اطلاعات کامل و نقد و معرفی فیلم داستان آمریکایی
- فوریه 19th, 2024
- کتاب آموزش زبان
داستان آمریکایی که اولینبار در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد، با ستایش گسترده منتقدان روبرو شد و جایزه معتبر فیلم برگزیده مخاطبان را از این جشنواره دریافت کرد. فیلمی که با نگاهی گزنده و از دریچهای تازه به تصویر سیاهپوستان در هالیوود و فرهنگ عامه میپردازد و نشان میدهد که چگونه فرهنگ عامه تمایل دارد مردم را به کلیشههای توهینآمیز تقلیل بدهد. فیلم کمدی درام داستان آمریکایی، قصه نویسندهای دلزده را روایت میکند که از نوشتههای معمول خود دست میکشد و چیزی کلیشهای و پرفروش مینویسد که خلاف اعتقاداتش است. فیلمی که یک قصه خانوادگی را با یک هجویه اجتماعی تلفیق میکند و ترکیبی از لحظات کمدی و لحنی دراماتیک است. در این مطلب به معرفی و نقد داستان آمریکایی پرداختهایم.
فهرست بهترین فیلم های ژانر کمدی خارجی
خلاصه داستان فیلم داستان آمریکایی
داستان فیلم داستان آمریکایی American Fiction از این قرار است؛ مانک (جفری رایت) یک رماننویس درمانده و نومید است که از نگاه سودجویانه و منفعتطلبانه به مسائل سیاهان خسته شده است؛ کتابها و فیلمهایی که با تکیه بر کلیشههای توهینآمیز و احمقانه رنج سیاهان را به فروش میرسانند. مانک برای اثبات نظر خود، کتابی غیرمنتظره با نامی مستعار مینویسد. این کتاب که ناگهان به موفقیتی عجیب میرسد مانک را به قلب حماقت و دوروییای میکشاند که ادعا میکرد از آن بیزار است.
اولین فیلم بلند داستانی کورد جفرسون، در ۵ رشته، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی برای کسب جایزه اسکار ۲۰۲۴ رقابت میکند. همچنین جفری رایت که به لطف نقشآفرینیهای درخشانش در یکی دو دهه اخیر در فیلمهایی مثل بتمن مت ریوز، جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران آمریکایی ثابت کرده، برای ایفای نقش این نویسنده سرخورده، نامزد کسب اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شده است.
بازیگران و عوامل فیلم داستان آمریکایی
جفری رایت با بازی در ۳ فیلم استروید سیتی Asteroid City، راستین Rustin و داستان آمریکایی، سال پرکار و درخشانی را پشتسر گذاشته است. اما این بازیگر برنده جایزه تونی، بیشتر بخاطر بازی در نقش شخصیت دوست داشتنی برنارد لو در هر ۴ فصل سریال حماسی اچبیاو، وستورلد Westworld، شناخته میشود. بازی رایت در نقش تلانیوس «مانک» الیسون، نویسندهای پرکار که در تلاش است تا توجه خوانندگان امروزی را به خود و داستانهایش جلب کند، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و نخستین نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد. رایت که یک جایزه امی و گلدن گلوب برای بازی در سریال فرشتگان در آمریکا Angels in America در کارنامه دارد، در فیلمهای مطرح دیگری مانند بتمن Batman، بازیهای گرسنگی: اشتعال The Hunger Games: Catching Fire و همچنین در نقش فلیکس لیتر در سه فیلم از فرانچایز جیمز باند دنیل کریگ (شامل کازینو رویال، ذرهای آرامش و زمانی برای مردن نیست)، بازی کرده است.
خالق و بازیگر اصلی مجموعه تلویزیونی Insecure، ایسا رای، در نقش نویسندهای به نام سیناترا گولدن حضور دارد. زنی که چشمهای مانک را به وضعیت کنونی دنیای نشر و مهمتر آنچه میفروشد، باز میکند. در واقع شخصیت گولدن به نوعی در نقطه مقابل مانک قرار میگیرد و با به چالش کشیدن طرز تفکرش، او را وادار میکند در مسیری گام بگذارد که به آن عادت ندارد. رای نیز سال قبل دو فیلم دیگر مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی Spider-Man: Across the Spider-Verse – به عنوان صداپیشه – و باربی Barbie را روی پرده داشت.
تریسی الیس راس در نقش خواهر مانک، لیزا، استرلینگ کی براون در نقش برادرش، کلیفورد، و لزلی اوگامس در نقش مادر او، اگنس، اعضای خانواده مانک را تشکیل میدهند. راس که بیشتر بخاطر بازی در مجموعه سیتکام Black-ish شناخته میشود، اخیرا نیز در فیلم کمدی فانتزی مسابقه کندی کین Candy Cane Lane، دیده شده است. براون یکی دیگر از چهرههای مطرح این فیلم محسوب میشود. مخاطبان احتمالا براون را بیشتر بخاطر بازی در نقش اصلی سریال کمدی-درام بسیار موفق این ما هستیم This Is Us بشناسند. اجرای پیچیده براون در نقش کلیفورد، برای او نامزدی اسکار را به ارمغان آورد. این بازیگر برجسته همچنین در فیلمهای غارتگر The Predator، پلنگ سیاه Black Panther و امواج Waves، بازی کرده است.
جان اورتیز، اریکا الکساندر، آدام برودی، کیث دیوید، میریام شر، جی. سی. مککنزی و پاتریک فیشلر، از دیگر بازیگران داستان آمریکایی هستند.
کارگردان فیلم داستان آمریکایی کیست؟
کورد جفرسون، داستان آمریکایی را براساس رمان سال ۲۰۰۱ Erasure نوشته پرسیوال اورت مقابل دوربین برده است. در کارنامه جفرسون مشارکت در نگارش فیلمنامههای سریالهای تلویزیونیای مانند ایستگاه یازده Station Eleven، نگهبانان Watchmen و جای خوب The Good Place، دیده میشود. او برای نوشتن فیلمنامه نگهبانان برنده جایزه ایمی شد.
سایر عوامل سازنده فیلم American Fiction
جفرسون فیلمنامه داستان آمریکایی را نوشته و همچنین یکی از تهیهکنندگان آن است. از دیگر عوامل سازنده داستان آمریکایی میتوان به کریستینا دانلپ به عنوان فیلمبردار و هیلدا رسولا به عنوان تدوینگر اشاره کرد. لورا کارپمن که به تازگی فیلم مارولها The Marvels را روی پرده داشت، آهنگسازی داستان آمریکایی را انجام داده است که برایش نامزدی اسکار را کسب کرد.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم داستان آمریکایی
سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
میک لاسال | داستان آمریکایی فیلم بیعیب و نقصی نیست. کتاب در پایان رفته رفته افت پیدا میکند و اگرچه فیلم پایان بهتری را پیشنهاد میدهد، اگرچه با اینحال کاملا رضایتبخش بهنظر نمیرسد. اما هیچکدام از اینها شاید آنقدر مهم نباشند، زیرا رایت عملکردی درخشان ارائه میدهد.
Film Threat | امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰
آلن انجی | بازیگران داستان آمریکایی فوقالعاده هستند.
دیلی بیست | امتیاز: ۹۳ از ۱۰۰
نیک شگر | طنزی موفق درباره نژاد، استثمار، خانواده و هویت که به اندازه هنرنمایی برجسته رایت، پرمایه و مسحورکننده است.
اسلش فیلم | امتیاز: ۸۵ از ۱۰۰
مایک شات | داستان آمریکایی کاملا این موضوع را درک میکند که برای راضی کردن مخاطبی که تنها میخواهد یک تجربه مضمونی غنی داشته باشد یا اینکه صرفا در یک سالن سینمای شلوغ بخندد، نیازی نیست که هنر یا سیاست را قربانی سرگرمی کرد.
اسکرین رنت | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
پاتریس ویترسپون | داستان آمریکایی که میتوان از آن احتمالا به عنوان یکی از برانگیزانندهترین و قدرتمندترین طنزهای اخیر نام برد، از فیلمنامهای بسیار هوشمندانه و بازیهای فوقالعاده بهره میبرد. فیلمی که حرف خود را به شکل بسیار صریح و تندی در صورت مخاطبش میکوبد.
فیلم استیج | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
جردن راوپ | داستان آمریکایی علی رغم همه خشمش از شیوههایی که تجربههای سیاهپوستان را تقلیل، سرکوب و کالاییسازی میکنند، حساسیتی پرشور دارد و موضوعات پیچیده نژادی را در قالب کمدیای ارائه میدهد که همزمان مخاطب را به خنده و گفتگو دعوت میکند.
تایم | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰
استفانی زاکارک | داستان آمریکایی تقریبا به اندازه منبع اقتباس خود گزنده و تاثیرگذار نیست، اما این مسئله باعث نمیشود که آن را نادیده گرفت.
راجر ایبرت | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
پیتون رابینسون | داستان آمریکایی در پرده پایانی خود به لکنت میافتد و پیش از آنکه به نتیجهگیری پایانی مایوسکنندهاش برسد، بین سکانسهای خیالپردازانه و خطوط داستانی متعدد، سردرگم پیش میرود. اما نگاه دقیق فیلم به مفهوم و مضامین خود، همان چیزی است که در خاطر خواهد ماند.
نقد فیلم داستان آمریکایی برگرفته از سایت اسکرین دیلی
تیم گریرسون | فیلم اول چشمگیر کورد جفرسون، دو ژانر به ظاهر متفاوت – ملودرام خانوادگی و طنز اجتماعی – را ترکیب میکند تا داستان یک نویسنده سیاهپوست با استعداد را به تصویر بکشد؛ نویسندهای به نام مانک که از اینکه فرهنگش در سرگرمیهای عامهپسند از طریق کلیشههای خامدستانه بازتاب میبایند، خسته شده است. او برای بیان دیدگاه خود، ناگهان رمانی شسته رفته و ساده پر از شخصیتهای کلیشهای سیاهپوست مینویسد، اما در کمال ناباوری میبیند که به یک کتاب بسیار موفق تبدیل میشود.
اما این تنها یکی از جنبههای داستان آمریکایی است. فیلمی که جفری رایت را در قالب یکی از پیچیدهترین نقشهای سینماییاش به تصویر میکشد. داستان مردی که به خانهاش بازمیگردد تا با خواهر و برادری که از آنها دور شده و همچنین با مادر ناخوشاحوال خود – و البته امکان یافتن عشق حقیقی -، روبرو شود. حوزههای شخصی و حرفهای زندگی این نویسنده همیشه به شکلی پیوسته بهم تنیده نمیشوند، اما فیلم نگاهی متفکرانه و بسیار خندهدار به شخصی دارد که در تلاش است با خودش صادق باشد، درحالیکه درباره تغییراتی که واقعا نیاز دارد میآموزد. تفسیر داستان آمریکایی درباره به حاشیه رانده شدن شخصیتهای سیاهپوست در هنر، از آن فیلمی بهنگام و معاصر میسازد، و همچنین داستان فرعی عاشقانه و لحظات خندهدارش میتواند توجه مخاطبان زیادی را جلب کند.
رماننویس لس آنجلسی، مانک (رایت)، اخیرا موفق به انتشار کتاب جدیدی نشده است. عمدتا به این دلیل که ناشران فکر میکنند کار او به اندازه کافی به دیگر آثار درباره سیاهپوستان نزدیک نیست؛ ادعایی که باعث آزردگی و دلخوری مانک میشود. مانک از تماشای فیلمها و خواندن رمانهایی که از کلیشههای آشنا و تحقیرآمیز درباره سیاهپوستان – برده، گانگستر، زاغهنشین -، بهره میبرند، خشمگین میشود. در نتیجه مانک شروع به پرسیدن این سوال میکند که آیا جایی برای قهرمانهای حساس و کاملا ملموستر کتابهایش وجود دارد؟
از سوی دیگر، از مانک دعوت میشود تا در یک جشنواره ادبی در بوستون حضور پیدا کند که این بدین معناست که او باید دوباره با خانواده ناکارآمدش روبرو شود. او مادرش آگنس (لزلی اوگامس) را دوست دارد، اما او علائم ابتلا به آلزایمر را نشان میدهد. موضوعی که بر دوش خواهر پزشک مانک، لیزا (راس)، سنگینی میکند، زیرا او زمان مرگ پدرشان مسئولیت مراقبت از او را به عهده داشته است. مانک چندان به لیزا نزدیک نیست و با برادر خشمگینش کلیف (براون) نیز هیچ رابطهای ندارد. زمانیکه مرگ تکاندهندهای اتفاق میافتد، مانک مجبور میشود زمان بیشتری را در ماساچوست بگذراند. اگرچه این ماجرا این فرصت را به او میدهد تا با همسایه خانوادهاش، کورالین (الکساندر) که به تازگی با او قرار میگذارد، بیشتر آشنا بشود.
داستان آمریکایی که براساس رمان Erasure پرسیوال اورت است، روابط میان مانک و اعضای مختلف خانوادهاش را بسط میدهد تا درک بیشتری از این نویسنده ناراضی پیدا کنیم. مدتی بعد او با یک رماننویس سیاهپوست جوان و موفق (رای) برخورد میکند که با کتاب پرفروش خود که یک هرزه نگاری از فقر و بدبختی بهنظر میآید، مورد توجه مردم قرار گرفته است. بنابراین تصمیم میگیرد نسخه خود از این پرتره سودجویانه از رنج سیاهپوستان را با نامی مستعار بنویسد تا به این ترتیب ثابت کند که این نوع استثمار چقدر احمقانه و بیشرمانه است. اما در عوض، تهیهکنندگان هالیوودی و ناشران سفیدپوست این کتاب را ستایش میکنند و آن را اثری چشمگیر و مهم مینامند. هدف مانک این بود که کتاب یک اثر هجویهآمیز و پارودی باشد، بنابراین از موفقیت آن خوشحال نمیشود، به ویژه وقتی میبیند رمانهای درست و حسابیاش خریداری ندارند.
این خطوط داستانی مجزا به سختی کنار هم چفت میشوند و جفرسون نیز نمیتواند آنها را مدام بهطرز استادانهای در تعادل با یکدیگر نگه دارد. البته این انتقاد از صنعت سرگرمی سفیدپوستان که همیشه از قصههای رنج سیاهپوستان حمایت میکند، حیاتی و ضروری است، اما با اینحال گاهی این تفسیر ممکن است تکراری و بدیهی بهنظر برسد. فیلمی که عاری از خشم گزندهای است که در فیلم گولخورده (Bamboozled) اسپایک لی با مضمونی مشابه دیده میشود. جالب اینجاست که داستان آمریکایی وقتی روی مانک و اطرافیانش تمرکز میکند، اغلب ایدههای خود را به شکل قانعکنندهتری ارائه میدهد. در اینجا شخصیتهای سیاهپوست کاملا واقعی و غیرکلیشهای وجود دارند که به ندرت در هالیوود دیده میشوند. شخصیتهایی که همگی توسط یک گروه بازیگری فوقالعاده به شکل بسیار خوبی به تصویر کشیده شدهاند.
رایت نویسنده پریشانحال با زبانی نیشدار است که اجازه میدهد خودبینیاش بر او چیره شود و نگذارد که ناتوانی خود در برقراری ارتباط با دیگران را ببیند. نقصی که کورالین به لطف بازیای دوست داشتنی و قدرتمند از الکساندر، آن را مورد تاکید قرار میدهد. داستان آمریکایی میتوانست ظریف و همچنین بهطرز دیوانهواری خندهدار و فوقالعاده هوشمندانه باشد، اما گاهی در تلاش برای گره زدن رشتههای مختلف داستانی و موضوعی خود عجله نشان میدهد. با اینحال، فیلم با ایدهها و نگاه کاملا همدلیبرانگیز خود به شخصیتهای پیچیدهاش، کاملا با روح و پرانرژی است. فیلمی که مانند یک رمان خوب، بسیار سخت میتوان از آن دست کشید.
امتیاز سایت های سینمایی به فیلم داستان آمریکایی
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۷.۹ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۶.۹ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۹۴ درصد براساس ۲۲۰ |
کاربران راتن تومیتوز | ۹۵ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۸۲ درصد براساس ۴۵ نقد |
مصاحبه با کارگردان فیلم درباره کتاب پرسیوال اورت
کورد جفرسون: احساس میکردم این کتاب برای من نوشته شده است
- {بدیهیترین چیزی که کتاب برای من داشت} انتظاراتی است که از یک هنرمند سیاهپوست در این کشور وجود دارد. اینکه مردم از هنر سیاه چه میخواهند یا فکر میکنند چطور باید باشد. زمانیکه هنوز مشغول روزنامهنگاری بودم، بخش بزرگی از زندگی من همین موضوع بود. حتی مقالهای نوشتم که در مورد این موضوع است که چطور از روزنامهنگاران سیاهپوست انتظار میرود که تنها درباره اتفاقهای بدی که برای سیاهپوستان رخ میدهند و خشونت و نژادپرستی بنویسند.
- اما علاوه بر این، سه خواهر و برادر در کتاب وجود دارد و من نیز دو خواهر و برادر بزرگتر دارم. همچنین والدینی بیمار در کتاب حضور دارند و مادر من نیز پس از دو سال مبارزه با سرطان در سال ۲۰۱۶ درگذشت. یکی از شخصیتهای کتاب مسئولیت مراقبت از آنها را به عهده دارد، زیرا دو نفر دیگر مشغول کارهای خودشان هستند و این پویایی در روابط ما نیز بود. در خانواده ما برادر بزرگترم این مسئولیت را به عهده گرفت. او با خویشنداری و صبورانه این کار را انجام داد و هرگز گله و شکایتی نکرد، اما همچنان احساس گناهی بخاطر نبودن در آنجا با من باقی مانده بود.
- از موارد کوچک گرفته تا موارد بزرگ، گویی همه اینها مستقیما من را مورد خطاب قرار میدادند. من به کالجی در ویرجینیا به نام ویلیام و مری میرفتم و در رمان نیز اشارهای به آن وجود دارد. در حالیکه هیچکس هرگز در فرهنگ عامه درباره ویلیام و مری صحبت نمیکند! احساس میکردم این کتاب هدیهای است که کسی منحصرا برای من نوشته. مثل اینکه کسی بگوید:«من این را برای تو نوشتم».