بهشت تبهکاران جدیدترین ساخته مسعود جعفری جوزانی است که بعد از کش و قوسهای فراوان بالاخره اولین نمایشش در جشنواره فیلم فجر خواهد بود تا جوزانی لقب کهنهکارترین فیلمساز جشنواره فجر ۴۲ را از آن خود کند.
همه چیز درباره چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۲
خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران
خلاصه داستان فیلم بهشت تبهکاران که ساخته مسعود جعفری جوزانی است، از این قرار است؛ حسن جعفری کارمند شرکت نفت آبادان به تهران می آید و ناخواسته وارد ماجراهایی میشود. داستان این فیلم در زمان ملی شدن صنعت نفت و از سال ۱۳۲۹ روایت میشود. سالی که احمد دهقان نماینده مجلس، روزنامهنگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لالهزار تهران به قتل میرسد. در خلاصه داستان رسمی فیلم نوشته شده: «یک نویسنده و فعال کارگرى جوان، ناخواسته اسیر دسیسههاى تبهکاران مىشود…»
نقد و بررسی فوری فیلم بهشت تبهکاران
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!
علی نعیمی
بهشت تبهکاران جعفریجوزانی نشان داد تنها دغدغه داشتن از یک برش تاریخ معاصر برای ساخت فیلم کافی نیست. جوزانی که در سریال در چشم باد عادت به اضافهگویی و زیادهگویی داشت در مدیوم سینما نیز این عادت را ترک نکرد و یک فیلم شلخته و آشفته و در نهایت بیسلیقگی ساخت. فیلمی که حتی از سریال کاراگاه علوی و لوکیشنهای تهران دهه ۳۰ نیز عقبتر است. اینکه نام فرید مصطفوی با کولهباری از تجربه و همکاری با بزرگانی چون رخشان بنیاعتماد در تیتراژ فیلم و در مقام فیلمنامهنویس آمده ولی حاصل کار حتی نتوانسته ضعفهای شخصیتپردازی و انگیزهها و حضور شخصیتها را معنی کند یعنی حتما یک جای کار میلنگد.
۲ سال وقت گذاشتن برای ساخت فیلمی که هیچ دستاوردی برای سینمای ایران ندارد و با انبوهی از حضور بازیگران حتی در اندازه سریالهای ۹۰ قسمتی تلویزیون هم جاذبه ایجاد نمیکند باید همه ما را به فکر فرو ببرد. فکر به این نکته که چه شد که فیلمسازی مانند جعفریجوزانی با انگیزههای قابل احترامش توانایی تعریف کردن ساده یک درام را ندارد و حتی جرات دور ریختن سکانسهای بیجهت و بیمعنی را هم ندارد. نیمه ابتدایی فیلم که در آبادان میگذرد به جرات میتوانست به یک سوم نسخه فعلی تقلیل پیدا کند و بازیها و سکانسهای باسمهای و غیرواقعی نیز کمتر از این اندازه شود.
صحنههای دادگاه به غیر از مرور تاریخ معاصر از زبان چند وکیل چیز دیگری نداشت و حیرتانگیزتر اینکه چطور فیلمساز در اواسط فیلم تصمیم گرفت ضلع دوم و سوم یک درام را به کل از صحنه حذف کند و لادن مستوفی و رضا یزدانی از نیمه فیلم کنار بروند؟ تماشای ۲ ساعته یک فیلم شلوغ و باری به هر جهت حتما روز سختی را برای تماشاگران رقم میزند که ای کاش حداقل اگر فکری برای اکرانش دارند از الان به تکاپوی سر و سامان دادن به این آشفته بازار تصاویر بکنند. یک «ایکاش» دیگر اینکه امیدوارم جعفریجوزانی فکر ساخت پروژه کوروش کبیر را با این حجم از ناتوانی در فیلمسازی از سرش بیرون کند تا لااقل اسطورههای این سرزمین هنوز هم در چشم مخاطب بزرگ و ماندگار باقی بمانند.
۳ نکته از فیلم:
- بازی بد و پر از ادا و اطوار امیرحسین آرمان
- صحنههای میتینگهای سیاسی که بسیار مضحک است
- بازی جواد طوسی منتقدقدیمی سینما و قاضی بازنشسته دادگستری
کمال پورکاوه
آخرین ساخته مسعود جعفری جوزانی تصویری کاریکاتورگونه از یک درام به اصطلاح سیاسی را به مخاطب ارائه میدهد. فیلم پرهزینه جوزانی اتفاقا یکی از آشفتهترین و شلختهترین ساختههای اوست که برای کارگردانی با سابقه او چه در صحنههای عاشقانه (البته اگر عشقی در فیلم وجود داشته باشد!) و چه در اجرای صحنههای اعتراضات خیابانی، چنان خامدستی و نابلدی از خود نشان میدهد که اگر مواجهه مخاطب با تیتراژ ابتدایی نبود، بسیاری را به این یقین میرساند که کارگردانی جوان و بیاستعداد درحال تجربهاندوزی اولین کار تصویری خودش، با اتکا به یک سرمایه هنگفت و بادآورده است.
نمایش مضحک میتینگهای سیاسی با آن دیالوگهای شعاری که با فضاسازی شتابزده کارگردان، توانایی ترسیم فضای سیاسی جامعه اواخر دهه ۲۰ (که به تازگی زمزمههای ملی شدن صنعت نفت را در سر میپروراند) را ندارد، در کنار ترسیم کاراکترهایی که در تمام مدت زمان طولانی فیلم، هیچکدام از دغدغههای ذهنی و درونی آنها برای تماشاگر هویدا نمیشود، بهشت تبهکاران را به یک بیانیه شعاری و کسالتبار سیاسی تبدیل کرده که هیچ نشانهای از یک درام سینمایی را با خود به همراه ندارد.
نویسنده فیلمنامه، شخصیتهای بسیار زیادی را وارد مسیر داستان کرده و بدون اینکه زحمت پرداخت تک تک آنها را به خود بدهد، به سادگی از کنار آنها عبور میکند. بسیاری از کاراکترها، بدون اینکه تاثیر واضحی بر پیشبرد درام مرکزی فیلم داشته باشند، تنها برای خالی نبودن عریضه و بالاتر بردن مدت زمان فیلم، از طرف فیلمساز به متن اثر تحمیل شدهاند. (نگاه کنید به حضور کاریکاتورگونه فخرالدین صدیق شریف، جواد طوسی، حمید گودرزی و حسام منظور که در لحظات آخر به فیلم اضافه میشوند) به همه اینها اضافه کنید بازی ضعیف و دور از انتظار کلیه بازیگران اصلی فیلم که همپای با ساختار بهم ریختهاش، تماشاگر را در افسوس و ناامیدی عمیقی غرق میکند.
۳ نکته از فیلم:
- فیلمنامه ضعیف جوزانی و مصطفوی
- بازی ضعیف و توی ذوق زننده امیرحسین آرمان
- طراحی صحنه پرهزینه و تلف شده
سید مهرزاد موسوی
من کشف کردهام؛ چرا فیلمی که ۲ سال از تولید و یکسال از طی شدن مراحل پساتولید آن میگذرد، هنوز آماده نیست یا در برخی سینماها با پرده سبز به نمایش درآمده؛ من کشف کردهام که چرا فیلم -شاید- تا همین قبل از نمایش در جشنواره درگیر تدوین و ویژوال بوده. -احتمالا- تدوینگر بینوا نمیدانسته با این همه راش، این همه سکانس بیربط، این همه داد و فریاد و این همه قابهای سوپر کلوزآپ و این همه اتفاق بیمنطق در طول زمان محدود ۱۲۰ دقیقهای چه کند.
تدوینگر محترم، در کنار خط اصلی داستان که از واقعیت هم برداشت شده است، داستان کلیشهای دختر پولدار و پسر فقیر را خطی روایت کند یا فلشبک بزند، از کارگری به عنوان یک بهانه سیاسی شروع کند یا تصویرشان را حذف کند، اساسا کدام شخصیت را کنار بگذارد که داستان خلوتتر و قابل دنبال کردن بشود. اصلا با فراموش شدن راکوردها چه کند…
شما خودتان را جای تدوینگرِ خیالیِ بینوای قصه ما بگذارید که حتی نمیتوانسته به کارگردان مشهور فیلم گلایهای بکند و از این همه آشفتگی و بیمنطقی موجود در تصاویر و قصه، شاکی شود. پس برای همین یکسال همه چیز طول کشیده حتی تا روز پخش در جشنواره! نتیجه فیلمی است که اگر روایت ویکیپدیایی قتل احمد دهقان را خوانده باشید، میتوانید داستان را فهم کنید و شاید شاید شاید به تماشا ادامه دهید. میدانم این نوشته خالی از نقدی است که باید، ولی درباره فیلم استاد جوزانی نمیشود چیزی بیش از این گفت و نوشت. مرا ببخشید!
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: کمدی دیگری از جوزانفیلم
سطح فیلم: رد شدن در جشنواره با احترام
۳ نکته از فیلم:
- پای شفا گرفته حسن جعفری از آبادان تا تهران
- اصلاح رنگ و نور فیلم (افعال معکوس)
- بازی بدون میمیک صورت سحر جعفری جوزانی
حمیدرضا محمدی
قصّۀ فیلم بر بطن و متنی جذّاب سوار شده است؛ ایرانِ سالِ ١٣٢٩ که در هفتم خرداد، احمد دهقان، مدیر تماشاخانۀ تهرانمصوّر و تماشاخانۀ تهران ترور شد و حالا فیلم دربارۀ آمر و ضارب و قاتل است؛ روایتی از حسن جعفری که از قضا در شب حادثه در محل بود و سرانجام هم به اتّهام قاتل به دار آویخته شد تا جاوید که تودهای امّا افسر سیاسی زندان قصر بود و اقدام قتل کرد ولی هیچگاه حتّی مورد سؤال هم قرار نگرفت و ردّی از خود باقی نگذاشت.
«بهشت تبهکاران» با شعار «کشوری که دادگستری مستقل ندارد، بهشتِ تبهکاران است» در آغاز فیلم، پربازیگر است و پراسم. داستانش پایه و مایۀ واقعی دارد و آن را با نامهای خیالی درآمیخته است. دراینمیان نویسنده البته تا توانسته شخصیتهای واقعی را باربط و بیربط در فیلم وارد کرده؛ از مظفر بقایی کرمانی و لطفالله ترقی و عبدالله والا و آیتالله محمّدرضا کلباسی اشتری تا ابوالقاسم تفضّلی و محمّدباقر شریعتزاده و سیّدعلی شایگان و هدایتالله گیلانشاه حتّی هنرمندانی چون علی خادم، ناصر مصّفا، مرتضی احمدی و اصغر تفکری، همچنین نشریاتی چون ترقی، شاهد و کاویان.
حاجیعلی رزمآرا را هم دارد با کمترین شباهت به او. ولی مثلاً عبدالله والا درست گویی خود اوست. اگر گریم بعضی نقشها مثل بهنام تشکر خوب از آب درآمده امّا گریم افسانه بایگان -که باید کهنسال باشد- واقعاً بد است. همچنین باید از بازی همیشه تصنعی سحر جعفری جوزانی هم یاد کرد که اساساً اگر هم در فیلم نبود، خللی در داستان وارد نمیآمد. ایرادات فنّی و محتوایی کم ندارد؛ از عیانبودن اجرای جاهایی مثل جاده بهاصطلاح تهران تا آبادان بر پرده سبز عیان تا تظاهرات روز کارگر (یکم می/ یازدهم اردیبهشت) آن هم در آبادان با کارگران ژاکت و پولیورپوش.
مسعود جعفری جوزانی که با «شیر سنگی» و «دل و دشنه» در سالهای دور و «در چشم باد» در سالهای نزدیک در دل مخاطب جا خوش کرد و با «ایرانبرگر» کیلومترها دور شد، حالا با «بهشت تبهکاران» تلاش کرده به آن گذشته برگردد. فیلم اگرچه همین داستان تاریخی را حکایت میکند و ماجرای فرعی خاص دیگری ندارد ولی جزئیات صحنه و لباس را بهخوبی رعایت کرده و درمجموع فیلم میتواند برای علاقهمندان تاریخ معاصر جالب و جذاب باشد.
٣ نکته از فیلم:
- پر از اسم تاریخ معاصر
- دقّت در جزئیّات صحنه و لباس
- روایت صرف ترور
بازیگران و عوامل فیلم بهشت تبهکاران
در بهشت تبهکاران تعداد زیادی از بازیگران سینمای ایران حضور دارند؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتحالله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی. همچنین افسانه بایگان و فرهاد قائمیان بازیگران افتخاری فیلم هستند.
عوامل فیلم بهشت تبه کاران
فهرست عوامل فیلم بهشت تبهکاران عبارتند از؛
کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهرهپردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای بصری: کامیار شفیع پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار، دستیاران کارگردان: علی مهرآسا، مهدی حاجی یوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانهای: منصور جهانی و تهیهکنندگان: فتحالله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.
چند نکته درباره فیلم
- پیش تولید فیلم از خرداد ماه ۱۳۹۹ شروع شد.
- اواخر تابستان ۱۴۰۱ فیلمبرداری این کار شروع و بخش زیادی از این اثر سینمایی در شهرک سینمایی غزالی فیلمبرداری شد.
- فیلم بهعنوان اثر سینمایی رزرو برای رونمایی در جشنواره چهلویکم قرار داشت اما مراحل پستولید آنقدر طولانی شد که به جشنواره نرسید.
- جعفری جوزانی در این فیلم سینمایی از بازیگرانی همچون امیرحسین آرمان و رضا یزدانی برای نقش اصلی مرد استفاده کرده است.
- جوزانی که علاقه زیادی به تاریخ دارد سریال در چشم باد را برای تلویزیون تولید کرد و در تولید فیلم کوروش با تهیهکنندگی زنده یاد علی معلم ناکام ماند.
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
مسعود جعفریجوزانی | کارگردان: به دنبال کیسی بودم که همیشگی باشد، در مورد ابینکه آدمهایی که دفاع میکنند، چرا اعدام میشوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مسئله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلمسازی در حوزه قصاص میشد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوقشناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشهای را در تاریخ بررسی کردیم. کتابی درباره کاراکتر اصلی فیلم؛ حسن جعفری نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بیگناه است. اسم کتاب «بیگناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کردهاند. البته این فیلم اقتباسی به حساب نمیآید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پروندهها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. «بهشت تبهکاران» درباره اهمیت استقلال قوه قضاییه است، چراکه در هر سرزمین و کشوری اگر قوه قضاییه مستقل نباشد، بهشت تبهکاران است و جهنم انسان. زندگی حسن جعفری بهواقع فیلم است و من همواره دوست دارم در ژانرهای مختلف فیلمهایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه میتواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.
علی قائممقامی | تهیهکننده: فیلم «بهشت تبهکاران» از لحاظ پروداکشن پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، منتها گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیتفروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.
امیرحسین آرمان | بازیگر: اعث خوششانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با برادرزاده و خانواده این شخص صحبتهای بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیتها، روایت کنیم. تکتک تصاویری که در فیلم میبینید، پشتش فکر است و ساعتها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیدهام.
رضا یزدانی | بازیگر: من خوانندهای هستم که چند سالی است بازیگری را هم تجربه میکنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقشهای منفی به من پیشنهاد میشود. زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمیدانم که توانستهام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفریجوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت میکند.
بهنام تشکر | بازیگر نقش قاضی: باعث افتخار من است که در فیلم آقای جعفریجوزانی ایفای نقش کردهام. لوکیشن دادگاهی که در تصویر تماشا کردید، واقعی است و در سال ۱۳۲۹، مراسم محاکمه حسن جعفری در همین دادگاه اجرا شده بود.
حسام منظور | بازیگر: زمانی که اسم آقای جعفریجوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب میکند. متاسفانه فیلمهای تاریخی خیلی کمتر ساخته میشود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.