید، به جای اینکه فوراً آنها را قورت دهید.
شما باید وعده های غذایی خود را به آرامی بخورید نه سریع.
به جای سیب زمینی سرخ کرده، غذاهای تند و چرب، باید غذاهای سالم را انتخاب کنید.
شما باید وعده های غذایی خود را در وعده های کوچکتر و بیشتر میل کنید.
باید به طور منظم ورزش کنید و خیلی کم تحرک نباشید.
سعی کنید تا حد امکان از استرس دوری کنید.
نوشیدن آب فراوان را نباید فراموش کنید.
شما نباید از غذاها و نوشیدنی های کافئین دار بیش از حد مانند چای و قهوه استفاده کنید.
به همین ترتیب، باید از نوشیدنی های اسیدی و عادات مضر مانند الکل و سیگار دوری کنید.
نباید لباس هایی بپوشید که روی بدنتان خیلی تنگ است، مخصوصاً باید مراقب باشید که ناحیه شکم شما فشرده نشود.
هنگام خواب باید سر خود را کمی بالاتر نگه دارید و به جای بالش تکی، با یک بالش دوبل بخوابید.
همه این پیشنهادات به طور گسترده راه حل های طبیعی و عملی شناخته شده ای برای کسانی است که به دنبال پاسخ به سوالاتی مانند نحوه درمان سوء هاضمه، دمنوش های گیاهی برای درمان نفخ، چه چیزی برای سوء هاضمه هستند، است. با این حال، باید به یاد داشته باشید که بدن همه یکسان نیست. راه حلی که برای یک نفر جواب می دهد ممکن است برای دیگری خوب نباشد و حتی ممکن است بر آن تأثیر منفی بگذارد. به همین دلیل، قبل از استفاده از این راه حل ها، باید با پزشک خود مشورت کنید و روش هایی را که او برای شما مناسب می داند به کار ببرید.
عادت های رفتاری که شما را متفاوت می کند: با نگاهی به اطرافیانتان و گذراندن خصوصیات اخلاقی آنها از ذهن در می یابید که کدام یک شخص معتبری هستند. افراد قابل اعتماد و معتبر خصوصیات اخلاقی شایسته ای دارند و اعتمادبه نفس بالا در حرکات، رفتار و صحبت کردن آنها پیداست. در ادامه این مطلب بخش موفقیت در مجموعه زندگی مجله خبری چشمک با مقاله عادت های رفتاری که شما را متفاوت می کند همراه باشید.
این افراد تنها اهل حرف زدن نیستند بلکه تصمیمات و حرف های خود را به مرحله عمل رسانده و شکست برایشان مقدمه ای از پیروزی است. اگر می خواهید در نظر دیگران یک آدم معتبر و قابل اعتماد به نظر برسید، لازم است بعضی رفتارها که در این بخش آورده ایم را در خود نهادینه کرده و آن ها را به عادت های روزمره و بخشی از زندگی خود تبدیل کنید. رفتارها و عادت های رفتاری که شما را متفاوت می کند عبارتند از:
وقتی می گویید برای شخصی کاری می کنید، حتما انجام دهید. افراد به وعده ها اعتماد می کنند و این از ویژگی های یک شخص معتبر است. کارها را به موقع تحویل دهید، وقت شناس باشید زیرا همه اینها در اعتبار بخشی به شخصیتتان اهمیت دارد.
قول خود را زیر پا نگذارید و اگر در انجام آن مشکلی دارید، با شخص در مورد شرایط خود صحبت کنید و همیشه به یاد داشته باشید با توجه به توانایی و موقعیت خود وعده دهید و در انجام آن کوتاهی نکنید.
در هر کاری صادق باشید. صداقت رفتارهای خوب زیادی را شامل می شود بنابراین در هنگام صراحت، ادب را رعایت کنید زیرا بعضی اوقات لازم است که حقیقت را با قند بپوشانید تا تلخی آن با سهولت بیشتری بلعیده شود.برخی مواقع صداقت داشتن ممکن است دشوار باشد اما ضروری است.
اینها ویژگی افراد معتبر است زیرا به مردم اجازه می دهد موقعیت های جدیدی را امتحان کنند. دلسوزی را باید از درون احساس کرد و با قرار دادن خود جای دیگران، دیدن مسائل از دیدگاه آنها، آموخت.
تمرین کنید که از منظر شخص مقابل به چیزها نگاه کنید تا طبیعت ثانویه را احساس کنید. وقتی بتوانید ابتدا به شخص مقابل فکر کنید ، از قبل در درون خود قدرتمند و پرورش یافته اید، بنابراین معتبر به نظر خواهید رسید.
افراد به شما چیزهایی می گویند زیرا به شما اعتماد دارند و این پیوندی است که هرگز گسسته نمی شود پس باید از این اطمینان و اعتبار به دقت محافظت کنید مگر اینکه شخصی که به شما اطمینان دارد بگوید ، می توانید غیر این عمل کنید.
از دوستی با افرادی که مدام پشت سر دیگران صحبت و شایع پراکنی می کنند، بپرهیزید و در عوض، افرادی با شخصیت خوب را پیدا کنید، آنها نیز مانند شما قابل اطمینان و قوی هستند پس از یکدیگر حمایت کنیدتا به عنوان یک انسان خوب در طول زندگی رشد کنید.
کیفیت بیش از کمیت به اندازه هر چیز دیگری در دوستی ها موثر است ، گرچه دوست بودن با همه یک ویژگی خوب بشمار می رود.
مواقعی پیش می آید که به نظر می رسد فریب و دروغ راه درست برون رفت از چیزی است اما با این وجود، سرانجام حقیقت آشکار خواهد شد پس بهتر است قبل از اینکه دروغ یا اظهارات غیر واقعی خود را بگویید، کنترل اعمال بد، اخبار ناگوار و اتفاقات بد را در دست بگیرید.
شخص معتبری باشید و حقیقت را بگویید و از وسوسه پوشاندن امور بپرهیزید.این را همیشه به خود یادآوری کنید که حقیقت همیشه به نحوی آشکار می شود.
شخصی که از اعتبار لازم برخوردار است، مدام به دنبال تأیید دیگران نیست. این فرد نوعی تصدیق و تأییدیه ی درونی در خود احساس می کند. رسیدن به چنین مرحله ای به صرف زمان، کسب دانش، تلاش و تمرین و انعطاف پذیری نیاز دارد.
هر شکستی مقدمه ای برای پیروزی است پس از شکست نترسید و وقتی شکست می خورید، علت را بیابید و ازنو شروع کنید. شکست های قبلی، چراغ راهنمای خوبی برای آگاهی از نبایدها در مسیر آتی شما هستند. برای اینکه شخص معتبری باشید، باید قوی شوید و شکست ها را بپذیرید، از آنها درس بگیرید.
وابسته به تأیید دیگران نباشید تا احساس آزادبودن در وجودتان جاری شود. اگر این کار را انجام دهید ، عملکرد شما عالی و احساساتی مثل ناامیدی و محتاج بودن دور می شوید. ناامیدی و محتاج بودن از عوامل اصلی مسدودکردن فرصت ها و موفقیت هستند.
افراد معتبر، به طور مؤثر از زمان بهره می برند، در صورت نیاز، مهارت نه گفتن دارند و نسبت به انجام آنچه برای شان مهم و ارزشمند است، کاملا متعهدند. برای اینکه شخص معتبری باشید، باید در خلال خطرات مختلف احتمالی و موجود، تصمیم هایی درست بگیرید.
هیچ یک از این موارد صفات خوبی نیستند، بنابراین سعی کنید از درگیر شدن در شایعات بپرهیزید و تسلیم پیشنهادهای موذیانه افراد نشوید. صریح صحبت نمایید و به واقعیت ها اعتماد کنید.
همه افراد جایزالخطا هستند و امکان بروز خطا در رفتارشان وجود دارد. پس بپذیرید که گاهی دچار اشتباه می شوید و ضعف هایی دارید که لزومی ندارد پنهان شان کنید.
بنابراین ادعا نکنید همه چیز را بلدید و می دانید، فروتن باشید و از دیگران کمک و یاری بخواهید. برای اینکه همیشه شانس بیشتری برای کسب موفقیت پیدا کنید، در مبارزه و رویارویی با چالش ها و مشکلات قوی باشید.
اگر اشتباهی مرتکب شده اید به افراد بگویید و از آنها معذرت بخواهیدتا اینگونه شخص معتبری شوید. ممکن است بخواهید دلیل انجام کاری را توضیح دهید، اما این به شرایط بستگی دارد.
بعضی اوقات فقط بهتر است بگویید متاسفم و اشتباه خود را بپذیرید سپس، تمام تلاش خود را بکنید تا آن را جبران کنید و به آنها بگویید که تمام تلاش خود را انجام می دهید تا اکنون فردی بهتر و موثر باشید.
اگر می خواهید اعتبارتان خدشه دار نشود و نامطمئن به نظر نرسید، برای خوشایند دیگران یا پنهان کردن ناراحتیِ خود لبخند نزنید. شما باید لبخند واقعی بزنید.
برای اینکه لبخند شما واقعی باشد، از منفی بافی ها و سیاهی ها دور شوید و تأثیرات انرژی های منفی را در مغز از بین ببرید و اجازه ی ورود سیاهی ها را به آن ندهید، اینگونه ناخودآگاه لبخندی رضایتمندانه بر لبان تان می نشیند.لبخندزدن نشان دهنده اعتمادبه نفس و رضایت شما از جایگاه تان در زندگی است.
لازم به یادآوری است که زندگی مسابقه محبوبیت نیست. بعضی اوقات افراد از صداقت، قدرت شما در برابر نامهربانی و عدم تمایل شما به شایعه پراکنی قدردانی نخواهند کرد اما این چیزی از اعتبار شما کم نمی کند فقط یک واقعیت است که شما باید با آن زندگی کنید.
همیشه به خود یادآوری کنید که اعتبار و اعتماد دیگران نسبت به شما یک سرمایه ارزشمند برای زندگی خود و افرادی است که به آنها اهمیت می دهید. وقتی افرادی که به آنها اهمیت می دهید، بدانند که می توانند به حرفتان اعتماد کنند و انقدر صادق و راز دار هستید وظایف مهمی را به شما محول می کنند، حافظ رازهای بزرگی می شوید و مورد احترام قرار می گیرید.
سکوت ارزشمند است پس قدرت سکوت را دست کم نگیرید تا فضایی امن و آرام برای خود فراهم کنید و به ارزش های واقعی خود واقف باشید. سکوت نشانه ی هوش، خرد و اطمینان خاطر است و به شما اجازه می دهد بهتر بشنوید و موقعیت دیگران را درک کنید.
گوش کردن مؤثر، به شما کمک می کند به عمق حرف های طرف مقابل پی ببرید و با ذهنی باز بتوانید اظهارنظر و همراهی کنید و اینگونه خردمندتر و معتبرتر به نظر خواهید رسید.
برای اینکه شخص معتبری باشید، باید به خوبی خودتان را بشناسید و بدانید چه کسی هستید و چه خواسته هایی دارید. برای رشد شخصیت تان به خود اعتماد کنید و منعطف باشید و بی ترس و دلهره جلو بروید.
شکست شما را ضعیف جلوه نمی دهد بلکه وقتی شکست می خورید و با همت و اراده از جا بلند می شوید و موفقیت ها را کسب می کنید، در نظر دیگران اعتبار فوق العاده ای کسب می کنید.
افراد معتبر می دانند که باید درمورد عملکرد خود پاسخگو باشند مثلا اگر در محل کار خود اشتباهی انجام دهند ، مسئولیت آن را به عهده می گیرند و هنگامی که به طرز باورنکردنی در یک پروژه موفق شده اند، نیز ادعا می کنند که این موفقیت را دارند.
پس یادتان باشد دیگران مسئول شکست ها و ناکامی های شما نیستند. از شکست های خود درس بگیرید و سنگ ها و موانع را به پلی تبدیل کنید برای صعود به قله های موفقیت.
وقتی از پایه محکم شروع کنید، در زندگی عملکرد بهتری خواهید داشت. به خود اعتماد کنید و خود را دوست داشته باشید تا بتوانید این اعتماد درونی و عشق را به دیگران منتقل کنید، با قدرت و حسن نیت به دیگران اعتماد کنید و آنها را دوست داشته باشید زیرا اگر خودتان رشد کنید، می توانید دیگران را رشد دهید.
از آنجا که افراد معتبر برای پیگیری اظهارات خود بسیار ارزش قائل هستند، دستیابی به اهداف برای آنها اهمیت زیادی دارد.این نوع افراد برای حفظ اعتبار خود در رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت مصمم هستند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی و الویت بندی دارند.
صراحت و صداقت داشته باشید و لازم نیست مدام از دیگران تعریف کنید زیرا با این کار درواقع بی اعتبار می شوید. تملق گویی سبب می شود طرف مقابل از این کار دروغین شما لذت نبرد، بلکه متوجه نیت شما برای پیشبرد کار خودتان شود پس برای اینکه اعتبار بیشتری در چشم دیگران پیدا کنید، واکنش هایی واقعی و به موقع از خود بروز دهید.
ریشه عدم اعتبار اغلب به ارتباط نادرست برمی گردد. مشخص نبودن ساختار و عدم شفافیت می تواند منجر به کاهش چشمگیر اعتبار شود.اگرچه ممکن است این دو ارتباطی با هم نداشته باشند ، اما کار بر روی مهارت های ارتباطی می تواند معجزه هایی برای اعتباربخشی کلی شما ایجاد کند.
درباره ی دیگران با اطلاعات سطحی و ناقص تان قضاوت نکنید. قضاوت شما نشانه ی ضعف تان است و در صورت واقف بودن به ارزش های تان هیچ گاه دست به قضاوت نخواهید زد پس به جای قضاوت های بی مورد، سکوت را انتخاب کنید و دیگران را درک کنید و قضاوت را کنار بگذارید.
تعهد بیش از حد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای یکی از بزرگترین دلایلی است که سرانجام برخی افراد بی اعتبار می شوند پس همیشه قبل از انجام هرگونه کاری ، برنامه و وضعیت خود را تحلیل و قبل از این ارتباط برقرار کنید تا کاملاً بفهمید از شما چه انتظاری می رود اگر فرصتی وجود دارد که قادر به کار در این پارامترها نیستید ، واضح بیان کنید.
ملکه های سریال دونگی از کاراکترهای اصلی این مجموعه هستند. ۳ بازیگر اصلی ملکه عبارتند از هان هیو جو در نقش چوی دونگیی، لی سو یون در نقش بانوجانگ و پارک ها-سان در نقش ملکه اینهیئون. اگر برایتان جالب است تا با بیوگرافی ملکه های سریال دونگی اشنا شوید و تصاویر ملکه های سریال دونگی در بیرون سریال را مشاهده کنید با بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک همراه باشید.
این مجموعه تلویزیونی به زمان سلطنت شاه سوک جونگ از پادشاهان چوسون جدید میپردازد. شخصیت اصلی مجموعه دختر جوانیست به نام دونگیی که پدر و برادرش به جرم حمایت از بردهها و تشکیل یک حزب کمکرسانی به آنها، محکوم به مرگ میشوند.
دونگیی تنها وارد پایتخت میشود و همچنان مورد تعقیب سربازان دولت است. وی بعدها وارد دفترخانه موسیقی قصر شده و در آنجا از خود استعدادهایی بروز میدهد که باعث میشود او را بانوی بازرس کنند. در ادامه، او اعتماد شاه را جلب کرده و همسر او میشود و به دلیل کمکهایش به بردگان در میان مردم به فردی محبوب تبدیل میگردد.
هانهیو جو در چونگجو، شمال استان چانگ چئون زاده شد. مادرش پیش از اینکه بازرس مدارس دولتی شود، معلم مدرسهٔ ابتدایی بود و پدرش در ارتش کار میکرد.
بهعنوان یک کودک او در ورزش، مخصوصاً ورزش دو و میدانی مهارت خوبی داشت. وقتیکه سال دوم دبیرستان بود به سئول نقل مکان کرد و با وجود مخالفت پدر محافظهکارش در دبیرستان بولگوک حضور یافت. او سپس وارد دانشگاه دونگگوک شد و در آنجا به بخش فیلم و تئاتر ملحق شد.
لی سو یون (کرهای: 이소연; زادهٔ ۱۶ آوریل ۱۹۸۲) بازیگر اهل کره جنوبی است. او بیشتر به خاطر بازی در فیلمهای رسوایی ناگفته (۲۰۰۳)، پری در باد (۲۰۰۴) و مجموعههای تلویزیونی والس بهاری (۲۰۰۶)، وسوسه یک فرشته (۲۰۰۹) و افسانه دونگیی (۲۰۱۰) شناخته شد.
پارک ها-سان (کرهای: 박하선؛ انگلیسی: Park Ha-sun، زادهٔ ۲۲ اکتبر ۱۹۸۷) بازیگر اهل کره جنوبی است.
بیوگرافی جونگ یو می: جونگ یو می (کرهای: 정유미؛ زادهٔ ۲۳ فوریه ۱۹۸۴) بازیگر اهل کره جنوبی است. او به خاطر ایفای نقش در شاهزاده زیرشیروانی و شش اژدهای پرنده شناخته میشود که در سریال دونگ یی کاراکتر جونگ ایوم بانوی بازرس را ایفا می کند. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک به بیوگرافی جونگ یو می و عکس های شخصی این بازیگر کره ای همراه باشید.
اولین فیلم بلند خود را در فیلم «دوباره شکوفه» (۲۰۰۵) انجام داد، که برای آن به عنوان بازیگر شناخته شد. او از آن زمان در فیلمهای تحسینشده Family Ties (2006)، Chaw (2009)، Desperado عزیز من (۲۰۱۰) بازی کرد.
جونگ یو می پس از ایفای نقش های کوچک در چندین سریال تلویزیونی و فیلم، او با ایفای نقش یک دوست دختر مهربان در A Thousand Days’ Promise (2011) شهرت یافت.
جونگ یو می برای بازی در فیلم Family Ties برنده بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جوایز فیلم Blue Dragon شد.
سریال “افسانه دونگیی”، محصول سال ۲۰۱۰ کره جنوبی، داستانی جذاب و پرفرازونشیب را از زندگی زنی باهوش و با اراده بهنام دونگیی روایت میکند.
دونگیی باوجود سختیها و چالشهای بسیاری که در مسیر زندگی خود با آنها روبهرو میشود، با اتکا به هوش و اراده قوی خود، تلاش میکند تا به خواستههای خود و عدالت اجتماعی دست یابد. جونگ یومی در این سریال نقش جونگ ایوم بازرس را بازی می کند.
۴ فوریه ۲۰۲۰، که یونگ رابطه عاطفی با خواننده به نام کانگتا دارد. کانگتا خواننده، آهنگساز، ترانهسرا، تهیهکننده موسیقی، بازیگر و مجری رادیویی است. او اهل کره جنوبی است و به عنوان یکی از اعضای گروه مشهور پسرانه H.O.T شناخته میشود.
کانگتا همچنین از سال ۲۰۰۵ به عنوان کارگردان خلاق در شرکت اسام انترتینمنت فعالیت میکند.
اینجا فقط عکس های فیلم فسیل را مشاهده میکنید که در دو فرمت اصلی و زمان اکران آن، جدا شدهاند. پوسترها، تیزرهای رسمی و توضیح کامل درباره فیلم فسیل را میتوانید در لینک زیر ببیند.
فسیل؛ اطلاعات کامل و پوسترهای پرفروشترین فیلم سینمای ایران
در طی پنج سال گذشته، سرمایه گذاری در برج های ساحلی سرخرود به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده است، این افزایش نشان از جذابیت ویژه این منطقه برای سرمایهگذاران دارد. برجهای ساحلی در سرخرود با امکانات بینظیری که ارائه میدهند، به یک گزینه برتر برای سکونت و سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. در زمان های اخیر، مشاهده میشود که مزایای منحصر به فرد برجهای ساحلی، آنها را از دیگر املاک متمایز کرده است. این برجها با دارا بودن امکاناتی همچون دسترسی به ساحل و چشماندازهای زیبا، به عنوان انتخاب اول برای سرمایهگذاران به شمار میآیند.
در این چارچوب، افزایش سرمایهگذاری در برجهای ساحلی سرخرود نه تنها نتیجه از ارتقاء ساختارها دارد بلکه همچنین به دلیل افزایش تقاضا از زیرساختهای منطقه نیز به وجود آمده است. این روند، سرعت افزایشی دارد و به نظر میرسد که به مدت طولانی ادامه یابد. از این رو، سرمایهگذاران با دیدی حرفهای به دنبال فرصتهای مناسب در این منطقه هستند تا از مزایای بیشماری که با سرمایهگذاری در برجهای ساحلی سرخرود همراه است بهرهمند شوند.
سرخرود، از شهرهای رویایی استان مازندران است که در چندین سال اخیر توانسته به عنوان یک منطقه پرطرفدار در حوزه سرمایه گذاری مسکن ثابت قدم بگذارد. با آب و هوای مطبوع و دلپذیر شمال ایران، جنگلهای انبوه، دریای بیکران و مناظر زیبا، خرید هر نوع ملک از جمله آپارتمان، ویلا یا واحد در برجهای ساحلی، گزینه ایدهآلی برای سرمایه گذاری بلند مدت با سودآوری قابل توجه میباشد.
خرید آپارتمان در سرخرود امتیازات فراوانی را به همراه دارد. سرمایه گذاری بلندمدت در این منطقه، از طریق خرید ویلا، آپارتمان یا یک واحد از برجهای ساحلی، به شما فرصت سودآوری بسیار عالی را ارائه میدهد. با وجود برجهای لوکسی چون برج فروزان، برج الیزه، برج سفید و برج آرال، سرخرود به یک مقصد جذاب برای سرمایه گذاران تبدیل شده است. یکی از مزیتهای این منطقه، فاصله کم با دریا و دسترسی آسان به جاده اصلی میباشد.
برج سفید سرخرود، نمونهای بینظیر از هنر و زیبایی در معماری مدرن، بر فضایی به مساحت ۱۰۰۰ مترمربع، برافراشته شده است. این برج آرامگاهی فوقالعاده با ۲۸ طبقه، از جمله ۳ طبقه مخصوص مشترکات و ۲۵ طبقه مسکونی تشکیل شده که هر طبقه دارای ۳ واحد مسکونی فاخر است. واحدهای غربی با مساحتی حدود ۱۹۰ مترمربع و ۳ اتاق خواب به طراحی بی نظیری دست یافتهاند، در حالی که واحدهای شرقی با مساحت تقریبی ۱۴۵ مترمربع و ۲ اتاق خواب مجهز به امکانات رفاهی ارائه شدهاند و سایر واحدها نیز به مساحت حدود ۱۰۵ مترمربع و ۲ اتاق خواب طراحی شدهاند.
در این برج شیک و مبله، دو پنت هاوس با مساحتی ۴۵۰ مترمربع نیز گنجانده شدهاند که با بهترین معماری و طراحی داخلی برای ارائه تجربهای بینظیر از زندگی مجلل آماده شدهاند. آسانسورهای این برج نیز به تعداد ۲ تا ۴ لاین، بسیار ایمن و لوکس هستند و با سرعت ۲.۵ متر بر ثانیه حرکت میکنند.
واقع در خیابان گلشهر و مجاور بوستان غربی، برج سفید سرخرود از نظر موقعیت جغرافیایی به یکی از بهترین مناطق سرخرود محسوب میشود. با وجود این موقعیت استراتژیک، این برج ارتباط بینظیری با ساحل دریای خزر دارد و دسترسی آسان به آب و هوای مطبوع و ساحل زیبای سرخرود را برای ساکنانش به ارمغان میآورد.
برج نیلی پلاس در منطقه سرخرود به عنوان انتخابی منحصر به فرد و بیرقیب برای زندگی شناخته میشود. این برج با نمای سفید و درخشان، موقعیت استراتژیک در فاصله کم از ساحل دریا، و امکانات کامل، فرصتی را برای تجربه زندگی لوکس و آرامشبخش در نزدیکی به دریا فراهم میکند. ویژگیهای منحصر به فرد این برج شامل سیستمهای حفظ شرایط راحتی، کانال کشی و انشعاب سازی بهینه، امنیت با استفاده از درب های ضدسرقت و دوربینهای مداربسته، پنجرههای دوجداره با عایق حرارتی عالی، سیستم جمع آوری اتوماتیک زباله، و فضاهای ذخیرهسازی با کیفیت MDF هستند. این واحدهای برج نیلی پلاس با توجه به همه این ویژگیها، گزینهای ایدهآل برای سرمایهگذاری و زندگی در یک محیط لوکس و نزدیک به دریا محسوب میشوند.
برج فروزان ، با مساحت کل ۳۴۰۰ متر مربع و ارتفاع ۲۵ طبقه، یکی از نمادهای زیبای شهر سرخرود در استان مازندران محسوب میشود. این برج شامل ۲۲ طبقه مسکونی، ۱ طبقه پنتهاوس، ۱ طبقه پارکینگ و ۱ طبقه لابی میباشد. واقع در فاصله ۶۰ متری از حریم دریا، این برج به چشم انداز زیبای شمال دریا و جنوب جنگل دسترسی دارد. با سه بلوک به هم چسبیده و ۲۴۰ متر فضای لابی، برج ساحلی فروزان یک مکان منحصر به فرد با دسترسی آسان به خدمات شهری و طبیعت زیبای اطراف میباشد.
از لحاظ موقعیت استراتژیک، برج ساحلی فروزان در فاصله معقولی از خط کناری دریا واقع شده است که امکان ارتباط مستقیم با طبیعت زیبای اطراف را فراهم میسازد. این برج به عنوان بلندترین برج سرخرود با ساختار سه بلوک به هم متصل شده، از طریق پنتهاوسهای ۴۵۰متری خود به ساکنان امکان تماشای چشمانداز ساحل دریا و جنگل های سرسبز را ارائه میدهد.
با تنوع واحدهای آپارتمانی از پنتهاوسهای فاخر تا واحدهای مختلف با مساحتهای ۱۴۰ تا ۱۶۰متر مربع، برج ساحلی فول امکانات فروزان به ساکنان خود امکان انتخاب بهترین واحد متناسب با نیازها و سلیقه خود را میدهد. در نتیجه، این برج با دسترسی نزدیک به دریا و ویژگی های منحصر به فرد خود، مقصدی ایده آل برای تعطیلات و لذت از زندگی به حساب میآید.
شاید عجیب به نظر برسد که «مایکل مان» با آن اسم و آوازه تنها دوازده فیلم بلند ساخته است! این کارگردان ۸۰ ساله، در حوزه سینمای اکشن تخصص دارد و در کنار شاهکاری به نام «مخمصه»، آثار ضعیفی هم کارگردانی کرده که هیچکدام بر آثار درخشان او سایه نینداختهاند.
اکران فیلم «فراری» با بازی «آدام درایور» بهانهای شد تا برویم سراغ کارنامه این فیلمساز کهنهکار و هفت فیلم برتر مایکل مان را با هم مرور کنیم.
فهرست کوتاه ولی مهم بهترین فیلم های مایکل مان بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند
فهرست بهترین فیلم های اکشن تاریخ سینما
پس از شکست همهجانبه «بلکهت»، مایکل مان در سال ۲۰۲۳ با توپ پر به سینما برگشت و «فراری» را با محوریت زندگی «انزو فراری» خودروساز افسانهای با بازی «آدام درایور» روی پرده برد. بخش اعظم موفقیت فراری مربوط به انتخاب بازیگران و خصوصا «پنهلوپه کروز» است که اجرای معرکهاش در تمام فیلم، بازی آدام درایور به عنوان ستاره صحنه را تحتالشعاع قرار میدهد.
طرفداران مان از سبک مشخصی که در سراسر فراری وجود دارد قدردانی خواهند کرد. با این حال، پاشنه آشیل مان دوباره گریبانگر فیلم شده و ریتم فیلم کند است. کند بودن ریتم فیلمی که درباره سازنده یکی از سریعترین ماشینهای تاریخ است از آن حرفهاست.
«وثیقه» یکی از هیجانانگیزترین و پرتعلیقترین فیلمهای طرفداران مایکل مان است که وقتی شروع به تماشای آن میکنید، به سختی میتوانید چشمانتان را از آن جدا کنید.
با بازی دو بازیگر قدرتمند «جیمی فاکس» و «تام کروز»، وثیقه به راحتی یکی از بهترین فیلمنامهها و البته یکی از بهترین شیمیهای بین دو بازیگر را بین فیلمهای مایکل مان دارد. با یک پیشفرض ساده و حجم بیپایانی از تنش و تعلیق، وثیقه یک اثر جنایی کلاسیک و از برترینهای دهه ۲۰۰۰ است که تماشای چندباره آن خالی از لطف نیست.
«نفوذی» ضیافتی از یک کارگردانی عالی و بازیهای خیرهکنندهای از آل پاچینو، «کریستوفر پلامر» و «راسل کروست». فیلم با مضامین و رنگهای توطئهآمیز لایهبندی شده و حاوی برخی از تکاندهندهترین لحظاتی است در این چند دهه جلوی دوربین مایکل مان فیلمبردای شده است.
با نامزدی در ۷ رشته اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد، «نفوذی» را میتوان کاملترین و بهترین اثر استاد دانست.
مایکل مان توانست ژانر جنایی را به شکل مدرنی از نو بنویسد و شاهبیت آثارش در این ژانر، «مخصمه» است که یکی از بهترین فیلمهای پلیسی-سرقتی تاریخ سینما محسوب میشود. در حالی که «نفوذی» مطمئنا تحسینشدهترین فیلم مایکل مان است، «مخمصه» بدون شک نمادینترین و از نظر فرهنگی تاثیرگذارترین فیلم فیلمشناسی اوست.
مخمصه یک فیلم دزدی قطعی و اساسی است که اساسا این ژانر را در اساسیترین سطح آن تعریف میکند. فیلم با حضور بازیگران افسانهای مانند «رابرت دنیرو»، «آل پاچینو»، «وال کیلمر»، «جان وویت»، «تام سایزمور» و «ناتالی پورتمن»، تاثیرگذارترین فیلم کارگردانش در طول دههها فعالیت حرفهای اوست که همیشه تروتازه و دیدنش برای عاشقان سینما سرشار از لطف و هیجان است.
مایکل مان با «آخرین موهیکان» دامنه قدرتنمایی خود در حوزه کارگردانی را از ژانر جنایی به قلمروی داستانهای تاریخی گسترش داد. آخرین موهیکان با بازی «دنیل دی-لوئیس» بی نظیر، تصویری واقعی و وحشتناک از جنگ فرانسه و هند را به تصویر میکشد و به عنوان تنها اثر حماسی کارگردانش، یک فیلم بینقص است.
در حالی که مطمئنا سایر فیلمهای مان ارزش تماشای بیشتری دارند، آخرین موهیکان در جایگاه کلیاش در تاریخ سینما برتر است و بسیاری از بزرگترین دستاوردهای مان به عنوان کارگردان را در خود جای داده است.
تاثیر «شکارچی انسان» بر یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما را نمیتوان دست کم گرفت، زیرا تصویر دلخراشی که «برایان کاکس» از «دکتر لکتر» در این فیلم ارائه کرد، در نهایت الهامبخش پدیده جهانی «هانیبال لکتر» در شاهکاری به نام «سکوت برهها» در سال ۱۹۹۱ شد که با هنرنمایی «آنتونی هاپکینز» در نقش این دکتر روانی و آدمخوار روی پرده رفت.
شکارچی انسان بدون شک یکی از پیشگامانهترین و آزاردهندهترین فیلمهای مان است، اما متاسفانه یکی از دست کم گرفتهشدهترین شاهکارهای او هم محسوب میشود.
اولین فیلم سینمایی مان «سارق» با بازی «جیمز کان» در نقش یک سارق گاوصندوق که به دنبال آخرین سرقت بزرگ خود است.
این نوع فیلمهای جنایی هیجانانگیز به دلیل شهرت مان تبدیل شدند و «سارق» فیلمی بود که همه چیز را شروع کرد. در اولین تجربه کارگردانی، مان تسلط بر ژانر و تعلیق را نشان میدهد و جنبههای موفق درام جنایی دهه ۱۹۷۰ و ژانر اکشن بیفکر دهه ۱۹۸۰ را در یک محصول ترکیب میکند. جیمز کان مرحوم، یکی از بهترین بازیهای حرفهای خود را در این کلاسیک مایکل مان برایمان به یادگار گذاشته است.
اگر میخواهید کلکسیونی از فیلمهای مایکل مان را در فیلیمو ببینید، روی این عکس کلیک کنید
آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان: چالشی سرگرم کننده است که مهارت های مشاهده شما را آزمایش خواهد کرد! ببینید آیا می توانید ۳ تفاوت بین دو تصویر گاو روزنامه خوان راست و چپ را در کمتر از ۸ ثانیه تشخیص دهید. ما اطمینان داریم که این آزمون بسیار چالش برانگیز و در عین حال سرگرم کننده است. آزمون شناخت تفاوتهای تصویر گاو روزنامه خوان به خوبی دقت، بینایی و تمرکز شما را مورد آزمایش قرار می دهد. در صورتی که در زمان مشخص شده بتوانید تفاوت ها را شناسایی کنید، شما یک نابغه هستید. این آزمون ها روشی خوبی برای ورزش دادن مغز شماست.
همانطور که اشاره شد، این بازی مهیج شما را ملزم می کند تا در کمتر از ۸ ثانیه ۳ تفاوت بین دو عکس گاو روزنامه خوان را پیدا کنید. هدف شما این است که همه اختلافات را در اسرع وقت شناسایی کنید و در این فرآیند لحظات خوب و خوشی را در کنار خانواده و دوستان سپری کنید. با مجله خبری چشمک و آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان همراه باشید.
شاید بپسندید: اگر در یک نگاه ساندویج متفاوت را پیدا کنی، چشمات مثل شاهین تیزه!
باید بدانید که این بازی فقط برای بچه ها نیست. همه می توانند از آن لذت ببرند! در واقع، برای بزرگسالان و کودکانی که به دنبال یک فعالیت سرگرم کننده و جذاب هستند، عالی است. و همان طور که اشاره کردیم یک راه عالی برای ورزش دادن مغز و تمرین بینایی و تقویت مهارت های مشاهده ای است.
برای پذیرش چالش آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان آماده اید؟
آیا برای چالش آماده ای؟ قدرت چشم خود را آزمایش کنید و اولین کسی باشید که ۳ تفاوت بین دو تصویر گاو روزنامه خوان را در کمتر از ۸ ثانیه تشخیص می دهد! این یک بازی هیجانانگیز است و برای همه سنین سرگرمکننده است. بنابراین، دیگر وقت خود را تلف نکنید. همین حالا چالش را انجام دهید برای پیدا کردن ۳ تفاوت بین تصویر دو گاو روزنامه خوان باید تمرکز کنید و بسیار با دقت مشاهده کنید. زمان شما برای آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان شروع شد.
شاید بپسندید: با حل عبارت ۵+۶÷۲×۲-۲=؟ ثابت کن ریاضی ات خوبه! | فکر نکن ساده است!
.
.
.
.
.
.
زمان شما به پایان رسید. اگر خسته شدید به پاسخ مراجعه کنید. اما اگر علاقه دارید می توانید از فرصت دوم خود استفاده کنید. مطمئن شوید که تمرکز و دقت کافی دارید. با تمرین و حوصله کافی، می توانید تمام تفاوت ها را در کمتر از ۸ ثانیه پیدا کنید!
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان: تبریک می گویم! شما ۳ تفاوت بین دو تصویر گاو روزنامه خوان را پیدا کردید! برای کسانی که این کار را نکردند، نگران نباشند. شما می توانید بیشتر تمرین کنید تا مهارت های مشاهده ای خود را افزایش دهید.
شاید بپسندید: تست بینایی سنجی: حیوان مخفی تصویر را شناسایی کنید!
امیدوارم از آزمون شناخت تفاوتهای گاو روزنامه خوان استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
آزمون بینایی سنجی: آیا می توانید جغد پنهان شده بین درختان را پیدا کنید؟
با حل کردن این معمای ریاضی، خودت را ارزیابی کن!
آیا میتوانید چهره مخفی را در تصویر گرگ شناسایی کنید!
تست شخصیت: خلاقاید یا رویا پرداز | با انتخاب یکی از ۵ پرنده تصویر متوجه شوید!