فهرست بهترین فیلم های زامبی دار تاریخ سینما بر اساس زمان انتشار مرتب شده است
فهرست ترسناک ترین و وحشتناک ترین فیلم های جهان
فیلم قطار بوسان | ۲۰۱۶ | Train to Busan
در این فیلم ترسناک جذاب و خونین که بهشکل غیرمنتظرهای احساسی است پدری با دختر کوچکش در میان شیوع گسترده زامبیها در یک قطار سریعالسیر به دام میافتد. این فیلم کرهای هیجانانگیز به مانند ترکیبی از تریلر سال ۱۹۷۶ «گذرگاه کاساندرا» (که در آن ویروسی در یک قطار منتشر میشود) و فیلم علمیتخیلی ویرانشهری (دیستوپیایی) «اسنوپیئرسر» (یا «قطار برفشکن») از ساختار یک فیلم فاجعهای کلاسیک بهره میبرد تا خطوط داستانی و شخصیتهایی متفاوت را در بستری هراسناک به هم بیامیزد. «قطار بوسان» با لوکیشنهای حیرتانگیز متعدد، خشونتی بهتآور و بازیهای واقعا دوستداشتنی ترکیب بازیگران، به سوی نقطه اوجی پیش میرود که به احتمال زیاد اشک شما را درمیآورد.
فیلم بدن های گرم | ۲۰۱۳ | Warm Bodies
فیلم های کمدیرمانتیک زامبی محور در طول دهه ۱۹۸۰ به گرایشی دور از انتظار بدل شدند و فیلمهایی چون «دبیرستان زامبی» Zombie High، «من یک زامبی نوجوان بودم» و «دوستپسرم برگشته» به مانند دانشمندی مجنون – که در آزمایشگاه مواد شیمیایی را با هم ترکیب میکند – ژانرهای سینمایی را به هم ادغام میکردند؛ اما فرمول اصلی تا زمانی کامل نشده بود که این کمدی زامبیمحور فریبنده همچو «نسیمی نیروبخش از هوای گندیده» در سینماها پخش شد. این عاشقانه «رومئو و ژولیت»وار که بر اساس رمانی عامهپسند به همین نام شکل گرفت یک فیلم شب قراری تمامعیار برای طرفداران عشقزده ژانر وحشت است.
فیلم سرزمین زامبی | ۲۰۰۹ | Zombieland
۲۰۰۸ سالی موفق و حتی طلایی برای مردگان متحرک (بخوانید زامبیها) بود چون بیش از بیست فیلم زامبی بهسرعت و پشتسرهم عرضه شدند از جمله آثار قابل توجهی مثل «ضبط۲»، «برف مردگان» (Dead Snow) و آخرین اثر رومرو با عنوان «بقای مردگان» (Survival of the Dead)؛ اما نخستین فیلم بلند روبن فلیشر بود که همه توجهها را جلب کرد. پیرنگ فیلم اریژینال نیست اما فیلمنامه تیزهوشانه، جلوههای بصری پویا و بازیهای مفرح جالبتوجه «سرزمین زامبی» را به یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای استودیویی دهه بدل کرد.
فیلم برف مرده | Dead Snow | 2009
زمانی که تعداد فیلمهای زامبی ساختهشده در یک دوره کوتاه زیاد شد، راههای نوآوری در ژانرهای فرعی بسیار محدود شدند. در این برهه، تومی ویرکولا، فیلمساز نروژی، تصمیم گرفت ژانر فیلم های کمدی زامبی را با چیزی ترسناک در دنیای واقعی ترکیب کند. زامبیها به خودی خود موجوداتی وحشتناک هستند، اما اگر آنها زامبیهای نازی باشند، سطح ترس و شرارت دو برابر خواهد شد.
فیلم برف مرده (با عنوان انگلیسی Dead Snow) با الهام از یک افسانه نروژی، داستان چند دانشجو را روایت میکند که برای تعطیلات به منطقهای پوشیده از برف رفتهاند تا با تفریحات زمستانی خود را سرگرم کنند. اما اتفاقاتی هولناک انتظار آنها را میکشد. در زمان جنگ جهانی دوم، این منطقه توسط نیروهای نازی اشغال شده و به مدت سه سال، مردم آنجا مورد شکنجه قرار میگرفتند. در اواخر جنگ، زمانی که نیروهای آلمان در حال شکست بودند، مردم به نیروهای اشغالگر حمله کردند و بسیاری را کشتند اما برخی از آنها به سمت کوهستان فرار کردند و تا مدتها این تصور وجود داشت که آنها از سرما یخ زدهاند. اما حالا شایعاتی مطرح شده که موجوداتی ترسناک در لباس نازیها دیده شدهاند.
فیلم برف مرده داستانی تازه را در قالبی سرگرمکننده، دلخراش و خشن روایت میکند. تومی ویرکولا و استیگ فروده هنریکسن با اقتباس از فیلمهایی مثل مرده شریر (با عنوان اصلی The Evil Dead محصول ۱۹۸۱) و آثار ژانر اسلشر توانستند رضایت تماشاگران و منتقدان را جلب کنند. همین موضوع باعث شد تا دنباله آن، فیلم برف مرده ۲ (با عنوان اصلی Dead Snow 2: Red vs. Dead) نیز در سال ۲۰۱۴ ساخته شود.
فیلم پونتیپول | ۲۰۰۸ | Pontypool
در اغلب فیلمهای زامبی، گاز گرفتن یا واکنشی شیمیایی یا خودِ مرگ است که آدمها را به این موجودات تشنهی خون بدل میکند؛ اما این فیلم مستقل کانادایی پریشانکننده، شکل جدیدی از شیوع را به این ژانر اضافه کرده است: زبان انگلیسی. استیون مکهَتی بازی استادانهای دارد در نقش مجری بددهن یک برنامه رادیویی در ایستگاه کوچک شهری به نام پونتیپول در ایالت انتاریو که گزارشهایی را دریافت میکند مبنی بر حملههای خشونتباری که همشهریان با مِنمِنکردن کلمههای تصادفی تکراری مرتکبشان میشوند؛ و بهتدریج مشخص میشود که عبارتهای خاصی – وقتی با صدای بلند بیان شوند – میتوانند انسانها را مثل یک ویروس آلوده کنند. «پونتیپول» که ماجراهایش تقریبا بهطور کامل در فضای کلاستروفوبیک یک ایستگاه رادیویی میگذرد یک اثر شگفتانگیز کمهزینه است که هر دقیقهاش که میگذرد آزاردهندهتر و هراسانگیزتر میشود.
فیلم ۲۸ هفته بعد | ۲۰۰۷ | ۲۸ Weeks Later
- کارگردان: خوان کارلوس فرِسنادیو
این فیلمساز اسپانیایی که عهدهدار کارگردانی این دنباله جذاب بر فیلم دنی بویل شد (که در بالا معرفی شد) توانست در لحظههایی از فیلمش اکشن و تعلیق را تا حدی نزدیک به غیرقابل تحمل بالا ببرد. هرچه فیلم اصلی نگاهی راحت و تفکربرانگیز و کاملا تکاندهنده به آخرزمان داشت، دنباله دیوانهوار فرسنادیو وقتی داستانش به اوج میرسد به سیرک سهصحنهای بیامان و وحشتناکی بدل میشود. ترسها حسیترند، خون و خونریزی بیشتر است، و حالوهوای کلی بهمراتب سیاهتر و شومتر از فیلم قبلی است. خلاصه اینکه هیچ شخصیتی روی پرده – فارغ از اینکه چقدر دوستداشتنی باشد یا نوعدوست – این بار از مرگی بیرحمانه در امان نیست.
فیلم سیاره وحشت | ۲۰۰۷ | Planet Terror
این ادای دین محبتآمیز به فیلمهای زامبی جفنگ ایتالیایی مثل «شهر کابوس» (اومبرتو لنتسی) و «جهنم مردگان زنده» (برونو ماتی) یک اکشن-ترسناک پستمدرن است که به یک اندازه تماشاگرانش را از ترس به هوا میفرستد و آنها را به خنده میاندازد. پاستیش رودریگز که با فناوری دیجیتال جوری تصاویرش کهنه شدهاند که فیلمی گرایندهاوسی از دهه ۱۹۷۰ را به یاد بیاورد ترکیب بازیگران پرستارهای را در حال تیراندازی، پیشروی، قتلعام و بازکردن راهشان از میان موجهای متوالی زامبیها بودند. در فیلمی مملو از لحظههای عجیبوغریب و گاهی باحال، هیچ لحظهای باحالتر از صحنهای نیست که شخصیت رُز مکگوآن از مسلسلی استفاده میکند که به جای پای مصنوعی خود حملش میکند.
فیلم ضبط | ۲۰۰۷ | REC
- کارگردان: ژاومه بالاگرو و پاکو پلاسا
این فیلم ترسناک موفق اسپانیایی مثل چند فیلم دیگر این فهرست، دقیقا از قواعدی پیروی نمیکند که جرج رومرو پایه گذاشت؛ اما به اندازه کافی از نمونههایی استفاده میکند که نتیجه مورد نظرش را بگیرد. بهعلاوه، «ضبط» به اندازه خود جهنم ترسناک است! فیلم با ادغام تصاویر آرشیوی پیداشده، شیطانی که آدمها را تسخیر کرده و شیوعی زامبیطور، به ترکیبی خوفناک رسیده است و داستان کابوسوار گزارشگری تلویزیونی و فیلمبردار وفادارش را روایت میکند که گروهی از آتشنشانها و ماموران پلیس را در ساختمانی هزارتوگونه در بارسلونا دنبال میکنند؛ و زمانی که در اعماق ساختمان قرار میگیرد فیلم به معادلی سینمایی از تجربه ورود به یک خانه جنزده بدل میشود و شوک پس از شوک است که به تماشاگر داده میشود.
فیلم سپیدهدم مردگان | ۲۰۰۴ | Dawn of the Dead
طرفداران ژانر وحشت زمانی مشکوک و نگران شدند که این کارگردان سابق ویدیوموسیقیها تصمیم گرفت به عنوان اولین فیلم بلندش مسئولیت کارگردانی بازسازی اثر ماندگار رومرو را بر عهده بگیرد؛ اما در نهایت، ترس آنها به شادمانی و تشویق بدل شد چون موفقیت فیلم در گیشه همچون نیروی سنگین پتکی بود که جمجمه یک زامبی را خرد میکند. نسخه اسنایدر که وحشیانه خونین است و ضرباهنگ موشکی دارد یک بار دیگر گروهی از بازماندههای ناامید را در فروشگاهی بزرگ به دام میاندازد که توسط غولهای گوشتخوار محاصره میشود؛ اما فیلم به چند روش بامزه نسخه اصلی را بهروزرسانی کرد تا بتوان از آن به عنوان بهترین بازسازی مدرن در نوع خودش نام برد. اسنایدر هفده سال بعد با فیلم نامربوطی به نام «ارتش مردگان» دوباره به ژانر زامبی بازگشت که فیلم درخور توجهی نیست.
فیلم شان مردگان | ۲۰۰۴ | Shaun of the Dead
وقتی محبوبیت ژانری رو به افول میرود بهگونهای اجتنابناپذیر فیلمهای هجوآمیز یا مسخرهگر مثل کرکس بر بالای پیکر نیمهجان ژانر حاضر میشوند و نوید مرگی حتمی و نزدیک را میدهند؛ اما فیلم زام-کام (زامبی-کمدی) خالص و خندهدار ادگار رایت درباره دو آدم علاف و تنبل دوستداشتنی که میجنگند تا دوستان و خانوادههایشان را از آخرالزمان مردگان نجات بدهند نهفقط در تجلیل ژانر زامبی است بلکه طراوتی دوباره به آن بخشیده است. سایمن پِگ که نقش اصلی را بازی کرده است (و مثل همه بازیگران بازی درجه یکی دارد) در نگارش فیلمنامه زیرکانه فیلم هم سهیم بوده که مملو از ارجاعهای آگاهانه به فیلمهای هراسانگیز جرج رومرو است. از زمان اثر ماندگار مل بروکس با عنوان «فرانکنستاین جوان» یک فیلم کمدی ترسناک اینطور موفق نبوده است.
فیلم ۲۸ روز بعد | ۲۰۰۲ | ۲۸ Days Later
در حالی که طرفداران سختگیری که اصرار دارند فقط جسدهای متحرک را میشود زامبی به شمار آورد با حضور این فیلم در فهرست ما مشکل خواهند داشت، واقعیت این است که اثر تحسینشده دنی بویل درباره ویروسی که سریع منتشر میشود و آدمها را به قاتلانی بیمغز بدل میکند در خصوص احیای ژانر روبهمرگ زامبی کاری بیش از هر فیلمی انجام داده است که پس از «شب مردگان زنده» ساخته شدهاند. علاوه بر این، قربانیان آلوده به ویروس فیلم تقریبا مشابه زامبیهایی هستند که در سری فیلمهای «احیاگر»، «مرده زنده» (Dead Alive) اثر پیتر جکسن و یک دوجین فیلم دیگر به تصویر کشیده شدهاند.
فیلم روز مردگان | ۱۹۸۵ | Day of the Dead
سومین فیلم زامبی کارنامه رومرو با فاصله خونینترین و سیاهترین قسمت در مجموعه فیلمهای زامبیمحور او به حساب میآید؛ فیلمی که در ابتدا مورد توجه اغلب طرفداران ژانر وحشت قرار نگرفت چون لوکیشن کلاستروفوبیک و ضرباهنگ بهعمد حسابشده فیلم آنها را پس زد؛ اما در گذر زمان، این پرتره مصالحهناپذیر از بشریت در آستانه انقراض، تماشاگران خودش را پیدا کرد و امروز بهدرستی به عنوان یکی از آثار مهم ژانر پذیرفته شده است. «روز مردگان» که بخش اعظمی از داستانش در پناهگاهی زیرزمینی میگذرد گروهی از دانشمندان را دنبال میکند که با سربازان مسلحی – که مامور محافظت از آنها هستند – به مشکل برمیخورند؛ و در حالی که انسانها بهشکلی احمقانه با هم درگیرند یک زامبی تروتمیز به نام باب (با بازی درخشان شرمن هاوارد) به عنوان همدردیبرانگیزترین شخصیت فیلم ظاهر میشود.
فیلم بازگشت مردگان متحرک | ۱۹۸۵ | The Return of the Living Dead
وقتی یک گاز سمی عجیب بهطور تصادفی در زیرزمین یک ساختمان فرآوردههای پزشکی در کنتاکی پخش میشود گروهی از پانکهای هیچانگار، یک متصدی کفنودفن و چند کارگر انبار خودشان را در نبرد با صدها زامبی میبینند. این کمدی ترسناک مخوف با باند صدای مرگباری حاوی ترانههای موفق گروههایی چون «فلش ایتِرز»، «دِ کرَمپس»، «۴۵ گرِیو» و «دِ دَمند»، در زمره آثاری از این ژانر قرار میگیرد که دیالوگهای نقلشدنی زیادی هم دارند. بهعلاوه، فیلم دنیا را با این ایده آشنا کرد که غذای محبوب زامبیها «مغز» است! ترکیب جوان بازیگران فیلم عالی است اما بازیگران کهنهکار نقشهای مکمل، کلو گولَگِر و جیمز کارن و دان کَفا هستند که حقیقتا بر پرده نقرهای میدرخشند.
فیلم احیاگر | ۱۹۸۵ | Re-animator
هیچ فیلمسازی به اندازه استوارت گوردن فقید به قوه تخیل هیجانزده اچ.پی. لاوکرفت ادای دین و احترام نکرده است؛ فیلمسازی که اقتباس بهشدت پرشور و پرانرژی او از داستان کوتاه سال ۱۹۲۱ این نویسنده با عنوان «هربرت وست – احیاگر» شاهکار سینمایی او به شمار میرود. شخصیت جفری کامبس – یک دانشجوی بدسیرت پزشکی که آزمایشهای پیچیدهاش به خلق زامبیهای ابرانسانی میانجامد – به جمع دکتر فرانکنستاین، دکتر جِکیل و دکتر مورنائو در پانتئون بهترین دانشمندان دیوانه تاریخ سینما میپیوندد. «احیاگر» بهقدری محبوب شد که دو دنباله بر آن ساخته شد، چند کتاب مصور نوشته شد و یک نمایش موزیکال تحسینبرانگیز از آن روی صحنه رفت؛ نمایشی که بارها بینندگان سه ردیف اول سالن را غرق خون مصنوعی کرد!
فیلم ماوراء | ۱۹۸۱ | The Beyond
زامبیهایی را که کجوکوله راه میروند میشود بهراحتی از کنارشان عبور کرد و زامبیهایی را که میدوند میتوان با دسترسی به یک خودروی سریع در گردوخاک جا گذاشت؛ اما برای گریز از دست زامبیهای فراطبیعی تقریبا هیچ راهی وجود ندارد و این موضوعی است که شخصیتهای اثر لوچو فولچی به آن پی میبرند و لرزه بر اندامشان میافتد. «ماوراء» ساختاری همچون کابوس دارد که همینطور تماشاگر را بیشتر و بیشتر در خود فرو میبرد و زامبیهایش خیلی ساده ناگهان و از ناکجا ظاهر میشوند. آنها تلوتلوخوران از دل سایهها و تاریکی پدیدار میشوند مثل افکاری سرزده تا چند چشم را از کاسه درآورند یا چندتا پوست از قربانیانشان بکنند و سپس میروند و در عالم اموات دوباره غیب میشوند. با این وضعیت است که شما از خودتان میپرسید چطور میتوانید با زامبیهایی بجنگید که اصلا حضور ندارند؟
فیلم مرده و دفنشده | ۱۹۸۱ | Dead & Buried
دن اوبانن که فیلمنامه «بیگانه» اصلی را نوشته و «بازگشت مردگان زنده» را (که در بالا معرفی شد) کارگردانی کرده، در نگارش فیلمنامه «مرده و دفنشده» سهیم بوده است. داستان در روستای ساحلی خوابزده پاترز بلاف روی میدهد که ساکنانش وقت فراغتشان را به ماهیگیری، شایعهپراکنی و کشتار گردشگران میگذرانند! اگر تا این حد عجیب نیست باید بدانید که مهمانان مرده چندان در عالم اموات باقی نمیمانند. جیمز فارِنتینو در نقش کلانتر این شهر کوچک که پا از گلیم خود فراتر گذاشته بازی یکدستی دارد اما جک البرتسن با ایفای نقش متصدی کفنودفن خوشمشربی که کسبوکارش سکه شده در کانون توجه است. فضای غنی فیلم مملو از غافلگیری است و «مرده و دفنشده» همان تهدید شومی است که باید دنبالش باشید.
فیلم زامبی | ۱۹۷۹ | Zombie
این فیلم که با عنوان «زامبی ۲» هم شناخته میشود به عنوان دنباله غیررسمی «سپیدهدم مردگان» اثر رومرو در نظر گرفته شده است. «زامبی» که فیلمی بهشدت تنفرانگیز هم هست به لطف مهارت کارگردانی لوچو فولچی به عنوان یکی از اساتید سینمای گور ایتالیا، هویتی کاملا مستقل و برای خودش دارد. فیلمبرداری پرده عریض سرجو سالواتی، چهرهپردازی فوقالعاده جانِتو دِ روسی و موسیقی متن ضربانی بیامان فابیو فریتسی، بیاندازه در خدمت جهان فیلم قرار گرفتهاند. لوکیشن فیلم در جزیرهای کاراییبی هم حسوحال افسونشدهای را برای فیلم تامین کرده است و تیسا فارو (خواهر میا) هم در نقش زن قهرمان داستان – که جستوجوی پدر گمشدهاش او را در برخورد نزدیکی با زامبیها قرار میدهد – حضوری دلنشین دارد.
فیلم سپیدهدم مردگان | ۱۹۷۸ | Dawn of the Dead
داستان خونین چهار بازماندهای که در یک فروشگاه بزرگ بهطور موقت از دست جسدهای گرسنهای پناه میگیرند که زمین را به تسخیر خود درآوردهاند، دنباله دیدنی و هولناک رومرو بر شاهکارش «شب مردگان زنده» است که کمدی سیاه را به ژانر فیلمهای زامبی میافزاید؛ و نتیجه، یک فیلم کلاسیک کالت است. جلوههای ویژه تکاندهنده فیلم که حاصل کار تام ساوینی، جادوگر چهرهپردازی، است دل و روده تماشاگران را در زمان نمایش اولیه فیلم حسابی بههم ریخت؛ اما امروز لحظههای غمانگیز و سودازدهای مثل صحنه دراز کشیدن شخصیتهای گِیلِن راس و دیوید اِمج روی تخت – در حالی که ناامید به سوی خیره شدهاند – است که سختترین ضربههای احساسی را به تماشاگر فیلم وارد میکند.
فیلم شب مردگان زنده | ۱۹۶۸ | Night of the Living Dead
اثر کلاسیک رومرو نقطه عطف فیلمهای زامبیمحور است تا حدی که کتاب زامبیهای سینمایی را بازنویسی کرد و همچنان الهامبخش فیلمسازانی است که پا به این مسیر میگذارند. «شب مردگان زنده» که با قالب تصویری دستکارینشده و زمخت یک فیلم مستند فیلمبرداری شده است، بدون اینکه به زحمت بیفتد صحنهها و موقعیتهای ترسناکی که تماشاگر را به ناخن جویدن هم میاندازند، تفسیر اجتماعی متفکرانه و یک زیرمتن سیاسی قدرتمند را با هم آمیخته و به تاثیری درخشان رسیده است. دوین جونز، ستاره فراموشنشدنی فیلم، یکی از کاریزماتیکترین نقشهای اصلی تاریخ سینمای وحشت شد و شخصیت پرمایهاش به معیاری برای تمام مبارزان آینده این دست فیلمها بدل شد.
فیلم با یک زامبی قدم زدم | ۱۹۴۳ | I Walked with a Zombie
ترنز با همکاری وَل لوتِن تهیهکننده، چند فیلم ترسناک تحسینشده را برای «آرکیاو پیکچرز» در دهه ۱۹۴۰ ساختند از جمله این عاشقانه گوتیک هراسناک درباره پرستار بیگناهی که در جریان مراقبت از بیماری بیهوش در مزرعهای کاراییبی جذب یک دنیای تاریک فراطبیعی میشود. فضای رویاگون و جلوههای بصری الهامگرفته فیلم از ژانر نوآر بهراستی فراموشنشدنیاند اما داربی جونز بازیگر بلندبالای فیلم – که اقتباسی آزاد از رمان «جین ایر» اثر شارلوت برونته است – در نقش زامبی گنگی که به کشیش شرور داستان خدمت میکند «با یک زامبی قدم زدم» را از آنِ خودش کرده است؛ و جالب اینکه پس از گذشت هشتاد سال، سایه ترسانگیز و چشمان پیازی او همچنان تن بینندگان فیلم را به لرزه میاندازد.
فیلم زامبی سفید | ۱۹۳۲ | White Zombie
- کارگردان: ویکتور هالپِرین
بِلا لوگوسی یک سال پس از شوکه کردن سینماروها با نقشآفرینی نمادین کنت دراکولا، عنوانهای خبری را با ایفای نقش اصلی نخستین فیلم زامبی تاریخ سینما به خود اختصاص داد؛ و نقش یک دکتر جادوگر شیطانصفت به نام مِردِر لِژاندره را در این فیلم کلاسیک تاثیرگذار ایفا کرد. «زامبی سفید» که با استفاده از تجهیزات باقیمانده، لباسها و دکورهای دیگر فیلمهای ترسناک آن دوره، فقط در یازده روز فیلمبرداری شد در زمان اولین نمایشش به موفقیتی چندانی دست پیدا نکرد اما بهتدریج در گذر زمان، مورد استقبال قرار گرفت و موفقیتی قابل توجه هم در گیشه کسب کرد. البته لوگوسی هرگز در نقش اصلی چیزی کمتر از مسحورکننده نیست حتی اگر مردگان را بیدار کند یا به ارتش زامبیهایش دستور قتل عام بدهد. تعجبی ندارد که ابرستاره موسیقی هوی متال یعنی راب زامبی، نخستین گروه موسیقی خود را از روی این فیلم نامگذاری کرد.